
***
در چند سال اخیر چه اتفاقی افتاد که دو قطبیهای کشور ما فراتر از حد انتظار است؟
عملکرد هر دو جناح تأثیرگذار بوده است. در هر دو جناح افراد تندرو وجود دارد که متأسفانه بصیرت ندارند. بیبصیرتی یک عده، باعث این جریان میشود که کشور به سمت دوقطبیشدن پیش میرود و به آن اهدافی که دشمن دارد، دامن میزنند. عملکرد یک عده آگاهانه است و عدهای هم به علت بیبصیرتی و ناآگاهی وارد این جریان می شوند. چه اصولگرا و چه اصلاحطلبانی که گاهی به عمد دنبال این قضیه هستند. این عده همان ساز اجانب و دشمن را میزنند و دلشان میخواهد از این دو قطبی بهره و سود ببرند و اصلا ممرّ و روزیشان در همین دو قطبیشدن است.
این چه سودی است و آنها از کجا این سود را میبرند؟
از حمایت هایی که از خارج میشوند. (یادم میآید آقای مصباح ماجرای فتنه 88 گفتند که چمدانهای دلار به ایران میآید) سودش هم میتواند مادی باشد هم معنوی هم اجتماعی و هم بهرهها و جایگاههایی که میخواهند برای خودشان کسب کنند و این جریان ابعاد وسیع و مختلفی دارد.
این از سود خودیها! دشمن با ایجاد دوقطبی در کشور ما دنبال چه چیزی است و چه سودی میبرد؟
دشمن از این آرامش و امنیتی که بهحمدالله در کشور و منطقه جریان دارد، ناراضی است. میتوان گفت تنها کشوری که در دنیا از نظر آرامش و امنیت سطح بالایی دارد، ایران است. ایران با توجه به استراتژی که دارد و به خاطر مواضع محکمی که دارد، دشمن نمیخواهد که این کشور آرام باشد. اجانب این امنیت را نمیخواهند و میخواهند در این مملکت آشوب به پا کنند. دشمن در بسیاری از بخشهای مختلف ورود کرده، بخشهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و فضاهای مجازی. آنها میخواهند از طریق نفوذ، مملکت و کشور را ناامن کنند و از جریان ناامنی سود ببرند. دشمن نهایت اهدافش براندازی است. جدال بر سر اسلام است. اصلا اگر بحث انتخابات و مذاکرات و بحث هستهای و این روند را بررسی کنیم، میبینیم که دشمنی اجانب و صهیونیست و بالاخص سردمدارشان، شیطان بزرگ، آمریکا، بر سر اسلام است. آنها با شیعه دعوا دارند. اسلامستیزی که حضرت آقا فرمودند همین است. اما خوب در داخل هم هستند کسانی که روی خوش به آمریکا نشان بدهند و آمریکا نیز روی خوشش را به آنها نشان بدهد. فکر میکنند آمریکا مورد اعتماد و اعتبار است؛ اما سخت در اشتباهاند. ما عملکرد آمریکا و اجانب را که در مورد ایران بررسی میکنیم، میبینیم به ویژه بعد از پیروزی انقلاب، کسی که به آمریکا اعتبار و اعتماد میکند، خیلی ناآگاه و بی توجه و بی مطالعه است. دشمن و آمریکا هدف اصلیشان براندازی نظام است. آنها اسلام را نمیخواهند و از همین نفوذ در بحثهای مختلف استفاده میکنند و از دوقطبیکردن و آشوب بهپاکردن بهره میبرند و سودشان همینها است.
انتهای این دوقطبی کجاست؟ یعنی ممکن است این دوقطبی حتی به جنگ داخلی منجر شود؟
اساسا دشمن دنبال همین است. آنها دنبال این هستند که بین جناحها و گروههای مختلف تفرقه بیندازند. الان بحث بین شیعه و سنی را چه کسی مطرح میکند؟ همینها مطرح میکنند، برای اینکه جنگ داخلی رخ بدهد. حتی ما دیدیم که تکفیریها و داعش در چند جای کشور میخواستند آشوبی بر پا کنند که بحمدالله سربازان گمنام امام زمان(عج) و نیروهای امنیتی ما خیلی خوب عمل کردند، برخورد و بررسی کردند و دشمنان نیز فهمیدند که دیگر نمیتوانند نفوذی به ایران داشته باشند و مرزهای ما بسیار مستحکم است و نمیتوانند به این سادگی ورود کنند. آنها از این جنگ داخلی بدشان هم نمیآید، چرا که اول شروعش با این مسئله است که بین جناحها و گروههای سیاسی و اجتماعی جامعه اختلاف بیندازند و بعد در انتها جنگ داخلی راه بیفتد. به عنوان مثال ببینید که الان بین اعتقادات مذهبی مردم شبهه ایجاد میکنند. سؤالات دینی و مذهبی، بحث شیعه و سنی و... . همه اینها شروعش از جنگ داخلی است و بعد هم ورود پیداکردن برای براندازی نظام. با استفاده از نفوذ، وارد فضاهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی میشوند و اختلافاتی بین افراد و شخصیتها و گروهها و جناحهای مختلف و گروههای مذهبی، شیعه و سنی بیندازند.
نیروهای اصولگرا و به تعبیر حضرت آقا نیروهای جوان مومن انقلابی چه طور باید جلوی دوقطبیها بایستند؟
به طور کلی وظایف این نیروهایی که در مجموع به آنها انصار ولایت میگویند، این است که باید به افراد آگاهی بدهند و بصیرتدهی کنند. روند چالشی انقلاب را برای مردم و نیروهای مختلف تبیین کنند. آنقدر بصیرتدهی کنند که مردم نسبت به مسائل و اهدافی که دشمن دارد، آگاه بشوند. عدهای هم در داخل واقعا انسانهای خوبی هستند؛ اما بیبصیرتند. اما عدهای هم که میخواهند به عمد با اجانب و بیگانگان همراهی کنند، اینها را باید شناسایی کرد و به مردم بشناسانند که اینها اهدافشان این چنین است و مردم متوجه عوام فریبی آنها باشند. نیروهای ولایی باید برای فعالیتهای مختلف در این زمینه پا در رکاب شوند. ما الان در فضاهای مجازی که وجود دارد واقعا جای پای نیروهای ولایی را کمتر میبینیم. اینها باید کار کنند. در بخشهایی که میشود روی آن کار و برنامهریزی کرد، باید در جامعه حسابشده برنامهریزی کرد و کار کارشناسی انجام داد. به عنوان مثال به اعتقاد من در همین بحث اختلافاتی که بین شیعه و سنی میخواهند راه بیندازند، حوزه علمیه نیز وظیفه سنگینی به عهده دارد. روی این موضوع باید کار شود. برای رفع شبهه هایی که ایجاد میکنند باید مراکزی آماده شود و ما باید برای هر کلمه و هر شبههای که به وجود میآورند بلافاصله پاسخی داشته باشیم. پاسخی مستدل و محکم و منطقی و علمی که بتوانیم پاسخ دهیم. اگر آنها پاسخ بگیرند، قطعیت پیدا میکنند و دیگر وارد این مسائل نمیشوند. وظیفه حزبالله و انصار ولایت خیلی سنگین است. به اعتقاد من الان مقداری کم کاری میشود. یعنی این بندگان خدا کار میکنند اما قابل قبول نیست. در این زمینه باید خیلی وسیعتر و بهتر و فعالتر و پرتلاشتر کار شود. باید بسیجیوار و انقلابی وار فعالیت شود. در عوض دشمن دارد خوب کار میکند و در سطح وسیع و گستردهای از سطح کشور در حال کار است. در این طرف هم باید انصار و نیروهای حزباللهی بیشتر احساس مسئولیت کنند و بیایند در میدان و بصیرتدهی کنند و انشاءالله کارهایی که میشود انجام داد را به سرانجام برسانند.