قطعه ای از بهشت

سردسته چماقداران!

30 خردادماه سال 60، منافقین اعلام جنگ مسلحانه کرده بودند و شهر را به آشوب کشیده بودند. حاج علی مثل تمام سالهای مبارزه، در صف مقدم دفاع از...

قطعه ای از بهشت

کلاه گشادی که بر سرمان رفت

آن موقع تو منطقه رسم بود هر کسی که بخواهد شهید شود، شب قبل از آن خواب شهادتش را می دید. من هم به همراه چند نفر از رزمندگان قرار بود در...

قطعه ای از بهشت

دست خدا

ساعت حدود ۷ بود که یک دفعه دیدم شهید خرازی که محل استقرارش درست چسبیده بود به خاکریز خرمشهر، با یک هیجانی گفت که اگر من ۷۰۰، ۸۰۰ نفر جور...

قطعه ای از بهشت

خدا را حس می کرد

جمعه‌ای منتظر شهید امانی بودیم در قرار حاضر شود. در موعد مقرر آمد سوار اتوبوس شد راننده خواست حرکت کند که اشاره کرد بایست. راننده ایستاد...

قطعه ای از بهشت

استقبال پیامبر

نیمه های شب بود که خانم با صدای پای استاد از خواب بیدار شد .دید او در اتاق راه می رود ، پاهایش را محکم به زمین می کوبد و مدام زیر لب تکبیر...

قطعه ای از بهشت

شادی دل امام

حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه کشتی بریجتون به قدری بزرگ و تاثیر گذار بود که علاوه بر داخل در خارج از کشور نیز بازتاب فراوانی داشت....

قطعه ای از بهشت

شهید زنده

حوالی ساعت یک نیمه شب بود که تلفن زنگ زد و البته پسرم تلفن را جواب داد. من از زنگ تلفن در چنین موقعی متعجب شدم. پس ازتمام شدن تلفن از او...