خانم یزدی! به نظر شما طرح سالم سازی در عمل بهرهوری کارکنان را بالا میبرد؟
در خصوص پالایش محیطهای کاری اگر واقعاً طرحی برای تفکیک مشاغلی که محیطهای خانمها با آقایان مغایر و با هم فرق داشته باشد برنامهریزی شود و یکی از اهداف طرح سالمسازی محیط کاری برای کارمندان اعم از آقایان و خانمها باشد، قطعاً مفید است و بازدهی کاری را بالا میبرد، به این دلیل که باعث میشود افراد با امنیت خاطر و دقت بیشتر در محیط کاریشان بدون دغدغههای اضافی متمرکز کارشان شوند و با انگیزه بهتر و بیشتری کار کنند. این طرح قطعاً میتواند چنین اثراتی را داشته باشد، ولی اگر در حدی باشد که این جداسازیها را انجام بدهند، اما به برنامههایی که پیشبینی کردهاند نرسند، میتواند حتی دردسرزایی هم به دنبال داشته باشد، مثلاً کارمندان میگویند با این کار چه بسا شاید از برنامههای خوب محروم شدیم. پس نمیتواند آنطور که باید جواب و نتیجه بدهد.
اگر طرح با یک برنامهریزی قوی باشد، برآیند کار بسیار خوب خواهد بود، هم برای آقایان و هم خانمها و هم برای برنامهریزیهای کاری که قطعاً راندمان کاری را بالا میبرد.
این سؤالم سیاسی نیست و میخواهیم از لحاظ اجتماعی بررسی کنیم که علت این همه مخالفت با این طرح از نظر اجتماعی چه بود؟
مخالفتها میتواند از چند منظر باشد. مهمترینش این است که خیلی از کارهای دیگر نظیر همین موضوع را اجرا کردند، ولی چون برنامههای لازم یا دیده نشده یا در اجرا ضمانت اجرایی پیدا نکرده بود، موجب شد نه تنها حقیقت طرح اجرا نشود، بلکه دردسرهایی را اضافه کرده است. به دلیل سبقه چنین طرحهایی مخالفتها به این برمیگردد که افراد میگویند باز هم با این برنامه افراد میخواهند شعار سیاسی بدهند یا آن را شعار کار یا برنامه جدیدی از مسئولی تلقی میکنند. حرفها زده میشود، صحبتها و تحلیلهای متفاوت از دیدگاههای مختلفی میشود و کاری که صورت نمیگیرد هیچ، تازه یک جنجال تفکری و ایدهای هم به وجود میآورد. شاید موضوعات سیاسی هم در جریان باشد، ولی بیشترش نظام اجتماعی است که در این وضعیتها به دلیل سبقهای که در بعضی موارد داشتند سر و صدا ایجاد میکند. به همین دلیل میتواند مخالفتهای زیادی را به وجود بیاورد.
اینکه فردی مدتی را بیش از آنکه با خانوادهاش باشد، با یک نامحرم باشد، چه آسیبهایی میتواند داشته باشد؟
مهمترین آسیب آن قیاس است. چه در مورد آقایان و چه در مورد خانمها فرقی نمیکند، مثلاً آقایی که بیشتر ساعات کارش را در محیط کاریاش به دلیل کارش و برنامههای کاریای که دارد با یک خانم همکار انجام میدهد و میبیند آن خانم انعطافپذیر و کارآمد است و برخورد خوبی دارد و همه این موارد در ذهن فرد ثبت میشود که چقدر نمرههای ارتباطی یا کاری این خانم قوی است. این امر ناخودآگاه اتفاق میافتد. برعکس، خانمی آقایی را میبیند که هر کاری هست آن فرد با چه صبوری، طیب خاطر و آرامش انجام میدهد.
باید بدانید خانواده جایگاه خاص خودش را دارد و در خانواده فرد با همسرش روبرو میشود که یا ضد آن موضوع یا متفاوت است. وقتی با چنین وضعیتی مواجه میشود، اگر نتواند با خودش کنار بیاید و در محیط کار، نوع کار و برخورد کارمندان با هم را با محیط خانه تفکیک نکند، قطعاً تأثیرگذار است و فرد به مشکل میخورد و اول درگیری و مشکلات فکری و روحی در او ایجاد میشود و بعد هم در بحث مطالبات میرود و آن ویژگیها را از همسر خودش میخواهد.
ولی درصدی از افرادی هستند که در محیط کاریشان با جنس مخالفشان همکارند و کار میکنند و هر قدر همکارشان عالی باشد، آنها قادرند مسائل کاری و خانه را از همدیگر کاملاً تفکیک و محیط زندگی خصوصی و ارتباطات زن و شوهر و پدر و مادر با اعضای خانواده را جدا کنند و کمتر گرفتار این آسیب میشوند، اما در مجموع این قضیه میتواند خیلی مؤثر باشد.
عدهای معتقد هستند که در دانشگاهها تفکیک جنسیتی صورت بگیرد( یعنی دانشگاه مخصوص پسران و دانشگاه مخصوص دختران آغاز به کار کنند.) چقدر با این قضیه موافقید؟
اگر واقعاً در جامعه امکانات مکانی و ابزارهای آموزشی حتی در مقطع آموزش عالی در سطح وسیعی باشد و از طرفی تقاضای بسیاری در این زمینه داریم و عده زیادی متقاضی تحصیلات تکمیلی هستند، جدای از اختلاط زن و مرد چه دلیلی دارد بگوییم دانشگاههای مختلط باید باشند؟ مثل دبیرستان دخترانه و دبیرستان پسرانه که تا مقطع دیپلم سالها قضیه به این منوال بوده و آسیبی هم نرسانده است. البته ممکن است بیرون از دبیرستان دخترها با پسرها یا بالعکس با هم ارتباطاتی داشته باشند، ولی بحث این نبوده که چرا جدا است.
در آموزش عالی و دانشگاه شاید در سالهای قبل به دلیل کمی تعداد مجبور به این کار بودهاند، ولی امروز که تقاضا زیاد است و عرصه توسعه امکانات آموزشی و علمی قوی هست، اگر فی نفسه از این دید نگاه کنیم، اعتراضی نمیشود. ما یک جامعه اسلامی و مقید به آداب اسلامی هستیم و حتیالامکان باید سعی کنیم تقیدات دینیمان را رعایت کنیم. اگر هم امروز بنیه آموزشی و مراکز علمیمان قوی شود، از این بُعد نگاه میکنیم، ولی اگر بهطور طبیعی از دید بنیه قوی مراکز علمی و آموزشیمان به موضوع بنگریم، عقل هم میگوید این کار را بکنید. چرا؟ به خاطر اینکه یکسری محیطهای آموزشی خاص زنان است. اگر محیط دانشگاهی و حتی استادان دانشگاهمان فقط خانم باشند، خانمها در آنجا احساس امنیت و آرامش میکنند و راحت هستند و لزومی ندارد خیلی محدودیت پوشش در آموزش عالی و دانشگاهها داشته باشند. همینطور پسران.
ولی همه قضایا را از دید اختلاط و مانند اینها اقدام میکنیم، در حالی که میبایست از آن منظر به موضوع نگاه کنیم. وقتی امروز امکاناتمان وسیع است این کار را انجام میدهیم، ضمن اینکه در اینجا به دلیل الزامات اعتقادی و جلوگیری از آسیبهایی که قطعاً برای بچهها و عزیزان جوانمان به وجود میآید، به این امر مبادرت میورزیم و این یک امر دینی است. در دینمان هر جا که گفته باید یا نباید دقیقاً سلامت روح و روان انسان را در نظر گرفته است.
در بحث پالایش محیطهای کاری، غیر از طرح تفکیک مباحث دیگری هم قابل طرح هست؟
بله، یکی از موضوعاتی که در پالایش محیطهای کاری بسیار لازم است که حتی امروز از نظر جهان اقتصادی و پیشرفت کشورها در صنعت، اقتصاد و محیطهای اجتماعیشان زبانزد بینالدول است، این است که هر قدر محیطهای کاری به سادهپوشی و ساده بودن سوق یابد، پیشرفت کار به مراتب بیشتر میشود. این امر باید در کشور ما یا با یونیفورمی که برای هر محیط کاری در نظر گرفته میشود یا پوشش اسپورت ساده ـ چه خانمها و چه آقایان ـ انجام شود و ذهنشان فقط متمرکز میشود که کار خوبی را ارائه بدهند و حتیالامکان سعی کنند از امور وقتگیر و اضافیشان بزنند و وقتشان را صرف کار کنند.
مثالی میزنم. در چین یا ژاپن کراوات زدن در محیط کاری را حذف کردند. بررسی و برآورد کردند که با حذف زمانی که صرف بستن کراوات میشود، درصد زیادی به پیشرفت و راندمان کاریشان اضافه میشود، لذا بستن کراوات در محیطهای کاری را حذف کردند و این خیلی مهم است.
مورد دیگر اینکه اگر بعد از نماز و ناهار یک استراحت نیم ساعته به کارمندانمان بدهیم تا یک چرت نیم ساعته بزنند، بازدهی کاری سه چهار ساعت بعد از آن را بالا میبرد. کشورهای پیشرفته این کار را کردند و دیدند نیم ساعت استراحت بعد از کار نیم وقت صبح همان نشاطی را برای کارمند میآورد که صبح داشت و همین موجب پیشرفت کارشان میشود.
همه اینها مسائلی هستند که در پالایش محیط کاری ما باید کارشناسانه طراحی و اجرایی شوند و ضمانت اجرایی پیدا کنند و تحقق یابند. آنگاه خود مردم از این پیشرفت، برآیند و راندمان کاری بیش از مسئولین امر لذت خواهند برد.
برخی کارشناسان عنوان میکنند در جامعه بنا به دلایل مختلف، نگاه به جنس مخالف در محیطهای آموزشی و شغلی صرفا به چشم همکار و همکلاسی و ... نیست. نظر شما چیست؟
انگیزه کار، کسب علم و خیلی از موضوعات دیگر در کشور ما هست، اما اینکه ممکن است دستخوش مسائل جنسی قرار بگیرد، مربوط به موردی است که در ابتدای صحبتم عرض کردم که وقتی طرحی را مطرح میکنند بیشتر آن را از بعد جنسیتی نگاه میکنند، بهجای اینکه پیشرفتهای اجتماعی، علمی، صنعتی و اقتصادی را در نظر بگیرند، توجه افراد به سمت مسائل جنسی میرود. ضمن اینکه خودآگاه یا ناخودآگاه اغلب موضوعات را از بعد جنسیتی یا اعتقادی نگاه کردهاند.
با وجودی که این یکی از ابعاد مهم سلامت انسانی در محیط کاری است و اگر مسائل از این بعد مطرح و رویشان کار شود، قطعاً این سر و صداها کمتر میشود و خود افراد کمککننده طرح خواهند بود. حتی اگر چنین طرحهایی ضعیف هم باشند به دلیل پذیرش افراد و نقدهای منصفانه و بیطرفانه میتوانند یاریرسان تکمیل طرح باشند و جامعتر و قویتر روی آن کار و آن را اجرا کنند. واقعاً جامعه ما باید به این سمت برود که به اینگونه مسائل از بعد انسانی، سلامت روان و تحقق مسائل دینی نگاه کنند که در این صورت بسیار پذیرفتهتر و مفیدتر خواهد بود.