برچسب :

قطعه ای از بشهت

خروسهایی که تخم می گذاشتند

از حضرت آقا شنیدم که: یک روز آقای اندرزگو را در بازار سرشور مشهد دیدم که با یک موتور گازی می‌آمد. موتور را که نگهداشت، دیدم چند خروس در...

قطعه ای از بهشت

دست خدا

ساعت حدود ۷ بود که یک دفعه دیدم شهید خرازی که محل استقرارش درست چسبیده بود به خاکریز خرمشهر، با یک هیجانی گفت که اگر من ۷۰۰، ۸۰۰ نفر جور...

قطعه ای از بهشت

خدا را حس می کرد

جمعه‌ای منتظر شهید امانی بودیم در قرار حاضر شود. در موعد مقرر آمد سوار اتوبوس شد راننده خواست حرکت کند که اشاره کرد بایست. راننده ایستاد...

قطعه ای از بهشت

استقبال پیامبر

نیمه های شب بود که خانم با صدای پای استاد از خواب بیدار شد .دید او در اتاق راه می رود ، پاهایش را محکم به زمین می کوبد و مدام زیر لب تکبیر...

قطعه ای از بهشت

شادی دل امام

حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه کشتی بریجتون به قدری بزرگ و تاثیر گذار بود که علاوه بر داخل در خارج از کشور نیز بازتاب فراوانی داشت....

قطعه ای از بهشت

شهید زنده

حوالی ساعت یک نیمه شب بود که تلفن زنگ زد و البته پسرم تلفن را جواب داد. من از زنگ تلفن در چنین موقعی متعجب شدم. پس ازتمام شدن تلفن از او...

حزب موتلفه اسلامی:

کدام موضع منفعلانه مسئولین چنین توهمی را در پارلمان اروپا پدید آورده است؟

حزب مؤتلفه اسلامی درباره قطعنامه اتحادیه پارلمان اروپا بیانیه‌ای را منتشر کرد.

قطعه ای از بهشت

مراقبت روزانه

حاضر نبود معروف شود؛ حتی در نوشته‌هایش آمده است که روزی در مجلسی از او تعریفی شد و چون ناراحت نشده بعداً خود را ملامت کرد. تمام ساعات...