گفتگوی ویژه

پیشنهادهایی برای بهبود کارکرد مجلس شورای اسلامی

اگر سایت‌های مجلس ـ مثل سایت خانه ملت و... ـ فعال باشند، مردم از این طریق هم می‌توانند حرف‌هایشان را مطرح کنند یا اگر مجلس روزنامه رسمی داشته باشد، مردم می‌توانند سخنان خود را در آنجا منعکس کنند، ولی راه باز است و می‌شود به عنوان ملاقات با نماینده یا نامه‌نگاری به رئیس مجلس و کمیسیون‌ها این کار را انجام داد.

امیر زینلی - وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ. دوازده آذرماه روز مجلس شورای اسلامی است. این نامگذاری به مناسبت شهادت آیتالله سید حسن مدرس، برقرار شده است. شخصیتی که عالم به دین و زمان، خداترس، مردمدوست، استکبارستیز و خودباور بود. این ویژگیهایی که میتوان بهطور خلاصه در وجود ایشان دید، میتواند الگوی شایستهای برای نمایندگان محترم مجلس پس از انقلاب اسلامی باشد. به همین علت سراغ دکتر علیرضا اسلامی از کارشناسان این حوزه رفته ایم.

***

آیا یک ارزیابی کلی و یک مقایسه می توان بین مجالس قبل و بعد از انقلاب داشت؟

بدواً برای اینکه از مجالس قبل و بعد از انقلاب ارزیابیای داشته باشیم، به استحضار میرسانم قبل از انقلاب حدود 24 مجلس با 5593 مصوبه داشتیم. البته مجلس در چند نوبت تعطیل شد. مدت مجلس معمولاً دو ساله بود. از دوره نوزدهم تا دوره بیست و چهارم که در سال 57 تمام شد، دورهها چهار ساله شدند. بعد از انقلاب اسلامی در فصل شش قانون اساسی طی 37 اصل به مجلس شورای اسلامی و قوه مقننه اشاره و در 34 اصل دیگر هم به مجلس ارجاع داده شده است.

پس از انقلاب تا به حال نه مجلس داشتهایم و دورههای آن چهار ساله و بدون تعطیلی بوده و ویژگیهایی داشته، از جمله اسلامی شدن قوانین، پخش مستقیم مذاکرات و چاپ آنها و اینکه نمایندگان توسط مردم انتخاب شدهاند، در حالی که در ادوار قبل معمولاً غیر از دو سه دوره فرمایشی بود و از این سو و آن سو سفارشهایی میشد. در این نه دوره تاکنون حدود 6 هزار طرح و لایحه به مجلس آمده که در 4 هزار جلسه مجلس بررسی شده و حدود 2800 طرح و لایحه به تصویب رسیده و قانون شده است. از سال 68 که قانون اساسی بازنگری شد، طبق اصل 85 و 138 مصوبات دولت به مجلس ارجاع شد که رئیس مجلس آنها را بررسی و با قانون تطبیق دهد که تا به حال حدود 26 هزار مصوبه به مجلس ارسال شده و بیش از 80 درصد آنها بررسی و اعلام نظر شده است. این تقریباً خلاصهای از عملکرد مجلس در قبل و بعد از انقلاب است.

در دوران پس از انقلاب میتوان به چه نکاتی از مجلس به عنوان نکته مثبت اشاره کرد؟

از نقاط مثبت یکی افزایش سطح تحصیلات برای نمایندگان است و همینطور که جلو آمدهایم سطح تحصیلات نمایندگان افزایش یافته است. دوم کتابخانه و موزه مجلس است که از قبل از انقلاب هم وجود داشته و نقطه قوتی است که یک نسخه از تمام کتابهایی که چاپ میشوند به آنجا میآید و ثبت و ضبط میشود. یک نهاد وابسته به مجلس وجود دارد که در قانون اساسی هم آمده و آن دیوان محاسبات است و نظارت مالی به تمام دستگاهها دارد. پس از انقلاب مرکز پژوهشهایی ایجاد شد که برای نمایندگان تحقیق کند تا آنها هر چه را که دولت گفت قبول نکنند و صرفاً کارشناسی دولت ملاک نباشد، بلکه خود نمایندگان هم میتوانند مستقلاً پیرامون موضوعات تحقیق کنند. مرکز تحقیقات اسلامی هم هست که دفتر آن در قم است، در این دوره ایجاد شد تا قوانین را از نظر دیدگاههای اسلامی نقد و بررسی کند.

در چند دوره اخیر اجلاسی به نام بینالمجالس بین کشورهای اسلامی ایجاد شد که ایران مبدع آن بود و به شرط اینکه گستردهتر شود و قویتر برخورد کند، بسیار تأثیرگذار خواهد بود.

از چه دورهای ایجاد شد؟

از دوره پنجم توسط آقای ناطق و ایشان بانی این کار بود. از کارهای دیگر مجلس تربیت کادر هست که برای نظام پرورش میدهند. البته خیلیها مدیران قبلی کشور هستند که به داخل مجلس میآیند، ولی اینجا هم خودش جنبه آموزشی دارد.

برای نمایندگان مجلس؟

بله، از ویژگیهای دیگر تصویب برنامهها در مجلس و در واقع ریلگذاری برای دولت است. الان برنامه پنجم تقریباً دارد اجرا میشود که برنامههای پنج ساله را میتوان گفت میانمدت هستند.

از ویژگیهای دیگر مجلس این است که در دوره هشتم ساختار مجلس تغییر یافت و بعضی از قسمتها که در آن دیده نشده بود، مثل فناوری اطلاعات به آن اضافه شد. از تغییرات مهم دیگر این است که مجلس دارای سه معاونت شد: قوانین، اجرایی و نظارت. قبلاً معاونت نظارت نبود. به این ترتیب اهمیتی به بعد نظارتی مجلس داده شد که از نقاط مثبت در این دوره است. میشود به نقاط دیگری هم اشاره کرد.

قرار است معاونت نظارت مجلس چه کار کند؟

در قانون اساسی اصولی داشتیم که به نظارتهای مجلس در آنها اشاره شده بود، ولی اینها ساختار نداشتند. یعنی تک تک نمایندگان میتوانستند سئوال و استیضاح و تفحص کنند، اما در همین حد بود، ولی اینکه ساختاری و کارمندانی داشته باشد که پیگیر این موضوعات شوند و ببینند آیا قوانین و یا آئیننامهها اجرا شدند یا نشدند؟ در ردههای اجرایی چه میگذرد؟ مطابق برنامه پیش میروند یا نمیروند؟ اینها مغفول مانده بودند. الحمدلله در ساختار اخیر یک معاونت برای رئیس مجلس به نام معاونت نظارت ایجاد شده است که این موضوعات را پیگیری میکند.

و به مجلس گزارش میدهد؟

بله، هر سه ماه یک بار به مجلس گزارش میدهد. هر چند شروع است، ولی کارهای خوبی انجام شدهاند و امیدواریم کارهای بهتری هم انجام شوند.

شما پیشنهاداتی هم برای بهبود کار مجلس دارید؟

پیشنهادهایی هم برای بهبود کار به نظرم میرسد که اگر در مجلس به اینها توجه شود، این امید وجود دارد که سرعت و دقت حرکت مجلس بیشتر شود.

1- یکی فقدان استراتژی و راهبرد است. مجلس برای دولت برنامه پنج ساله تدوین میکند که در چه مسیری جلو برود، ولی خودش فاقد استراتژی و راهبرد است و مجلس باید حتماً برای خودش هم راهبردی داشته باشد و بر اساس آن حرکت کند تا بداند هدفش کجاست و در چه مدتی و با چه وسایل و امکاناتی باید به این هدف برسد.

برای هر دوره مجزا؟

میتواند بلندمدت و 20 ساله مثل چشمانداز 20 ساله برای نظام باشد. برنامه پنج ساله برای دولت داریم، مجلس هم باید داشته باشد. یا برنامههای یک ساله مثل برنامه بودجه یا مثلاً در صدا و سیما ـ افق رسانه ـ هر سال یک برنامه یک ساله میگذارند و بر اساس آن حرکت میکنند. مجلس هم میتواند برنامههایی داشته باشد که بر اساس آنها حرکت کند، نه اینکه بر اساس درخواست نمایندگان یا دولت حرکت کند، بلکه برنامههای آن باید هدفدار باشد.

2- قوانین باید تنقیح شوند. طی بیش از 100 سال گذشته، متأسفانه قوانین ما منقح نشدهاند و باید بهروز شوند و ناسخ و منسوخ آنها مشخص شود. بعضی از قوانین مثل قوانین شهرداری مربوط به دوره رضاخان است. برخی دیگر از هم قوانین هم همینطورند. اینها هم باید به شورای نگهبان ارسال شوند که اسلامی بودنشان تأیید شود و هم مغایر قانون اساسی نباشند و هم بهروز باشند.

پس ما قوانین قدیمی هم داریم؟

بله، بسیاری از قوانین قبل از انقلاب هنوز دارند اجرا میشوند، مگر نسخ شده یا قانون جدیدی جایگزین شده باشد. اینها باید بازنگری و تنقیح شوند.

3- وظایف کمیسیون اصل 90 به کمیسیونهای تخصصی ارجاع شود، یعنی شکایاتی که افراد از نحوه عملکرد دستگاهها دارند به کمیسیونهای دیگر ارجاع داده شوند که آنها به صورت تخصصی رسیدگی کنند.

4- قوانین ما به صورت آنلاین در اختیار و در دسترس همه کس باشد. مجلس با اینکه تولیدکننده قانون هست، ولی نرمافزاری ندارد که هر کسی که خواست به صورت آنلاین به آن رجوع کند، یعنی هر مصوبهای که تصویب میشود بهطور اتوماتیک روی سیستم قرار بگیرد و ضمناً تنقیح هم شود، یعنی آخرین قانونها قابل دسترسی باشد. اگر این کار انجام شود، منشاء خیرات و برکات زیادی در کشور خواهد شد. مثلاً در دادگاههای ما که بر اساس قوانین حکم میکنند، ممکن است یک قاضی از همه قوانین ناسخ و منسوخ مطلع نباشد یا وکیلی برای حکمی از قوانین قبلی استفاده کند، در حالی که مفرّی باشد برای اینکه مجازاتها متفاوت باشند، ولی اگر به صورت آنلاین و یکدست باشد، دیگر قوانین متعدد نمیشود.

در ضمن آگاهی از قوانین جزو حقوق مردم است.

همینطور است. این از کارهای مهمی است که باید بشود و متأسفانه تا حالا نشده است.

الان اینها کجاست؟ یعنی اگر کسی بخواهد بداند قوانین مصوبه مجلس کدامند چه باید بکند؟

به صورت کتاب چاپ شده است که البته بیشتر بخش حقوقی دفتر رئیسجمهور چاپ میکنند، ولی پیشنهاد ما این است که خود مجلس که قانونگذار است، چاپ کند.

5- نظارت به صورت نظارت الکترونیک در بیاید، یعنی عملکرد دستگاهها به صورت الکترونیک ثبت و ضبط شود و کمیسیونها و نمایندگان مجلس بتوانند به صورت آنلاین ببینند که مثلاً آخرین میزان فروش نفت و درآمدهای حاصل از آن چه بوده است و هر کمیسیونی پروندههای بخش خود و احکامی را که صادر شدهاند به صورت آنلاین در اختیار مردم بگذارند تا بتوانند نظارت کنند تا بتوانند عیبها را برطرف کنند. مثلاً سازههایی را که قصد داشتهایم بسازیم. تا کجا پیشرفت کرده و اگر نکردهاند، عیب کار کجاست؟ این نظارت به صورت آنلاین صورت میگیرد.

6- تعطیلات تابستانی و امثال آن حذف شود، زیرا مجلس باید نیازهای مردم را رصد کند و به آنها بپردازد و آنها را بهروز کند.

فکر میکنم در خطبه 86 نهجالبلاغه باشد که حضرت امیر(ع) میفرمایند: «و لا ترخصوا انفسکم»، دائماً به خودتان فرصت، مهلت و مرخصی ندهید. مگر بقیه کارمندان ما تعطیلات تابستانی دارند. الان مجلس یک ماه مرخصی تابستانی دارد. اتفاقاً نمایندگان مجلس باید بیش از بقیه کار کنند.

7- مصوبات شوراهای مختلف کشور که حدود 60 مورد است، مثلاً شورای عالی آب و... مثل مصوبات دولت برای رئیس مجلس بیایند و با قوانین تطبیق داده شوند تا همه اینها با معیار قانون سنجیده شوند و هر کدام که مغایر قانون بود، جلوی آن گرفته شود.

در حال حاضر به چه صورتی است؟

کسی بر آنها نظارت ندارد. در حالی که اگر به مجلس بیاید و در هیئت تطبیق مصوبات بررسی و با قوانین تطبیق داده شوند، پالایش شده و جلوی موارد خلاف قوانین گرفته میشود و یا در اجرا قوانین دور زده نمیشوند، چون ممکن است با آئیننامهها قوانین دور زده شوند.

اگر مجلس مطلع شود فلان قانون مصوب شوراها خلاف مصوبات مجلس است میتواند جلوی آنها را بگیرد؟

به صورت رسمی نه، ممکن است با نامه، تذکر، نطق و این جور چیزها تذکر بدهد، ولی اگر قانونمند شود و مثلاً در آئیننامه داخلی بیاید یا اصلاً مجلس قانون تصویب کند که کلیه مصوبات شوراها یا مجامعی که در کشور هستند یا در آینده پدید میآیند، باید مثل مصوبات دولت توسط رئیس مجلس بررسی شود، همه آنها را پالایش میکند.

8- جلسات علنی و کمیسیونهای مجلس افزایش یابند. تقریباً نیمی از لوایح و مصوباتی که به مجلس رسیده، بررسی شدهاند. معلوم است زمان کم داشتهاند و باید جلسات را افزایش داد و مثلاً صبح و عصر کنند. کار نماینده فقط تصویب قانون است، بنابراین باید از کارهای دیگر فارغ شود و فقط به این کار بپردازد. این سبب میشود برای مشکلات کشور راهحلهایی پیدا شود.

9- مجلس نیاز به یک مرکز نظرسنجی دارد تا قوانینی را که تصویب میکند، ارزیابی کند که در جامعه چه اتفاقی میافتد و نظر مردم راجع به آن چیست. یا مثلاً وقتی میخواهد قانونی را تصویب کند ـ از قبیل یارانهها یا موضوع هستهای یا مالیاتها ـ قبلاً از مردم نظرخواهی کند که تصویری از جامعه در دست داشته باشد و بر اساس آن جلو برود. اگر مجلس بداند مردم چه میخواهند، بسیار کمک خواهد کرد. مثلاً ما قانون مالیاتها را در مجلس تصویب میکنیم، ولی یک بار هم از مجامعی که مربوط به اخذ مالیات هستند، مثلاً صنوف یا شرکتهای مختلف نظرخواهی نمیکنیم که نظر شما چیست؟ چه نوع مالیاتی وضع کنیم؟ چگونه وضع کنیم؟ چگونه بهتر است؟ ممکن است نمایندگان چون فارغالبال و کارمند هستند اطلاعی از این قضیه نداشته باشند و هر چیزی را که دستگاه دولتی میآورد تصویب کنند، ولی اگر از کسانی که درگیر موضوع هستند نظرخواهی کنیم، با اطلاعات کاملتری میتوانیم قانون تصویب کنیم که در اجرا دچار مشکل نشویم. بسیاری از مصوبات هستند که به دلیل فراهم نبودن شرایط، ابزار، امکانات یا عدم آمادگی مردم قابلیت اجرا شدن ندارند و در آنها میمانیم. مثل همین هدفمندی یارانهها که قرار بود در مرحله دوم تغییراتی ایجاد شود و نشد و هر کسی که ثبتنامه کرده است میگیرد و پالایش نشده است.

10- داشتن بانک اطلاعات مدیران توسط مجلس است. لازم است مجلس اطلاعات تمام مدیرانی را که قبل و بعد از انقلاب در همه سطوح کشور مسئولیتهایی داشتهاند، داشته باشد و وقتی وزیری،معاونی و کسی مطرح میشود، از این اطلاعات استفاده کند و ببیند این فرد چه کسی بوده است و بر اساس آن اطلاعات رأی بدهد.

این کار از نظر امنیتی اشکال ندارد؟

نه، چه اشکالی دارد؟ این اطلاعات که محرمانه نیستند. همین الان سوابق برخی از افراد در رسانهها قابل دسترسی هستند. به هر حال این اطلاعات در دسترس همگان که نیستند، ولی یک پایگاه اطلاعاتی برای بررسی سوابق فرد، پایگاه فکری و فعالیتهای مختلف او قبل و بعد از انقلاب لازم است.

11- مجلس میتواند به موضوعات مهم بپردازد و برای آنها قانون تصویب کند. مثلا ما یک کشور نفتخیز هستیم و اقتصاد ما بر اساس نفت است، ولی قانون نفت نداریم و این صنعت بر اساس شرکت نفتی اداره میشود، یعنی همان قوانینی که از قبل وجود داشتهاند. حالا اگر دولت هم تمایل ندارد چنین قانونی تصویب شود، مجلس باید اقدام کند و این قوانین بهروز و شفاف باشند تا تکلیف روشن باشد.

12- میتوان قوانین انتخاباتی یا قوانین فرادست مجلس را از آن گرفت و به جاهای دیگری ارجاع داد. مثلاً قوانین انتخاباتی به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع داده شود تا از باب سیاستگذاری توسط آنها ابلاغ شود یا مقام معظم رهبری تصویب کنند و دائماً توسط نمایندهها حذف، اضافه، کم و زیاد نشوند و منافع شخصی در آنها دخیل نباشند. وقتی یک مرکز مافوق این قوانین را تصویب کند، همه نمایندگان در همه ادوار و شرایط برابر در انتخابات شرکت میکنند. به نظر میرسد این هم چیز لازمی است، و گرنه هر دورهای مطابق با ذوق و سلیقه خودشان آن را تغییر میدهند.

13- مقام معظم رهبری طی دوران رهبریشان سالها را نامگذاری کردند. شایسته است مجلس در این خصوص ارزیابی کند که چقدر در جهت شعارهایی که مقام معظم رهبری نامگذاری کردند، حرکت کرده و چه راهکارهایی داشته است؟ چه قوانینی را تصویب کرده است؟ مثلاً در باره اقتصاد مقاومتی چه کار کرده است؟ این قضیه تا ارزیابی نشود، مشخص نمیشود چند درصد موفق بوده است.

حتی دستگاههای دیگر را هم میتواند از این نظر بررسی کند.

بله، مجلس باید در مورد شعاری که هر سال مقام معظم رهبری مطرح میکنند، برنامه داشته باشد و آخر سال هم ارزیابی کند چقدر موفق بوده و چه قدمهایی برداشته است.

14- به اصولی که در قانون اساسی مغفول مانده است و قانون، طرح و برنامهای برایشان نداریم، برسند و برای اینها قانون تصویب کنند، مثل امر به معروف که اخیراً و بعد از سی و چند سال چیزی تصویب کرده است. یا مثلاً اصل 45 قانون اساسی که مربوط به انفال هست. قانونی تحت این عنوان نداریم یا جرم سیاسی که در مجلس مطرح است، ولی هنوز قطعی نشده است. مجلس باید ببیند برای کدام اصول از قانون اساسی قرار بود قانون تصویب شود و به آنها بپردازد و برایشان قانون تصویب کند.

15- سیاستهایی است که مقام معظم رهبری با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب میکنند، از جمله سیاستهای اداری، اجتماعی، جمعیتی و... در مجلس چاپ و به کمیسیونها و صحن علنی داده شود که در تصویب قوانین اینها خط قرمزها باشند و به این معیارها توجه شود، در حالی که در حال حاضر اینطور نیست. این سیاستها مصوبه مجمع تشخیص و ابلاغیه مقام معظم رهبری است که اگر مد نظر قرار بگیرند و تمام قوانین در جهت آنها باشند، به اهداف تعیینشده میرسیم، ولی اگر به آنها بیتوجهی شود نمیرسیم.

16- فرامینی که حضرت امام(ره) یا مقام معظم رهبری در افتتاحیه مجلس یا ملاقاتهای سالیانه داشتهاند. شایسته است اینها هم یک بار استخراج و تدوین شوند و ببینیم چه راهنمودها و دستوراتی را دادهاند.

به عنوان منشور اخلاقی...

بله، حتی فراتر از اخلاق و گاهی دستور و رهنمود است. صرفاً اخلاقی نیست، ولی محتوای اخلاقی هم دارد. اینها باید ملاک عمل قرار بگیرند و مجلس ببیند چند درصد از اینها را محقق کرده است. مثلاً از فرمایشهای امام استخراج میکند که در طول ده سال رهبریشان 100 تا دستور به مجلس دادهاند، مجلس هم 50 درصد آنها را عملیاتی کرده است. این باید مشخص شود.

17- امر نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی کشور به شورای نگهبان واگذار شود. شورای نگهبان طبق قانون اساسی موظف است بر انتخابات ریاست جمهوری، مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی و... نظارت کند و ساز و کار این را هم دارد. موضوع شوراها را هم به شورای نگهبان بسپارند که با همان ساز و کار هم صلاحیتها را بررسی و هم بر انتخابات نظارت کند که همه اینها با یک آهنگ جلو برود، در حالی که وقتی نمایندهها نظارت میکنند، ممکن است کسانی که در آن حوزهها شرکت میکنند، رقبای این نمایندهها باشند و بیعدالتیها و بیتوجهیهایی صورت بگیرد. برای پرهیز از این موضوع میشود این قضیه را به شورای نگهبان ارجاع داد، چون در قانون اساسی هم ذکر نشده که نظارت بر شوراها به عهده مجلس است و چون مسکوت بود به عهده مجلس گذاشتهاند. حالا مجلس میتواند قانونی را تصویب کند و به عهده شورای نگهبان بگذارد.

این کار برای شورای نگهبان هزینهبر است.

بله، ولی شورای نگهبان ساز و کار این را دارد. همین هزینهای که مجلس میکند، اعتبارش را در اختیار شورای نگهبان بگذارد.

یعنی شورای نگهبان همه شهرستانها را بررسی کند؟

مگر برای مجلس شورای اسلامی، خبرگان و... این کار را نمیکند؟

در آنجا تعدادشان کمتر است.

ولی ساز و کارش را در اختیار دارد و مقام فرادست هم هست.

18- اگر نظام ما پارلمانی است، بالطبع احزاب و تشکلها باید در آن پررنگ باشند، لذا نظامهای انتخاباتی ما باید بر اساس تشکلها باشد، نه افراد. الان مردم به شخص رأی میدهند. در حالی که در بسیاری از کشورهای دنیا وقتی نظام پارلمانی است و دموکراسی وجود دارد، بر اساس تشکلها اقدام میکنند. حسناش این است که تشکلها فکر و ایدهای دارند، از افرادی حمایت میکنند و مردم به آنها رأی میدهند. اگر درست عمل کردند که فبها المراد و ادامه میدهند، ولی اگر درست عمل نکردند، مردم به آن حزب اقبال نمیکنند. در حالی که وقتی به اشخاص رأی دادند، آن فرد چه خوب عمل کند، چه بد، میرود و یک نفر دیگر جایش میآید و کنترلی روی او نیست، ضمن اینکه یک فرد نمیتواند برای کل کشور برنامه داشته باشد، ولی در آنجا احزاب میتوانند برای کل کشور یا یک استان برنامه داشته باشند، بر اساس آن نامزد معرفی کنند و بر نامزدش تا آخر نظارت می­کند و مردم هم برنامه را ببینند و بر اساس آن رأی بدهند و نظام حزبی روی کار بیاید. تقویت این نظام به ما کمک میکند که حرکتمان بهتر باشد.

19- اگر نمایندگی در طی دوره چهار سال دچار مشکل شدند و صلاحیت خود را از دست دادند، چه مکانیسمی برای حذف آنها وجود دارد. در سیستم اداری افراد گزینش میشوند، ولی اگر در طول دوران خدمت تخلفی کنند، به تخلفات اداری معرفی میشوند و با آنها برخورد میشود که از توبیخ و تذکر تا اخراج را شامل میشود. یعنی بالاخره ساز و کاری دارد که در مقامات اجرایی نماند. ارتش هم همینطور است. قضات هم همینطور است. تنها دستگاهی که این را ندارد، مجلس شورای اسلامی است که اگر کسی خدای ناکرده در طول دوران نمایندگی دچار اشکالات و انحرافات اخلاقی، اعتقادی، اقتصادی، عملی و... شد، کسی به آن رسیدگی نمیکند و او تا پایان دوره نمایندگی میماند. مردم آن شهر چه گناهی کردهاند که او نمایندهشان است؟ حالا بر فرض که او را دستگیر کردند و به زندان هم بردند. آنها چه گناهی کردهاند که نمایندهشان را از دست بدهند. باید ساز و کاری پیشبینی شود و چنانچه فرد یا نمایندهای فاقد صلاحیت شد، انتخابات در آن استان یا شهر تجدید شود.

20- خود انتخابات هم موضوع مهمی است. اگر بتوانیم انتخاباتمان را به سمتی ببریم که برای مجلس افراد اصلح انتخاب شوند، خوب است. باید ساز و کاری را در نظر بگیریم و این مشکل را حل کنیم. جایگاه مجلس به تعبیر مقام معظم رهبری ریلگذاری برای دولت است. مجلس قوه عاقله و مغز متفکر دولت است. یعنی طرح و برنامه میدهد و دولت اجرا میکند. پس باید نخبگان ملت در این مجلس حضور داشته باشند. بهترین نخبگان توسط صنف آنها انتخاب میشود. مثلاً صنف پزشکان جمع شوند و بهترین پزشک را انتخاب کنند. مثلاً مهندسین راه و شهرسازی جمع شوند و بهترین مهندسین را انتخاب کنند تا هر کسی که تجربه و دانش بیشتری دارد بیاید و ریلگذاری کند و بر اساس تجربه و دانش خود به دولت بگوید در چه مسیری حرکت کند.

پیشنهاد شما این است که از این سیستم شهرمداری خارج شود و...

الان بی ضابطه است و هر کسی به هر کسی که دلش خواست رأی میدهد، در حالی که آن موقع متعلق به صنف و قشر خاصی است. مثلاً الان نظام مهندسی یا نظام پزشکی داریم که یکی را به عنوان داور انتخاب میکنند و اختلافات را به او ارجاع میدهند. حتی در خبرگان هم داریم که مردم خبرگان را انتخاب می­کنند و خبرگان رهبر را انتخاب می­کنند، یعنی نخبهها این کار را میکنند.

اقلیتهای دینی چطور؟

آنها مثل بقیه مردم انتخاب میشوند، ولی غرضم این است که اگر تمام اصناف جامعه بهترینهایشان را معرفی کنند و مردم به آنها رأی بدهند، حسن کار این است که کمیسیونهای مجلس از متخصصین پر میشود و مثلاً در کمیسیون بهداشت و درمان همه پزشکان حضور دارند، در حالی که الان اینطور نیست. ممکن است در کمیسیون اقتصاد اقتصاددان کم داشتهایم و از رشتههای دیگر هم به آنجا رفتهاند یا مثلاً یک پزشک رفته و در کمیسیون کشاورزی نشسته است. اگر آدمهای متخصص به مجلس بیایند، هم میتوانند بهتر سئوال و جواب کنند و هم بهترین رأیها را بدهند. اگر این ساز و کار بررسی شود و برای ادوار بعد برایش راهکار پیدا کنند، به نظرم به کارآمدی مجلس خیلی کمک میکند.

حضرت امام تعبیری دارند و فرمودند مجلس عصاره فضایل ملت است. اگر هر قشری بهترینهای خود را انتخاب کند و مردم از میان آنها به چند نفرشان رأی بدهند، مجلس قویتر، پختهتر و کاملتر میشود.

21- مجلس به بعضی از مسائل مهم ورود نکرده است. مثلاً در طول انقلاب مجلس در قضیه گروگانگیری و لانه جاسوسی، بنیصدر، جنگ و... وارد شد و کمک کرد، ولی برای موضوع مهمی مثل هستهای ورودی نداشته است. چطور کنگره امریکا دهها مصوبه برای ایران داشته و ما را تحریم و چه و چه کرده است، ولی مجلس ایران در باره موضوع هستهای هیچ مصوبهای نداشته باشد؟ میتواند بگوید وزارت امور خارجه یا دیپلماتها یا مذاکرهکنندگان ما باید این حریمها را رعایت کنند یا خط قرمزهای ما اینهاست و ریلگذاریای کند که دولت در آن مسیر جلو برود. به نظرم اگر این کار میشد، ما خیلی بهتر در مذاکرات هستهای و امثالهم استفاده میکردیم.

سیاستهای مجلس هم یک کاسه میشد و هر کسی نظر خود را به عنوان نظر مجلس بیان نمیکرد.

الان بیانیه میدهند و نطق هم میکنند، ولی این با قانون که الزام آور است فرق میکند.

مثلا الان یکسری از نمایندگان دلواپس نتایج مذاکرات هستند و یک عده جزو طرفداران مذاکرات و دولت.

اگر اکثریت مجلس چیزی را تصویب کند و بگوید چهارچوب مذاکرات این باشد و در موضوع هستهای خط قرمزهایمان اینهاست. در همین مسیر جلو بروید. خیلی هم راحتتر است. اگر جایی برخوردند، میگویند مجلس ما باید رد یا تصویب یا اصلاح کند. اوباما میگوید این تحریمها را نمیتوانم بردارم چون تصویب کنگره است. خب دولت ما هم باید بگوید مجلس ما این چیزها را تصویب کرده و قانون ماست.

22- موضوع بسیار مهم دیگر این است که نمایندگان مجلس فقط به کار قانونگذاری بپردازند، چون این در قانون اساسی هم ذکر شده است. متأسفانه الان نمایندهها وارد حوزههای اجرایی میشوند، یعنی به توصیه و خواهش مردم دنبال آب، برق، گاز و وام اشخاص و معرفی به دستگاهها برای استخدام، تحصیل و... هستند. این جور کارها نماینده را از وظیفه اصلی خودش باز میدارد. اینها وظایف مسئولین اجرایی است. وظیفه نماینده تصویب قانون و نظارت بر اجرای آنهاست، پس نماینده باید فارغالبال باشد. قانون اساسی غیر از سمتهای آموزشی هیچ اجازه اشتغال دیگری به نماینده نداده است. اگر وظیفهاش همین باشد، فارغالبال مینشیند و برای کشور قانون تدوین میکند و وقتش را صرف این نمیکند که افراد یکی یکی بیایند و از او نامه بگیرند. این وظیفه دستگاههای اجرایی است. بانک باید طبق ضوابط خودش وام بدهد. فلان بانک مثلاً وام تسهیلات کشاورزی بدهد، فلان بانک وام تسهیلات بازرگانی و دیگری وام ازدواج بدهد. لزومی ندارد نماینده وقت بگذارد و یکی یکی برای حسن و تقی توصیهنامه بدهد. این کار باعث میشود نمایندگان وامدار دستگاههای اجرایی شوند و اینها در رأی اعتماد و استیضاح هم اثر دارد.

23- یکی از موارد هم حل معضلات دستگاههاست. مثلاً اگر سالی 10 میلیون پرونده به حوزه قضائیه وارد میشود، مجلس اینها را به صورت ساختاری بررسی کند و ببیند مشکلات اینها؛ مثلاً چک، اعتیاد، سرقت، ارث و میراث و... در چیست؟ و ریشهشان در کجاست و این ریشهها را خشک کند. مثلاً اختلاف برداشت حقوقی است؟ یا اینها را درصدگیری و ریشهیابی و برای از بین بردن ریشه یا قوانین را اصلاح یا قانون جدید تصویب و معضل را حل کند. مثلا قبلاً در شهرداریها از این گیر و گرفتاریهای زیاد داشتیم، ولی وقتی سیستم الکترونیکی شد، چون دیگر سر و کار متقاضی با فرد نیست، نمیشود رشوه داد، چون باید پولی را به حساب واریز کرد و در سیستم اتوماتیک این مسئله ممکن نیست. یا مثلاً در قانون مالیاتها که بسیاری از مردم، بهویژه کسبه ناراضی هستند، اگر سیستمی مثل کارمندها که بطور اتوماتیک مالیات از حقوقشان کسر میشود، باشد درآمدها و هزینهها ثبت و ضبط و اتوماتیک کسر شود، نه فرد میتواند اعتراض کند، نه این کار را میکند و نه از تبعیض و بیعدالتی شاکی میشوند و رشوه هم نمیشود داد. باید نرمافزاری درست کرد که همین کار در اصناف انجام شود تا هم جلوی اجحاف گرفته شود، هم رشوهای رد و بدل نشود و کسی هم نتواند در معرض رشوه قرار بگیرد و یا خدای نکرده به او تهمت زده شود. پس بسیاری از معضلات به این دلیل به وجود میآیند که ما ریشهها را بررسی نمیکنیم.

یا مثلاً در قوه مجریه باید بررسی کرد و دید عمده مشکلات از کجاست، ریشهیابی و درمان کند. مجلس باید قبل از اینکه معضلی پدید بیاید، متوجه آن شود و به پیشگیری بیندیشد، چه رسد به اینکه به آن معضل برسیم و در آن قرار بگیریم. با توجه به بحث بیداری اسلامی ما علاوه بر اینکه باید معضلات کشورمان را حل کنیم، باید الگویی برای جهان اسلام باشیم و این بار ما را بسیار سنگین میکند.

اشاره کردید مجلس باید تربیت نیرو کند و منظورتان نمایندگان مجلس بود. آیا آزمون و خطا برای مجلس ضرر ندارد، یعنی نیرویی به مجلس بیاید و تازه کار آزموده شود که برای نظام چه بکند یا منظورتان این بود که برای سمتهای بالاتر آماده شود. سمت بالاتر از نمایندگی چیست؟

برای این سئوال شما دو جواب دارم. یک پیشنهاد بنده این بود که مجلس، مجلس نخبگان باشد که اگر اینطور شود، این معضل بهطور اتوماتیک حل است. کسانی که عالمتر و باتجربهتر هستند به مجلس میآیند. با سوابق بهتر و مدیران ارشد به مجلس میآیند و در نتیجه مجلس میتواند راهکارهای قوی بدهد و موضوع آزمون و خطا منتفی میشود.

دوم این که همانطور که یک دانشجو به کلاس میرود و دوره میبیند، مجلس شورای اسلامی هم مثل یک دوره چهار ساله است که نمایندگان در آنجا پخته و قوی میشوند. یعنی افرادی از طرف ملت انتخاب میشوند و میآیند و در آنجا این دوره را میبینند و خود این برای نظام یک کادرپروری است. این بُعد قضیه مد نظرم بود که میتواند نطق و یا استیضاح کند، باید منطق داشته باشد، دلیل بیاورد، استدلال کند، روابطش را با مردم و مسئولین تنظیم کند، در سیاست خارجی چه روشهایی داشته باشد.

و بعد از دوره نمایندگی هم به عنوان یک کارشناس و متخصص انجام وظیفه کند.

همین را عرض کردم. میخواستم بگویم در هر دورهای حدود 300 نفر بودهاند که در مجموع حدود 2600، 2700 نفر کادر برای نظام تربیت شدهاند، لذا یکی از محاسن مجلس کادرپروری برای نظام است.

اشاره کردید تعدادی از قوانین از قبل از انقلاب باقی ماندهاند. آیا وظیفه مجلس اسلامی کردن همه قوانین کشور نیست؟

طبق اصل چهار قانون اساسی این وظیفه به عهده شورای نگهبان گذاشته است. شورای نگهبان مسئولیت دارد تمام قوانین و مقررات کشور با شرع و قانون اساسی بسنجد.

مصوبات مجلس را یا قوانین را؟

کلاً. هر چه قانون و مقررات هست. هیچیک از قوانین، مقررات و آئیننامهها در جمهوری اسلامی نباید خلاف شرع یا قانون اساسی باشند. این کار به عهده شورای نگهبان است که در اوایل کار شروع به بررسی بعضی از قوانین کرد، ولی این را رها کرد. ما معتقدیم اگر مجلس این قوانین را تنقیح و مثلاً قوانین مربوط به مالیاتها، انتخابات و... را بررسی، تنقیح و بهروز کند و برای شورای نگهبان بفرستد. ممکن است بعضی از قوانینی که از قبل آمده است و هنوز هم اجرا میشوند یا خلاف شرع باشند یا خلاف قانون اساسی جدید یا بهروز نباشند.

آن موقع به شهرداری میگفتند بلدیه. مثلاً میگفتند کسی که جلوی خانهاش پل زده باشد، باید اینقدر جریمه شود. این مبلغ باید بهروز شود. یا با بقیه قوانین همخوانی ندارد یا خلاف قانون اساسی یا خلاف شرع است. مجلس باید به اینها رسیدگی و قوانین هر موضوعی را جمع، تصحیح، تنقیح و بهروز کند و ارائه بدهد. اگر مجلس تصویب کرد، به شورای نگهبان میرود و اصلاح یا تصویب میشود. حسناش این است که اختلافاتی هم که ناشی از تفاوت قوانین است ـ نمونهاش دادگاهها ـ برداشته میشود. یک بار جرایم راهنمایی و رانندگی را بهروز کردند، یعنی برای مسائل امروز قوانین و جرایم وضع کردند که هم سبب بهبود عبور و مرور و ترافیک شهری و جادهای شد، هم کاهش تلفات و تصادفات را به همراه داشته و هم به نفع مردم بوده است. ما میگوییم همه قوانین باید اینطور شوند.

اگر یک شهروند عادی بخواهد پیشنهادی برای تصویب قانونی بدهد، آیا در مجلس راهکار خاصی دارد؟

چند راهکار وجود دارد. مثلاً به کمیسیونی تلفن بزند و بیان کند یا به نمایندهای نامه بنویسد و بگوید یا به دفتر نمایندهای مراجعه کند و نظرش را بدهد یا برای کمیسیون مجلس نامه بفرستد یا به رئیس مجلس پیشنهاد بدهد و آنها بررسی و از آن استفاده کنند، چون هر شهری نماینده دارد و او میتواند این نظرات را جمع کند و به صورت طرح به مجلس بدهد. یا مردم این مسائل را به دولت منعکس کنند و دولت به صورت لایحه در بیاورد و به مجلس بدهد، چون طبق قانون اساسی نمیتوان خارج از طرح و لایحه چیزی را در مجلس اعلام وصول کرد تا مجلس آن را تصویب کند، مگر اینکه مردم از نحوه اجرای وظایف سه قوه شکایت داشته باشند که میتوانند به مجلس شکایت کنند که در کمیسیون اصل 90 رسیدگی میشود. آن هم به صورت نامه است که از کارکرد فلان وزارتخانه یا دادگاه یا نهاد شکایت داریم. مجلس بررسی میکند و پاسخ میدهد.

اگر سایتهای مجلس ـ مثل سایت خانه ملت و... ـ فعال باشند، مردم از این طریق هم میتوانند حرفهایشان را مطرح کنند یا اگر مجلس روزنامه رسمی داشته باشد، مردم میتوانند سخنان خود را در آنجا منعکس کنند، ولی راه باز است و میشود به عنوان ملاقات با نماینده یا نامهنگاری به رئیس مجلس و کمیسیونها این کار را انجام داد.

پس راهش از طریق نمایندگان است.

بله، البته پیشنهادی در دوره هشتم مجلس مطرح شد که مجلس و کمیسیونها به دانشگاهها وصل باشند. همچنین به مردم هم بتوانند وصل باشند و مثلاً بروند و از مردم نظرخواهی کنند، ولی این فرصتها کمتر شدنی هستند. گاهی پیشنهادهای خوبی میرسند و به آنها عمل هم میشود. مثلاً بنده در دوره چهارم مجلس راجع به قانون انتخابات پیشنهادهایی داشتم. دادم و مجلس هم بررسی کرد و بسیاری از مواد آن هم تصویب شد. یا مثلاً راجع به احزاب و امر به معروف و چیزهای دیگر یا به نمایندهشان یا رئیس مجلس پیشنهاد بدهند و آنها هم در دستور کارشان قرار میدهند. با تشکر


https://shoma-weekly.ir/5KrstE