گفتگوی ویژه

غربزدگی مانع توفیق تکنوکراتها در حکومت اسلامی است

این جریان با وجودی که مسلمان و علاقمند به انقلاب است، ولی تحت تأثیر غرب و تفکرش غرب‌زده و غرب‌گراست. به همین علت چون به عدالت، اسلام و ارزش‌های اسلامی نگاه غربی دارند معمولاً موفق عمل نمی‌کنند.
به بهانه حضور تکنوکرات‌ها در شهرداری تهران، اصفهان و چند شهر دیگر گریزی به فرمایش مقام معظم رهبری در حرم رضوی در آغاز سال 1392 و نقل خاطره‌ای از زبان ایشان در خصوص عملکرد این جریان می‌زنیم. رهبری فرمود هفده هجده سال قبل به دولت و مسئولانی که آن زمان سر کار بودند گفتم کاری کنید که هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاه‌های نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟! بله، می‌شود؛ باید دنبال، اقدام و برنامه‌ریزی کرد. در باره پیامدهای روی کار آمدن تکنوکرات‌ها و آتش به اختیار بودن در این مورد خبرنگار هفته‌نام شما با اسدالله بادامچیان عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی به گفتگو نشست که در ادامه می‌خوانید.

با توجه به پررنگ تر شدن حضور تکنوکرات‌ها در سطح مدیریت کشور مختصری از این رویکرد برایمان بگویید.

شکی نیست در شورای شهر و شهرداری تهران غلبه با ذهنیت تکنوکراتی و افکار اصلاح‌طلبانه است و همه هم می‌دانند. گرچه ذهنیت برخی از اعضای شورای شهر با اصلاح‌طلب‌ها متفاوت است و یکی نیست. از طرفی کشور تجربه حضور اینها را داشته است. در شورای شهر اول تیپ‌های چپ اصلاح‌طلب سر کار بودند که با هم درگیری داشتند و دو بار شهردار را عوض کردند. نهایتاً شهردار سوم را متهم کردند که گرفتار مسئله میم است. بعد معلوم شد مقصودشان از میم منقل بود! به همین علت دوره دوم شورای شهر تهران اسلامی اصولگراها آمدند که خدمات خوبی هم انجام دادند. خودشان می‌گویند قالیباف که بعد از چهارده سال کنار رفته خدمات زیادی کرده است و از او تقدیر هم کردند. نظر ما این است که در هر کاری که می‌کنیم از خودمان راضی نمی‌شویم، ولی معتقدیم بهتر و بیشتر از این باید کار کرد. رئیس شورای شهر تهران حتماً نامه مرحوم پدرش هاشمی رفسنجانی را در بهمن سال 1359 به امام دیده‌اند که ما دو جریان داریم، یکی جریانی است که معتقد است کشور را در خط ولایت و با ارزش‌های اسلامی و فقاهت و بر مبانی آرمان‌های انقلاب با نیروها و افراد موجود می‌شود به‌‌خوبی اداره کرد. جریان دوم با اینکه مسلمان و علاقمند است، ولی بیشتر نگاه به غرب دارد.

همین موجب می‌شود وابستگی به غرب را دنبال کند.

همین‌طور است. از این طرف 30 نفر نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در طول یک سال و خرده‌ای که گذشت هیچ کاری برای تهران انجام ندادند، در حالی که از پاداش 57 میلیونی و حقوق‌های نجومی حمایت کردند و گفتند حق است. بعد گفتند خزانه خالی است، اما چه اشکالی دارد مدیری بیاید 700 میلیون تومان در سال بگیرد، در حالی کارمندانش حقوق حداقلی می‌گیرند. بعد هم بگویند چنین فردی از ذخایر مملکت است!

در واقع تکنوکرات‌ها اشرافی‌گری را حمایت و تقویت می‌کنند.

این جریان با وجودی که مسلمان و علاقمند به انقلاب است، ولی تحت تأثیر غرب و تفکرش غرب‌زده و غرب‌گراست. به همین علت چون به عدالت، اسلام و ارزش‌های اسلامی نگاه غربی دارند معمولاً موفق عمل نمی‌کنند. لذا این دوره هم احتمال موفقیتی برای آنها انتظار نمی‌رود، گرچه آرزومندیم ان‌شاءالله بتوانند خدمت و شهر را اداره کنند. اگر اقتصاد مستقل ارزشی و بر مبنای اسلام پیاده نشود، ممکن است به جایی برسیم که غرب سوء استفاده کند. کما اینکه مدام می‌گویند فشارها و تحریم‌ها وجود دارند. تبلیغاتی که می‌کنند غلط است. می‌گویند خزانه خالی است. پس این همه پول‌ها را از کجا داده‌اید؟ یا می‌گویند پول نداریم. پس این چهار سال را چگونه اداره کرده‌اید؟

تبعات روی کار آمدن تکنوکرات‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باید به مردم آگاهی دهیم. ما انقلاب کردیم که اقتصادمان غربی و در خدمت غرب نباشد. شاه در خدمت غرب بود. نفتمان را که می‌فروشیم به درد مملکت بخورد نه غرب. شاه روزی شش و نیم میلیون بشکه نفت می‌داد که پنج درصدش مال ایران و بقیه‌اش مال امریکا، انگلیس و اروپا بود. در فرهنگ و آموزش و پرورش می‌خواهیم فرهنگ و تمدن عظیم اسلامی و ایرانی را در کشور پیاده کنیم، اما اینها دنبال سند 2030 می‌روند. تفکرشان چیزی شبیه تفکر مرحوم بازرگان است. ایشان به امام می‌گفت نباید انقلاب شود زود است. باید در آینده انقلاب شود. بعد هم که انقلاب شد باید با امریکا بسازیم.

چون امریکا ابرقدرت است و نمی‌شود مقابلش ایستاد.

می‌گفت او قدرت شر است و باید قدرت شر را محاسبه کرد. این را از عقل‌گرایی می‌دانند در حالی که عقل‌گرایی صحیح این است که انسان به دشمنش بها ندهد. حداکثرش برد ـ برد است که یعنی هم ما ببریم و هم آنها ببرند. امام(ره) چنین افکاری را ندارد و معتقد است استکبار و استعمار به ما برد نمی‌دهد. برجام هم همین را نشان داد که با وجودی که ایران کاملاً پایبند به تعهداتش بوده است آنها حاضر نیستند به تعهداتشان عمل کنند و مدام به ما فشار می‌آورند. هر جا احساس کنند ضعف داریم از نقطه ضعفمان به ما حمله می‌کنند. در حالی که قدرت داریم. خدا ولایت امر، ملت ایران، یاران انقلاب و مدیرانی را نگه بدارد که مستقل هستند و کار می‌کنند و در مقابل استکبار و استعمار کوتاه نمی‌آیند و با تدبیر عمل می‌کنند.

تکنوکرات‌ها معتقدند باید همچنان وابسته به نفت بمانیم، در حالی که رهبری می‌گویند باید اقتصادمان را از نفت جدا کنیم.

آنها به این صراحت نمی‌گویند. بلکه می‌گویند برای اداره کشور باید از نفت هم استفاده کنیم. فرق صحبت آنها با مقام معظم رهبری این است که وابسته به نفت نباشید. باید بتوانیم اقتصادمان را بدون نفت بتوانیم اداره و نفت را برای پیشرفت‌ها و زیرساخت‌ها استفاده کنیم. اگر طبق فرمایش رهبری عمل کنیم کشوری که می‌تواند با وضع موجودش 200 میلیون نفر را تغذیه کند الان که 80 میلیون نفر جمعیت دارد حتماً می‌تواند مستقل از نفت شود. چنانچه اینها توانسته بودند در کشاورزی درست عمل کنند علاوه بر جمعیت خودمان می‌توانستیم 120 میلیون نفر خارج از ایران را تغذیه کنیم و این‌گونه در دنیا برنده بودیم. این امر ثروت‌های فراوانی برای ایران می‌آورد که بیشتر از پول نفت است و می‌توانیم پول نفت را اضافه استفاده کنیم.

در این میان ذهنیت لیبرالی و غرب‌گرا چه می‌گوید؟

اینکه باید از نفت استفاده و با غرب همراهی کنیم. اصلاً افتخار این آقایان است که کره جنوبی 8 میلیارد دلار پول به اینها داده است. روزنامه‌هایشان هم اعلام می‌کنند. آیا این افتخار است؟ آیا شما 8 میلیارد دلار درآمد برای مملکت ایجاد کردید یا قرض گرفتید؟

در واقع به ملت هزینه تحمیل کردند.

افتخار زمانی است که 8 میلیارد دلار برای مملکت درآمد ارزی ایجاد کنید.

آتش به اختیار در مقابل چنین نگاهی چگونه می‌تواند باشد؟

اینکه امید به دولت و امثالهم نداشته باشد. هر چه آنها کار خوب کردند از آن استفاده کند، اما خودش کار کند. وقتی هر کسی خودش و مجموعه‌اش کار کرد، زمانی که حزب مؤتلفه اسلامی خود کار و تبلیغ کرد و پیش رفت دیگر امید به دیگران نخواهد داشت. بچه که بودیم داستان کشاورز و بلدرچین بود که در مزرعه کشاورزی چند بلدرچین آشیانه داشتند. بچه‌های بلدرچین گفتند کشاورز گفته است فردا روستایی‌ها را برای درو دعوت کنیم. پدر بلدرچین‌ها گفت هیچ اتفاقی نمی‌افتد همین‌جا می‌مانیم. کسی هم از روستایی‌ها نیامد و درو انجام نشد. فردا شب آمدند گفتند قوم و خویش‌ها را برای درو دعوت می‌کنند. باز هم پدرشان گفت بنشینید و خیالتان راحت باشد. کشاورز روز بعد گفت مثل اینکه کسی نمی‌آید فردا آماده باشیم خودمان درو کنیم. اینجا بود که پدر بلدرچین‌ها گفت بلند شوید برویم که فردا دروی این مزرعه انجام می‌شود. استقلال یعنی این. هر کسی که سعی کند در محیط خودش در چهارچوب هدایت و ولایت و آرمان‌های انقلاب اسلامی عمل کند در جهت آتش به اختیار اقدام کرده است.

https://shoma-weekly.ir/Qem20A