***
مادر قراردادهای بین المللی خود پس از توافق احتمالی چه نکاتی را باید در نظر بگیریم؟
بهطور کلی کشورها از لحاظ اقتصادی در وضعیت بسیار بدی به سر میبرند. در حال حاضر همه بازارها و کشورها در تدارک باز کردن بازارهای جدیدی برای خود هستند. این قضیه در خلال مذاکرات 1+5 مشهود بود و بعضیها هدفگیری کرده بودند که قبل از دیگران این بازار را به نفع خودشان تمام و آن را تصاحب کنند. بیشترین هدف حضور هیئت عالیرتبه آلمانی در ایران اقتصادی بود. با توجه به اینکه آلمان با وجودی که بهترین کشور اروپایی است وضعیت خوبی ندارد. اینها به یک نکته توجه نمیکنند و نمیدانند ایران قبل از اینکه به مسائل اقتصادی بیندیشد، به ارزشهای اسلامیاش فکر میکند. ایران بازار بدی برای دنیا نیست، اما به دلیل حفظ ارزشهای اسلامی مسائلمان را کنترل میکردیم. با ایجاد تحریمها در کشورمان مانند بعضی کشورها مثل لیبی میتوانستیم خیلی زود مشکلاتمان را مرتفع کنیم، ولی ایستادگی روی ارزشهایمان زمان برد. متأسفانه هیئتهای آلمانی با پیششرطی وارد ایران شدند و هنوز ایران اسلامی، ملت و رهبر ایران را نشناختهاند. ما در مورد مسائل مهمتر از این با پیششرط وارد نشده بودیم. یکی از شرطهایشان به رسمیت شناختن کشور اسرائیل بود. این قضیه برای ما یک کار بنیادی است. برای هر کشوری که بخواهد به ایران بیاید این کشور بازار خوبی است، ولی قبل از هر چیزی باید احترام و عزت ایرانی و نظام جمهوری اسلامی را رعایت کند. مقام معظم رهبری هیچگاه در مقابل ارزشها کوتاه نمیآیند. اصلاً نظام ما ضد استکباری و حامی مستضعفین است. از اول هم اسرائیل را یک متجاوز و کشور جعلی میدانستیم و هرگز این شرطها را نمیپذیریم.
آن طور که پیداست، کشور های اروپایی، برای بازار ایران دندان تیز کرده اند. درست است؟
الان کشورهای مختلفی مثل آلمان، فرانسه و... مسابقه گذاشتهاند و تقاضای حضور در ایران را دارند. تقاضایمان از دولتمردان و توصیه ما به آنها این است که در مقابل ارزشهای اسلامی کوتاه نیایند، چون مردم آن را برنمیتابند و باید پاسخگوی ملت باشند. همانطور که آنها به دنبال بازار برای فروش کالاهایشان میگردند، در معاملات به این نکته توجه کنیم که اگر برای مسائل اقتصادی پای میز مینشینیم قضیه دوطرفه است و یکطرفه نیست، به همان اندازه که آنها به دنبال فروش کالاهایشان در ایران هستند، ما هم باید در جهت حفظ منافعمان بکوشیم. اگر از هر کشوری واردات داریم، به همان نسبت به صادراتمان متعهد شوند.
بعد از این توافق ـ البته اگر نهایی شود، چون الان پیشنویس است ـ طبیعتاً گشایشی در فعالیتهای ارزیمان ایجاد خواهد شد. نکته دیگری که میبایست بدان توجه شود این است که بیش از آنکه به واردات فکر کنیم باید سرمایههایمان را در کارهای زیربنایی هزینه کنیم و اقتصادمان را به صورتی سامان بدهیم که اگر تصمیم دنیا بر این بود که همین بازی را که سالها سر ما در میآورند مجدداً سرمان درآورند و در صورت تکرار سناریوی قبل از سوی برخی از کشورها اجرای اقتصاد مقاومتی موجب شود کشور ما از لحاظ اقتصادی به حدی مقاوم شود که بتوانیم مقاومت کنیم و طوری خودکفا شویم و از درون بجوشیم و تولیدمان رونق یابد که بینیاز از واردات شویم. توان این کار را هم داریم، چون حدود هشت درصد امکانات جهانی در کشور ما وجود دارد، نظیر نفت و معادن، در حالی که یک درصد جمعیت دنیا را داریم. مزیت بسیار مهم دیگر ما که مناسب برای کشاورزی است چهار فصل بودن کشور ماست. در حال حاضر نیروی انسانی ما سرمایه بسیار عظیمی برای کشورمان است. اگر بتوانیم روی نیرویمان سرمایهگذاری کنیم و فعالیتهای علمیمان توسعه یابند و صنعتمان به موازات کارهای علمیمان رشد کند، اقتصاد مقاومتی تحقق مییابد. خلاصه اینکه اینطور نباشد که اگر پولدار شدیم به طرف رفاهطلبی برویم، زیرا رفاهطلبی مملکت را نابود خواهد کرد. اگر به سمت تولید با هدف صادرات برویم، ضمن اینکه منقطع از واردات شویم، یکی از مشکلات متعدد نظامهای دنیا را که بیکاری است در کشور حل خواهیم کرد. کشوری که تولیدش رونق و صادرات داشته باشد میتواند به سمت از بین بردن کامل بیکاری پیش برود. با به خدمت گرفتن امکانات کشورمان در حوزههای تولید و صادرات وضعیت خوبی را برای جمهوری اسلامی ایران رقم خواهیم زد.
با توجه به گفته های شما، همچنان باید این نگرانی را داشته باشیم که در صورت انجام توافق و حضور شرکتهای خارجی در ایران تولید داخلی در اثر بیتدبیری به مخاطره میافتد.
همینطور است. یک موقع هست با ورودشان کارهای زیربنایی کشور را سامان میدهیم، مثلاً تقویت تولیدی که ضمن تأمین نیاز داخلی بر مبنای صادرات باشد، بسیار هم خوب است، ولی اگر هدف تبدیل پولهایمان به کالا باشد تا موجبات رضایت و راحتطلبی مردم را فراهم کنیم، خطرناک است، چون ملتمان مصرفزده خواهند شد. ملت ما باید از فرصتی که در اختیارشان قرار میگیرد نهایت استفاده را ببرد و کشور را در مقابل بیگانگان بیمه کند. نه اینکه مردم مصرفگرا شوند و هر روز دهانهای بزرگ باز باشد تا در آن ریخته شود. این دهانها هیچوقت پر نخواهند شد. اگر با این فرهنگ و سبک و سیاق پیش برویم هر روز دامنه و سطح احتیاجات در یک کشور مصرفی بالا خواهد رفت و چنین کشوری مسلماً ضرر میکند. در بعضی از کشورها مصرف داخلیشان بسیار محدود و قیمتها بالاست تا مردم به سمت مصرف سوق داده نشوند، ولی صادراتشان بسیار پررونق است مثل ژاپن. این کشور تراز مثبتی دارد و تراز مثبت یک کشور در دنیا باعث اعتبار آن نظام از نظر اقتصادی میشود. چنین کشوری خیلی از مسائل را قبل از نشستن پشت میز مذاکره حل میکند. انشاءالله چنین امری در کشور ما تحقق یابد.