***
برای اثبات دشمنی آمریکا با ایران، رجوع به دوران شاهنشاهی هم مفید است. آیا میتوان آمریکای آن دوران را هم دشمن نامید؟
دشمنی آمریکا با ملت ایران از کودتای 28 مرداد سال 1332 شروع شده است. با ورود آمریکا به عرصه سیاسی ایران بعد از انگلیس و از آن مقطع با رویکارآوردن زاهدی و سقوط دولت مصدق در واقع دخالتش را در مسائل داخلی ایران شروع کرده است و از شاه و مهره انگلیسی در اینجا پشتیبانی کرد و بعد از آن بود که وارد کشور شد و با ایجاد سازمان اطلاعات و امنیت کشور یعنی ساواک برای سرکوب همه مبارزین و استقلالطلبان و آزادیخواهان ملت ایران و مجاهدین و مبارزینی که با استبداد در کشور مبارزه میکردند، مخالفت خود را با هرگونه آزادیخواهی و استقلالطلبی ملت ایران و حرکت مذهبی از طریق ساواک نشان داد.
بعد از پیروزی انقلاب این دشمنی شکل جدیدی به خود گرفت. مرحله جدید با قبلی چه تفاوتی داشت؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با تحمیل جنگ به کشور ما نشان داد که با پشتیبانی از صدام در جنگ تحمیلی در همان موضع با کشور ما باقی است و بعد از اینکه ضربهای از طرف ایران به آمریکا در جنگ تحمیلی وارد شد و ایران پیروز شد، طراحیهای آمریکا برای دشمنی با کشور ما در قالب جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و نفوذ شروع شد و این روند در دولتهایی که عمدتا دولت اصلاحات بودند و غربگرایان در آن بیشتر بودند قوام بیشتری پیدا کرد و توانستند با استفاده از جریانات غربگرا در داخل کشور، زمینههای نفوذ بیشتری را در مطبوعات، رسانهها و در بعضی از مراکز دولتی فراهم کنند که کشور به سمت سکولاریزهکردن و دموکراسیخواهی و همچنین لیبرالیسم سوق دهند تا زمینه برای نفوذ آنها و سلطه آنها در کشور بیشتر شود. در طی این سالها بدعهدیهای متعددی را ما از آمریکاییها چه در رابطه با قرارداد الجزایر، چه در رابطه با گروگانها، چه در رابطه با قطعنامه 598، در رابطه با جنگ و بعد هم در رابطه با برجام دیدهایم که همه اینها حاکی از دشمنی آمریکا با کشور ما و جلوگیری از رشد و پیشرفت کشور در همه عرصهها بوده است. وقتی آمریکاییها مانع فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران میشوند در واقع مفهوم اصلی آن این است که اینها با رشد علمی و رشد تکنولوژی کشور مخالف هستند و نمیخواهند این انحصار از دست خودشان خارج شود. وقتی که تحریم فلجکننده اقتصادی را علیه ما اعلام میکنند مفهوم آن این است که نمیخواهند که کشور ما مسیر رشد و خوداتکایی را برای رسیدن به قدرت اول اقتصادی منطقه طی کند.
بعضیها این شبهه را هم مطرح میکنند که اگر ما با آمریکا دوست باشیم دیگر با ما دشمنی نمیکند، پاسخ این حرف چیست؟
بررسی کنید آنهایی که در منطقه با آمریکا دوست بودند کدام یک به پیشرفت دست پیدا کردند و موقعیت فعلی ایران را دارند؟ مصر هم زمان با ما 30 سال است که با آمریکا دوست و نوکر او بوده است و تمام خواستههای آمریکا را عملی کرده است؛ اما امروز در کجای اقتصاد منطقه و جهان و کجای پیشرفت علمی جهان و کجای خط نظامی منطقه قرار دارد؟ یا ترکیه که خیلی هم وضعیت ارتباطش با آمریکا مناسب بوده است الان از نظر امنیت و وضعیت داخلی و منطقهای در چه شرایطی قرار دارد؟ عربستان در کجا قرار دارد؟ اینها کشورهایی هستند که اگر بخواهیم به لحاظ شاخصهای توسعه و برتری مورد ارزیابی قرار دهیم، هیچ کدام از اینها در سایه دوستی با آمریکا نتوانستند پیشرفت کنند.
این تأثیرات در دولتهای ایرانی که دنبال رابطه با آمریکا بودند هم بروز داشت؟
آقای خاتمی با آمریکاییها دوست بود و در واقع با لبخند با آنها برخورد کرد و چقدر هم ارتباطات برقرار کرد و آخرش ما را به عنوان محور شرارت اعلام کردند و این دولت هم همین برخورد تفاهمآمیز را داشت و با اینها در نهایت ادب برخورد کرد و امروز شما میبینید که اینها باز هم همان دشمنی را اعمال میکنند و بنابراین این روشها و برخوردها هیچ تأثیری در سیاست آنها نداشته است چون سیاست آنها سیاست استکباری است، سیاست سلطهطلبانه است و بر همین اساس سعی میکنند که اجازه ندهند که هیچ کشوری به لحاظ علمی و توانمندی و به لحاظ استقلال بتواند روی پای خود بایستد و اثبات کند که بدون اتکا به ابرقدرتها هم میتواند مسیر پیشرفت را طی کند.
قبلا اتهامی به نام توهم توطئه مطرح بود. حالا هم به فرموده رهبری به جوانان انقلابی اتهام بهانه جویی وارد کردهاند. این دو چقدر شبیه هم هستند؟
اینهایی که تصور میکنند که دشمنی آمریکا با ما یک توهم بیشتر نیست، اینها در واقع به تعبیر مقام معظم رهبری خودشان را باختهاند، اینها از دشمنیهای آمریکا بیاطلاع هستند، از توطئهها و تصمیماتی که در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی توسط آمریکا گرفته میشود و علیه ما به کار برده میشود، بی اطلاع هستند. این همه اقدامات تروریستی که علیه ما اعمال میکنند، پشت سر این اقدامات تروریستی چه کسی غیر از آمریکا و اسرائیل است؟ یا توطئههای امنیتی که علیه ما در رابطه با دانشمندان هستهای ما اعمال کردند، مگر پشت سر اینها چه کسی است؟ اینها واقعیتی است که حرف توهم توطئه را نفی میکند و نشان میدهد که اینها متأسفانه یا درک این واقعیتها را ندارند یا اینکه عامل دشمن در داخل هستند، برای اینکه این واقعیتها را پوشش دهند و از ذهن جونان کشور ما مخفی نگه دارند.
برای دشمنی آمریکا با ایران پایانی میتوان تصور کرد؟
تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران هویت اسلامی، انقلابی و هویت مستقل خود را بخواهد حفظ کند این دشمنی ادامه دارد؛ چون آمریکا با هرگونه هویت انقلابی، اسلامی و هویت مستقل واقعی در دنیا مبارزه میکند و مخالف است. پس بنابراین دشمن مبتنی بر یک مبانی فکری متفاوت است، جهانبینی ما با جهانبینی آمریکا متفاوت است، مبانی فکری ما با آنها متفاوت است و طبیعتا این دشمنی هم چنان ادامه خواهد داشت.