گفتگوی ویژه

مرحوم عسگراولادی هرگز به دنبال حاشیه امن برای خود نبود

ایشان بعد از پیروزی انقلاب در امور اجرایی قرار می‌گیرد و با نهایت تقوا به‌ویژه در دوران وزارت یک سری سختی‌هایی را متحمل می‌شود و هرگز به دنبال حاشیه امن برای خودش نبود
نفیسه زارعی- میشود از شوق بیان خاطرات؛ شدت دلتنگیاش را فهمید؛ حاج ابوالفضل توکلی بینا که نفس به نفس با مرحوم حاج حبیبالله عسگراولادی در روزهای مبارزه همراه بوده است؛ درست در آستانه سالگرد دوست و یار صدیق و مجاهد خود یاد روزهای رفاقت و تکاپوی مبارزه خستگیناپذیرشان را زنده میکند:

حاجآقا؛ شما از چه زمانی با آقای عسگراولادی آشنا شدید و در مسیر این رفاقت دیرینه بهویژه در روزهای مبارزه علیه رژیم طاغوت، کدام ویژگی استاد شاخصتر بود؟

من آقای عسگری اولادی را از سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میشناختم و از سالهای جوانی باهم بودیم؛ ایشان ویژگیهای بزرگی داشت، آقای عسگراولادی مفسر قرآن بود، وقتی در زندان شماره چهار با آیتالله انواری همبند بود سیر فوقالعاده معنوی را انجام داد. ایشان ویژگی فوقالعاده بسیاری داشت که ساعتها میشود راجع به آنها صحبت کرد.

در زندگی سیاسی آقای عسگراولادی شاهد سالهای طولانی زندان هستیم؛ این سالها برای ایشان چه دستاوردی به همراه داشت؟

یکی از ویژگیهای بارز مبارزان انقلاب اسلامی که سالهای طولانی در زندان سپری کردند ایستادگی است ایشان طی سیزده سال حبس در زندان ستمشاهی همواره به مسئله یادگیری توجه داشت و یکی از موهبتهای الهی که نصیبش شده بود همین موضوع تفسیر قرآن بود و در آن دوران به همراهی آقای انواری بهره بسیاری برد. زندانهای طولانی آدمهایی را که معتقد نیستند از هستی ساقط میکند اما دوستان ما در مؤتلفه اسلامی مانند آقای عسگراولادی ستون مستحکم انقلاب اسلامی بود و در دوران زندان بهترین بهره را برد.

در زندگی شما و آقای عسگراولادی همراهی با امام خمینی(ره) و آغاز خط مبارزه تشکیلاتی نقطه درخشانی است؛ از آن روزها برای ما بگویید؟

عرض شود در حوالی سالهای 41 بود که مؤتلفه تشکیل شد؛ در آن سالها شاه مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی را تصویب کرده بود و امام خمینی(ره) در همان زمان با این لایحه مخالفت کرد ما بعد از فرمان امام در قالب سه گروه که یک گروه ما و آقای عسگراولادی و شهید مهدی عراقی بودیم و گروه دیگر شهید لاجوردی و بچههای اصفهانیها و حاج محمدصادق بودند خدمت ایشان رفتیم و بعد از ملقی شدن این لایحه توسط اسدالله علم نخستوزیر شاه؛ امام بنده و آقای عسگراولادی و آقای عراقی را دعوت کردند و وقتی به بیت امام در قم رفتیم دیدیم دو گروه دیگر نیز به خدمت ایشان رسیدهاند ما به داخل دعوت شدیم و فرمودند حیف نیست شما سه گروه مؤمن، متدین و مسلمان جدا از یکدیگر باشید؛ شما باهم متحد و یکدل شوید. ما بعد از این فرمایش امام به تهران آمدیم و بعد از تشکیل سه جلسه توافق کردیم از هر گروه چهار نفر انتخابی بیایند و شورای مرکزی را تشکیل دهند، من، آقای عسگراولادی و آقای عراقی جزو آن شورا بودیم پس از ائتلاف ما به خدمت امام رسیدیم و عرضه داشتیم ما نام گروه خود را مؤتلفه اسلامی گذاشتیم امام فرمودند دو سه نصیحت به شما دارم یکی اینکه اختلاف بین خود راه ندهید و سپس برای این تشکیلات برادریابی کنید و از برادران دینی خود جذب کنید و در تصمیمگیریهای خود اقلیت را قانع کنید تا راه برایتان هموار شود؛ بعد از انجام این فعالیتها به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم مدام به خدمت امام برسیم بنابراین تصمیم به تشکیل یک شورای فقهی گرفتیم؛ در این شورا شهید بهشتی، شهید مطهری، آقای مولایی و آیتالله انواری عضو بودند، بعد از این کار مجدداً به دیدار امام رفتیم ایشان این شورا را تأیید کردند، خاطرات زیادی در این زمینه است که همه با همراهی آقای عسگراولادی است.

بهعنوان سؤال پایانی چرا آقای عسگراولادی هیچگاه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال حاشیه امن برای خود نبود؟

ایشان بعد از پیروزی انقلاب در امور اجرایی قرار میگیرد و با نهایت تقوا بهویژه در دوران وزارت یک سری سختیهایی را متحمل میشود و هرگز به دنبال حاشیه امن برای خودش نبود، ببینید مؤتلفه بالای 50 سال است که تشکیلشده بسیاری از احزاب بودند که بعد از چند سال از هم پاشیدند اما مؤتلفه به دلیل وجهه معنوی امام در راه انقلاب و اسلام ماند و اگر ما هم در این مسیر ایستادگی و مقاومت کردیم به همین دلیل است.

https://shoma-weekly.ir/DucDp9