***
آیا با توجه به نتیجه برجام میتوانیم بگوییم زحمات این شهیدان در حال هدر رفتن است یا این که جای امیدواری وجود دارد؟
البته نمیشود گفت که ناامیدی وجود دارد. به این دلیل که مطالبی را در مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی جمع بندی کرده اند. گرچه با تعجیل بود اما بعد از آن مقام معظم رهبری نیز دستوراتی را صادر فرمودند و از مصوبات به عنوان اقدام متقابل نام برده شد و یک تیم نظارتی هم برای این منظور تشکیل شده است. قاعدتا طبق گفتههای آقای دکتر صالحی پیگیری میشود. البته دکتر صالحی به لحاظ فنی فرد دانشمند و توانمندی هستند ولی معمولا این دولتها هستند که رویکردهایشان را با نوع روش، تاکتیک و برخوردشان به آن موضوعات تعیین میکنند. در گذشته بر خلاف دولت آقای روحانی به موضوع هسته ای نگاه انقلابی میشد. تقریبا هر از چند گاهی دشمن فشارهایی وارد آورده و به شدت مسائل را دنبال میکرد. شاهد بودیم به محض این که اورانیوم 20 درصد را به ما نفروختند، درحالی که کار تجاری متداول و عرف در مجامع عمومی دولتها و ملتها بوده و هست، ما خود با روحیه ای انقلابی آن را ساختیم. در حقیقت یکی از اشکالات و ضعفهای موجود در همین قضیه نوع برخورد و روش است. همیشه در آمریکا دو حزب یا دو جریان جمهوری خواه و دموکرات حاکم است. اینها در استراتژی خود کاملا واحد و متفق هستند اما در روش و تاکتیک متفاوتند. یعنی با هر استراتژی، باید به آن اهدافی که تعیین میکنند برسند. متأسفانه ما با استراتژی دولت آقای روحانی به آن چه که در مورد مسائل هسته ای میخواستیم نرسیدیم و این لطمه بسیار جبران ناپذیری بود. پر کردن حوضچه اراک و کم کردن حجم سنگینی از سانتریفیوژهای نسل اول و دوم که خودمان در نطنز و فوردو ساخته بودیم، لطمات بسیاری به ما زد. درست است که اخیرا آقای آمانو رئیس آژانس انرژی هسته ای گفتند که شما به تعهدات خود خوب عمل کردید ولی برای ما افتخار نیست که در این زمینه خوب عمل کنیم. در زمانی که کشورهایی مثل کشورهای غیر متعهد در مورد جمهوری اسلامی که نماد کشوری انقلابی است بیانیههایی برای صلح آمیز بودن تمامی فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی صادر میکردند، یک مرتبه موضوع برجام را به این گونه عمل میکنیم. مسئله هسته ای برای ما دست آورد بزرگی بود. جشن هسته ای گرفته و شهدای بسیار عزیز و بزرگواری را به پای موفقیت هسته ای که در انحصار 7 یا 8 کشور بیشتر نبود، دادیم. آنقدر مهم و پر اهمیت بود که رژیم صهیونیستی به کمک دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس توانستند نفوذ کنند و بعد هم ترورهایی را انجام دادند و درست به نقطه ای زدند که اگر عزیزان ما شهید نمیشدند در آینده از هر کدامشان دهها صالحی هسته ای بیرون میآمد. طبیعی است جمهوری اسلامی چنین لطمات بسیار بزرگی بخورد که نشود آن را با چیزی قیاس کرد.
مهم این است که متاسفانه دولت آقای روحانی نتوانست نسبت به حفظ این روحیه انقلابی از دست آورد هسته ای ما دفاع نماید. البته با توجه به سابقه و پیشنه آقای ظریف که سالیان سال در آمریکا حضور داشته اند، طبیعی بود که به آنها خوش بین بود و خوش بینانه عمل کرد و اخیرا نیز خطایش را پذیرفت و اعلام کرد که من اشتباه کردم به جان کری اعتماد نمودم. بنابراین یکی از مسائل مهمی که در سالگرد شهدای عزیز هسته ای داریم بصیرت افزایی و اطلاع رسانی در سطح گسترده نسبت به آن چه که اتفاق افتاده است میباشد. به این دلیل که این مطلب مسئله ای ملی است. یک مسئله شخصی، حزبی یا گروهی نیست که بر اساس آن تحلیل کرده و بخواهیم از آن سوء استفاده نماییم. صرف نظر از هر مسئله و موضوعی به نظرم میرسد که مردم در ارتباط با برجامی که به فرجام نرسید قضاوت خوبشان را خواهند داشت.
ما از لحاظ بعضی مباحث در دوره قبل از مذاکرات توانایی داشتیم. غربیها 20 درصد را هم پذیرفته بودند و ما 5 درصد را هم انجام داده بودیم اما در برجام 5 درصد ما را به 3.5 درصد کاهش دادند، حجم سنگینی از اورانیوم غنی شده را از کشور خارج کردند و آب سنگین را هم فروختند. حالا دست ما خالیست و خرما بر نخیل. از این جهت جان کری ، اوباما و دیگران را در آمریکا میبینیم که میگویند ما مانع شدیم که ایران به سلاحهای هسته ای دست پیدا نکند درحالی که مقام معظم رهبری بارها نسبت به حرمت سلاحهای هسته ای نظراتشان را بیان فرموده بودند.
برخی از کارشناسان میگفتند که شهادتهایی که اتفاق افتاد به این خاطر بود که در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی زمانی آقای روحانی در شورای امنیت ملی بوده و یک سری از اطلاعات لو رفته بود. الان هم که بحث برجام اتفاق افتاد و کارشناس نماهای خارجی به کشور ما آمدند و اطلاعاتی به دست آوردند، آیا باید منتظر شهادت دانشمند دیگری از کشورمان باشیم؟
یکی از موضوعات مهمی که در بحث مذاکرات از زمان آقای لاریجانی و بعد از آن آقای جلیلی همین طور ادامه پیدا کرد این بود که یقینا در بین مأمورانی که از سوی سازمان ملل و آژانس انرژی هسته ای میآمدند، جاسوسان فراوانی بودند و باید جمهوری اسلامی دقت بیشتری میکرد. آنها اطلاعاتی را که گرفته بودند در اختیار دستگاههای جاسوسی از جمله رژیم جعلی صهیونیستی گذاشته و آنها نیز روی سوژههای مهم و مؤثر هسته ای ما کار و برنامه ریزی کردند. شاید در رسانه ملی کسی که ترورها را انجام داده بود، دیده باشید که چگونگی جذبش را بیان کرد، اینکه چطور و چگونه کشورهایی از او حمایت کردند و بعد هم او را به اسرائیل فرستاده و چه آموزشها و شگردهایی برای این هدف بکار گرفته بود. این نشان میدهد که دشمنان یک لحظه از ما غافل نشده و باز نمیایستند و مرتب فعالیت میکنند. برای این موضوع هم برنامه ریزی دارند. یکی از اهداف مهم آنها کسب اطلاعات از مجموعه سیستم هسته ای جمهوری اسلامی است. در حدیث آمده است که موت العالم ثلمه فی الاسلام لا تسد ماختلف اللیل و النهار (درگذشت عالم رخنه ای در اسلام است که تا شب و روز در گردش است چیزی آن را جبران نمیکند) یعنی وقتی یک عالم شهید میشود هیچ چیزی جای او را پر نمیکند. آیا کسی جای شهریاری را پر میکند؟ مگر نسل جدید و کسانی که دوباره با همان روحیه تربیت شده باشند.