***
علت تصویب قانون گسترش فرهنگ حجاب و عفاف، حتما گسترش این واجب الهی بوده است. اما تا قبل از تصویب این قانون سازمانها بر اساس چه قانونی فعالیت میکردند؟
عدم اجرای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از گذشت چند سال، باعث شد، جامعه ما شاهد رفتارهای عنان گسیخته و حساب نشدهای باشد. اینگونه اقدامات دشمن را در مقابل مردم ما به طمع واداشت که برای بعضی از آنها که آگاهی کمتری دارند، برنامهریزی کند. در اطلاعرسانی و شبکههای ماهوارهای و تبلیغات مختلف بودجه صرف کرد تا ضد حجاب فعالیت کنند؛ ولی عدهای آگاه شدند و تحت تاثیر قرار نگرفتند. متاسفانه بعضی که به آنها آگاهی داده نشده بود کم و بیش تحت تاثیر برنامههای دشمن قرار گرفتند. بعد از این بعضی از همکارهای ما به این فکر افتادند وقتی تذکر، سوال و اینگونه اقدامات تاثیری نگذاشت و هر دولتی با هر نگرشی در این باره اقدام میکند طرحی تهیه کردند که در حقیقت میتواند موتور محرکهای برای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد.
اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی این قانون را تصویب کرده به این معناست که حجاب نیازمند کار فرهنگی است؛ ولی با توجه به اینکه حجاب دستوری از جانب خداوند است نمیتوان به صورت امری و فرمایشی آن را اجرا کرد.
بله میشود. قرآن کریم در آیات مربوط به حجاب دستور به حجاب میدهد و توصیهای نیست. در آیه 30 سوره نور آمده است «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ» کاملا بحث حجاب را مطرح میکند، به پیغمبر فرمودند بگو به ایشان و بالاخره دستوری است که این کارها را انجام دهند. در سوره احزاب هم همینطور و این آیات نشان میدهند حجاب امری است. علاوه بر آنکه اجرای قانون است اسلام هم امر به اجرای آن میکند. البته همه اینها نیاز به فرهنگسازی دارد. زمانی که از مقام معظم رهبری درباره حجاب سوال شد، فرمودند این موضوع هم سلبی و هم ایجابی است، همچنان که در مورد شراب اینگونه است. الان میبینید راجعبه رعایت علائم راهنمایی هم فرهنگسازی میشود که میتواند بسیار تاثیرگذار و نتیجهبخش باشد و هم جریمه و یکسری اقدامات دیگر ضروری است.
بعضی از نهادها در این قانون نام برده شده و وظایفی برای آنها برشمرده است. سوالم این است که این نهادها تا قبل از این در این زمینه به وظایف خود آشنا نبودند و حتما باید قانونی تصویب میشد؟
اولا قانون باید جامع و کامل باشد. باید همه دستگاهها و نهادها را ببیند، البته بخش مردمی هم باید بیشتر وارد موضوع شود؛ ولی باید همه اینها را ببیند و تقسیم وظایف کند. همپوشانیها را مشخص کند، کنار بزند و خلأها را بپوشاند. الان با گذشت بیش از دو دهه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هنوز دستگاهها به وظایف خود آشنا نیستند. یعنی یا نخواستند آشنا شوند یا عمل نکردند. وگرنه وضع حجاب خیلی بهتر بود.
کمی وارد مصداقها میشوم. در صدا و سیما شاید تنها کاری که در سریالها انجام نمیشود تبلیغ حجاب باشد و هنوز هم بدبختها و بیچارهها در سریالهای تلویزیونی ما چادری هستند.
مکرر این را گفتیم. بعضی از فیلمهای سینمایی هم متاسفانه بهنحوی عقدهگشایی دشمنان هستند. عقدهای که نسبتبه چادر دارند و به خاطر این بصیرت و آگاهی ـ چون قبل از انقلاب یا چادری بودند یا سر برهنه و مورد سومی نداشتیم ـ عقدهگشایی و در حقیقت با نظام تسویه حساب میکنند و اگر نتوانستند این نظام را بههم بزنند میخواهند از این طریق به مخالفت با کسانی که عامل موفقیت نظام شدند چه در هشت سال دفاع مقدس و چه در پیروزی انقلاب بپردازند و متاسفانه بعضی فیلمهای ما مخصوصا در چند سال اخیر به این قضیه کمک میکند.
یک نکته وجو دارد و آن اینکه برخی میگویند ما مشکلات شدیدتری نسبتبه حجاب داریم. باید اول به آنها بپردازیم و حجاب در مراتب بعدی است. نظر شما در این زمینه چیست؟
فکر نمیکنم این حرف درست باشد. چون احکام شرعی، صادره از شرع مقدس است. منتهی نحوه تبلیغ آن باید رعایت شود. اینکه کاملا تبیین موضوع شود. دستاوردهای حجاب، انواع حجاب، تبعات عدم رعایت حجاب و گرفتاریهایی که برای جامعه و افراد دارد باید تبیین شوند. تا افراد به فطرتشان برگردند و خودشان شخصا پذیرای حجاب شوند، چون فطرت انسانها یکی است. چطور میشود بعضی از افراد که در کشورهای بسیار فاسد زندگی، ولی حجاب را کامل رعایت میکنند بدون اینکه الزامی داشته باشند، چون ارزش حجاب را بهطور کامل درک کردهاند. باید این ارزش برای افراد تبیین شود تا آنها با دغدغه فطری خودشان به استقبال حجاب بروند. در عین حال قوانین کشور و قوانین اسلام لازمالاجراست و باید رعایت شوند. همچنان که روزهخواری صورت میگیرد. ما اجبار نمیکنیم کسی روزه بگیرد؛ ولی کسی در ملأ عام حق ندارد روزهخواری کند. روزه واجب شرعی است و کسی نباید تظاهر به روزهخواری کند.
در مورد گشت ارشاد بحثهای فراوانی شده است. در مورد خوب و بد آن با شما صحبتی ندارم. اینکه بحث کردیم چون حجاب باید بهصورت امری و فرمایشی اجرا شود، یکی از ابزارهای این امر قطعا باید گشت ارشاد باشد.
هم امری فرمایشی است و هم تبیین موضوع. برای آنکه میفهمد روزهگرفتن مفید، لازم و واجب است تبیین موضوع برای او کفایت میکند. برای آنکه میفهمد رعایت چراغ قرمز و علائم راهنمایی رانندگی برای جامعه، فرد و سلامت و نظم جامعه لازم است، تبیین کفایت میکند؛ ولی برای کسی که نمیخواهد بپذیرد باید اهرم بازدارندهای وجود داشته باشد تا او که توجه ندارد و نمیخواهد توجه کند و دوست ندارد بشنود و اصلا قصدش این است که نشنود بازدارنده و هدایتگر باشد.
از حوزه علمیه در این قانون اسمی برده نشده است. فکر میکنید وظیفه علما و روحانیون در این زمینه چیست؟
تبیین موضوع، تهیه محتوا و احکام شرعی وظیفه حوزه است.
در مورد وزارت ارشاد چه توصیهای دارید؟
همه اینها وظیفه دارند. وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، صدا و سیما، وزارتخانههای مختلف، قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی، وزارت ورزش و جوانان که آن موقع جدا بوده و وزارت نبوده است و وزارت بازرگانی و صنایع که همه اینها در این مقوله دخیل هستند و باید به وظایف خود عمل کنند. یکسری هم وظایف مشترک دستگاهها و وزارتخانههاست که مربوط به خانوادهها و کارکنان خودشان و محیطی میشود که در اختیار دارند.
آخرین سوالم درباره آموزش و پروش است. به نظر میرسد ریشهایترین جایی که میتواند مبلغ حجاب باشد آموزش و پرروش است.
آموزش و پرورش مسئولیت سنگینی برای تشریح و تبیین موضوع و برای اینکه حجاب را بهخوبی رعایت کنند، دارد. متاسفانه، همه این کارها را انجام نمیدهند.
حتی معلمین ما هم که الگوی بچهها هستند گاهی بعضی موارد را رعایت نمیکنند.
وقتی یک امر غیرقانونی رواج پیدا کرد، دانشآموز هم به معلم نگاه میکند و دستپرورده همین معلمهایی میشود که خودشان دستپرورده معلمانی بودند که حداقل به دانشآموز قانونگرایی را یاد ندادند و خودشان هم رعایت نکردند. این معلمها دو رفتار زشت را به دانشآموز القا میکند. یکی زیرپاگذاشتن حجاب و دیگری زیرپاگذاشتن قانونگرایی که زیرپاگذاشتن قانونگرایی باعث میشود همه قوانین به تبع آن زیرپا گذاشته شود و جرم آموزگار در این میان کمتر نیست.