هم مذاکره سیاسی و هم مذاکره هستهای و هم بحث دادگاهها و اقتصادیمان را پیگیری میکنیم و این راهها هیچ کدام نافی همدیگر نیستند. همان طور که در باره انرژی هستهای مذاکره میکنیم، ژنو 2 هم میرویم و همه این راهکارها را در کنار و عرض هم پیش میبریم و در هر بخشی که موفقیتی کسب کنیم برای ملت ایران مایه سربلندی است و فرقی نمیکند در بخش قضایی باشد یا حقوقی یا هستهای یا 1+5 و.... در هر کدام توفیق پیدا کنیم موجب افزایش سرمایه ملی و اقتدار ما در میان کشورهای مسلمان میشود.

بحث طرح دعاوی حقوقی ایران و آمریکا علیه یکدیگر در مجامع بین المللی از انقلاب دوم در 13 آبان 1359 شروع شده است، آمریکا با استفاده از تهدید و تطمیع، سعی در نشاندن حرف خود بر کرسی بوده و از طرفی ایران برای دفاع از حقوق حقه خویش اقامه طرح دعاوی را ادامه داده است. برای پیگیری آخرین وضعیت این دعاوی سراغ حجت الاسلام علی بنایی مشاور رئیس قوه قضائیه رفتیم، تا از دریچه حقوقی مظالم 34 ساله آمریکا را برایمان بازگو کند.
با توجه به این که در سالهای اخیر آمریکایی ا علیه ایران طرح دعاوی در مجامع بین المللی داشته اند، ایا از سوی دستگاه دیپلماسی ما نیز طرح دعاوی در این خصوص مطرح شده یا خیر؟
طرح دعاویها متقابل بوده است ولی اینکه چقدر وکلا توانستند دعوا را به سرانجام برسانند و ایران به حقوق خودش برسد، اطلاع دقیق ندارم.
طرح دعاوی ما به چه صورت بوده است؟
ولی سابقاً پروندههایی که مطرح بود، زیاد بودند و وکلایی که به کار میگرفتند و استخدام میکردند، با وکلایی که امریکاییها استخدام میکنند فرق میکرد و میکند. آنها شیوههای دیگری در کارهایشان دارند.
الان شاهدیم امریکا مدام اموالی را که از ما بلوکه کرده است، دارد خرج میکند. چگونه پیگیری کردهایم؟
این که بگویم ما حاکم نبودیم، چیز قشنگی نیست. نمیدانم چرا شلوغکاری میکنند که دنبال نبودند. ما واقعاً توقع داشتیم در زمان احمدینژاد این کارها با جدیت پیگیری شود و حداقل در دو تا پرونده حاکم بشویم. نشد. دعاوی حقوقی اصلاً انجام نشد. اگر میشد مردم خبرش را میشنیدند که در فلان دادگاه با فلان رأی حاکم شدیم. آنها مدام ادعا و طرح دعوا میکنند، میروند رأی میگیرند و برداشتهای کلان و سنگینی میکنند که مخ آدم سوت میکشد.
این پیگیریها به عهده چه نهادی است؟ از داخل کشور باید از کجا پیگیری شود؟
بهطور رسمی معاونت ریاست جمهوری است. پرونده حقوقی در مجامع بینالمللی از طرف دفتر حقوقی ریاست جمهوری مطرح میشود و معاونت ریاست جمهوری به این کارها رسیدگی میکند، وکیل میگیرد و اقامه و طرح دعوا میکند.
این که عدهای میگویند شعار مرگ بر امریکا را حذف کنیم، آیا در این دادگاهها به کمک ما خواهد آمد یا خیر؟
بحث شعار یک بحث است و بحث دعوای حقوقی بحث دیگری. آنچه که در دادگاه در همه جای عالم مورد توجه قرار میگیرد مستندات است، هر کسی که مستنداتش قویتر باشد، او حاکمتر است. تا حالا کسی با شعار حاکمیت پیدا نکرده است.
این طور نیست که قاضی آنجا نشسته است و اگر علیه آنها شعار بدهید، له یا علیه شما رأی بدهد. بحث سیاسی غیر از بحث قضایی است. بحث شعار در سر میز مذاکره اثربخش است، یعنی در آنجا پشتوانه و خواست ملی موجب اقتدار طرف مذاکرهکننده ایرانی میشود که چون پشتوانه و اجماع ملی دارد میتواند در آنجا حرف بزند و قدرتش را به رخ بکشد.
خیلی از معادلات هستند که اگر در مسائل سیاسی پروندهشان حل شود، دیگر کار به پرونده قضایی نمیرسد و بسیاری از پروندههای قضایی با مسائل سیاسی حل میشوند. پروندههای قضایی بیشتر زمانی تشکیل میشوند که باب گفتگوی سیاسی بسته است و طرفین برای این که از همدیگر حالگیری کنند پروندهها را به جریان میاندازند و دعاوی حقوقی را باز میکنند که همدیگر را در میدان قضایی بزنند و محکوم کنند، اما در جاهایی که گفتگوی سیاسی نتیجهبخش باشد، بخشهای قضایی به کنار گذاشته میشوند و دعواها تمام میشود.
ممکن است الان پروندهای مختومه شود، اما سه سال دیگر سر در بیاورد. این دعوا را کنار بگذارند و دو باره دورهاش بشود و مطرح کنند، بنابراین در عرصه سیاست خیلی جاها اگر مثل قضیه سوریه، عراق، عربستان، وهابیت و جریانهای تکفیری را در پای میز مذاکره حل کنیم، همه جمع میشوند. مذاکره میتواند پشتوانه سیاسی باشد تا ما در این عرصهها غلبه کنیم و حتی در بحثهای حقوقی هم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم.
با توجه به این که فرمودید اینها باید از حوزه ریاست جمهوری پیگیری شوند، آیا به دولت جدید امیدی هست که اینها را پیگیری کند یا خیر؟
وظیفهشان است که از حقوق ملت دفاع کنند، مثل بقیه پروندههایی که مثلاً برای شهروندان ایرانی در سراسر دنیا پیش میآید. وقتی برای یک ایرانی در هر جای دنیا مشکلی پیش میآید کنسولگری ایران در آن کشور عهدهدار آزادی و حل و فصل مسئله قضاییاش هست و به عنوان پشتیبان آن ایرانی وارد عمل میشود. در مورد این نوع پروندهها هم سوابق زیادی دارند و زوایایش روشن است و دولت جمهوری اسلامی باید اقدام کند که حقوق ملت ایران را استیفا کند و به جای خود برگرداند.
الان که بحث مذاکره با امریکا دارد کمکم بر سر زبانها میافتد، این دعاوی ما به کجا خواهد رسید؟
مانع الجمع نیستند، یعنی هم مذاکره سیاسی و هم مذاکره هستهای و هم بحث دادگاهها و اقتصادیمان را پیگیری میکنیم و این راهها هیچ کدام نافی همدیگر نیستند. همان طور که در باره انرژی هستهای مذاکره میکنیم، ژنو 2 هم میرویم و همه این راهکارها را در کنار و عرض هم پیش میبریم و در هر بخشی که موفقیتی کسب کنیم برای ملت ایران مایه سربلندی است و فرقی نمیکند در بخش قضایی باشد یا حقوقی یا هستهای یا 1+5 و.... در هر کدام توفیق پیدا کنیم موجب افزایش سرمایه ملی و اقتدار ما در میان کشورهای مسلمان میشود.
با توجه به این که در سالهای اخیر آمریکایی ا علیه ایران طرح دعاوی در مجامع بین المللی داشته اند، ایا از سوی دستگاه دیپلماسی ما نیز طرح دعاوی در این خصوص مطرح شده یا خیر؟
طرح دعاویها متقابل بوده است ولی اینکه چقدر وکلا توانستند دعوا را به سرانجام برسانند و ایران به حقوق خودش برسد، اطلاع دقیق ندارم.
طرح دعاوی ما به چه صورت بوده است؟
ولی سابقاً پروندههایی که مطرح بود، زیاد بودند و وکلایی که به کار میگرفتند و استخدام میکردند، با وکلایی که امریکاییها استخدام میکنند فرق میکرد و میکند. آنها شیوههای دیگری در کارهایشان دارند.
الان شاهدیم امریکا مدام اموالی را که از ما بلوکه کرده است، دارد خرج میکند. چگونه پیگیری کردهایم؟
این که بگویم ما حاکم نبودیم، چیز قشنگی نیست. نمیدانم چرا شلوغکاری میکنند که دنبال نبودند. ما واقعاً توقع داشتیم در زمان احمدینژاد این کارها با جدیت پیگیری شود و حداقل در دو تا پرونده حاکم بشویم. نشد. دعاوی حقوقی اصلاً انجام نشد. اگر میشد مردم خبرش را میشنیدند که در فلان دادگاه با فلان رأی حاکم شدیم. آنها مدام ادعا و طرح دعوا میکنند، میروند رأی میگیرند و برداشتهای کلان و سنگینی میکنند که مخ آدم سوت میکشد.
این پیگیریها به عهده چه نهادی است؟ از داخل کشور باید از کجا پیگیری شود؟
بهطور رسمی معاونت ریاست جمهوری است. پرونده حقوقی در مجامع بینالمللی از طرف دفتر حقوقی ریاست جمهوری مطرح میشود و معاونت ریاست جمهوری به این کارها رسیدگی میکند، وکیل میگیرد و اقامه و طرح دعوا میکند.
این که عدهای میگویند شعار مرگ بر امریکا را حذف کنیم، آیا در این دادگاهها به کمک ما خواهد آمد یا خیر؟
بحث شعار یک بحث است و بحث دعوای حقوقی بحث دیگری. آنچه که در دادگاه در همه جای عالم مورد توجه قرار میگیرد مستندات است، هر کسی که مستنداتش قویتر باشد، او حاکمتر است. تا حالا کسی با شعار حاکمیت پیدا نکرده است.
این طور نیست که قاضی آنجا نشسته است و اگر علیه آنها شعار بدهید، له یا علیه شما رأی بدهد. بحث سیاسی غیر از بحث قضایی است. بحث شعار در سر میز مذاکره اثربخش است، یعنی در آنجا پشتوانه و خواست ملی موجب اقتدار طرف مذاکرهکننده ایرانی میشود که چون پشتوانه و اجماع ملی دارد میتواند در آنجا حرف بزند و قدرتش را به رخ بکشد.
خیلی از معادلات هستند که اگر در مسائل سیاسی پروندهشان حل شود، دیگر کار به پرونده قضایی نمیرسد و بسیاری از پروندههای قضایی با مسائل سیاسی حل میشوند. پروندههای قضایی بیشتر زمانی تشکیل میشوند که باب گفتگوی سیاسی بسته است و طرفین برای این که از همدیگر حالگیری کنند پروندهها را به جریان میاندازند و دعاوی حقوقی را باز میکنند که همدیگر را در میدان قضایی بزنند و محکوم کنند، اما در جاهایی که گفتگوی سیاسی نتیجهبخش باشد، بخشهای قضایی به کنار گذاشته میشوند و دعواها تمام میشود.
ممکن است الان پروندهای مختومه شود، اما سه سال دیگر سر در بیاورد. این دعوا را کنار بگذارند و دو باره دورهاش بشود و مطرح کنند، بنابراین در عرصه سیاست خیلی جاها اگر مثل قضیه سوریه، عراق، عربستان، وهابیت و جریانهای تکفیری را در پای میز مذاکره حل کنیم، همه جمع میشوند. مذاکره میتواند پشتوانه سیاسی باشد تا ما در این عرصهها غلبه کنیم و حتی در بحثهای حقوقی هم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم.
با توجه به این که فرمودید اینها باید از حوزه ریاست جمهوری پیگیری شوند، آیا به دولت جدید امیدی هست که اینها را پیگیری کند یا خیر؟
وظیفهشان است که از حقوق ملت دفاع کنند، مثل بقیه پروندههایی که مثلاً برای شهروندان ایرانی در سراسر دنیا پیش میآید. وقتی برای یک ایرانی در هر جای دنیا مشکلی پیش میآید کنسولگری ایران در آن کشور عهدهدار آزادی و حل و فصل مسئله قضاییاش هست و به عنوان پشتیبان آن ایرانی وارد عمل میشود. در مورد این نوع پروندهها هم سوابق زیادی دارند و زوایایش روشن است و دولت جمهوری اسلامی باید اقدام کند که حقوق ملت ایران را استیفا کند و به جای خود برگرداند.
الان که بحث مذاکره با امریکا دارد کمکم بر سر زبانها میافتد، این دعاوی ما به کجا خواهد رسید؟
مانع الجمع نیستند، یعنی هم مذاکره سیاسی و هم مذاکره هستهای و هم بحث دادگاهها و اقتصادیمان را پیگیری میکنیم و این راهها هیچ کدام نافی همدیگر نیستند. همان طور که در باره انرژی هستهای مذاکره میکنیم، ژنو 2 هم میرویم و همه این راهکارها را در کنار و عرض هم پیش میبریم و در هر بخشی که موفقیتی کسب کنیم برای ملت ایران مایه سربلندی است و فرقی نمیکند در بخش قضایی باشد یا حقوقی یا هستهای یا 1+5 و.... در هر کدام توفیق پیدا کنیم موجب افزایش سرمایه ملی و اقتدار ما در میان کشورهای مسلمان میشود.