گفتگوی ویژه

فتنه‌گران با سد محکمی به نام شورای نگهبان روبه‌رو هستند

اینکه در جامعه گروه فتنه‌گری هستند که فتنه 78 و فتنه 88 را به‌وجود آوردند، شکی نیست. ولی ما حساب اصلاح‌طلبان را با حساب دیگران جدا می‌کنیم. طبیعتا فتنه‌گران نمی‌توانند نامزد شوند. آن کسانی که در فتنه دخالت داشتند، شورای نگهبان چه برای مجلس شورای اسلامی، چه برای مجلس خبرگان حتما آنها را ردصلاحیت خواهد کرد.
حسن غفوری‌فرد، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس هیئت بازرسی و نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی است. او پیش از این در ادوارگوناگون مجلس حضور داشت و اینک نامزد مجلس دهم است.

غفوری‌فرد، استادتمام دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی امیرکبیر است و تصدی وزارت نیرو را در دولت اول میرحسین موسوی در کارنامه کاری خود دارد. او به مدت ۴ سال از سال‌های 68 تا 72 رئیس سازمان تربیت بدنی بود.

او در انتخابات مجلس نهم نیز با وجود ائتلاف با علی مطهری به دلیل عدم حمایت اصولگرایان نتوانست به مجلس راه یابد. او همچنین در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۰ نیز شرکت کرد ولی به موفقیت نرسید.

او در گفت‌وگویی با خبرگزاری آنا، از تلاش‌های اصولگرایان برای ائتلاف سخن گفته است. فرازهایی از مصاحبه بسیار تفصیلی وی را در ادامه تقدیم می کنیم:

از ائتلاف اصولگرایان شروع کنیم. جامعه روحانیت مبارز به گفته آقای مصباحی‌مقدم و همچنین آقای باهنر، قرار بود طی هفته‌های گذشته فراخوان بدهد تا اصولگرایان به وحدت بپیوندند. هنوز از فراخوان خبری نیست. شورای ائتلافی هم که تشکیل شده است، وضع نامشخصی دارد. هر روز اخباری می‌رسد که نمایندگان شخصیت‌های اصولگرا در این شورا هستند ولی بلافاصله این اخبار تکذیب می‌شود. به نظر می‌رسد بحث‌های اختلافی بر وحدت سایه انداخته ولی اصولگرایان همچنان سعی در نمایش وحدت دارند. قبول دارید؟

اصولگرایان از ابتدای انقلاب اعلام کردند ما هماهنگ با جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هستیم. در تمام این سی و هفت، هشت سال، این اتحاد بین اصولگرایان و جامعتین برقرار بوده است. اما در یکی دو سال اخیر مسائلی پیش آمد که بعضی از گروه‌ها مقداری راه خود را عوض کردند. با این حال، جبهه پیروان خط امام و رهبری از اول اعلام کردند که با جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هماهنگ خواهد بود. ظاهرا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خیلی انگیزه برای مجلس شورای اسلامی ندارند و بیشتر تمرکزشان روی مجلس خبرگان است. بنابراین جامعه روحانیت مبارز تهران عملا محور فعالیت اصولگرایان قرار گرفته است. من درباره جبهه پیروان خط امام و رهبری می‌توانم صحبت کنم که دقیقا در آن مسیر حرکت می‌کند و از بقیه اصولگرایان دعوت می‌کند تا اگر آنها ان‌شاءالله آمدند، بتوانیم به فهرست واحد برسیم.

جامعه مدرسین چرا این دوره درباره انتخابات مجلس، تمایلی ندارد؟

بیشتر به دلیل اهمیت این دوره از خبرگان رهبری است. تأکید دارند که خبرگان برایشان مهم‌تر است و بیشتر طالب تمرکز روی این بخش است.

تا به حال اینطور بوده است که معمولا اصولگرایان برای انتخابات خبرگان شرکت می‌کردند و انتخاب می‌شدند. اما این بار، اصلاح‌طلبان فعال‌تر هستند و گروه‌های مختلف هم فعال شدند؛ بنابراین تلاش جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیشتر روی مجلس خبرگان است.

مگر اشکالی دارد ورود اصلاح‌طلبان؟ مگر قانون است که اصلاح‌طلبان وارد این عرصه نشوند؟

نه اشکال ندارد. هر کسی که حق رأی دارد، شرکت می‌کند. اشکالی وجود ندارد. منتها هر گروهی تلاش می‌کند بیشتر صندلی‌ها را به خودش اختصاص دهد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی هم همین‌طور است؛ اصلاح‌طلبان شرکت می‌کنند، اصولگرایان هم شرکت می‌کنند، معتدل و مستقل هم هستند. حتی در انتخابات ریاست جمهوری قبلی، مقام معظم رهبری فرمودند کسانی که با انقلاب و نظام مشکل دارند هم به خاطر کشورشان شرکت کنند. تمام ایرانیانی که در ایران زندگی می‌کنند و محرومیت به لحاظ حضور ندارند، می‌توانند چه در مجلس خبرگان و چه در مجلس شورای اسلامی، چه در شورای شهر و چه در ریاست جمهوری شرکت‌ کنند. ما هم علاقه داریم که شرکت کنیم، همه شرکت کنند با هر انگیزه و سلیقه‌ای. در این حال هر گروهی تلاش می‌کند نیروهای خودش را ساماندهی و برنامه‌ریزی کند تا آنچه برایشان مهمتر است و بیشتر می‌‌پسندند، اتفاق بیفتد.

اما سخن از موضوع نفوذ است که رهبر انقلاب مطرح کردند. نگرانی از این است که با قرارداد برجام، کسانی تصور کنند راه آمریکا و سیاست‌های آمریکا و غرب‌زدگان به ایران باز شده است. طبیعی است که با این هشدار رهبری، باید تلاش شود کسانی بیایند که دقیقا به رهنمودهای مقام معظم رهبری معتقد هستند؛ چه در مجلس خبرگان، چه در مجلس شورای اسلامی.

شما در بطن حوادث انقلاب بوده‌اید. جریان‌های روحانی فعال در کشور بعد از انقلاب، شناسنامه‌دار و روشن هستند؛ آیا جریان مشکوکی در بین روحانیت اصلاح‌طلب وجود دارد که می‌فرمایید معمول بوده است اصولگرایان در خبرگان وارد شوند؟ آیا مثلث هاشمی، حسن خمینی و حسن روحانی، می‌تواند مثلث نفوذ باشد؟

منظورتان از مشکوک چیست؟

اینکه جریانی باشد که نفوذ را دنبال کند و آن شخصیت‌های بارزی هم که از آنها اسم برده می‌شود، آن را راهبری کنند؟

ببینید دو جناح در کشور حضور دارند؛ جناح اصولگرا و جناح اصلاح‌طلب. جریان معتدل و مستقلی هم هستند که فعالیت دارند. طبیعی است که هر جناح فکر می‌کند حقانیت با خودش است. از این جهت، هر جناح تلاش می‌کند تعداد افراد خودش در مجلس دهم بیشتر باشد. بنابراین تلاش هم می‌کند تا حدممکن از گروه مقابل کمتر وارد شود. مشکوک به این عنوان که بگوییم فردی هست که 100 درصد وابسته به آمریکاست ما نمی‌توانیم چنین سخنی را بگوییم. بالاخره اینها سلیقه‌های مختلفی دارند.

قبول دارید در این سال‌ها به خصوص از مجلس چهارم به این‌سو، جریان اصولگرا اتهام وابسته بودن و فتنه‌گر بودن را به جریان چپ زده است؟

اینکه در جامعه گروه فتنه‌گری هستند که فتنه 78 و فتنه 88 را به‌وجود آوردند، شکی نیست. ولی ما حساب اصلاح‌طلبان را با حساب دیگران جدا می‌کنیم. طبیعتا فتنه‌گران نمی‌توانند نامزد شوند. آن کسانی که در فتنه دخالت داشتند، شورای نگهبان چه برای مجلس شورای اسلامی، چه برای مجلس خبرگان حتما آنها را ردصلاحیت خواهد کرد.

شکی نیست که در جامعه یک گروه با تلاشی که برای انقلاب نرم یا فتنه 88 کردند، ضربه‌های بسیاری به کشور زدند و طمع‌هایی برای آمریکا ایجاد کردند. کشور ما درست است که کشور آزادی و دموکراتیک است اما فتنه‌گران، در انتخابات می‌توانند رأی بدهند و از رأی دادن محروم نیستند ولی قطعا در مقام نامزد، با سد محکمی به نام شورای نگهبان روبه‌رو هستند که صلاحیت آنها را رد خواهد کرد. باید هم همین طور باشد. بنابراین این گروه وجود دارد اما ما حساب اصلاح‌طلب‌ها و معتدلان و مستقلان را از حساب فتنه‌گران حتما جدا می‌کنیم.

من فکر نمی‌کنم هیچ اصولگرایی معتقد باشد همه اصلاح‌طلبان فتنه‌گر هستند. من چنین چیزی را بعید می‌دانم. منتها اصولگرایان تلاش فراوانی کردند که فاصله‌شان کاملا با فتنه‌گران مشخص باشد و در مواقع مختلف مواضع خودشان را اعلام کردند. بنابراین در داخل اصولگرایان با دقت و تلاشی که شده است یقینا افراد فتنه‌گر وجود ندارد.

من در تمام حوادث از سال 42 به بعد حضور داشتم و حوادث را یادم هست. شورای نگهبان در هر حال طبق قانون اساسی وظیفه دارد معیارها را در افراد احراز کند. معیارهای قانون اساسی و بحث ولایت فقیه را باید حفظ کند. شورای نگهبان با شک و تردید نمی‌تواند عمل کند. افرادی که می‌خواهند به خانه ملت یا به مجلس خبرگان یا ریاست جمهوری وارد شوند حتما باید صلاحیت‌شان برای شورای نگهبان احراز شود.

درباره این بررسی صلاحیت‌ها هم اینکه بگوییم یک حرکتی برای جلوگیری از جریان چپ بوده است، اینگونه نیست. در جریان چپ آدم‌های ارزشی بسیار و فراوان است. اینها در مجلس خبرگان هم بودند، در مجمع تشخیص مصلحت هم بودند و هستند. مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوبان رهبر معظم انقلاب هستند. آنهایی که معیارها را داشته باشند تأیید می‌شوند چه چپ باشند چه راست. شورای نگهبان هم به این نگاه نمی‌کند که فرد از جناح چپ است یا راست، اصولگراست یا اصلاح‌طلب یا معتدل؛ نگاه می‌کند که معیارها را دارد یا ندارد. در تمام مجالس ما دیدید که هم اصولگرایان حضور داشتند هم اصلاح‌طلبان، هم چپ و هم راست. از مجلس اول هم این روال بوده است. در تمام مجالس گذشته که نگاه کنید به هیچ‌وجه مطلق کرسی‌ها دست یک جناح نبوده است.

برویم سراغ بحث اصولگرایان. همچنان به نظر می‌رسد که علی‌رغم بسیاری تلاش‌ها، ائتلاف اصولگرایان از جلسات هشت‌ نفره‌ای که آقای آقاتهرانی از آن یاد کردند، فراتر نرفته است. و حضور آقای ولایتی، قالیباف، لاریجانی و محسن رضایی یا نمایندگانش بیشتر در حد نمایش وحدت است. به نظر می‌رسد وحدت اصولگرایان به نوعی از سوی برخی چهره‌ها و جریان‌ها مصادره و مدیریت شد و حتی جبهه پیروان هم خیلی در جلسات بازی داده نشده است. نظر شما چیست؟

اصولگرایان و به خصوص جبهه پیروان خط امام و رهبری، از اول انقلاب مشی‌شان این بود که با جامعه روحانیت مبارزه به انتخابات ورود کند. آن زمان آیت‌الله مهدوی‌کنی بودند، الان هم آیت‌الله موحدی‌کرمانی هستند. ما خارج از محوریت جامعتین هیچ چیزی را نخواهیم پذیرفت. اگر جامعه مدرسین هم بخواهد درباره مجلس شورای اسلامی ورود کنند استقبال می‌کنیم ولی فعلا مدرسین تمایلی به بحث پارلمان ندارند و محوریت کارها در این‌باره با جامعه روحانیت مبارز تهران است. درباره خبرگان هم هرچه جامعه مدرسین تعیین کند، 100درصد مورد تأیید و حمایت ماست. همه تصمیماتی که جامعتین درباره انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی بگیرند، 100درصد مورد تأیید ماست. در مورد انتخابات مجلس هم ما علاقه داشتیم جامعه مدرسین ورود کنند حتی چند بار با آیت‌الله (محمد) یزدی صحبت کردیم؛‌ اما ایشان تأکید داشتند که جامعه مدرسین تصمیم گرفته است در موضوع انتخابات مجلس شورای اسلامی مداخله مستقیم نداشته باشد و فقط در صورت لزوم مشورت خواهند داد. هیچ محور دیگری هم در این زمینه مداخله نخواهد نداشت و مورد قبول ما نیست.

با این اوصاف، شما مخالف شورای سه نفره فقها هستید؟ نظرتان درباره این شورا چیست؟ بر چه مبنایی طرح شد؟

جبهه پایداری با آیت‌الله یزدی صحبت و هماهنگ کرد. جبهه پایداری پیشنهاد کردند که آیت‌الله مصباح یزدی هم در این محوریت باشند و ما الان قبول داریم و گفتیم هر چه این سه فقیه بگویند مورد تأیید ماست. در واقع با این ترتیب، جبهه پایداری هم به زیر چتر وحدت آمده و قبول کرده است که هرچه این سه فقیه توافق کنند همگان قبول کنیم.

اصولگرایان به اتحاد می‌رسند؟

ما تلاشمان این است که به اتحاد و وحدت حداکثری برسیم. اما وحدت مطلق شدنی نیست. این هم منحصر به اصولگرایان نیست. ممکن است گروه‌های مختلف 70 فهرست بدهند. می‌دانید که در فضای انتخابات، هر دو نفر، سه نفر ممکن است با هم جمع شوند و یک فهرست بدهند.

تلاش این است که به وحدت حداکثری برسیم ولی اینکه فقط یک فهرست از اصولگرایان دربیاید ممکن است خیلی عملی نباشد. بالاخره اصولگرایان طیف‌های متفاوت دارند. آقای دکتر احمدی‌نژاد و جریان ایشان ممکن است خودشان یک فهرست بدهند، آقای دکتر قالیباف خودشان یک فهرست بدهند، آقای محسن رضایی یک فهرست بدهند. نمی‌شود توقع داشت هیچ‌کدام از اینها کار نکنند. تلاش ما این است که هر چه ممکن هست این وحدت وسعت و گستره بزرگتری داشته باشد.

ترکیب مجلس دهم را از نظر گرایش‌های سیاسی چطور ارزیابی می‌کنید؟

این نکته را من عرض کنم که مملکت ما بیشتر دقیقه نودی است. در تمام انتخابات‌ها این‌طور بوده که لحظه آخر تکلیف رأی مردم مشخص شده است. انتخابات سال 76 تا دقایق آخر، همه تصور می‌کردند که آقای ناطق پیروز میدان است اما دیدیم که رقیب ایشان پیروز شد. در همین انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 هم همه فکر می‌کردند که در مرحله اول آقای قالیباف رأی می‌آورد و انتخابات به مرحله دوم می‌رسد. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد انتخابات یک‌مرحله‌ای شود و آقای روحانی رأی بیاورد. دقیقا روزهای آخر رأی‌ها خود را نشان داد.

همه نظرسنجی‌ها این را نشان می‌داد که آقای قالیباف با اختلاف زیادی جلوست. حداقل یک هفته قبل نظرسنجی‌ها نشان می‌داد. البته اگر نظرسنجی‌هایی محرمانه‌ای هم در کار بود که نتیجه دیگری را نشان می‌داد من خبر ندارم ولی آنهایی که اعلام می‌شد می‌گفتند که آقای قالیباف نفر اول خواهد بود. چه کسی فکر می‌کرد که انتخابات یک‌مرحله‌ای شود و آقای روحانی رأی بیاورد.

بالاخره در دقیقه 90، مردم شعارهای آقای روحانی را پسندیدند و آن مناظرات تأثیر خود را گذاشت. حتی یادم است که روز پنج‌شنبه قبل از انتخابات، با آقای واعظی که هم‌اکنون در کابینه آقای روحانی هستند، صحبت می‌کردم. ایشان به من گفت بله ما داریم به مرحله دوم می‌رویم و شما بیاید در مرحله دوم کمک کنید. من هم قول دادم که حتما در مرحله دوم کمک کنم.

همواره اینگونه بوده است و خیلی رأی مردم قابل پیش‌بینی نیست. الان اصلاح‌طلبان معتقد هستند مجلس دهم در دست آنها خواهد بود حتی رئیس مجلس را هم تعیین کردند. اعتدالیون هم می‌گویند مجلس دهم دست ماست. اصولگرایان هم معتقدند که مجلس دهم مجلس اصولگرایی است.

من شخصا معتقد هستم که در مجلس دهم اکثریت با اصولگرایان است. این را اعلام می‌کنم اما حالا اگر اتفاقات دیگری بیفتد من نمی‌دانم. با این حال مجلسی خوب است که همه در آن حضور داشته باشند.

به نظرتان آیا ترکیب مجلس دهم با مجلس نهم اختلاف فاحشی خواهد داشت؟

بعید می‌دانم. من احتمال زیاد می‌دهم که اصولگرایان باز هم در مجلس دهم اکثریت قاطع داشته باشند. ما حدود 290 نماینده داریم که حدود 170 و چند نفر در حوزه‌های انتخابیه تک‌نفره هستند. در آنجا عموم مردم به سابقه سیاسی و تدین رأی می‌دهند. تفکر اغلب مردم ما در روستاها و در شهرهای کوچک تابع روحانیت است و نظر روحانیت خیلی مؤثر است. اکثریت روحانیت فعال هم اصولگرایان هستند. در این حوزه‌ها، احتمال اینکه اصولگرایان انتخاب شوند، خیلی زیاد است.

در این صورت، قطعا رئیس مجلس هم اصولگرا خواهد بود.

به نظرتان کسی غیر از آقای لاریجانی رئیس مجلس می‌شود؟

فکر نمی‌کنم اصولگرایان غیر از آقای لاریجانی کسی دیگری را برای ریاست مجلس مد نظر داشته باشند. هم رئیس و هم ترکیب مجلس دهم به نظرم مثل مجلس نهم خواهد بود.

اصولگرایان به بحث سرلیست رسیده‌اند؟

نه به آنجا نرسیدیم.

شما از بنیانگذاران خانه احزاب بودید، وضع خانه احزاب به کجا رسید؟

خانه احزاب در سال 1379 تشکیل شد سه دوره اول خیلی هم منظم و خوب بود یک دوره اصولگرایان رئیس بودند دو دوره هم آقای موسوی تبریزی رئیس بودند. همکاری خوبی بود، کارهای خوبی هم در هم در داخل کشور کردیم هم در خارج از کشور. در خارج هم تشکلی برای احزاب آسیایی و احزاب اسلامی جهان درست کردیم که الان هم ادامه دارد. منتها بعدا یک مقدار اختلافات مطرح شد؛ بعضی سعی کردند گروه مقابل را حذف کنند و همین‌ها باعث شد که همه چیز از هم بپاشد.

اما در دولت آقای روحانی، شخص آقای رحمانی‌فضلی وزیر کشور پیگیری کردند و دوباره تشکیل شد. خوشبختانه فرمولی هم پیدا کردند که یک گروه نتواند گروه دیگر را حذف کند. تعداد شورای مرکزی را 21 نفر کردیم؛ هفت نفر از اصلاح‌طلبان، هفت نفر از اصولگرایان و هفت نفر هم از مستقلان. ریاست را هم یک‌ساله کردیم که هر سال از یکی از اصولگرایان، اصلاح‌طلبان و مستقلان باشد. حتی کمیته‌ها را هم تقسیم کردیم که هیچ گروهی نتواند بیش از دیگران بر خانه احزاب مسلط شود.

قبل از اینکه شورای مرکزی انتخاب شود، می‌گفتند محل خانه آماده است و کلید را می‌دهیم؛ حالا می‌گوییم کلید را بدهید می‌گویند کلید گم شده است. یکی دو محل را برای خانه احزاب پیشنهاد کردند یکی در پایین شهر بود، رفتیم دیدیم، من شخصا مخالف نبودم ولی تصمیم جمع شورای مرکزی مخالفت با آن محل بود.

چرا ؟

آنها گفتند یکی اینکه پایین شهر است و می‌خواهند یک مقدار بالاتر باشد و نکته دوم اینکه محل مناسبی نبود. بالاخره مجمع عمومی، نیازمند سالن کنفرانس است. برای تشکیل کمیته‌ها هم به اتاق نیاز داریم. ما الان هشت یا نه کمیته داریم. هیئت رئیسه اتاق لازم دارد. البته من اعتقاد داشتم که همین را قبول کنیم تا بعد سر فرصت دنبال جا بگردیم اما شورای مرکزی قبول نکردند.

یک جای دیگر هم در خیابان خیام بود که قبلا خانه شعبان بی‌مخ بوده است. البته سال 50، یعنی هفت سال قبل از انقلاب، شعبان بی‌مخ آن را به شهرداری فروخته بود. دوستان شورای مرکزی با این هم مخالف بودند که یکی از دلایلش همین بود که نام شعبان بی‌مخ هنوز هم روی آن بود. در حالی که به نظر من، همین الان کاخ‌های سلطنتی مورد استفاده قرار می‌گیرند و ما نباید اینطور به موضوع نگاه می‌کردیم.

فرمودید خانه احزاب در آن سه دوره داشت به یک جاهای خوبی می‌رسید ولی دولت آقای احمدی‌نژاد اساسا با احزاب مخالف بود. فکر نمی‌کنید دولت نهم و دهم، همان روند دست و پا شکسته فعالیت احزاب را چند سال عقب انداخت؟

من نمی‌خواهم بگویم خانه احزاب را ایشان به هم زد؛ این صحیح نیست. خانه احزاب منحل شد چون اختلافات داخلی زیاد شد و هر گروهی می‌خواست گروه دیگر را حذف کند. بر این مبنا نمی‌گویم که آقای دکتر احمدی‌نژاد خانه احزاب را به هم زد اما آقای احمدی‌نژاد لطفی هم به خانه احزاب نداشت.

دولت اصلاحات یک محلی را در اختیار خانه احزاب گذاشته بود که در زمان آقای احمدی‌نژاد، آن را از ما گرفتند. من مدافع دولت اصلاحات نیستم ولی حقایق را باید بگوییم. دولت اصلاحات بالاخره بعد از مشکلات فراوان، یک بودجه‌ای را برای احزاب در نظر گرفت. سال اولی که این بودجه را اختصاص دادند شورای نگهبان رد کرد ولی سال دوم آن بودجه را در نظر گرفتند. هرچند که مبلغ بسیار مختصری بود ولی مبلغ مهم نبود، مهم برای ما رویکردها بود. آن بودجه نشان می‌داد که دولت به احزاب اهمیت می‌دهد.

بودجه‌اش چقدر بود؟

یک میلیارد تومان بود. به بعضی احزاب بزرگتر سه میلیون تومان می‌رسید به بعضی زیر یک میلیون تومان. معمولا یک حزب اگر بخواهد یک دفتر داشته باشد ماهی چند ده میلیون تومان هزینه‌اش است. بعد قرار شده بود که 400 میلیون تومان بدهند تا برای خودمان خانه تهیه کنیم. اما دولت که عوض شد همان پول را هم به ما ندادند.

در واقع باید بگویم آقای دکتر احمدی‌نژاد لطفی به احزاب نکرد. نمی‌خواهم بگویم خانه احزاب را منحل کرد ولی همان آب باریکه هم که می‌آمد عملا در دوره ایشان قطع شد. ایشان معتقد بودند که شخصیت و کاریزمای خودشان کافی‌ست و نیازی به احزاب ندارند.

حتی یکی از دوستان و یاران ایشان گفته بود ما به هیچ گروه و دسته‌ای در ایران نیازی نداریم ما خودمان 30 میلیون رأی داریم.

چه کسی این را گفته بود؟

آقای مهندس حسین رضاخواه. بعد ایشان با این امید که 30 میلیون رأی دارد، برای مجلس هفتم کاندیدا شد و 12 هزار رأی آورد. ببینید چقدر دچار توهم بودند. عموما دوستانی که با آقای احمدی‌نژاد کار می‌کردند دچار توهم بودند. می‌گفتند ما نیازی به رأی احزاب و اینها نداریم. می‌گفتند احزاب نمی‌توانند به رأی ما اضافه کنند. بعد هم دیدید که گفتند چون فلانی از ما حمایت کرده است ما چند رأی را از دست دادیم وگرنه رأی ما بیشتر از این بود.

خود آقای احمدی‌نژاد هم دچار توهم بود؟

صد درصد ایشان بیشتر از یارانش دچار توهم بود. ایشان هنوز هم متوهم است.

البته خیلی‌ها تصور می‌کردند که احمدی‌نژاد در اثر معاشرت با مشایی به این سمت رفت ولی بنده عرض می‌کنم که آقای احمدی‌نژاد خودش این طرز فکر را داشت. زمانی که شهردار تهران بود نیز همین طرز فکر را داشت. زمانی که شهردار بود می‌گفت ما مشکل مسکن معلمان را حل کردیم، بقیه را هم می‌توانیم حل کنیم. اینکه شهردار تهران مشکل همه مردم ایران را در موضوع مسکن حل کند، نشانه توهم است.

البته باید بگویم که آقای احمدی‌نژاد آدم متدین، علاقه‌مند و باهوشی است؛ منتها طرز فکرش این‌طور است.

بزرگترین اشکال زمانی بود که ایشان آمد و اعلام کرد 24 سال گذشته همه دزد بودند یعنی کل سابقه انقلاب و کل انقلاب را زیر سؤال برد. این بسیار خسارت‌بار بود.

هر کس می‌تواند توانایی‌های خود را بگوید،‌ خیلی هم خوب است ولی اینکه کل سابقه انقلاب، دوران امام(ره) و کل این بیست و چند سال دوران رهبری حضرت آقا را زیر سؤال ببرد خسارت بزرگی به مملکت وارد کرده است.

البته آقای احمدی‌نژاد هنوز فکر می‌کند خیلی محبوبیت دارد، همفکرانش نیز چنین تصور می‌کنند که او خیلی محبوب است. به نظر من، این‌طور نیست که اصلا محبوبیت نداشته باشد ولی ایشان و یارانشان در این زمینه توهم دارند. خب ایشان به نمازجمعه هم که آمده بود یکی عده‌ای بودند که گردش جمع شدند ولی بعید می‌دانم اگر نامزد ریاست‌جمهوری شود باز هم رأی بیاورد.

https://shoma-weekly.ir/ZkW8aq