گفتگوی ویژه

نظر امام پیرامون فعالیت مسلحانه موتلفه در بیان شهید بهشتی

شهید بهشتی یکی از روشن ترین دلایل بر مساعد بودن نظر امام در خصوص حرکت مسلحانه موتلفه را صدور جواز ایشان برای استفاده از وجوه شرعیه برای تهیه سلاح و تامین هزینه‌های مسلحانه ذکر می کند.
اشاره: مدتی است برخی در اصرار به مخالفت امام با مبارزه مسلحانه حزب موتلفه اسلامی دارند و اخیرا یکی از نویسندگان سعی بر اثبات این موضوع و حتی نفی نظر شخصیتهایی همچون شهید مطهری و شهید بهشتی مبنی بر ضرورت اجرای حکم الهی در خصوص حسنعلی منصور در قالب یک کتاب کرده است. فارغ از بیان ادله گسترده و نیز خاطرات نزدیکان امام در خصوص نگرانی امام برای این شهیدان در بورسا و نیز خاطراتی که دلالت بر آن دارد که امام این شهدا را در ثواب اعمال خود سهیم کرده بودند و ... مصاحبه منتشر شده شهید مظلوم آیت الله بهشتی در سالگرد قیام 15 خرداد در روزنامه جمهوری اسلامی در سال 1359 و در دوره ای که بیت امام مطالبی که به ایشان نسبت داده می شد را رصد می کردند؛ یکی از روشن ترین دلایل بر مساعد بودن نظر امام در خصوص حرکت مسلحانه موتلفه را صدور جواز ایشان برای استفاده از وجوه شرعیه برای تهیه سلاح و تامین هزینه‌های مسلحانه ذکر می کند. بازخوانی این فراز پس از 32 سال خالی از لطف نیست.

 * عده‌ای معتقدند که پس از جرقه 15 خرداد که ناموفق ماند مبارزه مسلحانه با رژیم آغاز شد. نظر شما در باره نوع مبارزات قبل از 15 خرداد و اصولاً مبارزه مسلحانه پس از 15 خرداد در رویارویی با رژیم چیست؟
بله همینطور است. این مطلب اصولاً درست است. پس از اینکه رژیم با آن سفاکی و شدت و بیرحمی مردم بی سلاح را در روز 15 خرداد به رگبار گلوله بست و سرکوب کرد و این سرکوبش با شدت ادامه پیدا کرد مردم این تجربه را در کنار تجربه 30 تیر و 28 مرداد گذاشتند و به این نتیجه رسیدند که قیامهای سیاسی بدون بازوی مسلح همواره در معرض تهدید سرکوب مسلحانه رژیم است و گروههایی به فکر مبارزه مسلحانه افتادند. از جمله هیئت‌های موتلفه که یک تشکیلات منظم زیرزمینی سیاسی بود و من هم در او شرکت داشتم یک بازوی مسلح و یک شاخه نظامی بوجود آورد که شهید امانی و شهید عراقی مسئولیت این شاخه را بعهده داشتند. شهید عراقی و امانی دو تن از دوازده تن اعضای شورای مرکزی هیئت‌های موتلفه بودند. بنظر من اصلاً استفاده از سلاح برای رویاروئی با رژیم ضرورت داشت.
اما به چه کیفیت؟ کیفیتش مهم بود. نقطه نظر من این بود که شاخه نظامی سازمانهای انقلابی باید به یک شاخه سیاسی وسیع متکی باشد و همواره زیر چتر این شاخه سیاسی به مبارزه خودش ادامه دهد. چه از نظر تامین نیازهای گوناگون و تدارکات و چه از نظر استتار. چون بهترین پوشش برای یک شاخه نظامی این است که در زیر یک سازمان سیاسی مستقر شود. شهید بخارائی که منصور را ترور کرد یکی از اعضای جوان همین شاخه نظامی بود. البته این فکر تازگی نداشت. شهید نواب صفوی و یارانش جمعیت فدائیان اسلام را با همین آرمان بوجود آوردند. قیام مسلحانه علیه رژیم ولی بصورت علنی یعنی قیامی که رهبرش علناً شناخته می‌شد که همین نقیصه در شاخه نظامی هیئت‌های موتلفه برطرف شد و شهید امانی و شهید عراقی به عنوان کسانی که مدعیان مبارزه مسلحانه با رژیم باشند شناخته نمی‌شدند. به همین جهت پس از ترور منصور بود که اینها را شناسایی کردند، دستگیر کردند و شهید حاج صادق امانی را همراه با شهید بخارائی و یاران دیگرشان را همان موقع به شهادت رساندند و شهید عراقی و یاران دیگر را به حبس ابد محکوم کردند.

 * در رابطه با مبارزه مسلحانه در برابر رژیم و شکل مطروحه آن از طرف بعضی از گروهها آیا نظر امام را می‌دانید؟
امام احتمالاً با استفده صحیح از سلاح در مبارزه با رژیم موافقت داشتند ولی با استفاده صحیح از آن. ایشان معتقد بودند که پایگاه اصلی مبارزه باید مبارزه قاطع و آشتی ناپذیر اسلامی اجتماعی سیاسی باشد و یک بازوی مسلح و یک شاخه نظامی این مبارزه را قهرآمیزتر و قاطع تر کند. از سئوالاتی که از ایشان در باره استفاده از وجوه شرعیه برای تهیه سلاح و تامین هزینه‌های این گروه‌های اسلامی اصیل مسلح به عمل آمد و اجازه‌ای که ایشان دادند. به خوبی روشن استکه ایشان با اصل مطلب موافق بوده‌اند. اما سخت مقید بودند که اساس مبارزه انقلابی فکری و اجتماعی و سیاسی باشد که توده مردم را به صورت یک توده انقلابی در آورد و نه فقط یک گروه مسلح را که احیاناً در معرض خطر بزرگ منزوی شدن قرار بگیرد و به علت اینکه می‌خواهد زیرزمینی باشد عملاً از جریانات دور شود و منزوی شود. این خطر انزوا خطر بزرگی برای گروههای مسلح است و همینطور که گفتم علاجش آن است که شاخه نظامی متصل و مرتبط تشکیلاتی دقیق باشد، با یک حرکت گسترده علنی یا نیمه علنی سیاسی – پیروزی مبارزات مکتبی ملت ما در خط رهبری امام یک تجربه مثبت انقلابی است که همین نظر را تأیید می‌کند. بدین معنا که بازوهای مسلح تنها در حد ضربه وارد آوردن به دشمن بکار رفت. اما آنچه دشمن را از پای در آورد. حرکت گسترده انقلابی اجتماعی سیاسی اسلامی مردم ما بود که بصورت یک سیل خروشان و یک طوفان عمومی کاخ بیداد رژیم را از بیخ و بن بر کند و نابود کرد.

https://shoma-weekly.ir/zMDn7c