قطعه ای از بهشت
عاشق اهل بیت(ع)
عاشق امام و روحانیت بود. دید روشن نسبت به مسائل سیاسی داشت بسیار مهربان و با محبت با دیگران بود. همکاران وی در مورد او میگفتند: محمد...
قطعه ای از بهشت
پیشرو و پیشانی جنگی
از دوران راهنمایی مبارزات خودش با رژیم پهلوی را شروع کرد. در مدرسه با معلمان بحث سیاسی میکرد برای همکلاسیهایش از امام و انقلاب...
قطعه ای از بهشت
گواهی بهشت
آنقدر بیتاب دیدار بود که وقت و بیوقت سخنان امام را می خواند. آرزویش دیدار پیرجماران بود که او را بارقه ای از نور امام زمان می دانست.
قطعه ای از بهشت
بی نشان
آخرین زخمش را در تاریک و روشنی عملیات بدر در آن سوی آب های مجنون در شرق دجله دیدم. به اصرار نیروهای تعاون و دوستانش جهت مداوای به عقب...
قطعه ای از بهشت
فرمانده خاکی
یکی از برادران سپاه نقل کرد: «شهید اسماعیل دقایقی فرمانده دلاور لشکر بدر در تاریکی شب به چادرهای بچههای بسیجی سر می زد و آنها را نظافت...
قطعه ای از بهشت
آخرین سجده
آن شب گلوله ای به پیشانی اش اصابت نمود. یک باره بر سجده افتاد. نور مهتاب بر پیکرش می تابید اما هیچکس فکر نمی کرد که او در این سجده خون رنگ...
قطعه ای از بهشت
آخرین عملیات
یکی از بچهها دعا را شروع کرد. وقتی رسید به نام امام حسین (ع) بچهها زار میزدند. ضجه میزدند و هر کسی حاجتی میخواست. نیمههای دعا یکی...
قطعه ای از بهشت
مزار نصرت
18 ماه از شهادت نصرتالله رضاپور میگذشت، اما از پیکرش هیچ نشانی نداشتیم. دلم برای دیدارش تنگ شده بود. یکی از شبها به خوابم آمد و گله...