***
ارزیابی ابتدایی شما از نتایج انخابات مجلس چیست؟
بالاخره مجلس ها در انتخابات آزادی مانند ایران از قبل قابل پیش بینی نیستند و لذا شما در این 9 دوره مجلس ملاحظه می کنید که هر دوره ای ویژگی خاص خود را داشته است و آن چیزی که ملت رأی اکثریت داده است مورد عمل قرار گرفته است. مجلس دهم نیز همین طور است. با رأی اکثریت مردم تشکیل شده است و طبعاً این مجلس در چارچوب خانه ی ملت که متعلق به نظام و ملت و همه ی کشور است، وظائفی دارد و محدوده ی اصولی این وظائف را قانون اساسی تعیین کرده است و به همین علت اولین وظیفه ی نمایندگانی که به مجلس می روند سوگندی است که به قانون اساسی، اصل ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی ملتزم باشند و همه ی توان خود را در خدمت به ملت گذارند. بنابراین مجلس یک جایگاه ویژه است. حالا در این جایگاه ویژه اگر کسانی بخواهند به جریان های فکری و جناحی و یا حتی تشکیلاتی خود حاکمیت ببخشند طبعاً از این فرا نگری و جامع بودن برای نمایندگی ملت تنزل می کنند و بعد هم به جای اینکه به وظائف خود برسند 4 سال نمایندگی آن ها که به سرعت می گذرد، صرف این مسائل جناحی و جریانی و درگیری و برخورد و این قضایا می شود و از خدمت به ملت و نظام و خدا و بندگان خدا باز می مانند.
با این ترکیبی که مجلس دهم پیدا خواهد کرد، نمایندگان باید چه روشی را در پیش بگیرند؟
مجلس دهم هم می تواند دو نوع باشد، می تواند یک مجلس پرماجرا که محل درگیری ها، برخوردها و اختلافات است، باشد و اگر هر گروهی و جریانی بخواهد آن خواست خود را با استفاده از سنگر نمایندگی ملت پیش ببرد که محل درگیری و برخورد می شود. این همان چیزی است که انسان متوجه می شود که در این مجلس گروه های متمرکز بر عقاید خود از هر طرف حضور دارند و به طور جدی هم حضور دارند. می تواند مجلس تقابل این گروه با آن گروه یا این برخورد با آن برخورد شود و طبعاً وقتشان صرف همین درگیری ها شود. همین الان عناوین نشریات را که ملاحظه می کنید می بینید که دو سه جریان موجود معتقد هستند که اکثریت را دارند و نشریات اصلاح طلب و اعتدالی دو گونه تیتر دارند، یکی این است که این موفقیت در رأی را متعلق به دولت و به اصطلاح خودش جریان اعتدال می دانند و یکی متعلق به جریان اصلاح طلب می داند و در آن جا هم این اختلاف به شدت وجود دارد که حالا طبیعی است که یک کسی می خواهد به مجلس برود که دولت را همراهی نماید و یک گروه دیگری می خواهد به مجلس برود و جریان اصلاح طلبی را دنبال کند که یک بخشی از دولت فعلی است و همه ی دولت فعلی نیست. پس بنابراین از همین الان می بینید که در درون همین عناوین نشریات این نوع مسائل وجود دارد و گاهی اصولاً در حد یک کشمکش است حتی در مسئله انتخابات مجلس خبرگان که اکثریت قریب به اتفاق همین فهرست جامعه محترم مدرسین و جامعه روحانیت مبارز است. چهار میلیون و شصت هزار نفری که آمدند و رأی دادند حاصل آن همان فهرست دو جامعه است به اضافه چند نفری که حدوداً 10 نفراز 88 نفر، که این ها از علمایی هستند که داخل فهرست جامعه مدرسین و جامعه روحانیت جا نگرفته اند و به این دلیل نبوده است که احترام ندارند، این ها خودشان معتقد به جامعه مدرسین و جامعه روحانیت هستند و اصولاً در خط ولایت هستند اما این ها در آن لیست جا نمی شده اند. اگر نه این مجلس به جای مجلس تقابل، مجلس تعامل باشد یعنی این که در انتخابات هر کس خود را عرضه می دارد، مردم هم این به آن را رجحان می دهند، حالا در موقعیتی هم الان در تهران دو فهرست رأی آورده است و خارج از دو فهرست رأی یک مرتبه پایین می آید. شما ملاحظه می کنید که نفر یک تا 30 یک فهرست است و نفر 31 تا 60 یک فهرست است و آخرین نفری که در فهرست است 60 امین نفرحدود 500 هزار رأی دارد و نفر شصت ویکم حدود 80 هزار رأی دارد. پس بنابراین حتی بعضی ها از فهرست صدای ملت و ... که از این ها مورد حمایت بودند ولی از آن کسانی که آن جا بوده است این رأی پایین را آورده اند. بنابراین دو قدرت است یعنی دو جریان است، این مرتبه این ها را ترجیح دادند و در دفعه قبل آن ها را ترجیح داده اند و ممکن است دفعه بعد هم یک ترجیح دیگری را بدهند و رأی رجحانی است و اگر بخواهند این ها وارد مجلس شوند و وارد این درگیری ها و تقابل ها شوند از کار باز می مانند و اگر وارد تقابل نشوند، وارد تعامل شوند، آن وقت چه می شود؟
آیا می توان پیش بینی کرد که نمایندگان منتخب مجلس دهم تعامل را انتخاب می کنند یا تقابل را؟
به نظر من تجربه 9 دوره ی مجلسی که دیدم این است که نمایندگان وقتی در معرض آرا هستند خود را در یک محدوده ی یک جریان خاص می یابند ولی وقتی رأی می آورند دیگر نمی توانند خود را محدود کنند زیرا هر نماینده، نماینده ی کل ملت است و باید امانت دار همه ی مردم و نظام و ولی امر و متعهد به خواست ملت در خانواده ی شهدا و دیگران باشد و اصولاً طبق قانون اساسی باید با التزام کار کند و اگر بخواهد به قانون اساسی سوگند بخورد و التزام داشته باشد دیگر نمی تواند که یک طرفه یا یک جناحی باشد و اگر یک نماینده ای خود را محدود به یک جناح و جریان و حزب کند از نمایندگی ملت خود را ساقط کرده است و این نکته مهمی است. بنابراین من معتقد هستم که وقتی نماینده، نماینده کل ملت می شود و حتی نماینده کسانی که به او رأی نداده اند و حتی کسانی که مخالف او بودند، می شود. باید در کنار مسائل نمایندگی ملت، نظر همه را رعایت کند تا نماینده ملت شود و الا نماینده یک گروه معدود می شود. حالا اگر این شد ممکن است شخصی بپرسد که چرا یک کسی دارای جریانی است و یک جریانی رأی آورده است؟ باید گفت این جریان ها درون ملت هستند و جریان هایی که درون ملت هستند متعلق به کل مملکت هستند. بنابراین کل مملکت یک نمایندگی می شود و جریان ها یک بخشی از درون ملت می شود. هرکس غیر از وظائف کلی نمایندگی ملت در مورد مسائل مربوط به تشکل یا جریان خودش در راستای با آن تشکل با رعایت نظر کل ملت و نمایندگی ملت آن جا می تواند آن کارها را انجام دهد. بنابراین نمایندگانی که به مجلس آینده می روند باید توجه کنند که اگر قرار شد مجلس را به نماینده این جناح و آن جناح و آن جریان تبدیل کنند نتیجه آن مجلس تقابل می شود و از دید ملت می افتند. من معتقد هستم که ما باید مجلس را مجلس ملت بدانیم و بدانیم که مجلس وظیفه ی قوه ی مقننه نظام و ملت را دارد و به فرموده ی مقام معظم رهبری نمایندگان باید پاسخگوی خدا و ملت باشند و به نظام و خدای تبارک و تعالی و دین اسلام و بندگان خدا خدمت کنند و اینکه انشاالله مجلس را با این دید نگاه کنیم و گرنه همان حرف هایی می شود که متأسفانه نیروها را هدر داده است اما در این چند ساله برخی از موارد که این گرفتاری ها را داشتیم و البته هرگز مؤتلفه اسلامی وارد این نوع مسائل و این نوع درگیری ها نشده است. من به مجلس هشتم که رفتم با همان دوستان در همان روزهای اول نشستم و گفتم که می خواهیم چهار سال در مجلس با هم کار کنیم بالاخره شما نماینده ملت هستید، من هم نماینده ملت هستم و دوستان ما هم نماینده ملت هستند، همدیگر را نمی توانیم از مجلس بیرون کنیم و دو راه داریم یا از حالا وارد درگیری شویم و چهار سال را با هم در اختلاف به سر ببریم یا نه بیاییم تعامل کنیم. کلیه ی وظائف و مشترکاتمان را مشترکاً انجام دهیم و در مختلفاتمان هم هرکس کار خود را بدون درگیری و دعوا انجام دهد و لذا در چهار سال نمایندگی در مجلس روابط ما با همه ی گروه ها به شهادت خودشان، یک روابط عاقلانه، پر از تعامل و اخلاق خوب و رفتار منظمی بود و در لابلای مجلس هم بعضی افراد هستند که وظیفه خود را چیز دیگری می دانند. فکر می کنم که انشاالله مجلس آینده با تدبیر همه ی منتخبین ملت بتواند یک مجلس تعامل و خدمت و در خط ولایت باشد.