
***
به نظر شما چالش داخلی که ما در انتخابات آینده با آن روبرو هستیم، چیست؟
در خصوص چالش داخلی با احرازصلاحیتهای فلهای که هیات اجرایی در وزارت کشور انجام دادند بار عمده تعیین عدم یا احراز صلاحیت نامزدها بر دوش شورای نگهبان خواهد افتاد و پیش بینی میشود که چند هزار نفری فاقد صلاحیت لازم اعلام میشوند و این امر طبیعی است و بخشی ار آن بخاطر کم کاری وزارت کشور در امر تشخیص صلاحیت نامزدها است و مسئلهای که در صوررت عدم احراز صلاحیت این چند هزار نامزد با آن روبرو خواهیم بود بالاخص که دو شاخص مهم را هم شورای نگهبان برای ارزیابی صلاحیتها معیار قرار داده است و یکی نسبت افراد با فتنه ۸۸ و خسارتهایی که فتنه ۸۸به کشور وارد کرد و دیگری نسبت نامزدها با مسئله انحراف است. با این اوصاف به نظر میرسد طی یکی دو هفته آینده زمانی که احرازصلاحیتها مطرح شود ما از سوی جریانات همراه با فتنه یک موج خبری مظلوم نمایی را شاهد باشیم. این را به این مطلب اضافه کنم که عدم حضور برخی از چهرهها در امتحان مجلس خبرگان، ابزار لازم را از شورای نگهبان برای احراز صلاحیت ایشان گرفته است و این به معنای انصراف ایشان و عدم احرازصلاحیتشان تلقی میشود. اما در مجموع به نظر میرسد که جریان همراه با فتنه و بخصوص برخی از اصلاح طلبانی که با فتنه گران همراهی میکنند معادلات را وارد یک فاز مظلوم نمایی کنند و اینکه در حق ایشان اجحافی صورت گرفته و یک چنین مسائلی که همواره در انتخابات گذشته هم کسانی که رد صلاحیت شده بودند برای تضعیف نظام در مورد شورای نگهبان بیان میکردند.
به نظر میرسد در این باب اجرای چندین سناریو از سوی فتنه گران محتمل است. این سناریوها کدامند؟
سناریوی اول این است که سناریوی انتخابات سال ۹۰ مجلس نهم تکرار شود و آن هم تحریم انتخابات از سوی فتنه گران و اصلاح طلبان است که بخاطر اتفاقاتی که در سال ۸۸ افتاده بود در انتخابات شرکت نکردند و تحریم کردند تا به نتایج دلخواه خود برسند اما حتی در بین خودشان هم آن اتحاد لازم را حفظ نکردند و رییس دولت اصلاحات در دماوند به پای صندوق رفت و رای داد تا همچنان با نظام در ارتباط باشند. در نهایت در سال۹۰ یک مشارکت مطلوب اتفاق افتاد و همانطور که مقام معظم رهبری بعد از فتنه ۸۸ فرمودند که دشمن خواهد دید که در اولین اتخابات بعداز ۸۸، مردم بیشتر از گذشته در انتخابات شرکت خواهند کرد. الحمدالله این اتفاق افتاد و پروژه تحریم ناکام ماند.
سناریوی دوم سناریوی کاهش مشارکت است یعنی پذیرش نتایج و تصمیمات شورای نگهبان توسط جریانات اصلاح طلب باشد ولی مشارکت را از طریق القا این امر که یک رقابت تک حزبی و تک صدایی در کشور است و رقابت سیاسی به معنای اصل آن نیست کاهش دهند.
سناریوی سوم سناریوی ایجاد اغتشاش و ناامنی در کشور است همانطور که برخی از افراد وابسته به برخی آقایان چه آقازادههایشان چه دخترهایشان اعلام کردند که چنانچه رد صلاحیتها گسترده باشد دست به اعتراض و آشوب خیابانی میزنند. اما این سناریو در مجلس شورای اسلامی بعید به نظر میرسد چرا که اولا جریان فتنه فاقد پایگاه اجتماعی لازم است در شرایط فعلی، ثانیا فنر واکنشهای اجتماعی آنقدر فشرده نشده که اینها بتوانند آنرا به کار بیاندازند و ثالثا این احتمال وجود دارد که این اعتراضات سیاسی با مطالبات اقتصادی مردم که الان درگیر فقر و بیکاری و رکود اقتصادی هستند پیوند بخورد و فلش این اعتراضات به سوی خود دولت که متولی این امر است شیفت پیدا میکند لذا این سناریو بسیار بعیدی به نظر میرسد.
اما سناریوی چهارم که بعد از رد صلاحیت فتنه گران و انحرافیون در انتخابات ممکن الوقوع است که بسیار محتمل است، بازی توپ سه لایه است که اصلاح طلبان از آغاز انتخابات شروع کردهاند آنها میگویند که بازی ما سه لایه دارد. لایه اول چهرههای شناخته شده و اصلی میباشد مابا این لایه به میدان میآییم اگر تایید صلاحیت نشدند لایه دوم را میآوریم اگر آنها هم رد شدند لایه سوم را میآوریم که اینها هیچ کدام سوابق سیاسی ندارند بعضا پرونده استعلامی هم ندارند اینها افرادی هستند که برخیهایشان مثلا حدود ۳۰ سال سن دارند ودر سال ۸۸ حدودا ۲۴ ساله بودند و توان موضع گیری در آن مقطع را نداشتهاند. نیروهای سفیدی که از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهند کرد. در سناریوی چهارم مدل انتخابات سال ۹۲ تکرار میشود. در سال ۹۲ به واسطه رد صلاحیت آقای هاشمی یک فضای مظلوم نمایی برای ایشان بوجود آوردند و آقای هاشمی و اصلاحات طلبان و برخی دیگر گروه ها پشت سر آقای روحانی قرار گرفتند و انگشت اشاره به سمت ایشان گرفتند. آقای روحانی خودشان هم فکر نمیکردند پیروز انتخابات شوند.
در حقیقت مدل انتخاباتی که برای مجلس دهم در حال اجرا است این است که یک لیست به ظاهر سفید ارایه دادهاند که افرادش مثل این آقایون دولتی از الفاظ مرسوم در جمهوری اسلامی استفاده میکنند اما در واقع کار خودشان را میکنند و یک دفعه میبینید آقای هاشمی، رییس دولت اصلاحات و آقای روحانی و... انگشت اشاره خود را به سمت چنین لیستی میگیرند و به دنبال این هستند که کار را با این لیست خاتمه دهند یک مجلس شبیه دولت یازدهم با همین تیپ و همین نگرش شکل دهند. و این کار را برای نظام سخت میکند. من مطلع شدم ازحزب ندای ایرانیان حدود ۲۰۰ نفر جوان در تهران ثبت نام کردهاند. این دو هزار نفری که در تهران ثبت نام کردهاند بعضی چهرههایی هستند که قابلیت رد صلاحیت ندارند ولی قابل احرازصلاحیت هم نیستند. اینها امیدشان این است که لایه سوم از فیلتر شورای نگهبان رد شود. همان روزی که آقای صادق خرازی که در ستاد انتخابات حاضر شده بود تعدادی از همین جوانها را برای ثبت نام با خود آورده بود و در کناری ایستادند تا آنها ثبت نام کنند.
حالا مسئله این است که در سناریوی چهارم که بسیار هم محتمل است یک لیست اصلاح طلبی که در آن چهرههای شاخص و درجه اول اصلاح طلبی حضور ندارند، آیا توانایی رقابت با لیست پر و پیمان جریان ائتلاف اصولگرایان را دارد؟ البته خودشان هم دارند روی این قضیه کار میکنند و اظهار کردهاند که اگر با این چهرهها این لیست را ببندیم مثل این میماند یک تیم فوتبال دسته سومی بخواهد با تیم ملی مسابقه بدهد در این صورت ما به هیزم انتخابات برای گرم کردن انتخابات تبدیل میشویم اما امیدشان به این مطلب است که با تحریک اقشار خاکستری آنها را پای صندوقها بیاورند و از همین لیست یک تعداد ۱۷- ۱۸ نفری در تهران رای بیاورند.
الان نکته جالب تشویق و تحریک شبکههای خارجی و ضد انقلاب مانند بیبی سی و صدای آمریکا است که مردم را به مشارکت در انتخابات ترغیب میکنند. شبکه من وتو یک برنامه ۸۰ دقیقهای هر روز برای مشارکت مردم در انتخابات با اغراض خاص پخش میکند. اگر یک تحلیل محتوا از این شبکهها صورت بگیرد به چه نتایجی میرسیم؟ من فکر میکنم سناریوی چهارم محتملتر است. بنابراین جریانات حزب الله و نیروهای موتلف انقلاب باید هوشیار باشند که مجددا کلاهی که سر اصولگرایان در سال ۹۲ رفت در انتخابات ۹۴ تکرار نشود این یک خطر جدی است پروژه اصلاح طلبان باید برای مردم افشاگری شود باید مردم را آگاه و مطلع کرد. خروجی چنین پروزهای تشکیل یک مجلس لیبرال ضعیفی است که این مجلس نمیتواند در آینده در حیات سیاسی کشور و معادلات آن تاثیر گذار باشد. ما مجلس قویای میخواهیم که در خصوص مسئله برجام حضوری مراقب و جدی و تعیین کننده داشته باشد مجلس لیبرال ضعیف چطور میتواند در مقابل زیاده خواهی آمریکا و مطالبات غربیها مقاومت کند. مردم باید آگاه باشند که اگر مجلسی شبیه همین دولت کنونی تشکیل شود نه تنها مشکلی حل نمیشود بلکه خود مجلس به یکی از مشکلات کشورتبدیل میشود. مجلس به عنوان عصاره فضایل ملت است باید با نشاط برنامه دار و جوان و پر کار باشد تا بتواند این فقدان نشاط و کم کاری و کهولتی که در بین دولت است را برطرف سازد. دولت همواره پیشانی کشور جمهوری اسلامی بوده و وسط میدان بوده است که البته این علمداری و میدان داری را از دولت یازدهم نمیبینیم و باید مجلس شورای اسلامی پرچم دار پیشرفت کشور باشد. به همین خاطر تشکیل یک مجلس با نشاط و قوی و برنامه دار لازم است. از طرفی مردم باید مطلع شوند که گروه ۵+۱ و آمریکا چطور دارند ماجرای انتخابات را در داخل کشور ما مدیریت میکنند و سعی میکنند مهرههای نزدیک به غرب را روی کار بیاورند. رسانههای ضد انقلابی که همیشه مردم را ترغیب میکردند به عدم مشارکت، حالا مردم را به حضور در پای صندوقها تشویق و تحریک میکند و این نشانه این مطلب است که دشمن برای نفوذ در انتخابات و در کشور برنامه دارد.
در مورد چالش خارجی که حادث میشود، چه پیش بینی دارید؟
من فکر میکنم بعضی از جناحهای سیاسی در حال برقراری یک ارتباط مشکوک بین امنیت منطقهای جمهوری اسلامی و انتخابات هستند. اگر یک تحلیل محتوا از موضع گیری شخصیتهای اصلی جریان اصلاحات در یک ماه ونیم گذشته صورت گیرد متوجه میشویم که اینها بطور جدی مسئله داعش و تحولات منطقه و خطراتی که منطقه و جهان اسلام را تهدید میکند را بزرگ جلوه میدهند و به نحوی گوشزد میکنند که ما هشدار میدهیم که موضوع ممکن است جنبه داخلی پیدا کند. حال اگر این موضوع را به اتفاقات جلوی سفارت عربستان و اتفاقاتی که در خصوص سفارت عربستان ارتباط دهیم اینکه چه عناصری این موضوع را هدایت نمودند و چرا نیروی انتظامی غافلگیر میشود مشکوک به نظر میآید و چرا نیروهای انتظامی با تسامح برخورد کردند و چرا نهادهای امنیتی و اطلاعاتی پیش از اینکه این اتفاق در مقابل سفارت عربستان رخ دهد اطلاعات لازم را به مسئولین نمیدهند تا جایی که برخی مسئولین نیروی انتظامی با لباس شخصی در مقابل سفارت عربستان حاضر شده بودند معلوم است دیگر این مسئله بسیار مشکوک است. در موقع ثبت نام انتخابات یکی از چهرههای اصلاحات خبر از کشف سه بمب که در مترو تهران توسط داعش کار گذاشته شده بود میدهد که بعدا نیروی انتظامی این مطلب را تکذیب کرد. من فکر میکنم این امر که برخی معتقدند جریان فتنه به دنبال برقراری پیوند بین انتخابات و مسئله امنیت ملی و منطقهای کشور است یک مسئله جدی و مهمی است و باید نهادها ی امنیتی و اطلاعاتی کشور هوشیار باشند البته برخی به شوخی در این شبکههای اجتماعی مینویسند که فتنه گران گفتهاند در سال ۸۸ مملکت را به آتش کشیدیم امسال منطقه را به آتش میکشیم. البته این آتش چیزی نبود جز اینکه خود در آن سوختند اما یک هوشیاری میطلبد که بتوانیم این چالشهای داخلی و خارجی را با نهایت فراست و دقت و بصیرت طی کنیم.
باز هم تاکید میکنم که فرمایشات مقام معظم رهبری در بین ائمه جمعه بخش مهمی از این پروژه فتنه را درهم ریخت و ایشان با علم به عقبه این جریان و اطلاعات و گزارشات مستندی که داشتند بخش بزرگی ازاین توطئه را خنثی نمودند.
مردم در انتخابات کار را تمام خواهند کرد و با تاثی از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنهای دشمن را بیشتر از گذشته بیآبرو میکنند.