وضعیتی که منطقه دارد، یعنی این که تضاد پدیده بیداری اسلامی در مقابل سلفی ها و تکفیری ها را فریاد می زند، به نظر می رسد با بازخوانی نامه حضرت امام خمینی(ره) به رهبر شوروی، نکاتی را جهت روشن شدن مسیر رهنمون می کند. این نکات به طور خلاصه چه هستند؟

حضرت امام در شب‌های ظلمانی ستمشاهی سال 1342 استراتژی و خط مشی نهضت اسلامی را برای مرحوم استاد عسکراولادی تبیین فرمودند که در مرحله اول اسلامی کردن ایران است که بحمدالله در سال 1357 با پیروزی انقلاب تحقق یافت، در مرحله دوم اسلامی کردن کشورهای اسلامی است که طی سال‌های اخیر به صورت بیداری اسلامی رخ نمود و در مرحله سوم ارائه اسلام به جهان است و آن‌وقت است که بگوییم مولا بیا جهان در انتظار توست. حضرت امام خمینی طی دهه اول انقلاب در مکاتبه با سران جهان، به‌ویژه در نامه به رهبر شوروی و مظهر تفکر الحادی و ملل مستضعف در تحقق آن خط مشی تلاش کردند و به‌حق خلف صالح ایشان، امام خامنه‌ای «مدّ ظلّه العالی» در دیدارها و پیام‌های خویش با سران جهان و ملل مستضعف و انقلابیون جهان طی سه دهه اخیر ابلاغ رسالت کردند و با هدایت و رهنمودهای خویش در بیداری اسلامی منطقه سعی در تحقق اسلامی کردن بلاد اسلامی کردند. در دو نامه اخیر کوشیدند مرحله سوم خط مشی امام را محقق سازند و اسلام را به جهان عرضه داشتند تا حجت شرعی بر همگان تمام شود و همچون جدش حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) که در روز عاشورا با عمامه، عبا و قرآن پیامبر(ص) اتمام حجت کردند. در ادامه راه حسین(ع) این پیام را به جهانیان رساندند تا با گذر از این مرحله بتوانیم بگوییم مولا بیا جهان در انتظار توست.

نامه اخیر ایشان که حاوی 32 موضوع بود، تکلیف هر کسی که حسینی و زینبی است، به‌ویژه دولت اسلامی را در تحقق این موضوع روشن ساخت. شش موضوع محوری که در نامه ایشان به چشم می‌خورد، عبارت‌اند از:

1ـ برخورد دوگانه غرب با تروریسم و تقسیم آن به تروریسم خوب و بد؛

2ـ بدتر از تروریسم نظامی و امنیتی، تروریسم فرهنگی غرب است؛

3ـ فضاسازی علیه اسلام و مسلمین و تضییع حقوقشان؛

4ـ فضای فرهنگی غرب که موجب جذب جوانان غربی به تروریسم کوری همچون داعش شده است؛

5ـ تروریسم دولتی مثل اسرائیل و غرب در سوریه، لبنان و فلسطین،

6ـ سکوت مجامع بین‌المللی.

در تحلیل انفجارهای آذر ماه 1394 در فرانسه دو سوال برایمان مطرح می‌شود که آیا حوادث تروریستی در فرانسه واقعی و طبیعی بود؟ اگر واقعی و طبیعی بود نشان از ضعف دستگاه‌های پلیسی و امنیتی و اطلاعاتی فرانسه دارد، در حالی که این‌چنین نیست. فرانسه جزء کشورهای اروپایی است که بهترین امکانات را دارد. اگر این‌طور است پس چگونه می‌خواهند امنیت سوریه و عراق را تأمین کنند؟ لذا به نظر می‌رسد این گزینه صحیح نیست. گزینه دوم این است که دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی فرانسه، غرب، امریکا و اسرائیل پشت حوادث بوده‌اند. به نظر بنده به دلایلی که عرض می‌کنم این گزینه درست است. اول اینکه همه تروریست‌ها فرانسوی بودند؛ دوم اینکه هیچ امریکایی و یهودی کشته نشده است؛ سوم اینکه هیچ نوکری مثل داعش ارباب خودش را که حامی و پدیدآورنده اوست نمی‌زند، حمایت‌های فرانسه از منافقین ایران تا دعوت از سران تروریست سوریه به فرانسه و حمایت‌های مالی، سیاسی و نظامی از آنها حاکی از این مطلب است، چهارم اینکه پاسپورت‌هایشان را جا گذاشته بودند، مثل عملیات تروریستی شارلی اِبدو یا امثالهم، در حالی که تروریست با خودش پاسپورت نمی‌برد.

اتفاقات بعد از حادثه نشان داد طراحی‌ای برای این کار شده است. اول حضور رئیس‌جمهور فرانسه در بازی فوتبال تا مسئله عادی جلوه کند؛ دوم تشکیل اجلاس سران فرانسه که بلافاصله صورت گرفت و اعلام حالت فوق‌العاده کردند؛ سوم تغییری از اصول قانون اساسی که اینها در شرایط عادی نمی‌توانستند به سادگی این کار را انجام بدهند؛ چهارم محدود کردن آزادی‌ها، در حالی که فرانسه مدعی است مهد تمدن و آزادی‌هاست و خواستند به این بهانه آزادی‌ها را محدود کنند؛ پنجم به تصویب رساندن قطعنامه در سازمان ملل که زمینه‌سازی می‌خواستند و این حادثه به آنها کمک کرد؛ ششم به تصویب رساندن قطعنامه حقوق بشر علیه ایران و سوریه؛ هفتم عادی‌سازی روابط با روسیه و جبران ضررهای مالی و قطع گاز و امثال اینها که بلافاصله اولاند به روسیه رفت؛ هشتم جلوگیری از تنش‌های احتمالی کنفرانس محیط زیست و کیوتو که ممکن بود خیلی برایشان مشکل‌ساز شود و با شرایط امنیتی که درست کردند خیلی محدود شد. البته تعدادی از فرانسوی‌ها علیه این قضیه تظاهرات کردند، نهم بازرسی منازل و مناطق مسکونی به بهانه تروریسم که در وضع عادی برای اینها غیر ممکن بود.

این حوادث و انفجارها چه آثاری دارند؟

1ـ تحت تأثیر قرار دادن پیروزی‌های اخیر ایران و روسیه در سوریه و عراق، همچنین موضوع انفجار بیروت یا سقوط هواپیمای روسی که آنها را با این حوادث تحت تأثیر قرار داد.

2ـ تأثیر بر کنفرانس وین تا بتوانند نتیجه دلخواه را بگیرند.

3ـ تأمین امنیت اسرائیل با حمله به سوریه و عراق یا خط مقاومت به بهانه جنگ علیه تروریسم. در سوریه می‌کوشند اسد را برکنار یا کشور عراق را تقسیم کنند و امثال اینها.

4ـ همراهی بقیه کشورها با غرب. قبلاً 60، 70 کشور را ردیف کرده بودند که علیه تروریسم بجنگند، ولی حضور فعال نداشتند و در اینجا می‌خواهند آنها را فعال کنند.

5ـ ترساندن حکومت‌های وابسته که اگر حرف‌شنوی نداشته باشید چنین اتفاقاتی در کشور شما هم می‌افتد.

6ـ فروش سلاح به بهانه تروریسم به کشورهای منطقه که به نفع تولیدکنندگان و کمپانی‌های تسلیحاتی است.

7ـ بهره‌برداری از رأی مخالفین دولت از ترس ناامنی، مثل ترکیه که اردوغان دوره قبل رأی کافی نداشت، ولی انفجارها و اتفاقاتی که افتاد و مردم از ترسشان که ناامنی بیشتر نشود رأی دادند و اردوغان پیروز شد. در آینده هم انتخابات فرانسه هست و اینها این کار را کردند تا در انتخابات آتی پیروز شوند.

8ـ برجسته کردن نقش داعش و گسترش آن در سطح جهان که بگویند در سوریه و عراق محدود نیست و جاهای دیگر هم می‌آید و از افریقا، اروپا و غرب خواستند نقش داعش را برجسته سازند.

9ـ اسلام‌هراسی در غرب که بسیار مهم است. الان حدود 8 میلیون فرانسوی یعنی تقریباً 20 درصد جمعیت این کشور مسلمان‌اند. پیش بینی کرده‌اند تا پانزده سال آینده به 30 درصد و حتی بیشتر هم می‌رسد. برای جلوگیری از پیشرفت اسلام در فرانسه مجبور بودند دست به چنین اقداماتی بزنند، تا ذهنیت مردم را نسبت به مسجد رفتن، حجاب داشتن و کلاً مسلمان بودن مخدوش کنند و این‌طور وانمود سازند که مسلمانان کسانی هستند که علیه دیگران جاسوسی می‌کنند.

10ـ چرخش از جنگ ایرانِ هسته‌ای، چون اینها برای اهدافشان همیشه یک دشمن فرضی دارند و می‌گفتند با ایرانِ هسته‌ای داریم می‌جنگیم. حالا که مذاکره و برجام مطرح شده است، جنگ با داعش به عنوان دشمن فرضی جدید را مطرح ساخته‌اند.

11ـ دفع نارضایتی‌های مردم از مشکلات اقتصادی. اروپا و غرب بحران‌های اقتصادی سنگینی دارد و اینها به بهانه امنیتی کردن موضوع و ناامنی مردم را همراه و به مردم این‌طور القا کنند که فعلاً از اوضاع بد اقتصادی شکایت نکنید، امنیت مهم‌تر است.

12ـ شاید برای همراهی با روسیه و رفع مشکلاتشان چه مشکلات اقتصادی و چه مشکل گاز که احتمال قطعی گازشان وجود داشت دست به چنین امری زدند.

13ـ کمرنگ کردن مسئله مهاجرین. در افکار عمومی جهان خیلی بد جلوه کرد که اروپا مهاجرین را راه نمی‌دهد و اینها در مسیر کشته می‌شوند و با مهاجرین بد برخورد می‌کنند. در واقع با وقوع این حادثه برای عدم پذیرش مهاجرین سوری، عراقی و افریقایی زمینه‌سازی کردند که اگر اینها به فرانسه بیایند ناامنی ایجاد می‌کنند.

لذا در مجموع می‌توانیم بگوییم حوادث فرانسه مثل حادثه 11 سپتامبر در امریکاست که حالا در اروپا و فرانسه رخ داده است تا بهانه‌ای برای دخالت اروپا و غرب در سایر کشورها باشد.

نکاتی که می‌فرمایید منحصر به فرانسه است و نافی این بحث نیست که کشورهای دیگر هم درگیر این ماجرا و داعش نشوند. آیا این نگرانی به جاست؟

در باره اسلام‌هراسی که اینها خواستند ایجاد کنند، مقام معظم رهبری در نامه‌ای که دادند بیان کردند که ریشه در فرهنگ شما دارد و در فیلم‌ها و بازی‌ها خشونت را نشان می‌دهید و نیروهایتان به آن کشور می‌روند و برنامه‌های شما را اجرا می‌کنند و آنها را حمایت می‌کنید. در واقع برای جوانان غربی سوال ایجاد شد که گول بازی نظام‌های غربی را نخورید و مردم مستقل فکر کنید، والا حوادث بدتری برای غرب رخ خواهد داد. اگر در فرانسه آزادی و امکانات بوده است، پس چرا 2 هزار نفر طبق آمار رسمی خودشان به داعش پیوستند؟ همچنین از سایر کشورهای غربی هزاران نفر رفتند. مگر برای آنها امکانات یا برخورد با آنها بد بوده است؟ باید به این سوالات پاسخ بدهند. مقام معظم رهبری در نامه‌شان خواستند از تهدیدی که اینها کردند فرصتی برای تحول فکری در غرب ایجاد کنند.

اینکه فرمودید داعش در کشورهای دیگر تهدید است صحیح است. به دلیل حمایت‌هایی که استکبار جهانی از آنها می‌کند مثل طالبان که اول در افغانستان بود و بعد به کشورهای دیگر رفت، افرادی هم هستند که بویی از اسلام نبرده‌اند و به عنوان حمایت طرفداری از اینها در یمن، هند، افغانستان و کشورهای افریقایی مثل نیجریه فعالیت‌هایشان را شروع کرده‌اند. در ایران هم تهدیداتی کرده بودند که البته نیروهای نظامی ـ امنیتی ایران هم برای مقابله با نفوذ دشمن خارجی و داعش و عوامل اینها اقدامات امنیتی را در این ایام تشدید کردند تا خدای نکرده اتفاقی برای تأمین امنیت مردم رخ ندهد، چون انجام کارهای تروریستی مثل انفجار بمب یا یک فعالیت انتهاری راحت است و در هر جایی می‌شود انجام داد و چیزی نیست که بشود جلویش را گرفت، مگر از قبل تدابیری اندیشیده شود و امنیت رعایت شده و اطلاعات کافی از ورودی‌ها و خروجی‌ها باشد. الحمدلله در ایران اسلامی این امنیت برقرار است و دستگاه‌های اطلاعاتی، نظامی و امنیتی مراقب‌اند. البته طی یکی دو ماه گذشته تعدادی را قبل از اینکه موفق شوند اقدامی کنند دستگیر کردند. همه این اقدامات برای تأمین امنیت مردم است.