بررسی موضوعات سیاست زده حوزه زنان در سال های اخیر با دیدی انقلابی موضوع گفتگویی متفاوت با دکتر اسدالله بادامچیان عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی است، با او از هر دری سخن گفتیم و پشت پرده شبهاتی که در حوزه زنان مطرح است از قبیل کودک همسری، ازدواج دختر بدون اذن پدر، رفراندوم حجاب و... طی این گفتگوی صمیمانه بازشناسی شد که در این فرصت آن را می خوانیم:
اخیراً در حوزه زنان موضوعاتی مطرح می شود که این امر را به نظر می رساند که بهنوعی قوانین دینی و اسلامی دست و پای افراد را بسته است و اکنون از طریق قانون گذاری مدنی می توان آن را گره گشایی کرد یکی از این موضوعات مسئله ازدواج دختر بدون اذن پدر است نظرتان دراینباره چیست؟
در گذار جامعه شاه سالار به جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی ما شاهد تغییر رویکردهای گوناگون به فراخور تغییر در نظام بودیم، موضوع ازدواج دختران بالغ و رشیده در فقه اسلامی با همین قید درجشده است. اصولاً بلوغ در دین مبین اسلام سه گونه است، بلوغ عبادی که بین 9 تا 12 سال است و انجام فرایض و تکالیف دینی بر عهده فرد ملک قرار میگیرد. نوع دیگر بلوغ، بلوغ جنسی است و مبنای آن بر اساس ایجاد استعداد ازدواج در فرد است، این بلوغ در جوامع گوناگون بنا به شرایط اقلیمی و اجتماعی و... متغیر و متفاوت است، بلوغ مالی نوع دیگری از بلوغ است که فرد قادر به حفاظت از مال خود است، این مورد برای ایتام در قرآن با عنوان حتی بلغ اشده ذکرشده؛ یعنی زمانی که فرد بتواند مصلحت مالی خود را حفظ کند. برای اینکه ازدواج کند تحت تأثیر احساسات نباشد و همه مسائل زندگی را در نظر بگیرد ولایت پدر برای او در نظر گرفتهشده است طبیعتاً ولایت پدر در امر ازدواج مهم است اما پدر و مادر نمی-توانند درزمینه ازدواج در صورت رشیده بودن دختر مانع شوند این موارد در فقه اسلامی بهخوبی تعیین تکلیف شده است. اکثر کسانی که این مسائل را مطرح میکنند قصدی جز این ندارند که القا کنند علما، روحانیت و اسلام گرایان مانع شده اند این در حالی است که اسلام برای این موارد تدبیری شایسته کرده است. اسلام حسابشده و منظم این قضایا را بیان می کند.
مسئله کودک همسری بر همین اساس چگونه قابلبررسی خواهد بود؟
مفهوم کودک همسری اصلاً به چه معناست؟ اگر زنی استعداد ازدواج را دارد همانطور که در قانون مدنی ما آمده است به دادگاه مراجعه می کند و بنا به تشخیص دادگاه صالح مشخص می شود که این فرد می تواند زندگی خود را اداره کند یا خیر. به چه حقی این افراد این موضوع را مطرح می کنند، طبیعتاً سن در این مسئله مطرح نیست؛ بلکه مسئله مهم استعداد ازدواج است، پشت پرده این قضیه مانند مسئله ورود زنان به ورزشگاه است، اکنون در موضوع ورود زنان به ورزشگاه یک بازی سیاست زده در جریان است.
چطور؟
در موضوع ورود زنان به ورزشگاه، بانوان ما در جمهوری اسلامی به
فعالیت های ورزشی حتی در سطح بین المللی می پردازند و مدال آوری می کنند اما قشری از سیاسیون می گویند ورود زنان به ورزشگاه باید در ورزش فوتبال اتفاق بیافتد، کافی است که در جریان یک مسابقه فوتبال داخلی به ورزشگاه بروید آنوقت ملاحظه می کنید که الفاظ رکیک و حرکات ناشایست در این زمان ردوبدل می شود، خب شما تصاویر حضور زنان در ورزشگاه و در جریان مسابقه را در روزنامه های اصلاح طلب درحالیکه ظاهر زنان با آرایش زننده ای همراه است می بینید، خب حالا به موضوع رجوع کنیم که اگر زنی بخواهد به تماشای فوتبال بنشیند از پای تلویزیون هم می تواند این کار را انجام بدهد، پس برای چه همان قشر که تصاویر را در روزنامه هایشان می آورند می خواهند که زمینه های فساد را ایجاد کنند، اصل قضیه بر ای همین است.
اگر بخواهیم مطابق یک جریان شناسی کلی این حوادث و رویدادها را بازشناسی کنیم، چگونه می توان به بازی سیاسی که از ابتدای انقلاب تاکنون در حوزه زنان به بهانه های مختلف در جریان است رسید؟
ما در مقابل دو جریان واقع شدیم یک جریان این همان جریانی است که شهید بهشتی و مرحوم هاشمی در نامه ای در اسفندماه 59 خدمت امام عرض کردند، شهید بهشتی بهصراحت در آن نامه می گویند عده ای در این مملکت هستند که معتقدند سعادت و خوشبختی، آرامش، آسایش و کمال در سایه فقه اسلامی محقق می شود و گروهی دیگر می گویند نه این ممکن نیست ما باید مسائل جدیدی را در اسلام وارد کنیم زیرا خداوند و پیامبر اسلام اقتضائات روز را در نظر نگرفته اند و ما باید آن را انجام دهیم و ازیکطرف می-خواهند آزاد باشند، یعنی ضمن آنکه حکومت اسلامی است آزادی های بی حدوحصر داشته باشند به این شکل که زنان با هر سرووضعی در خیابان ها تا پاسی از شب تردد کنند و اختلاط های نادرست داشته باشند بدون اینکه هیچ مزاحمتی و تعرضی به آنان نشود اینیک بینش است اکنون نیز این جریان در اصلاح طلبان و اعتدالیون و کارگزاران حاکم است و این تفکر کشور ما و شخصیت زن را دچار مشکل می-کند. طبیعتاً کسی مخالف آرایش زنان نیست اما شرایط آرایش و پوشش در کشور ما مثل آمریکا و اروپا هم نیست در اروپا زن در عرض روز بالباس رسمی به محل کار می رود و جز در محافل خاصی از پوشش و آرایش نامتعارف استفاده نمی کند و برخی از زنان خاص تنها دارای آرایش ها و پوشش های زننده هستند.
جریان نفوذ فرهنگ غربی دقیقاً در کشور ما در یک نگاه کلان به دنبال چیست؟
جریان نفوذی غرب در کشور به دنبال تغییر سبک زندگی است در این تغییر سبک مثلاً نگهداری از سگ تبدیل به ارزش می شود؛ زیرا می خواهد در ایران فرهنگ منحط غرب و بازی سیاسی- فرهنگی غربی را در کشور ما اجرا کند در ایان این طرح ها محکومبه شکست است مثلاً همین موضوع نگهداری از سگ از زمان رضاشاه می خواست تئوریزه شود و با یادداشتی که یکی از وابستگان حکومتی در روزنامه دولتی نوشت و منتشر کرد این طرح در ابتدا کلید خورد اما درنهایت تا الان نهادینه نشده است ولی دشمن مصر است این مسائل را با هر هزینه ای در کشور پیاده کند.
اخیراً طرح مسئله رفراندوم حجاب توسط برخی از افراد وابسته به جریانات خاص مطرح می-شود، طرح این مسائل که گواه دهن کنجی به ارزش ها و درعینحال بی توجهی مطلق به مطالبات اصلی زنان است ناشی از چیست؟
اینیک بازی سیاسی است، آنها این بازی را در سه گونه طرح می کنند، صورت اول این است که می-گویند حجاب اجباری است یا اختیاری، پاسخ این سؤال درست مثل این سؤال بدیهی است که یکتاپرستی اجباری است یا اختیاری؟ طبیعی است فطرت انسانی خدا را قبول دارد، خب شما می گویید حجاب یکی از ضروریات دین است طرح اجباری یا اختیاری بودن آن دیگر چه معنایی دارد؟ این مسئله بهاینعلت مطرح می شود که القا کند اسلام دین اجبار است، اینیک بازی سیاسی است و باید این بازی سیاسی را به مردم فهماند و کسانی که این بازی سیاسی را مطرح می کنند رسوا کرد و کسانی که دنبال این بازی ها هستند را متوجه بازیشان در پازل آمریکا و انگلیس کرد، این افراد اگر در پی بازگرداندن یک شاه دیگر به مملکت هستند بدانند شاه برنمی گردد بلکه یک رضاشاه با دیکتاتوری مطلق برای تاراج ثروت ملی خواهد آمد، خب در این شرایط ما باید اقدام به روشنگری و ایجاد آمادگی برای اداره یک جامعه سالم نماییم.