گفتگوی ویژه

هدایت‌کنندگان مردم باید به مسائل روز و شیوه‌های آن آشنا باشد

شهید مطهری هم در بیانشان هم حتی در نوشته‌هایشان به طرف مقابل احترام می‌گذاشتند نام طرف مقابل را به احترام می‌بردند، مطلبشان بهتر از آنچه که می‌خواستند بگویند بیان می‌کردند که این آقا یا این فرد اینجور می‌خواهد بگوید و این‌طور گفته آن وقت پاسخش را با ملایمت می‌دادند؛ به همین خاطر ایشان محبوب دوست و دشمن بودند حتی دشمنان هم به ایشان و به روش ایشان اعتقاد داشتند و به شخصیتشان احترام می‌گذاشتند.
امیر زینلی- علمای هم عصر ایشان شاهد بودیم، آشنایی به مسائل روز و شیوههای دشمن برای جذب جوانان بود. این مسئله شاید امروز بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز هادیان جامعه باشد. روشهای جذب جوانان، در این عصر آن قدر گسترش پیدا کرده که به این سادگیها نمیشود، با این مسائل برخورد کرد. برای همین سراغ یکی از یاران شهید مرتضی مطهری رفتهایم. گفتگوی «شما» با علاء میرمحمد صادقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی را میخوانید.

یکی از ویژگیهای برجسته شهید مطهری این بود که مقتضیات زمانهشان را درک کرده بودند. در آن زمان چه نیازی وجود داشت که ایشان به مسائل روز ورود کند؟

مرحوم شهید مطهری علاوه بر اینکه یک فرد فقیه و دانشمند بودند و در عین حال به مسائل روز هم مسلط بودند و درمورد آنها اطلاع داشتند، برای مسائل کشور و آینده انقلاب هم پیشبینیهای خیلی خوبی داشتند. حتی از جزئیات هم نمیگذشتند و حتما دقت داشتند به مطالبی که توسط دیگران گفته میشد. با توجه به اهداف انقلاب آینده آن را دنبال میکردند تا آن مسئله را با استدلال در نطفه خفه کنند. چون مرد بسیار منطقی بودند. خاطرم هست یک زمانی به ایشان خبر داده بودند که جلسهای در محلی در جنوب شهر برگزار شده است و عدهای جمع میشوند و فردی هم برای آنها صحبت میکند و صحبتهایش در خلاف جهت بیداری مردم و توجه به مسائل روز است. در یک جلسهای که با آقای مطهری بودیم از این جهت ناراحت بودند و گفتند من باید صحبت کنم که یا این جلسه تعطیل شود و یا اینها راهنمایی شوند به طریقی که مصلحت جامعه و اسلام است. اتفاقا چند جلسه بعد که من خدمت ایشان رسیدم، دیدم که آقای مطهری فرمودند من به آن جلسه رفتم و با آن فرد صحبت کردم و آن مسئله اصلاح شد. در حالی که این در شأن مرحوم شهید مطهری نبود که دنبال چنین کارهای جزئی خودشان شخصا بروند؛ ولی بهراحتی این کارها را میکردند. علاوه بر اینها ایشان در محافل دانشگاهی شرکت میکردند. در جلساتی که اغلب اساتید دانشگاه حضور داشتند سخنرانیهایی میکردند و مطالبی میگفتند و تحولی در روحیه و حرکات دانشگاهیها ایجاد میکردند.

چه مثالهای دیگری یادتان است که ایشان درباره مسائل روز صحبت کرده باشد؟

ایشان به مبحث تشکلگرایی خیلی دقت داشته و اصرار داشتند که افراد با هم جمع شوند و حتی زمینه مؤتلفه را در ابتدا مرحوم شهید مطهری فراهم کردند. یک شبی که ما خدمت ایشان رفته بودیم و هنوز مؤتلفه شکل نگرفته بود، در مورد بعضی مسائل اجتماعی و مسائل روز با ایشان صحبت میکردیم، ایشان به ما که چند نفرمان هم شهید شدند مثل آقای شهید اسلامی، بهطور خصوصی گفتند این آقای بهشتی از قم به سمت تهران تبعید شدهاند و گفتند به خاطر آن مدرسه دین و دانش که با مرحوم شهید بهشتی در قم داشتند، ساواک به ایشان ظنین شده بود و حرکاتی میکردند که مورد مخالفت ساواک بود. لذا مدتی آن مدرسه را تعطیل کردند. به شهید بهشتی هم گفتند شما باید از قم بروید و ایشان اجبارا به تهران آمدند. من خبر نداشتم، شهید مطهری فرمودند که آقای بهشتی به تهران آمدند و خوب است شما که یک عده جوانهای فعال هستید با ایشان تماس حاصل کنید و شاید ایشان به انگیزههای شما کمک کرده و ارشادتان کنند. لذا ما به کمک شهید مطهری به منزل آقای بهشتی رفتیم و از آنجا به بعد مرحوم بهشتی جلساتی گذاشتند و صبحهای جمعه و شبهای چهارشنبه ایشان خودشان شخصا به جلسات میآمدند تا کم کم نهضتی توسط شهید بهشتی برقرار شده و همین مؤتلفه هم تشکیل شد.

ما در نظرات شهید مطهری شاهد هستیم که ایشان فارغ از افراط و تفریط و دور از جزماندیشی نظر میدادند و درواقع حواسشان بود که خیلی هم حاشیه ایجاد نشود. علمای امروز ما باید چه کنند که هم درباره مسائل روز نظر دهند و هم اینکه حاشیه برایشان ایجاد نشود؟

به نظر من علما باید به مسائل روز کاملا آگاه باشند و وضعیت دنیا را به طور عام و وضعیت جامعه را به طور خاص زیر نظر داشته باشند و ببینند که چگونه میشود جامعه فعلی را اداره کرد؟ ممکن است بعضی احکام یا مسائل دیگر که در قدیم کاملا قابل اصلاح بوده دیگر نباشد. در وضعیت فعلی کسی که میخواهد برای جامعه بزرگتری کرده و جامعه را هدایت کند باید به همه مسائل روز و روشها و شیوههایی که مردم در پیش گرفتهاند، آشنا باشد و به این طریق هدایت کند. بعضی مواقع بعضی از افراد مسائلی که میگویند با وضع روز هماهنگی ندارد، آن مطلبی که گفته میشود صحیح است؛ اما طرزگفتن و پیادهکردنش هم باید حتما با وضعیت موجود جامعه هماهنگی داشته باشد.

نکته بعدی این است که پاسخگویی و در دسترسبودن شهید مطهری برای مردم خیلی نمود داشت. یعنی مشخص بود که ایشان هفتگی جلسه دارند، مردم میتوانستند بروند و سوالاتشان را بپرسند. الان به نظر میآید که برخی از علمای ما در دسترس مردم نیستند.

آن روزها با حال فرق کرده است. بله، شهید مطهری مثلا شاید ف و بلکه صدها منبر در منطقهای میرفتند و مطالبشان را علنی میگفتند. بعد از منبر هم میایستادند و مردم میآمدند سوالاتشان را میپرسیدند و نیاز به مراجعه به ایشان و به منزلشان یا محل خاصی نبود؛ ولی بعدها مسائلی پیدا شد و عدم امنیت، اینها هم بالاخره تحت حفاظت بودند. اما در هرصورت به نظر من علما و مقلدین خودشان باید ترتیبی دهند که کاملا در دسترس مردم باشند، بعضی مواقع است که مردم همه شکایت دارند که اگر بخواهند مطلبی را از یک عالم دینی سوال کنند خیلی برایشان مشکل است، اصلا دسترسی به آن عالم بسیار پرزحمت است. لذا باید خودشان ترتیبی بدهند با همین وسایلی که هست، وسایل روز و امکاناتی که فراهم شده، از همین طریق هم که باشد با مردم ارتباط داشته باشند. امام هم همیشه این را تاکید میکردند که علما باید مردمی باشند؛ یعنی با مردم باشند. البته حالا عدهای هستند؛ اما باید زمینهای فراهم کنند که بیشتر در دسترس مردم و کسانی که میخواهند با اینها ارتباط داشته باشند، قرار بگیرند.

شهید مطهری چه ویژگی برجستهای داشتند که افراد مختلف که با ایشان نسبت دارند یا کسانی که نسبت هم ندارند میخواهند خودشان را شبیه ایشان جلوه دهند؟

به نظر من تیزهوشی شهید مطهری و اعتدال ایشان و منصف بودنشان. شهید مطهری هم در بیانشان هم حتی در نوشتههایشان به طرف مقابل احترام میگذاشتند نام طرف مقابل را به احترام میبردند، مطلبشان بهتر از آنچه که میخواستند بگویند بیان میکردند که این آقا یا این فرد اینجور میخواهد بگوید و اینطور گفته آن وقت پاسخش را با ملایمت میدادند؛ به همین خاطر ایشان محبوب دوست و دشمن بودند حتی دشمنان هم به ایشان و به روش ایشان اعتقاد داشتند و به شخصیتشان احترام میگذاشتند.

https://shoma-weekly.ir/OvpnGL