گفتگوی ویژه

نباید نمایندگان وکیل‌الدوله شوند

جریان دیگر هم اسلام و انقلاب را می‌خواهد، اما در عین حال یک اعتدال و محافظه‌کاری لیبرالی متناسب دنیای سرمایه‌داری دارد که مزاحم غربی‌ها نباشد؛ لذا سخنانشان گرته‌برداری از خطوط بی.بی.سی و صدای امریکا و گاهی هم چپ غربی است.
امیر زینلی - برخی مشکلات اخیر در کشور ما از جمله بررسی برجام در مجلس و حواشی آن و همچنین، فاجعه منا که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود، باعث شد بحث مهم انتخابات از رونق بیفتد. این اتفاق ممکن است دو آسیب داشته باشد: یکی فراموشی اهمیت دو انتخابات همزمان مجلس و خبرگان؛ و دیگر نفوذ عوامل دشمن و فتنه گرها که کم هم در تلاش برای ورود به عرصه نیستند. با دکتر اسدالله بادامچیان در این باب گفتگو کرده ایم.

***

با نگاهی به دوره های قبل، به نظر می رسد تنور انتخابات کمی دیرتر از همیشه داغ خواهد شد. اجازه دهید از خبرگان شروع کنیم. ارزیابی شما از انتخابات این دوره خبرگان چیست؟

اسفند 94 دو انتخابات مهم است. یکی مجلس خبرگان رهبری که فارغ از رقابت‌های سیاسی، جناحی و جریانی است. در انتخابات خبرگان رهبری رقابت انتخاباتی به مفهوم مرسوم در انتخابات‌ها جاری نیست.

در این دوره انتخابات هم نظر ما همین است که هر آن فهرستی را که مورد تأیید جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه محترم روحانیت مبارز هست، همه به او رأی می‌دهیم و معتقدیم با رأی به آن به تکلیف شرعی و الهی‌مان عمل کرده‌ایم. بعضی از خطوط بیگانه که قصد نفوذ دارند، همواره بوده و کوشیده‌اند در همین جریان هم خطوط انحرافی، التقاطی و وابسته به عوامل بیگانه در صددند عناصری را به مجلس خبرگان بفرستند که به جای انجام وظایف الهی در امر ولایت و فقاهت و رهبری نظام، مزاحمت و درگیری و جدال ایجاد کنند، لذا همه باید مراقب این خط برخاسته از اهداف انحراف، التقاط و استکبار باشیم.

در عرصه انتخابات مجلس چه خطری ممکن است ما را تهدید کند؟

این قوه مهم و مؤثر که در رأس امور است، در معرض دو سه نوع تهاجم است. یک نوع تهاجم این است که مجلس ما تبدیل به مجلسی شبیه مجلس غربی‌ها شود. مجالس سرمایه‌داری غربی، بده و بستان هستند و نماینده به‌جای این‌که تکلیف شرعی‌اش را انجام بدهد در فکر جیب مبارک‌اش و زد و بند با وزراست. بنابراین او نماینده دنیای سرمایه‌داری، سود، پول و محوریت سرمایه است، نه دنیای محوریت الله و عبودیت در محضر الله و انجام وظیفه در بابر بندگان خدا و اسلام عزیز. خطر دوم خطر مجلس فرمایشی وابسته به حکومت‌هاست. در دنیای کمونیست این‌طور است. مجلس دارند، ولی تابع حکومت هستند و در واقع نماینده مردم نیستند، بلکه نماینده دیکتاتوری حکومت هستند. این مجلس ابزار دیکتاتوری و استبداد است. سومین نکته‌ای که برای مجلس خطر است، این است که نماینده عافیت‌طلب باشد و به‌جای این‌که حقوق ملت را فریاد بزند و پیگیری کند، در فکر این باشد منی که می‌خواهم یک بار دیگر به مجلس بیایم، با چه کسی بسازم و با چه کسی همراهی کنم که می‌شود مجلس سازش‌کار که برای نظام خطر بزرگی است. چنین مجلسی به‌جای این‌که سنگر ملت باشد، به محل مقام و تشریفات تبدیل می‌شود و وقتی نماینده به آن‌جا می‌آید، فکر می‌کند این‌جا مقام و پست است و سعی می‌کند رئیس شود، یعنی اخلاق طاغوتی و نماینده به‌جای این‌که مردمی، ساده‌زیست، پاک و در خدمت ملت باشد و خودش را مدیون خدا، اسلام، انقلاب و شهدا بداند، خیال کند رئیس و طاغوتی بر سر راه این ملت، کدخدای سابق ده و یا رئیس حکومتی است. این هم برای مجلس خطر بسیار بزرگی است.

مسئله مهم‌تر این است که این نماینده نتواند مشکلات مردم را به شکل صحیح حل کند. البته حل مشکلات در اختیار مجلس نیست و قوه مجریه مهم است. اداره اجرایی کشور در اختیار دولت است و دولت باید بتواند کشور را خوب اداره کند، والا اگر مجلس بخواهد در امور اجرایی کشور دخالت کند، تداخل قوا و به آشفتگی اوضاع منجر می‌شود. از این‌رو مجلس باید مجلسی باشد که بتواند قوه مجریه را وادار کند مشکلات مردم را حل کند.

برای انتخاب بهینه ارزیابی گذشته ضروری است؛ تحلیل شما از انتخابات های قبلی مجلس چیست؟

در نه دوره مجلسی که داشته‌ایم، انصاف باید داد که نمایندگان خط ارزش‌مدار و اصولگرای ملت بالاترین خدمات را تا جایی که در توان‌شان بوده است انجام داده‌اند، منتهی نه به آرمان اصلی‌مان رسیده‌ایم، زیرا نیاز به زمان و تدریج و تدرج هست و ساده نیست که بشود فوراً با مشکلات ناشی از هشت سال جنگ و عقب‌ماندگی‌ها و تهاجمات و تحریم‌ها انتظار داشته باشیم یک مجلس آرام و عادی داشته باشیم. مضافاً بر این‌که دو تا از این مجالس هم در اختیار گروه مشهور به اصلاح‌طلبان بود. دو جریان در کشور داریم. جریانی که معتقد به اصول، ارزش‌های انقلاب، خط امام و خط ولایت و رهبری است. خط دیگر هم که کاملاً ماهیت آن نشان داده شده است و ملت‌مان کاملاً این دو جریان را می‌شناسند. یک جریان ارزش‌گرا و در خط ولایت و امامت جامعه است. جریان دیگر هم اسلام و انقلاب را می‌خواهد، اما در عین حال می‌خواهد یک اعتدال و محافظه‌کاری لیبرالی متناسب دنیای سرمایه‌داری داشته باشد که مزاحم غربی‌ها نباشد و با غرب سازش کند و خطوطش هم کاملاً روشن است. در نشریات و رسانه‌هایشان کاملاً مشهود است و با کمی دقت کاملاً می‌شود تشخیص داد که گرته‌برداری از خطوط بی.بی.سی و صدای امریکا و گاهی هم چپ غربی است.

حالا در این انتخابات‌ها این جریان تلاش می‌کند با رأی عناصر آن‌چنانی و گندم‌نمایی به‌گونه‌ای رفتار کند که مردم به آن‌ها رأی بدهند. از زنان هم که حمایت می‌کنند، قصدشان حمایت از بانوان نیست، بلکه اولاً تهاجم فمینیستی غرب را دنبال می‌کنند و ثانیاً طرفدار حضور مؤثر بانوان نیستند، بلکه طرفدار این هستند که رأی خانم‌ها را به طرف کاندیداهای خودشان ببرند، والا در انتخاب‌هایشان دنبال بانوان به عنوان مسؤول نیستند، بلکه دنبال این هستند که از اصلاحات استفاده ابزاری کنند، والا چه اصلاحاتی کرده‌اند؟

تأثیر حضور این جریان چه بوده است؟

قضیه کاملاً روشن است. همه مشکلاتی که تا الان در کشور داریم، مربوط به همین تفکرات فاصله‌دار با مبانی خط امام، انقلاب، رهبری و امثال این‌هاست. ببینید کدام دولت‌ها مشکل دارند. دولت رجایی و باهنر که مشکل نداشت. اکثریت مجلس اول و مجلس دوم که مشکلی نداشتند. چه کسانی مشکل داشتند؟ نهضت آزادی‌ها، طرفداران بنی‌صدر، طرفداران بازرگان، طرفداران گروه‌های چپ، طرفداران میرحسین موسوی و... می‌گفتند باند نیستیم، ولی باندی حرکت می‌کردند. زمانی شعار می‌دادند «زنده باد مخالف من»، بعد معلوم شد که «نخیر، زنده باد استبداد من». قضیه کاملاً روشن است. بنابراین ما در انتخابات‌ها باید این مسائل را برای ملت باز کنیم. دعوا و درگیری و برخورد نداریم. همه هم حضور دارند. خلاف هیچ کسی را هم نمی‌خواهیم، همچنان که در این نه دوره مجلس ‌‌حذف‌خواهی نبود، بلکه می‌خواهیم کسانی به مجلس بروند که ویژگی‌ها و شناخت مجلس را داشته باشند و مجلس بتواند مشکلات مردم را حل کند، نه این‌که دنبال سلطه‌ گروه و باند باشد و اصلاح‌طلب و حتی جناح‌های دیگر را تحکیم کند.

امیدواریم بتوانیم در انتخابات‌های بعدی به همین‌گونه ملت را روشن کنیم که مجلس دهم بتواند مجلس وحدت برای حل مشکلات ملت باشد.

در مورد ائتلاف اصلاح طلبان با دولت و اعتدالیون، حرف و حدیث زیاد است. به نظر شما این ائتلاف شکل می گیرد؟

شرکت گروه‌ها در انتخابات حق قانونی آن‌هاست. به همین دلیل اصلاح‌طلب‌ها هم حق دارند فعالیت کنند و کسی هم نمی‌خواهد جلوی آن‌ها را بگیرد. مهم ملت است، چون رأی مال ملت است و ملت هم هر کسی را که انتخاب کند، ولی امر تنفیذ می‌کند، زیرا ولی امر با ملت همراه است و نظام را جمهوری اسلامی می‌داند. اگر ملت مجلس سوم و بنی‌صدر را انتخاب کنند، دار و دسته‌ای بیایند و میرحسین را حمایت کنند و دولت اصلاحات را سر کار بیاورند، همین مشکلات وجود خواهد داشت، اما آیا دولت باید در انتخابات مجلس دخالت کند؟ دولت ابداً حق دخالت ندارد، بلکه مجری انتخابات است، بنابراین باید بی‌طرفی کامل را رعایت کند و به همین علت همه ملت باید مراقب باشند دولت ـ هر دولتی که می‌خواهد باشد. به این دولت کار ندارم ـ نخواهد مجلس را دولتی کند و نمایندگان وکیل‌الدوله شوند. باید جلوی این قضیه گرفته شود. طبیعی است نمایندگان ملت از دولتی که رئیس‌جمهور آن منتخب مردم است حمایت می‌کنند، اما بهتر است مجلس و دولت با هم در خط ولایت، امامت و فقاهت یکی باشند و مملکت را اداره کنند، والا مسئولی که با خط ولایت نباشد، با خط ملت نیست و وقتی با خط ملت نیست، طبعاً نمی‌تواند اجرا کند. شاید هم بخواهد اجرا کند، ولی روز به روز گره بیشتر می‌زند. اول همه‌شان شعارهای خوبی می‌دهند، ولی بعد می‌بینید که نه تنها نمی‌توانند مشکلات را حل کنند، بلکه به‌شدت در درون مشکلات غرق می‌شوند.

++

https://shoma-weekly.ir/qCKbb0