
***
خبری آمده بود که حزب اعتدال و توسعه از ائتلاف اصلاحطلبان جدا شده است. فکر میکنید چرا حزب اعتدال و توسعه حاضر شده است چنین هزینهای را پرداخت کند و دنبال چه موضوعی هستند؟
به نظر میرسد بین خود اصلاحطلبان اختلافاتی وجود دارد که هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم این اختلافات خودش را بیشتر نشان میدهد و موضوع مجلس و حضور نمایندگان از طیفهای مختلف از جبهه اصلاحطلبان هم ممکن است ایجاد اختلاف کرده باشد که با انشقاقی که گفتید به واقعیت رسیده است.
فکر میکنید حزب اعتدال و توسعه اینقدر برای خود قدرت قائل است که خود را بینیاز از اصلاحطلبان بداند؟
اینکه بینیاز بداند یا خیر موضوعی است که ریشه در اختلافنظر آنها دارد. اینها اختلافنظرهای مبنایی با هم دارند. چون در انتخابات ریاست جمهوری چهرههای معروفی نداشتند تا به عنوان نامزد مستقل وارد انتخابات شوند، به وحدت رسیدند، ولی چون در مجلس تعدد نامزدها زیاد است، سر تعیین مصادیق مثل شعارها و سرلیستهایشان و برای اینکه بتوانند تعداد بیشتری از کرسیهای مجلس را به نام خودشان کنند دچار اختلاف شدند که این اختلافها پررنگتر میشود. به نظر میرسد این 50 درصد از موضوع باشد. بحث دوم که مهمتر هم هست، استقبال عمومی از نامزدهای مختلف است که باید توسط مردم انجام شود. به نظر میآید مردم بسیار آگاه هستند و از فرد یا گروهی که بخواهند دو باره تداعیکننده اتفاقات مجلس ششم باشند یا اینکه منجر به تکرار مجدد مجلس ششم باشد دوری میکنند. قطعاً مردم هوشیار هستند و به اینگونه افراد و جریانها رأی منفی خواهند داد و حضوری در مجلس آینده نخواهند داشت.
آقای عارف در اظهاراتی گفته است: «به دوستان خود در اعتدال توصیه میکنیم همانطور که در انتخابات 1392 با وحدت موجب پیروزی آقای روحانی شدیم در انتخابات مجلس هم بهتر است لیست واحد بدهیم تا زمینه پیروزی اصلاحطلبی و اعتدالگرایی فراهم شود.» آیا این ادعا که در انتخابات 1392 اصلاحطلبان پشت آقای روحانی ایستاده بودند که پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد، صحیح است؟
کاری به این ادعا ندارم، ولی صحبتهای جناب آقای عارف بحث مهمی است که در لیستهای متعددی که توسط گروههای مختلف در جبهه اصلاحطلبها ارائه شده است میتوانیم آن را تعریف کنیم که اختلاف بر سر «سرلیستی» است. بالاخره اینها میخواهند لیستهایی را با سرلیستهای متعدد معرفی کنند و اینکه دعوا الان سر این موضوع است و همچنین اگر در مجلس حضور پیدا کنند کدام گروه بر کرسی ریاست مجلس بنشیند. اختلاف سر مصادق و سرلیستها موجب این اختلافات شده است. وگرنه ما همه اینها را در همان جبهه اصلاحطلبان میدانیم. البته بحث آقای روحانی یک بحث جدایی است. نمیتوانیم بگوییم چند میلیون رأیی که آقای روحانی کسب کردهاند همه توسط اصلاحطلبان بوده است. طبیعی است در روستاها و شهرهای مختلف با توجه به اینکه جناب آقای روحانی فردی هستند که در کسوت روحانیت هستند مورد وثوق مردم قرار گرفتند. یعنی به شخص آقای روحانی رأی دادند نه به اینکه این فرد اصلاحطلب بود.
آقای عارف یک شبه تهدید هم کردند که دوست دارند جریان اعتدال راه خود را از اصلاحطلبان جدا نکنند و در انتخابات ریاستجمهوری سال 1396 با مشکلات روبرو نشویم. این یعنی اینکه اصلاحطلبان خود را رأیآورده حساب میکنند؟
بله، رأیآورده حساب میکنند. صحبتهایی از شیوه اجرا در برگزاری انتخابات شده است. در بحث الکترونیکی کردن انتخابات از سوی آحاد مردم نسبت به این موضوع نگرانیهایی وجود دارد، اما همینطور که گفتم مردم هستند که رأی را در صندوقها میریزند و قطعاً خاطره بدی که از جریان اصلاحطلبان در مجلس ششم است انشاءالله دیگر تکرار نخواهد شد.
جالب است که با وجود انشقاقات فراوانی که در جناح رقیب وجود دارد توپ را در زمین اصولگرایان میاندازند و اینطور القا میکنند که اولین بار اصولگرایان به نتایج انتخابات معترض شدند.
آنچه که از دل تاریخ و نشریات قدیمی بیرون کشیدند متعلق به زمانی است که مجری و دولت اصلاحطلب بوده است. در زمان آقای خاتمی نگرانیهایی نسبت به مجریان برگزار کننده انتخابات داشتند.
دیگر توپی که در زمین اصولگرایان میاندازند آن است که از اختلاف بین اصولگرایان خبرهای دروغی را منتشر کنند.
خبرهای متعددی را بهویژه در باره آقای دکتر لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی میشنویم که ایشان با چه کسانی در ارتباط است و میخواهد چه لیستهایی ارائه دهد و یا راجع به شخصیتهای مختلفی که در جبهه اصولگرایی هستند که قصد دارند اعتماد عمومی را جلب کنند تا بتوانند به اهداف خود نزدیکتر شوند. به نظر میرسد اینها یکسری حرکتهای نخنمای پوسیده است که از دوره و زمانش گذشته است و مردم کاملاً با این شگردها و بداخلاقیهای سیاسی در آستانه انتخابات آشنا هستند.
به نظر میرسد تنها چیزی که اصلاحطلبی و اعتدالگرایی در آن اشتراک نظر دارند «حمایت از فتنهگران» و «مظلوم جلوه دادن فتنهگران» است. چرا این اتفاق هنوز ادامه دارد؟
طبیعی است؛ آنهایی که در زمان فتنه 88 از فتنهگران حمایت کردند الان جان دو باره گرفتند و حیات دو باره به دست آوردند. بعضاً حتی در مسئولیتهای مختلفی حکم گرفتند و در سمتهای مختلفی مشغول به کار هستند. موضوع عادیسازی و یا مظلوم جلوه دادن سران فتنه در دستور کار برخی از اصلاحطلبان و بعضی از افرادی که خود را به اصلاحطلبها نزدیک میکنند قرار دارد. حالا ما همه اصلاحطلبها را از یک چشم نمیبینیم. طیفهای مختلفی دارند از این موضوع کمال استفاده را میکنند و به مظلومنمایی سران فتنه میپردازند و فکر میکنند اذهان عمومی این شرایط را فراموش کردهاند. در صورتی که هیچوقت این اتفاق ناگوار در کشور ما فراموش نمیشود. با واقعه 9 دی و رهنمودها و ولایت مقام معظم رهبری این موضوع جمع شد، ولی این جریان همیشه باید در گوشه ذهن ما یادآوری شود و حواسمان باشد این نفوذ بعد از گذشت چند سال مجدداً در نظام اتفاق نیفتد.