برچسب :

شهید کباب شده

بوی کباب ... بر خلاف همیشه از شنیدن بوی کباب آب از دهانش راه نیفتاد، آخه مطمئناً گوشت بدن مصطفی خوردن نداشت.

غربت ستاره

جمشید یک مادر نابینا داشت و دو برادر و یک خواهر که هر سه محصل بودند و در یک اتاق بسیار کوچک فقیرانه زندگی می کردند. دلم از غربت و تنهایی او...

شجاعت یک رزمنده

با چند نفر از بچه ها به قصد پیدا کردن ترابی به پایین تپه رفتیم. هنوز چند متری از مقر دور نشده بودیم که با پیکر عریان و بی جان شهید حسن...

غروب خون رنگ

هنوز نماز عشا را شروع نکرده بود که صدای بی‌سیم درآمد. جواد با آرامش به بی سیم چی گفت: که جوابش را بدهد و خود تکبیره الاحرام نمازش را گفت....

شهیدی با دو مزار

برای شهید سیدمهرداد نعیمی، دومزار ساخته اند. یکی در محور مقدم طلائیه و دیگری در زادگاهش صومعه سرا و هر مزار، بخشی از بدنش را به یادگار در...

قطعه ایی از بهشت

غربت فرمانده

همگی در حالی که گریه می کردند از معبر مین رد شدند. خاکریز دشمن سقوط کرد؛ اما گردان یا مهدی‌(عج) شادی فتح را نچشید. تنها صدای واویلایشان را...

قطعه ایی از بهشت

آخرین عملیات

چه‌ها وسایل‌شان را برداشتند و حرکت کردند. سیدحسین همچنان گریه می‌کرد. برگشت و به من نگاه کرد و گفت: «شما دعا را ادامه دهید. سر جدتان دعا...

داوطلب

باید گردان را روی دژ می‌رساندم. با نگرانی به اطراف نگاه انداختم، هیچ راهی برای عبور دیده نمی شد. حسین به طرف سیم های خاردار رفت و خودش را...