
***
· درخصوص نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، بهتر نبود وزارت امور خارجه در این باره ورود کند؟
- قرار نبود این نامه از طریق مبادی رسمی به فضای مجازی ورود یابد، چون پیام آن به ملتها بود و ارتباطی به دولتها نداشت، ضمن اینکه مربوط به جوانان ملل مختلف بود. شاید اگر مسیر رسمی دولتی پیدا میکرد، نتیجهای که حاصل میشد فقط محصور در یک فضای دولتی بود. خوشبختانه صورت نگرفت و این پیام از طریق شبکهای پرقدرت در جاهای مختلف دنیا گسترش یافت. بهترین پیامرسانها گیرندگان پیام بودند، چون هرکس این پیام را دریافت کرد، منتقل ساخت. تا آنجایی که ما خبر داریم عمده کسانی که آن را دریافت کردند، منتقل کردند. خوشبختانه تجربه مفید و جدیدی بود که از ظرفیت شبکههای مردمی با وجودی که اساس زیرساختها دولتی است، بهخوبی استفاده شد. وقتی اجتماعی مردمی میشود ما هم میتوانیم در راه درست از این شبکههای اجتماعی و مجازی بهرهمند شویم.
· با این اوصاف وظیفهای برای وزارت امور خارجه در این خصوص قائل نیستید؟
- به نظر من وزارت خارجه باید به بهترین نحو ممکن با برگزاری سمینارها و جلساتی از طریق سفارتخانههای مختلف نشستها و هماندیشیهایی را با دعوت از دانشگاهیان و جوانان مختلف قرار میداد که این ظرفیت در اغلب سفارتخانههای ما مقدور است که نشستهایی را تشکیل بدهند و نقطه نظرات موافقین و مخالفین این بحثها و کسانی که سؤالاتی در این زمینهها دارند، مطرح شود. مطمئناً سؤالات زیادی برای جوانانی که این پیامها را دریافت میکنند، پیش میآید. الان هم دیر نشده است و وزارت خارجه و رایزنهای فرهنگی موجود در مرکز توسعه ارتباطات که در خارج از کشور به سر میبرند، میتوانند جلساتی بگذارند، حتی بهصورت پروژه در بیاید و نتایج و برداشتهای مختلفی که از این جلسات با حضور جوانان در کشورهای مختلف میشود، مبنای مطالعاتی قرار بگیرد و نتایج آن استخراج شود و انشاءالله در اختیار مقام معظم رهبری و دولتمردانی قرار بگیرد تا ببینند شبکهای که تا این حد مورد توجه آقا قرار گرفته، چقدر توانمند و گسترده است.
· اقداماتی که میفرمایید پسندیده است؛ ولی از وزارت خارجه خبری نمیآید که در این زمینه کاری صورت گرفته باشد. شما خبری دارید؟
- خبرهای وزارت خارجه در این زمینهها از طریق سیستم و شبکه داخلی خودش منتقل میشود. اگر هم شده، بنده به عنوان خادم مردم عزیز در مجلس اطلاعی از آن ندارم.
· گفته بودند که وزارت خارجه به منتقدان سیاست غرب که خودشان اهل غرب هستند اجازه ورود نمیدهد و برخورد خوبی با آنها نمیکند.
- در جایی محدودیت ورود نداریم. حتی در کشورهای اروپایی که بعضی محدودیتها هست، در کل آمریکای لاتین، آسیا و بسیاری از کشورها و در آمریکا درباره ngoها و تشکلهای دانشجویی مشکل و محدودیتی نداریم. تا حالا چنین خبری نداشتیم که چنین محدودیتی برای تعامل از طریق ngoها داشته باشیم.
· بازتاب داخلی نامه را چگونه ارزیابی می کنید؟
- مخاطب نامه، داخل کشور نبود. دیدیم به زبانهای مختلفی هم منعکس شد و خوشبختانه آنجایی که باید بنشیند نشست. کسانی که اهل شبکههای مختلف مجازی هستند، پیام را دریافت کردهاند و کاربران زیادی از داخل هم مشتاقانه رفتند و دنبال کردند؛ اما مخاطب ما داخلی نبود، چون مخاطب داخلی ما با همه چیزهایی که میخواهیم انتقال بدهیم آشنایی کامل دارد. تا آنجایی که ما خبر داریم پیام رسیده و آثار خودش را هم گذاشته است. به هر حال مخاطب داخلی نبود، بلکه خارجی بود. دنیا روی جوانان، دانشمندان، محققین و اساتید ما حساب دیگری باز کرده و از نظر دنیا جوان ما خیلی مسلط است. آنها از این نسل میترسند.
· آیا مجلس باید در این باره اقدامی کند؟
- نمایندگان باید محتوای آن را بهعنوان خط مشی در سفرها، نشستها، ملاقاتها و دیپلماسی پارلمانی مدنظر قرار بدهند. کمیسیون امینت ملی و سیاست خارجی حتماً حول و حوش آن را کار کرده است؛ ولی اطلاع دقیقی از آن ندارم. باید در سفرها گزارشهایی را از کم و کیف توسعه این امر در کشورهای هدف دریافت کنند و در دیپلماسی پارلمانی از آن استفاده کنند. این میتواند وظیفه مجلس باشد، وگرنه این نامه یک پیام و محتوای فرهنگیـانقلابی برای جامعه خارجی بوده است. مقام معظم رهبری مخصوصاً آمریکای شمالی و اروپا را مخاطب قرار داده است، حتی مخاطب آسیا هم نیست؛ ولی تا آنجایی که اطلاع داریم در کشورهای آسیایی هم بهصورت گسترده مورد استقبال قرار گرفته است.
· برای حزب خودمان و دیگر احزاب ارزشی چه کارویژه ای هنوز می توان تعریف کرد ؟
- طبیعتاً شاخه جوانان میتواند مؤثر باشد. جلساتی را بگذارند و محتوای نامه را تحلیل کنند. بخشهایی از این پیامها را از طریق شبکههای مجازی و سیستمهای پیامکی منتقل کنند؛ ولی باز هم عرض میکنم مخاطب ایرانی نیست. باید گم نکنیم چه اتفاقی افتاده است. مخاطب مشخصی از طریق مشخص مورد هدف هست. نباید آن را گم کنیم و صرفاً آن را منحصر در داخل کشور و فکر کنیم اگر چند شعار حول و حوش این بدهیم، کار خوبی کردهایم. اگر تحقیق و بررسی کنیم، مخصوصاً وزارت خارجه و رایزنهای فرهنگی ما از طریق مرکز ارتباطات بدون اینکه خدای نخواسته بزرگنمایی کنیم، وظیفه داریم آثار این را در خارج از کشور مطالعه و نتیجه بررسیها را حتماً منتشر کنیم. به نظر من بیشترین مسئولیت امروز به عهده سازمان ارتباطات و وزارت امور خارجه است که واقعبینانه بررسی کند تا چه حد به هدف مدنظر دست پیدا کردهایم، چون پیام از طریق شبکههای اجتماعی رفته است و باید بررسی شود و گرفتار شعارزدگی و غلو نکنیم. باید عین واقعیتها را بیاوریم تا بعد مسئولین اگر میخواهند کاری درباره موضوعات مختلف انجام دهند، ببینند چه ظرفیتی در سازمانهای مردمنهاد و کسانی که تابع دولت در کشورهای آمریکا و اروپا نیستند وجود دارد و از این ظرفیتها استفاده کنند.