ابتدا بفرمایید که اهمیت تشکیل تعاونی ها در چه مسائلی است و نفس تشکیل تعاونی برای چیست؟

فلسفه و هدف تشکیل تعاونی ها این است که کاسب های خرد و افرادی که توان سرمایه گذاری مجزا در تولید و عرضه کالا را ندارند، دور هم جمع شوند و سرمایه های خود را روی هم بگذارند و با هم یک تعاونی تشکیل دهند تا بتوانند در یک زمینه خاص، مشترکا فعالیت کنند. دولت هم وام های اختصاصی کم بهره ای را در اختیار این افراد قرار می دهد تا بتوانند به فعالیت شان رونق بخشند. به عنوان مثال در صنایع خرد، افراد می توانند جمع شوند و تعاونی تشکیل بدهند. دولت هم به آنها کمک می کند و آنها می توانند هم در عرصه تهیه کالا موثر باشند، هم در عرضه توزیع و عرضه کالا به رقابت بپردازند. تعاونی ها می توانند تأثیر بسیار زیادی در اقتصاد کشور داشته باشند.

با توجه به اینکه امسال به عنوان اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل نامگذاری شده است، نقش تعاونی ها را در تحقق این شعار چه می دانید؟

تعاونی ها در اقتصاد مقاومتی هم می توانند مؤثر واقع شوند. البته من قبلا هم گفته ام که معنای اقتصاد مقاومتی این است که دولت در نخستین گام، کارها را به دست مردم بسپارد. تعاونی ها هم در تولید و هم در عرضه می توانند مثمر ثمر باشند و در راستای اقتصاد مقاومتی، به کشور خدمت کنند، مشروط به اینکه دولت خصوصی سازی بکند و کارهایی که در دست خود دارد و مخصوصا شرکت های دولتی را در اختیار مردم قرار دهد. دولت باید اجازه دهد که مردم در اقتصاد مثمر ثمر باشند. اگر این امر اتفاق بیفتد، آنگاه اقتصاد مقاومتی رونق می گیرد و حاصل این می شود که خودمان هم می توانید تولید کنیم و هم مصرف کنیم. همچنین باعث می شود که هیچ وابستگی به غرب نداشته باشیم. در آنصورت است که دیگر هرچقدر هم ما را تحریم کنند، هیچ اثری نخواهد داشت. هرچند در مقابل تحریم های سالهای گذشته، مردم ایستادگی کردند، اما اگر کارها به مردم سپرده شود و اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد، بهتر می توان در مقابل حمله های اقتصادی دشمن ایستادگی کرد.

به نظر شما، مهم ترین مشکلاتی که تعاونی های کشور با آنها دست به گریبان هستند، کدام ها هستند؟

یکی از مشکلات اصلی تعاونی ها، کمبود نقدینگی آنها است. مشکل دیگر، قوانین و ضوابط دست و پاگیری است که سر راه این تعاونی ها وجود دارد. دولت باید کمک کند تا این ضوابط دست و پاگیر جمع شوند و به روان سازی تعاونی ها منجر شود. در حال حاضر، بسیاری از کشورها در زمینه قواعد دست و پاگیری که سر راه اقتصادشان وجود دارد، اقدامات زیادی انجام داده اند. به عنوان مثال، چینی ها در سال گذشته در خصوص مسئله صادرات یا برخی مسائل دیگر، 37 فیلتری که وجود داشته است را به یک یا دو مورد کاهش داده اند، برای اینکه تولیدکننده ها بتوانند به راحتی به تولید محصولات خود بپردازند و صادرکننده هم بتواند کار خود را به راحتی انجام دهد.

سر و سامان گرفتن تعاونی ها در کشور، تا چه میزان می تواند به حل مشکل اشتغال کمک کند؟

اگر دولت به تعاونی ها کمک کند و تعاونی ها رونق بگیرند، بخشی از مشکل اشتغال کشور حل می شود. اگر کمک بشود تا جوان ها در زمینه های مختلف کشاورزی، تجارت و سایر حیطه ها در دو عرصه توزیع و تولید تعاونی راه بیاندازند، در حل مشکل اشتغال بسیار مؤثر خواهند بود. الان بیکاری یکی از معضلات اساسی کشور است؛ خب دولت باید برای رفع این مشکل، جوانان را ترغیب به تشکیل تعاونی کند. اگر جوان ها دسته دسته به تشکیل تعاونی روی بیاورند، هم می توانند مشکلات خودشان را حل کنند، هم مشکلات کشورشان را؛ درواقع این مسئله، یک مسئله دوطرفه است.