***
می خواهیم ابتدا از اهمیت انتخابات پیش رو در مجلس و خبرگان بگویید، چرا که هنوز خیلی ها آن را درک نکرده اند.
اسفند 94 دو انتخابات مهم است. یکی مجلس خبرگان رهبری که فارغ از رقابتهای سیاسی، جناحی و جریانی است، زیرا خبرگان رهبری مجلس خبرگان ولایت و امامت جامعه و متعلق به همه تودههای مردم، حتی غیر مسلمانهاست، به همین علت در انتخابات خبرگان رهبری رقابت انتخاباتی به مفهوم مرسوم در انتخاباتها جاری نیست. در آنجا هدف این است که چه کسانی خبره، مجتهد، فقیه، فقیهشناس، ولایتمدار و ولیشناس هستند که مورد اعتماد تودههای مردم، بهویژه کسانی هستند به اسلام، ارزشها و ضوابط اسلامی معتقدند. به همین علت در انتخاباتهای خبرگان غیر از بزرگانی که از علما و فقها هستند و در حقیقت در یک استان دو برابر فرد خبره مورد نیاز مطرح میشوند، اما انتخاب اینها رقابتی نیست، بلکه اینها خودشان را بر مردم عرضه داشتهاند تا بعد و آن کس را که مردم ترجیح دادند، بر مبنای رجحان که هم عقلی است و هم شرعی انتخاب شود و مجلس خبرگان استحکام فقاهتی، ولایتی و جمهوریت اسلامی را کاملاً داشته باشد.
برای این دوره چه رویکردی وجود دارد؟
در این دوره انتخابات هم نظر ما همین است که هر آن فهرستی را که مورد تأیید جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه محترم روحانیت مبارز هست، همه به او رأی میدهیم و معتقدیم با رأی به آن به تکلیف شرعی و الهیمان عمل کردهایم. اینکه در مجلس خبرگان بعضی از خطوط بیگانه و دچار مشکلات دینی و فکری قصد نفوذ دارند، همواره بوده و لذا کوشیدهاند در همین جریان هم خطوط انحرافی، التقاطی و وابسته به عوامل بیگانه در صددند عناصری را به مجلس خبرگان بفرستند که به جای انجام وظایف الهی در امر ولایت و فقاهت و رهبری نظام، مزاحمت و درگیری و جدال ایجاد کنند، لذا همه باید مراقب این خط برخاسته از اهداف انحراف، التقاط و استکبار باشیم. پس در انتخابات خبرگان، رقابت مرسوم انتخاباتی نیست، بلکه رأی دادن به فقیه ارجح و همچنین مراقبت و هوشیاری و بصیرت نسبت به خطوط انحرافی، التقاطی و استکباری است.
این قاعده درباره انتخابات مجلس صادق نیست!
انتخابات دوم اسفند 94 مربوط به مجلس شورای اسلامی است. مجلس در واقع در رأس امور و قانونگذار است و نمایندگی آن مانند مجالس دنیا فقط در مورد مردم، گروهها و احزاب در نظامیهای حزبی نیست، بلکه وظیفه نمایندگان ملت و خانه ملت چندین مورد است:
1. نمایندگی ملت را در پاسداری و حفظ نظام جمهوری اسلامی ولایی داشته باشند.
2. نمایندگی ملت را در حفظ نظام جمهوری اسلامی داشته باشند.
3. قانونگذاری را بر مبنای قانون اساسی که منشور اسلامی و ملی ماست انجام بدهند.
4. بتوانند خواستهای بهحق ملت را در قالب طرح، تصویب و نظارت بر لوایحی که دولت تقدیم میکند، تحقق ببخشند.
5. در مقابل توطئهها، تخریبها، کارشکنیها و فتنهگریها با قاطعیت و قدرت بایستد.
6. در باره مسئله اداره جامعه که یکسوم آن به عهده مجلس شورای اسلامی است با نهایت تدبیر، درایت و مدیریت و هماهنگ با ولایت فقیه به دولت و قوه قضاییه یاری برسانند.
7. مجلس بتواند نماد تمام خطوط و ارزشهای اصلی نظام در صحنههای داخلی و خارجی باشد.
8. بتواند در رأی اعتماد افراد لایق و کارآمد را برگزیند و هر گاه احساس کرد وزیری نمیتواند وظایفش را درست انجام بدهد با رعایت ادب، منطق و استدلال او را استیضاح و از کار برکنار کند.
9. اگر رئیسجمهور نمیتواند وظایفش را انجام بدهد با اطلاع و نظر مبارک ولی امر، عدم کفایت او را بتواند اجرا کند.
بنابراین چنین وظایف مهمی همراه با وظایف دیگری که در این کوتاه سخن مجال طرح آنها نیست، به عهده مجلس است.
و حالا در عرصه انتخابات چه خطری ممکن است مجلس ما را تهدید کند؟
چنین قوه مهم و مؤثری در معرض دو سه نوع تهاجم است. یک نوع تهاجم این است که مجلس ما تبدیل به مجلسی شبیه مجلس غربیها شود. مجالس سرمایهداری غربی، بده و بستان هستند و نماینده بهجای اینکه تکلیف شرعیاش را انجام بدهد در فکر جیب مبارکاش و زد و بند با وزراست. بنابراین او نماینده دنیای سرمایهداری، سود، پول و محوریت سرمایه است، نه دنیای محوریت الله و عبودیت در محضر الله و انجام وظیفه در بابر بندگان خدا و اسلام عزیز. خطر دوم خطر مجلس فرمایشی وابسته به حکومتهاست. در دنیای کمونیست اینطور است. مجلس دارند، ولی تابع حکومت هستند و در واقع نماینده مردم نیستند، بلکه نماینده دیکتاتوری حکومت هستند. این مجلس ابزار دیکتاتوری و استبداد است. سومین نکتهای که برای مجلس خطر است، این است که نماینده عافیتطلب باشد و بهجای اینکه حقوق ملت را فریاد بزند و پیگیری کند، در فکر این باشد منی که میخواهم یک بار دیگر به مجلس بیایم، با چه کسی بسازم و با چه کسی همراهی کنم که میشود مجلس سازشکار که برای نظام خطر بزرگی است. چنین مجلسی بهجای اینکه سنگر ملت باشد، به محل مقام و تشریفات تبدیل میشود و وقتی نماینده به آنجا میآید، فکر میکند اینجا مقام و پست است و سعی میکند رئیس شود، یعنی اخلاق طاغوتی و نماینده بهجای اینکه مردمی، سادهزیست، پاک و در خدمت ملت باشد و خودش را مدیون خدا، اسلام، انقلاب و شهدا بداند، خیال کند رئیس و طاغوتی بر سر راه این ملت، کدخدای سابق ده و یا رئیس حکومتی است. این هم برای مجلس خطر بسیار بزرگی است.
مسئله مهمتر این است که این نماینده نتواند مشکلات مردم را به شکل صحیح حل کند. البته حل مشکلات در اختیار مجلس نیست و قوه مجریه مهم است. اداره اجرایی کشور در اختیار دولت است و دولت باید بتواند کشور را خوب اداره کند، والا اگر مجلس بخواهد در امور اجرایی کشور دخالت کند، تداخل قوا و به آشفتگی اوضاع منجر میشود. از اینرو مجلس باید مجلسی باشد که بتواند قوه مجریه را وادار کند مشکلات مردم را حل کند.
تحلیل شما از انتخابات های قبلی مجلس و عملکرد نماینده ها چیست؟
در نه دوره مجلسی که داشتهایم، انصاف باید داد که نمایندگان خط ارزشمدار و اصولگرای ملت بالاترین خدمات را تا جایی که در توانشان بوده است انجام دادهاند، منتهی نه به آرمان اصلیمان رسیدهایم، زیرا نیاز به زمان و تدریج و تدرج هست و ساده نیست که بشود فوراً با مشکلات ناشی از هشت سال جنگ و عقبماندگیها و تهاجمات و تحریمها انتظار داشته باشیم یک مجلس آرام و عادی داشته باشیم. مضافاً بر اینکه دو تا از این مجالس هم در اختیار گروه مشهور به اصلاحطلبان بود. دو جریان در کشور داریم. جریانی که معتقد به اصول، ارزشهای انقلاب، خط امام و خط ولایت و رهبری است. خط دیگر هم که کاملاً ماهیت آن نشان داده شده است و ملتمان کاملاً این دو جریان را میشناسند. یک جریان ارزشگرا و در خط ولایت و امامت جامعه است و جریانی که اسلام و انقلاب را میخواهد، اما در عین حال میخواهد یک اسلام و اعتدال و محافظهکاری لیبرالی و دنیای سرمایهداری و دنیایی که مزاحم خوشگذرانیهای غربیها نباشد و با غرب سازش کند و خطوطش هم کاملاً روشن است و در نشریات و رسانههایشان کاملاً مشهود است و با کمی دقت کاملاً میشود تشخیص داد که گرتهبرداری از خطوط بی.بی.سی و صدای امریکا و گاهی هم چپ غربی است، یعنی کمونیستهای سابق که چپ غربی بودند در آنها حضور دارند و اگر میخواهند مثلاً شاعری حمایت کنند یا از شاعر چپ غربیهاست و یا از سیمین بهبهانی که شاعره آلوده، مجیزگوی دربار شاه و سرودساز برای جشنهای 2500 ساله است و یا فروغ فرخزاد آلوده و دنبال اینها هستند. اینها حتی یک بار هم خانم سپیده کاشانی نام نمیبرند و یا از امثال آقای حمید سبزواری تجلیل نمیکنند. این جریان کاملاً شناخته شده است و در مجالس سوم و ششم هم آمدند و با تمام هیاهوهایی که به راه انداختند خلاف ادعاهایی را که کردند انجام دادند. رأی مردم را برای اصلاحات و رفع مشکلات مردم گرفتند، ولی رفتند و در آنجا باندبازی و انحصارطلبی کردند و علیه نظام و قانون اساسی حرف زدند. یکی از چهرههایی که الان مورد تبلیغ این حضرات است، طوری حرف زد که آقای کروبی که آن موقع رئیس مجلس بود، گفت تو از رادیو اسرائیل هم بدتر گفتی. هنوز این جریان روشن است.
حالا در این انتخاباتها این جریان تلاش میکند با رأی عناصر آنچنانی و گندمنمایی بهگونهای رفتار کند که مردم به آنها رأی بدهند. از زنان هم که حمایت میکنند، قصدشان حمایت از بانوان نیست، بلکه اولاً تهاجم فمینیستی غرب را دنبال میکنند و ثانیاً طرفدار حضور مؤثر بانوان نیستند، بلکه طرفدار این هستند که رأی خانمها را به طرف کاندیداهای خودشان ببرند، والا در انتخابهایشان دنبال بانوان به عنوان مسؤول نیستند، بلکه دنبال این هستند که از اصلاحات استفاده ابزاری کنند، والا چه اصلاحاتی کردهاند؟
تأثیر حضور این جریان چه بوده است؟
قضیه کاملاً روشن است. همه مشکلاتی که تا الان در کشور داریم، مربوط به همین تفکرات فاصلهدار با مبانی خط امام، انقلاب، رهبری و امثال اینهاست. ببینید کدام دولتها مشکل دارند. دولت رجایی و باهنر که مشکل نداشت. اکثریت مجلس اول و مجلس دوم که مشکلی نداشتند. چه کسانی مشکل داشتند؟ نهضت آزادیها، طرفداران بنیصدر، طرفداران بازرگان، طرفداران گروههای چپ، طرفداران میرحسین موسوی و... میگفتند باند نیستیم، ولی باندی حرکت میکردند. زمانی شعار میدادند «زنده باد مخالف من»، بعد معلوم شد که «نخیر، زنده باد استبداد من». قضیه کاملاً روشن است. بنابراین ما در انتخاباتها باید این مسائل را برای ملت باز کنیم. دعوا و درگیری و برخورد نداریم. همه هم حضور دارند. خلاف هیچ کسی را هم نمیخواهیم، همچنان که در این نه دوره مجلس حذفخواهی نبود، بلکه میخواهیم کسانی به مجلس بروند که ویژگیها و شناخت مجلس را داشته باشند و مجلس بتواند مشکلات مردم را حل کند، نه اینکه دنبال سلطه گروه و باند باشد و اصلاحطلب و حتی جناحهای دیگر را تحکیم کند.
امیدواریم بتوانیم در انتخاباتهای بعدی به همینگونه ملت را روشن کنیم که مجلس دهم بتواند مجلس وحدت برای حل مشکلات ملت باشد.
در مورد ائتلاف اصلاح طلبان با دولت و اعتدالیون، حرف و حدیث زیاد است. به نظر شما این ائتلاف شکل می گیرد؟