در شرایطی که مخالفت با تحزب یک ژست سیاسی محسوب می شود، چرا بر تحزب اصرار دارید؟
یکی از ابزارها و لوازم انعکاس خواست و مطالبه تودههای مختلف مردم به حاکمیت و مشارکت عمومی در ارکان قدرت حزب است. از ابتدای انقلاب اسلامی و وقتی حکومت اسلامی در ایران مستقر شد، بزرگان و زعمای اصلی انقلاب اسلامی ایران بهحق به فکر تأسیس یک حزب فراگیر افتادند تا بتواند هم کادرسازی کند و هم بهطور مستمر نظارت بر و برنامهریزی برای امور اجرایی کشور داشته باشد. مشکلات عدیدهای برای حزب جمهوری اسلامی پیش آمد و منجر به تعطیلی آن شد، اما حزب مؤتلفه اسلامی که نمونه موفق یک حزب اسلامی است و فعالیتهایش را قبل از انقلاب و در جریان مبارزات آغاز کرده است، بعد از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی فعالیتش را از سر گرفت و با نزدیک به 50 سال سابقه پاسخهای بسیار دقیق و متقنی دارد.
به کار جمعی از دیدگاه آیات و روایات سفارش شده است. در این خصوص هم توضیحاتی بفرمایید.
حزب آثار و برکات بسیاری برای حکومت اسلامی دارد. تحزب ریشه اسلامی و قرآنی هم دارد. حزب به معنای غربی که صرفاً به دنبال کسب قدرت هستند با حزب در تعریف اسلامی متفاوت است. آموزههای قرآن کریم و اهلبیت(ع) ما را به این رهنمون میکند که باید کار را دستهجمعی انجام داد. خداوند خیر و برکتی را که در کارهای گروهی و اجتماعی قرار داده در کارهای فردی قرار نداده است. لذا توصیه به اجتماع و کارهای گروهی به آموزههای دینی ما برمیگردد. تحزب اسلامی هم ریشه در مبانی قرآنی و اسلامی دارد. وقتی حزبی را در چهارچوب حکومتی که ولی فقیه در رأس آن قرار دارد تعریف میکنیم یعنی در جهت تقویت ولایت و به عنوان بازوان قوی، محکم و مستحکمی در نظر میگیریم که میتواند در راه تحکیم مبانی ولی فقیه و حکومت او کارآ و مؤثر عمل کند. چنین حزبی اسلامی است.
برخی معتقدند اصولگرایان اقبال چندانی به تحزب ندارند. در این باره نظر شما چیست؟
خصلتهای اصلی برادران مؤمن و انقلابی ما که به تعبیر امروزی اصولگرایان نامیده میشوند دینداری، تدین و ایمان و اعتقاد حقیقی به ولایت فقیه و مبانی اسلام است و به آرمانهای امام راحل(ره) و انقلاب اسلامی متعهد هستند. آنها وقتی میخواهند کار گروهی کنند و مؤثر در امور سیاسی و فرهنگی باشند ضرورت دارد روی به کار تشکیلاتی بیاورند. وقتی حزب به عنوان مأمن و محلی برای این امر اختصاص مییابد که در راستای ولایت فقیه و حکومت اسلامی نقششان را در منسجم کردن، تربیت و کادرسازی نیروهای اجرایی برای اداره حکومت اسلامی ایفا کنند. چنین جایگاهی به تعبیر شیرین و زیبای شهید بهشتی عبادتگاه میشود. پس برادران ما نباید از عبادتگاه واهمه داشته باشند و استنکاف کنند.
آیا موافقید که لازم است بازیگران اصلی اصولگرایی در احزاب حضور یابند؟
اصلاً یکی از آفتهایی که الان گریبانگیر جریان اصولگرایی است، همین است که کسانی که مدعی یا حقیقتاً هدایتکننده جریان اصولگرایی هستند اعتقاد و اقبالی به حزب و کار حزبی ندارند، زیرا در حزب مراحل ارتقا و آموزشهای حزبی مشخص است و خودکامگی در حزب راه ندارد. اینکه هر کسی بخواهد حرف خودش را بزند و تشخیص و تحلیلش را بهترین بپندارد و بر دیگران تحمیل کند، در حزب جایگاهی ندارد، لذا برخی از آقایان نهتنها از کار حزبی استنکاف میکنند، بلکه به تخریب تحزب هم می پردازند، چون وقتی کار گروهی میشود ممکن است اقبالی به نظرات آنها نشود. کما اینکه تدایبر و استراتژیهایشان در ایام حساس انتخابات به خاطر پایگاه و جایگاهی که دارند و سوء استفادهای که از احترام سایرین به آنها میشود نشان میدهد تدبر و اندیشه کافی صورت نمیگیرد و کار با شکست مواجه میشود. لذا اصولگرایی از همین جا ضربه میخورد.
آیا خارج از حزب در اصولگرایی کادرسازی اتفاق میافتد؟
ما از آنها کادرسازی نمیبینیم. یکی از رسالتهای اصلی هر تشکل و جریانی کادرسازی است. برخی افراد فقط به دنبال این هستند خود، جایگاه و نظرشان را در رأس و مؤثر قرار بدهند.
برنامه چطور؟
حزب باید به دو سئوال پاسخ بدهد: یکی اینکه میخواهد کشور را چگونه اداره کند یعنی برنامهاش چیست و با چه نیرویی؟
که این دو در قالب حزب محقق میشوند.
همینطور است، چون حزب چهارچوب، آموزش، تشکیلات و سازماندهی دارد. در حزب مشخص است هر کسی چه مراحل و مسئولیتهایی را طی کرده و چه آموزشهایی را دیده است تا بتواند تأثیرگذار باشد و مسئولیتی را در حکومت اسلامی بپذیرد. بنابراین به کسانی که در رأس قدرت اصولگرایی قرار گرفتهاند توصیه میکنیم نهتنها کار حزبی را مذمت نکنند، بلکه خودشان مروج آن باشند و در قالب حزب فعالیت کنند. منظور ائتلافها، جبههها و گروههای موسمی نیست، زیرا در آنجا عدهای دور هم جمع میشوند و میخواهند نظرشان را بر بقیه تحمیل کنند. توجه به این نکته لازم است که یکی از پایههای استحکام حکومت اسلامی تحزب و ارتباط خوب و مؤثر بین آحاد مختلف مردم و حکومت است.
آیا فکر میکنید اصولگراها در چهارچوب غیر حزبی میتوانند در ارتباط مستمر و دراز مدت یا به تعبیر رهبری کانالکشی موفق عمل کنند؟
قطعاً وقتی تشکیلاتی عهدهدار نظمدهی و سازماندهی مؤمنین شد مؤثر عمل میکند تا اینکه یک فرد یا چند نفر محدود بخواهند نظراتشان را به بدنه جامعه منتقل سازند. با توجه به اینکه حوزهها، کانونها و رسانههای حزبی تعریف میشوند، در استانها و شهرستانها کسی عضو حزب میشود باید جایگاهش در تشکیلات و حوزه حزبی مشخص شود. لذا این کانالکشی بهطور صحیح در حزب انجام میگیرد تا بتواند پیامش را به آحاد مختلف مردم منتقل کند. یکی از این ابزارها نشریه حزبی است که به عنوان رسانه حزبی پیامرسان به بدنه جامعه است. کانالکشی که در فرمایشهای مقام معظم رهبری هم بدان اشاره شد با کار فردی سازگار نیست. کار بایستی گروهی و تشکیلاتی باشد. کسی را نمیشناسم به کار تشکیلاتی، منظم و سازماندهی شده ایراد بگیرد، اما برخی از نام حزب هراس دارند.
بهرغم اینکه سیاسی هستند، ولی از واژه حزب میترسند و گریزانند.
همینطور است. گویی روی واژه حزب حساسیت دارند. با وجودی که کار حزبی میکنند، اما از اینکه نام حزب روی آنها گذاشته شود واهمه دارند. در صورتی که نص صریح قرآن از واژه حزب با عنوان «حزبالله» یاد و آن را از «حزبالشیطان» تفکیک کرده است.
نظر شما در باره شفافیت مواضع و پاسخگویی اصولگراها که در قالب حزبی بهتر محقق میشود، شنیدنی است.
یکی از ویژگیها و خصوصیات مثبت حزب پاسخگویی صریح و شفاف است. یکی از وظایف دبیرکل حزب این است که موضع شفاف و صریح حزب را در فواصل و مناسبتها و جریانها و رویدادهای روز مطرح کند و این پیام را به آحاد مردم برساند. شفافیت و صراحت در موضع یکی از خصوصیتهایی است که مردم میتوانند با توجه به آن انتخاب خوبی کنند. وقتی مردم مواضع جریانی را در طول فعالیتش مطالعه کنند و ببینند اعوجاج، کاستی و انحراف در آن وجود دارد، قطعاً به آن جریان و حزب اعتماد نمیکنند. مردم به مواضع حزب را با مواضع رهبری میسنجند. به دنبال این هستند که آیا آن حزب یا گروه سیاسی با ولایت و اصل حکومت اسلامی زاویه و انحراف دارد یا نه. کسی که عنصر حزبی و درون حزب نباشد و تشکیلات نداشته باشد بهراحتی بین مواضعش مانور میدهد، همان حزب باد، یعنی کسی که خودش را با هر نسیم و باد ملایمی که از هر طرف بوزد تطبیق میکند و چون پاسخگو نیست و تشکیلات رسمی ندارد، لذا در بین این مواضع و بادهای مختلف سیاسی ماهرانه بازی میکند تا در مواضع مختلف دیدگاهها، آرا و نظراتی را که او را در قدرت حفظ کند ارائه بدهد. حزب با شفافیت و رسا بودن موضعش جلوی این کار را میگیرد که این امر در انتخابات برای مردم بسیار تأثیرگذار است.