گفتگوی ویژه

لیبرالها از ابتدا مخالف "مرگ بر آمریکا" بودند/کاپیتولاسیون نقطه آغاز روح ضد آمریکایی نهضت بود

وقتی سفارت را گرفتند و اسناد آشکار شد، بعد از آن شعار ضد امریکا شروع شد. گام بعدی آمریکا در بلوکه کردن اموال نظام بود و ... آن موقع پرچم امریکا را هم پهن می‌کردند و روی آن رژه می‌رفتند. بعد گفتند پرچم هر کشور محترم است و دیگر پرچم را لگدمال نکردند. اما این شعار در بین مردم مخالفی نداشت. البته ضد انقلاب‌ها و لیبرال‌ها که موافق نبودند. بخصوص جبهه ملی و نهضت آزادی مخالف بودند.

اشاره: مصطفی حائری‌زاده یکی از اعضای موثر موتلفه اسلامی از بدو تاسیس است که کمتر در برابر رسانه ها حضور داشته و کمتر شناخته شده است. او نقش برجسته ای در افشای قانون کاپیتولاسیون آمریکایی داشت. با او در خصوص نقطه آغاز اقدامات ضد آمریکایی در نهضت امام به گفتگو نشسته ایم.

اولین رویارویی جدی میان ایران و نهضت امام از کدام نقطه آغاز شد؟

وقتی که تصویب قانون کاپیتولاسیون مطرح شد. آن زمان دو نسخه از این قانون را آقای سید احمد حسینی که در اداره قوانین مجلس فعالیت داشت، بیرون آورده بود که به طریقی به دست من رسید. همان شب یک نسخه از قانون 53 ماده‌ای کاپیتولاسیون را به حضور مراجع نجف و نسخه دیگر را هم برای حضرت امام فرستادم.

امام با اطلاع از این واقعه ننگین سخنرانی مهمی را ایراد کردند که یکی از تاریخی‌ترین بیانات ایشان به شمار می‌رود. فرمودند که آشپز آمریکایی یا یک سرباز آمریکایی بر ارتشبد ما مقدم شد. عظمت ایران از بین رفت. ای علما به داد اسلام برسید. سخنرانی امام ظرف چند روز به صورت نوار و اعلامیه نوشته شد. امام در فرازهایی فرمودند: «...ملت ایران را تحت اسارت آمریکا قرار داد. اکنون مستشاران نظامی و غیرنظامی آمریکا یا جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتی بکنند. هر خیانتی بکنند، پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد. دادگاه‌های ایران حق رسیدگی ندارد. چرا؟ برای آنکه آمریکا، مملکت دلار است و دولت ایران محتاج به دلار... از بعضی منابع مطلع به من اطلاع دادند که این طرح مفتضح را به دولت پاکستان، اندونزی، ترکیه و آلمان غربی هم پیشنهاد کرده‌اند. هیچ کدام زیر بار این اسارت نرفته‌اند...»

مسئولیت چاپ و انتشار این اعلامیه امام را موتلفه بر عهده داشت. اعلامیه‌ها در چند نوع مختلف چند برگی یا تک برگ چاپ شد. تمام شهر طبق نقشه، منطقه‌بندی شده بود. از پای کوه‌های دربند تا حرم حضرت عبدالعظیم و از تهران‌پارس تا آزادی. نفرات ما زیاد و اغلب از جوانان پرانرژی بودند. شبانه تمام اوراق را از زیر در، به درون خانه‌ها و مغازه‌ها انداختند. روز بعد، دستگاه متحیر بود که چگونه است امام تنها چهار ماه پس از آزادی، دوباره دست به فعالیت زده است و چنین تشکیلات وسیع و گسترده‌ای برای رساندن پیام خود در اختیار دارد!

انتشار سخنرانی امام و اعلامیه ایشان موجب خشم دستگاه شد و به تبعید آن حضرت انجامید. در روز تبعید ایشان، رادیو در ساعت 2 بعد از ظهر اعلام کرد: نظر به مصالح عالیه امنیتی کشور و...، آیت الله خمینی به خارج از کشور تبعید شد.

فردای روزی که امام تبعید شدند، بازاریان تصمیم گرفتند برای اعتراض، مغازه‌ها را تعطیل کنند. دولت هم به شدت تلاش می‌کرد از اقدام آنها جلوگیری کند. به دهها نفر از بازاریان، گذرنامه‌های کربلا و دیگر وعده‌هایی داده شد تا مغازه‌های خود را باز نگه دارند. کسانی هم بودند مثل آقا سید محمدرضا غروی که جلوی مغازه‌هایشان را تیغه کشیدند. بعضی دیگر هم تهدید شده بودند که اگر دکان‌هایشان بسته بماند، آنها را آتش می‌زنند ما و برادران موتلفه، در این زمان نگران بودیم که نکند فاجعه بزرگی رخ دهد که امام راضی به آن نباشد. پس قرار شد روز 21 آذر 1343 مجلس در مسجد سید عزیزالله برگزار شود و در آن سخنرانی کند. آن روز نزدیک به چهل روز از تبعید امام می‌گذشت. مساجد تعطیل شدندو دوباره راه افتادند. قطعنامه‌ای که از قبل تدارک دیده شده بود، توسط آقای نجم‌الدین اعتمادزاده در حضور مردم قرائت گردید « .... تبعید حضرت آیت الله خمینی، مرجع تقلید عالی‌قدر شیعه و زبان گویای روحانیت و ملت؛ تجدید قانون قرون وسطایی کاپیتولاسیون و اعطای مصونیت قضایی و سیاسی به مستشاران آمریکایی، محاکمات فرمایشی، محاکم نظام و اعدام و تبعید و زندانی کردن کسانی که گناه اصلی‌شان قیام علیه استبداد و پایمال کردن آزادی‌های فردی و اجتماعی است و ... دلایل قاطعی بر خفقان طاقت‌فرسایی است که ملت ایران اکنون با آن دست به گریبان است. ما چنین تشخیص دادیم که باید برای تشکیل اجتماعات منظم و اظهارنظرهای صریح با حفظ امنیت و آرامش این حقایق را بازگو کنیم و برای بستن سرچشمه‌های فساد، از راه‌های قانونی بکوشیم. زیرا اگر ملت از کوشش‌های قانونی مأیوس شود، خود به خود به راه‌های دیگری کشیده می‌شود که سرانجامش معلوم نیست...»

این بیانیه مفصل است که در آن به صراحت مخالفت با آمریکا به متن مبارزات ملت وارد شد. پس از آن نیز خیانتی که حسنعلی منصور در جریان تصویب کاپیتولاسیون مرتکب شده بود، باعث شد به عنوان نخستین هدف برای اعلان مخالفت مسلحانه در نظر گرفته شود و در روز اول بهمن 1343 انقلابی پرحرارتی چون محمد بخارایی در مقابل مجلس، منصور را به گلوله ببندد.

شعار مرگ بر آمریکا از چه زمانی اوج گرفت؟

وقتی سفارت را گرفتند و اسناد آشکار شد، بعد از آن شعار ضد امریکا شروع شد. گام بعدی آمریکا در بلوکه کردن اموال نظام بود و ... آن موقع پرچم امریکا را هم پهن می‌کردند و روی آن رژه می‌رفتند. بعد گفتند پرچم هر کشور محترم است و دیگر پرچم را لگدمال نکردند.

اما این شعار در بین مردم مخالفی نداشت. البته ضد انقلاب‌ها و لیبرالها که موافق نبودند. بخصوص جبهه ملی و نهضت آزادی مخالف بودند.

علت این مخالفت چه بود؟

میگفتند امریکا قوی است و نمیتوانیم با او در بیفتیم. چرا بگوییم مرگ بر امریکا؟ میترسیدند. میگفتند امریکا قوی است و نمیتوانیم با او طرف شویم.

شعار «مرگ بر امریکا» چقدر تأثیرگذار بوده است؟

بالاخره که تأثیرگذار بوده است. هم امریکا را عصبانی کرده است و هم کشورهای دیگری که آزادیخواه هستند یاد گرفتهاند.

https://shoma-weekly.ir/3CUPsL