۱- نقد بیانیه بیستم موسوی نوعی لگد زدن به یک مرده سیاسی است. این بیانیه آخرین میخ به تابوت اعتبار سیاسی او بود. این بیانیه، خوانشی نو از ۱۹ بیانیه کهنه موسوی است.
۲- بیانیه موسوی یک رونمایی از کارنامه آخر عمر سیاسی اش مبنی بر همگرایی با آمریکا و صهیونیسم بینالمللی است. نقش او امتداد داعش در ایران و تخطئه بیداری اسلامی در جهان بود که در بیانیه به وضوح دیده میشود. دلیل حصر او همین بود که او با این بیانیه، آن را مستند کرد.
۳- از کسی که به اهانت کنندگان به شعائر الهی عاشورا و حمله به مسجد و قرآنسوزی در عاشورای ۸۸ لقب «مردان خداجوی» داد و شرارت سیاسی منافقان، سلطنتطلبان، بیگانگان و ضد انقلاب را در تأیید خود و تبلیغ دروغ «تقلب»، در آخرین بیانیه خود مُهر تایید زد، نباید انتظار بازگشت داشت.
او همچنان زیر خیمه فتنه مشغول سرویسدهی به امپراتوری رسانهای غرب است.
۴- بارها نوشتهام؛ تا از ارتباط تاجزاده با یحیی کیان تاجبخش عضو سیا و مشاور سوروس در ایران در فتنه ۸۸ پرده برداری نکنیم، نمیتوانیم افعال و اقوال سیاسی او را تحلیل کنیم. در مورد موسوی هم تا از ارتباط او با اردشیر امیر ارجمند، عضو سیا و عضو منافقین به عنوان مشاور حقوقی او در ستاد انتخابات وی رمزگشایی نکنیم، نمیتوانیم تحلیل کنیم موسوی تا کجا می خواهد با این ننگ ابدی ایستادگی در برابر جمهوریت و اسلامیت نظام پیش برود؟
این عربده کشی های سیاسی برای پنهان کردن رابطه ای است که از آن بوی تعفن، خیانت و جنایت استشمام می شود.
۵- کسی که در انتخابات ۸۸ قبل از پایان رأی گیری و قبل از شمارش حتی یک رأی از صندوقها، خود را پیروز انتخابات اعلام کند، نشان می دهد که با جمهوریت نظام مسئله دارد. کسی که از داعش، بیپروا دفاع میکند و بر مدافعان حرم میتازد، از اسلام سعودی با بیحیایی دفاع میکند، با اسلامیت نظام مسئله دارد. تا این دو مسئله را حل نکند اصلاحطلبان را در اردوگاه اسلام آمریکایی به گروگان گرفته است. علت سکوت خاتمی، کروبی و ایضاََ مجمع روحانیون مبارز و شرکای سیاسی او همین است!
اگر از او تبرّی بجویند، یک مشکل دارند. اگر به او تولّی کنند، دو مشکل!
هیچ راه حلی برای این سه مشکل ندارند. یعنی درست همان چیزی که عباس عبدی از آن به عنوان ورود اصلاحطلبان در سال ۸۸ به وادی «تناقضات» یاد میکند. این تناقضات، اصلاح طلبان را به ورشکستگی سیاسی کشانده است.
۶- موسوی در این بیانیه به خوبی به تفسیر دو شعار اهل فتنه در سال ۸۸ پرداخته است؛
الف- انتخابات، بهانه است، اصل نظام، نشانه است.
ب- مرگ بر اصل ولایت فقیه.
این دو شعار از اتاق فکر پیروان سوروس در تهران و منافقین و ضد انقلاب بیرون آمد و موسوی ننگ حمایت از آن را با صدور بیست بیانیه پذیرفته است.
موسوی اکنون جریانی را در کشور نمایندگی می کند که مردم ایران در زیارت عاشورا همه روزه صدها بار بر آنان لعن و نفرین میکنند.
۷- موسوی به عنوان یکی از کسانی که جام زهر را به امام (ره) نوشاند و با استعفای رازآلودش در زمان امام (ره) یک دوره سکوت کرد. پس از آن و بعد از کارنامه فتنه ۸۸ صفحات خیانتباری به آن افزود. او این روزها که روزهای آخر عمر خود را میگذراند، مشغول جمع کردن هیزم برای زیست در جهنم توهمات خود در آخرت است. بیانیه بیستم وی، یک قلم هیزم درشت از دروغ، تهمت و افترا به نظام و مردم است.فقط خداست که میتواند او را از این جهنم برهاند.