گفتگوی ویژه

عدم وجود نظام حزبی در کشور زمینه کادرسازی را تضعیف کرده است

یک نظام حزبی وقتی حزبش در انتخابات برنده می شود کادرسازی یعنی حضور نخست وزیر و وزراء و رئیس جمهور با آن ترکیب انتخاب شده و نمود می یابد ولی نظام ما چون حزبی نیست در این باره کارآمد نیست و کیفیتی ندارد

با اجرایی شدن قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان بخصوص در سمت های مدیریتی امروز توجه به کادر سازی صحیح و تربیت مدیران کاربلد اهمیتی صد چندان بخصوص با توجه به مشکلات موجود کشور یافته است امری که برخی کارشناسان در این زمینه بر این باورند که چون نظام ما حزبی یا صنفی نیست و تحزب در آن معنایی ندارد با ضعف جدی در کادرسازی و بخصوص شناسایی و معرفی افراد خبره مواجه است و نیازمند بازنگری در قانون انتخابات می باشد تا بتوان به صورت کارآمدتری از توانمندی نیروهای مستعد و کاربلد در کشور بخصوص در سمت های مدیریتی بهره برد.

در این خصوص گفتگوی خبرنگار شما با دکتر علیرضا اسلامی کارشناس امور سیاسی را می خوانید:

با توجه به قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان که تعدادی مجبور به ترک کار می شوند آیا کادرسازی لازم صورت گرفته است؟

در سیستم اداری با طبع وقتی گردش کار حداقل 30 تا 35 سال است طبیعتا" سال به سال نیروی جدید وارد و نیروی قدیمی خارج می شود و به مثابه جریان یک رودخانه گردش نیروی کاری در سیستم اداری وجود دارد که در داخل خود آن آموزش و بازپروری به صورت طبیعی صورت می گیرد ضمن اینکه در نظام اداری بخشی هم به عنوان نظام آموزشی حین خدمت وجود دارد که یا بدو خدمت یا در حین خدمت باید انجام شود تا کادرسازی بهینه صورت پذیرد و تجارب لازمه کسب شود و چون نظام ما به صورت ارزشیابی است هر کس هر کاری در هر سال می کند نقاط ضعف و قوت او شناسایی شده و با ارزشیابی به سمت توانمند سازی نیروهای جوان می رود و سیستم اداری مثل رودخانه که از سرچشمه آن نیروی جوان چون آب وارد شده و بدنه سیستم اداری جریان می یابد و آبیاری لازم صورت می گیرد ضمن استفاده از نیروی تازه این جوانان جریان موجود توقف ندارد لذا خروج نیروهای بازنشسته هم
نمی تواند ضربه ای به روند اجرای کار بزند چرا که تجربیاتشان متراکم شده و در دوره های اخیر هم برنامه هایی به عنوان سوابق و بحث توسعه منابع انسانی مطرح شده که در آن تجارب به عنوان عملکرد و روش کاری افراد با سابقه ثبت و ضبط و ماندگار می شود تا دیگران بتوانند از آنها استفاده بهینه نمایند البته ممکن است در این بین افراد نخبه ای در تخصص خاصی وجود داشته باشند که
می توان بعد بازنشستگی از خدمات این افراد به روش خاصی استفاده کرد تا نظام از توانایی ها و نبوغ شان محروم نماند ولی سیستم اداری یک ظرفیت 30 ساله کاری دارد که امکان ورود و خروج در آن باید مهیا شود و روند ورود خروج متوقف نشود تا برای نسل جدید و جوان هم فرصت کسب تجربه که بتوانند آن را به نسل های بعد منتقل کنند بوجود آید چرا که خدمات که متوقف نخواهد شد و اگر قرار باشد کارمندی که می آید تا آخر عمر در سیستم باقی بماند بعد مدتی کار اداری متوقف می شد و کسی هم دانش و تجربه و آموزشی نمی بیند.

در این سالها وضعیت را که غالبا" بازنشستگان بر مسند امور مدیریتی قرار گرفته اند چطور می بینید؟

باید بگوییم که تعداد این افراد زیاد نیست چون قوانین اداری حاکم است و در هر دستگاه و اداره ای بخش کارگزینی و منابع انسانی وجود دارد که حکم ورود و سالیانه برای کارمندان مصوب می کنند و پایان خدمت را هم که دیگر فرد نمی تواند ادامه کار دهد اعلام می کند گرچه سابقا" استثناء هایی بود که با مصوبه هیئت دولت یا سایر نهادها فردی بتواند ادامه خدمت دهد ولی امروز به موجب قانون مجلس این افراد از ادامه کار منع می شوند من جمله در همین مجلس که در هر دوره 300 نماینده روی کار می آیند و هر 4 سال یعنی در این 40 سال در ده دوره انتخابات مجلس با حذف موارد تکراری تقریبا" در خود مجلس 2000 نیرو تاکنون تربیت شده و آموزش دیده اند که در کنار وزراء و معاونان و مدیر کل ها و فرمانداران و استانداران و غیره یک تجربه عظیم متراکم بوجود آمده و از این نیروها که آشنا و شناخته شده هم بودند یا دستشان به جائی می رسیده یا از رانتی برخوردار شدند و در جاهایی منصوب می شدند که شاید ضرر آنهم زیاد نبوده چون همواره سعی شده از نیروهای مدیر و نخبه ای استفاده شود که قبلا" در جریان بودند و امروز مجلس این جریان را متوقف کرده و گفته به صورت مستقیم نمی توانید شاغل رسمی باشید و به صورت قراردادی یا پاره وقت و ساعتی کار کنید تا جا برای نیروهای جوان و جدید باز شود که از این بعد اجرای این قانون مثبت است و استفاده از نیروی بازنشسته به صورت پاره وقت و ساعتی هم می تواند مشکل عدم به کار گیری و جنبه منفی کنار گذاشته شدن مدیران باتجربه از سیستم اداری را جبران کند و مدیران حاذق یک جایی بعد 30 سال تجاربشان مورد استفاده قرار گیرد.

راهکار شما برای استفاده از تجارب نیروی های بازنشسته نخبه چیست؟

در کشور باید از تجارب مدیران خوب و نخبه بازنشسته در هر صنفی استفاده بهینه شود مثلا"در نظام آموزشی به عنوان اساتید دانشگاه یا در مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده و مدافع حقوق مردم چرا که ضرورت دارد برای برنامه ریزی درست از نخبگان و افراد با تجربه و نخبه چون بازنشستگان استفاده شود چون در جایی مثل مجلس که محل ریل گذاری و طراحی و فکر است بالطبع افراد جوان بدون تجربه ولو دانش خوبی هم داشته باشند کارآیی زیادی ندارند در حالی که در دولت و در حوزه اجرا باید میدان به جوانان که تحرک بیشتری داشته و فعال و دارای نو آوری و خلاقیت هستند داده شود .

یکی از مهمترین متولیان کادرسازی در هر کشوری را احزاب می دانند در این رابطه در کشور عملکرد احزاب را چطور می بینید؟

نظام ما چون به براساس نظام حزبی نیست احزاب در این زمینه کارآمدی و کارائی چندانی نداشته و ندارند در حالی که در آلمان و فرانسه و ایتالیا چون نظام حزبی است یا در همین پاکستان و ترکیه در منطقه خودمان که نظامشان حزبی است یک نظام حزبی وقتی حزبش در انتخابات برنده می شود کادرسازی یعنی حضور نخست وزیر و وزراء و رئیس جمهور با آن ترکیب انتخاب شده و نمود می یابد ولی نظام ما چون حزبی نیست در این باره کارآمد نیست و کیفیتی ندارد گرچه ما هم تعداد زیادی قریب به 200 حزب ثبت شده داریم که از بیت المال هم یارانه می گیرند و طبق قانون هم می توانند فعالیت کنند لیکن کارائی ندارند گرچه احزابی هم هستند که براساس اهداف خود موضوع کادر پروری را در دستور کار خود داشته و به ترقی و ارتقاء نیروهایشان می پرازند مثلا" در حزب جمهوری اسلامی ایران در ابتدای انقلاب هدف شناسایی نیروهای انقلابی و ارتقاء دانش این افراد برای استفاده از نیروهای مستعد بود که در دوره اول مجلس هم اکثریت نیروهای حزب جمهوری اسلامی انتخاب شدند و موفق هم بود لیکن بعد از توقف کار حزب جمهوری اسلامی در سال 64 دیگر با وجود احزابی که به عنوان جناح چپ و راست و اصول گرا و اصلاح طلب و غیره شاهد بودیم اقدام موفق و کادر سازی موثری صورت نگرفته است .

چرا احزاب در کادر سازی نتوانستند موفق عمل کنند؟

در دنیا در اکثر کشورهای غربی که نظام شان حزبی است احزاب کارائی خود را نشان می دهند و کادرسازی شان معنا پیدا می کند ولی در کشور ما که نظام براساس تحزب نیست احزاب در حاشیه هستند و کاری هم بکنند که نیرویی رای بیاورد یا نیاورد زیاد دیده نمی شود و مطرح نیست و جالب تر اینکه حتی بسیاری تاکید می کنند که وابسته به حزبی نیستند و فکر می کنند اگر وابسته به حزبی نباشند برایشان بهتر است که مکرر هم نفی می کنند وابستگی به جایی ندارند در حالی که این مزیت نیست.

اگر توجه به احزاب می تواند نتایج بهتری برای سرنوشت کشور بخصوص در انتخابات و کادرسازی برای سمت های کلان مدیریتی رقم بزند چرا ما نباید به سمت آن حرکت کنیم؟

این موضوع به قانون اساسی و در مرحله پایین تر به قوانین عادی چون قانون انتخابات بر می گردد در همین قانون انتخابات که باید تدوین شود می توان بدون دست زدن به قانون اساسی براساس نظام حزبی عمل نمود و احزاب را کارآمدتر در کادرسازی نمود یا اینکه به نظام صنفی چون برخی کشورها قوت بخشید و درست به آن عمل کرد تا نتایج بهتری گرفت چون دوره صدر مشروطیت در خود ایران که نظام پارلمانی آن صنفی بود و از هر صنفی یک نفر به عنوان نخبه در مجلس حضور داشت و بهترین فرد و مدیرترین و باتجربه ترین و مسلط ترین و متخصصین ترین و متعهدترین فرد هر صنفی بود از طبقه کشاورزان و مهندسین و پزشکان و حقوقدان و اصناف مختلف که بهترین صنف خود بوده و از سوی صنف خود انتخاب می شوند که کاربلد و آشنا به امورند و این عالی ترین نوع شناسایی و معرفی افراد کارآمد به جامعه است و نظام ما باید یا حزبی باشد یا صنفی که بتوان کادرسازی و شناسایی خوبی نسبت به نیروهای کارآمد صورت دهد که می توانیم آن را در قانون انتخابات مدنظر قرار داده و قانون انتخابات را با این رویکرد بنویسیم گرچه قانون اساسی اجازه فعالیت به احزاب داده ولی نمی تواند کارآمدی عملکرد نظام صنفی یا حزبی را داشته باشد لذا وظیفه احزاب در هر صورت کادر سازی است و در هر شرایطی متناسب با اهدافشان باید اقدام به کادرسازی کنند وگرنه مجموعه ای هستند صرفا بسنده کننده به بیانیه سیاسی و اعلام مواضع که کارآئی هم ندارند ولی اینکه کارشان کیفیت ندارد به جهت نبود نظام حزبی و صنفی است که باید در این امر برای فعال سازی احزاب جهت نیرو سازی کارآمد و استفاده موثر از این نیروها تجدید نظر شود.

برخی اکنون بازنشسته شدند ولی همچنان بر خلاف قانون مشغول کار هستند یا حکم بازنشستگی شان صادر نشده و تخلف صورت می گیرد، در این رابطه چه نهاد و مقامی و به چه صورت باید رسیدگی و برخورد نماید؟

قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان مصوب مجلس که اکنون لازم الاجرا شده و فرصت دو ماهه داده که افراد بازنشسته ترک پست کنند تقریبا" تکلیف را مشخص کرده و اعلام نموده بکارگیری بازنشستگان ممنوع است گرچه استثناهایی هم لحاظ کرده و با دادن امتیاز به فرزندان شهدا و جانبازان بالای 50 درصد و آزادگان بالای سه سال اسارت خواسته قشری از ایثارگران را در سیستم اداری کشور حفط کند و از نیروی کارشناسان هم به صورت ساعتی و پاره وقت استفاده نماید لیکن ظرف 60 روز خواسته تکلیف همه مشخص شود لذا عدم عمل به اجرای این قانون را مثل حکم تصرف غیر قانونی در اموال دولتی لحاظ کرده و سازمان بازرسی کل کشور در دستگاه ها در این رابطه مسئول است که نظارت نماید اگر جائی مدیری ترک پست در این مدت نکرد تمام مسئولان دستگاه و خود فرد مجرم قلمداد شده و با وی برخورد شود ضمن اینکه در هر دستگاه هیات تخلفاتی هم برای رسیدگی به این امر وجود دارد و سازمان دیوان محاسبات هم باید بررسی کند اگر حقوق و مزایایی به این افراد در صورت عدم ترک پست تعلق گرفت تخلف ثبت شده و حکم صادر شود تا کسی برخلاف قانون عمل نکند البته استثنائاتی هم وجود دارد که به منصوبین مقام معظم رهبری در رابطه با نیروهای مسلح و فرماندهان نظامی بر می گردد ولی بقیه مشمول قانون هستند و در مجلس هم معاونت نظارتی برای کنترل و ورود به برخورد با این تخلفات باید فعال بوده و اقدامات مقتضی را انجام دهد .

https://shoma-weekly.ir/9XwOGo