گفتگوی ویژه

«مسئولان تئوریست» اقتصاد کشور را از حالت طبیعی خارج کرده اند

بگیر و ببند در مسائل ارزی بخصوص در رابطه با صرافی ها به ضرر اقتصاد تمام شد چرا که صراف ها می توانستند سوپاپ قیمت باشند و اکنون نباید فکر کرد با بگیر و ببند،صراف وجود ندارد با این عملکرد دولت برخی صراف ها رفتند خارج از کشور مستقر شده کار خود را انجام می دهند برخی در داخل کشور زیر زمینی و پنهان دارند ارز را خرید و فروش می کنند
امروز بر کسی پوشیده نیست که غالب مسئولان رده بالای کشور بخصوص در تیم اقتصادی دولت برآنند که اموراقتصادی مربوط به معیشت و کسب و کار مردم را با علم تئوری خود شتاب زده و بدون بهره بردن از تجارب اهل کار و تجربه در کف بازار که مستقیما" با موانع و مشکلات دست و پنجه نرم می کنند سامان بخشیده و اداره کنند، سیاستی که قطعا" بدون بازنگری در آن و چشم گشودن به واقعیات جامعه نمی تواند راهگشای گذر از بحران های داخلی بوجود آمده ضمن طمع و هجمه اقتصادی بیگانگان درحرکت به سمت تولید ملی و رونق کسب و کار کشور مفید و اثر بخش باشد.

در این خصوص گفتگوی خبرنگار شما با احمد کریمی اصفهانی عضو هیئت نظارت حزب موتلفه اسلامی را می خوانید:

ارزیابی شما از وضع کنونی اقتصاد کشور چیست؟

اقتصاد بحثی علمی است که باید بسیار دقیق و حساب شده در مورد آن برنامه کاربردی طراحی نمود و قبل از اینکه موضوع به صورت فنی و کارشناسی بررسی و همه ابعاد امر مورد توجه قرار گیرد نباید برنامه وطرح های اجرایی را به صورت عمومی اعلام نمود، در حال حاضر سامان دهی به امور اقتصادی کشور با نوعی شتابزدگی مواجه شده است مجموعه تیم اقتصادی دولت با کارها و اقدامات شتاب زده خود نتیجه معکوسی در ارتباط با بهبود امور اقتصادی را رقم می زند که اثر مثبتی هم نمی تواند در پی داشته باشد در حالی که اقتصاد مسئله اساسی کنونی نظام است که اگر نابسامانی های موجود در آن حل نشود به معضل بزرگ کشور تبدیل خواهد شد، چرا که هجمه هایی هم که از سوی بیگانگان علیه کشور صورت می گیرد اکنون جنبه اقتصادی دارد تا بتوانند بوسیله فشارهای اقتصادی ملت را ناراضی و در مقابل نظام قرار دهند، لذا با توجه به جمیع جهات ضرورت دارد مسئولان دقیق و کارشناسانه امور اقتصادی کشور را سامان داده و امور را پیش ببرند و طوری کار نکنند که بیگانگان طمع نموده و بتوانند با نابسامان کردن یا ایجاد بحران در امور اقتصادی برای کشور و نظام مشکل ایجاد کنند.

مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود تاکید بر اجرایی شدن تصمیمات راهگشای اقتصادی اتخاذی دولت داشتند، منظور ایشان پرداختن به چه کاری بوده است؟

از سال 84 مقام معظم رهبری بیاناتی راهگشا طرح نمودند که باید به آن توجه ویژه کرد و آن اینکه اقتصاد را باید به مردم سپرد و دولت تا انجا که میسر است کارهای اقتصادی کشور را مردمی کند مگر کاری را که مردم نتوانند انجام دهند و در قانون اساسی هم ذکر شده و دولت باید آن را پیگیری کند لذا اگر دولت اراده بر مردمی نمودن اقتصاد در کشور داشته باشد،باید با تمام توان موانع کسب و کار و تولید را در کشور رفع کند در حالی که متاسفانه امروز شاهد این هستیم که وقتی کسی تصمیم به شروع یک کار و طرح
می گیرد از زمان شروع تا پایان گرفتن استعلام ها و مجوزها، فاصله زمانی به اندازه ای طولانی می شود که موقع شروع کار اصلا» آن کار و طرح دیگر توجیه اقتصادی ندارد و می طلبیده دولت سریع موانع پیش روی تولید را رفع و از تردد بیش از اندازه و وقت گیر کسی که تمایل به کار تولیدی دارد جلوگیری کند.

مشکلات پیش روی کنونی بازار کسب و کار و تولید در کشور چیست؟

این روزها شاهد بحران مربوط به مسائل ارزی بودیم که به نظر می رسد با اقدامات شتاب زده دولت اشتباهات زیادی در این رابطه انجام شد که تاثیر نامطلوب آن را در حال حاضر در کشور در امر تولید و اقتصاد مشهود است ،اقدام شتاب زده در تعیین قیمت ارز به میزان 4200 تومان به لحاظ علمی جای بحث دارد و قبل از اعلام قیمت ارز باید تامل و کارشناسی می شد که آیا با این قیمت می توان تمام مطالبات نظام و مردم را پاسخ داد، در حرف اکثر مسئولان اعلام کردند می توانند با این تعیین قیمت امور را سامان دهند در حالی که در عمل اینطور نبود و معلوم شد که قادر بر انجام ادعای خود نیستند در برخی موارد در ثبت سفارش ها طرف باید ماه ها منتظر بماند،با این سیاست دولت مسئله افزایش تقاضای واردات نزدیک 50 تا 60 درصد افزایش یافت که به جهت برنامه ریزی بد و ایجاد طمع برای طرف مقابل بود در حالی که اگر ما از قبل برنامه ریزی دقیقی دردولت در رابطه با این مسئله داشتیم نباید این اتفاق می افتاد چون چار چوب قضیه را ندیدیم با مشکل مواجه شدیم.

چرا دولت نتوانست بحران ارزی پیش آمده را که به شدت بر بازار کسب و کار اثر منفی گذاشت، مهار کند؟

دولت شتابزده تصمیم گرفته و به ابعاد امور توجه نکرد از جمله ارز صادراتی را قبلا" پیش بینی نکرد که از چه جایگاهی برخوردار است و این روزها دولتی ها تازه می گویند می خواهند در این رابطه تصمیم بگیریم ولی چقدر خوب بود که همان ابتدا انواع ارزها را در کشور بررسی می کردند، ارز نفتی، ارز معیانات نفتی، ارز صادرات غیر نفتی که زیاد هم نیست و متاسفانه ارز فراگیری هم برای اشتغال جامعه است و توجه زیادی باید نسبت به این مقدار ارز می شد که از مجموع 90 میلیارد امکانات ارزی کشور بین 8 تا 10 درصد را شامل می شود لذا امروز ما با یک آشفتگی مواجه شدیم که هنوز هم وضعیت سامان نیافته و برنامه ریزی درستی نشده است، مطلع هستیم که خیلی ها به طمع ارز 4200 تومانی قیمت کالا و گشایش اعتبار را دو برابر قیمت لحاظ کرده اند با نصف آن واردات کرده و نصف دیگر ارز دریافتی را در بازار آزاد توانستند بفروشند که یکی،دو نفر هم نیستند و تعداد زیادی هستند و دولت هم اگر بگوید مورد آن کجاست پذیرفته نبوده و حرفی غیر منطقی است چون خودش می داند مورد آن کجا و چگونه است؟ برای طرف صرف
می کند دلار دولتی بگیرد ارائه قیمت دهد و 50 دلار رابه قیمت 100 دلار بدهد و 50 تای آن را هم آن طرف آب بفروشد.

آیا برخورد با صراف ها در مقابله با بحران ارزی و سامان دادن به امور اقتصادی راهگشا بوده است؟

بگیر و ببند در مسائل ارزی بخصوص در رابطه با صرافی ها به ضرر اقتصاد تمام شد چرا که صراف ها می توانستند سوپاپ قیمت باشند و اکنون نباید فکر کرد با بگیر و ببند،صراف وجود ندارد با این عملکرد دولت برخی
صراف ها رفتند خارج از کشور مستقر شده کار خود را انجام می دهند برخی در داخل کشور زیر زمینی و پنهان دارند ارز را خرید و فروش می کنند، خود پنهان کاری یعنی افزایش قیمت ارز، لذا این مسائل و حرکات کارهایی غیر علمی است البته من نمی گویم که آقایان تصمیم گیرنده در این رابطه فاقد علم اند ولی به نظر می رسد افراد تئوری جامعه هستند و متاسفانه پایه فکری اکثر مسئولان ما امروز براساس تئوری بوده و علم تجربی ندارند که بازار را از حالت نرمال خودش خارج کرده و به بازاری غیر نرمال تبدیل کرده اند لیکن امروز در این شرایط همه افرادی که در جامعه دستی بر آتش دارند و می توانند در کانال و مسیری حرکت کنند که ارزهای 4200 تومانی بگیرند وارد شده و موفق هم بوده اند در حالی که در کارخانجات ما خیلی ها برای تامین 10 تا 20 هزار دلار برای تامین نیازهایشان مانده اند، افراد امینی هم که قیمت منطقی برای واردات کالاها ارائه می کنند گشایش اعتباراتشان مانده و یک تعداد خاصی در این آشفته بازار به راحتی و به سرعت کارهایشان پیش می رود و باید به همه مسئولان این تذکر را داد که بلاخره
حساب و کتاب و قیامتی در راه است و شما با برنامه ها و سیاست های خود ابزار نابسامانی ها قرار گرفته اید.

چطور مسئولان اجرائی ابزار
نابسامانی های اقتصادی کشور می شوند ؟

اکثر مسئولان در مصاحبه هایی که می کنند جای نقد دارند می گویند ما همه نوع ارزی داریم در حالی که ما می دانیم ندارید و مردم هم آگاه به اینها هستند ابزار دست یک گروه خاص قرار گرفتند یا مجری برنامه عده ای شدند پذیرفته نیست، اکثر مسئولان ما بخصوص مسئولان اقتصادی رده بالا افراد متدینی هستند ولی جای تعجب دارد که ابزار این نابسامانی ها قرار می گیرند و نمی نشینند منطقی امور را
رتق و فتق کنند البته می گویند که می نشینند بله نشست داریم ولی با وجود تمام حرف هایی که مسئولان و کارشناسان تجربی می زنند همه حرف ها را می شنوند و کار خود را انجام می دهند، ما در بانک مرکزی و وزارت بازرگانی حرف زیاد زدیم مسئولان تجربی نظر دادند من گفتم از ریشه غلط است که در کشور اعلام می کنید ما ارز تک نرخی داریم مگر می شود در کشوری که امکانات محدود و تقاضا بالاست و مشکل تحریم و جابه جایی پول وجود دارد ارز را تک نرخی اعلام کرد، زمانی ارز دو نرخ بود امروز با این رویکرد دولت ارز ده نرخی شده ، شما در دبی یک نرخ، در سلیمانه یک نرخ، در تهران یک نرخ، در دولت یک نرخ در پنهان نرخی دیگر، در صرافی ها یک نرخ داری و وضعیتی شده که تولید ما اکثریتش رو به تعطیلی می رود و ما نمی دانیم چطور آمار خلاف واقع اعلام می کنند اینها چیزهایی است که بوجود آمده و واقعیت دارد اگر مسئولان بخواهند واقعیات را درک کنند، این نابسامانی ها به نارضایتی مردم دامن می زند و نارضایتی های مردمی چیزی نیست که بشود به سادگی از کنار آن بگذریم به این مسائل باید به جدیت توجه کرد، فرض کنید شما ارز را در چین تخصیص می دهید به یک بانک خاص همان جا کسانی که طرف ما هستند و ارز آن بانک را قبول ندارند لذا وارد کننده می آید ارز 4200 تومانی را می گیرد کمی ارزانتر در داخل می فروشد و مازاد آن را هم برداشته و از آن طرف ارز آزاد می گیرد و واردات خود را انجام می دهد اینها اموری است که دولت باید چشم باز کرده و ببیند.

راهکار رفع مشکلات موجود چیست؟

مسئولان ما باید وارد بازار اقتصاد شده کف بازار را ببینند با افراد تجربی اشکالات کار را ارزیابی کنند بعد دست به اعلام عمومی حرف ها و برنامه های خود که تاکنون ناکارآمد بوده بکنند امروز ماه هاست درخواست تجار بدون پاسخ مانده کارخانه دار نمی تواند با 1500 کارگر منتظر دولت بماند تا دولت کی به او ارز 4200 تومانی بدهد لذا می رود ارز آزاد قیمت بالا می خرد تا تولیدش نخوابد،صادر کننده الان نمی داند باید تعهد بدهد یا ندهد برای این امور دولت باید از روز اول برنامه ارائه می کرد نه الان، ما امروز با این اوضاع بازار صادراتی خود را یکی پس از دیگری داریم از دست می دهیم جایگزین پیدا کردن برای این بازارها سخت و حتی غیر ممکن خواهد شد برای بدست آوردن این بازارها ده ها سال وقت گذاشتیم تلاش کردیم ولی اکنون داریم در عرض دو ماه آنها را از دست می دهیم و به حراج می گذاریم و به دست رقبایمان می دهیم چون نمی توانیم محصول تولیدی و کالای مورد نیاز خود را به آنها برسانیم اینها واقعیاتی مشهود است اگر تیم اقتصادی دولت می خواهد آنها را ببیند و حل کند و اگر نمی خواهند به امور به درستی بپردازند که دیگر حرفی برای گفتن نداریم.

https://shoma-weekly.ir/8hXHuY