***
اولین مورد در زمینه مطالبات اجتماعی رهبری، اصلاح نظام اداری است که در شهریور 92 ایشان از دولت خواسته بودند تحول نظام اداری صورت بگیرد که سیاستهایش ابلاغ هم شده است. در این زمینه چقدر میتوانیم به دولت انتقاد کنیم؟
در خصوص اصلاح اداری اینطور به نظرم میرسد با توجه به دغدغههای مقام معظم رهبری که همیشه یکی از مسائلی که مطمئناً ایشان اشاره میفرمایند رفاه حال عمومی مردم و مسائل روزمره از نظر مسائل اداری و قانونی است و ایشان بسیار تأکید دارند اینها اصلاح شود و با روند خوبی پیش برود، ولی متأسفانه هنوز شاهد این مسائل نیستیم و در بسیاری از قضایا میبینیم نهتنها مسائل متوقف هستند، بلکه به طرف رکود هم پیش میروند. همه مردم میخواهند دولت سعی کند جدای از قضایای دیگر به اخص مهم وظایف اجراییشان واقعاً برسند و اهمیت بدهند که یکی از آنها اصلاح نظام اداری است. اگر کشور ما مثل کشورهای پیشرفته از نظر اداری تحول یابد، با تغییر دولتها آن سیستم واژگون، متلاشی، متحول و جا به جا نمیشود. این نظام اداری در صورتی جا به جا میشود که سازمانیافتگی لازم را نداشته باشد. متأسفانه هنوز شاهد چنین تحول و اصلاحی نشدهایم. امیدواریم به این نقطه برسیم، چون یکی از پایههای موفقیت امیدواری است.
نکته بعدی در بحث مسائل اجتماعی بحث اصلاح سیاستهای جمعیتی است که مقام معظم رهبری اشاره کردند شعار «دو بچه کافی است» که در زمان وزارت آقای دکتر مرندی داده شده بود اشتباه است و نکات بسیار مهمی را در این زمینه فرمودند. به نظر شما در این دو سال در این بخش چقدر پیشرفت کردهایم؟
در این قضیه تلاشهایی شد که افراد بحث سیاست جمعیتی را جدی بگیرند و این وضعیت اصلاح شود و به یک حد نرمال صحیحی که در نظام کشورها از نظر جمعیت تعریف معقولی دارد برسیم، یک سری صحبتهایی شده است، ولی باز جایگاه این موضوع هم بهدرستی برای مردم تبیین نشده است، به خاطر اینکه بعضیها در این باره افراط میکنند و بعضیها تفریط و برخی هم مخالفت میکنند. اینها وقتی تورم اقتصادی را میبینند و با مشکلات و مسائل نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی و نظام پزشکی و... که روبرو میشوند اگر بخواهند به سیاستهای جمعیتی عمل کنند، قطعاً مشکلاتشان افزون میشود، به خاطر همین اصلاح سیاستهای جمعیتی باید بهطور واضح شفافسازی و روشنگری و جایگاههای آنها کاملاً مشخص شود و معلوم باشد با چه برنامهریزیای و چه کسانی قرار است آن را اجرا کنند. وقتی اصلاح سیاست جمعیتی را میگویند شاید برای خیلیها عملی نباشد، ولی برای خیلیها جایگاه داشته باشد و عملی شود. هم این باید باز شود و هم خطر جدی که یک کشور را در نظام سیاستهای جمعیتی تهدید میکند، برای افراد ملموس شود و این باور در آنها ایجاد شود که به عنوان یک نگاه وسیع ملی به آن نگاه کنند. در کلیات صحبتهایی شده است، ولی اینکه حداقل 50 درصد مردم را با دغدغههای مختلف متقاعد کند، هنوز کار لازم انجام نشده است. ضمن اینکه مخالفینی هم داریم که هر قدر هم سیاستهای جمعیتی به شکل روشنی بیان شوند، باز برای پیشرفت کشور با چنین چیزی موافق نیستند. ما با این افراد و گروهها هم مواجه هستیم و دولت باید در این زمینه هم برنامههایی را داشته باشد، چون یکی از عوامل پایداری یک حکومت جمعیت هم هست.
گزارشهایی داریم که مردم پیگیری کردهاند، اما قوانین دولت با آنها همراهی نمیکند. از جمله فرزند چهارم و مرخصی زایمان خانمها که هنوز درست اجرا نمیشوند.
یکی از موضوعات مهمی که در اصلاح خانواده و اصلاح سیاست جمعیتی و هم مسائل سیستم نظام اداری و اجتماعی مؤثر است، مرخصی زایمان زنان است که نهتنها باید به صورت نه ماه باشد، بلکه به کسانی که شاغل هستند، باید مرخصیهای با حقوق بدهند، چون تربیت فرزند و ضرورت و ارزش حضور مادر در کنار فرزندان بسیار بالاست. کشور ما چون با ایدئولوژی اسلامی زندگی میکند و در این نظام تربیت فرزند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، لذا دولت باید به این موضوع اهمیت بیشتری بدهد و برای تربیت نسل امروز و فردا جایگاه بالاتری را برای مادران سالم و پرورش مادران سالم قایل باشد. باید زمینهها را برای این موضوع فراهم کنند و در این بخش همت والایی داشته باشند.
یکی دیگر از مطالبات رهبری پیشرفت در ورزش، خصوصاً ورزش همگانی است. ابتدا در باره اهمیت این مسئله صحبت بفرمایید.
ورزش از چند جنبه حایز اهمیت است. اولین جنبه آن سلامت جامعه و افراد است و ورزشهای حرفهای و همگانی را شامل میشود. ورزش سلامت را تضمین میکند و مردم را از گسیختگی، رخوت و کسالت دور میکند و برای مردم نشاط میآورد. جامعهای میتواند پویا و از سلامت نسبی برخوردار باشد که بخش اعظم آن از طریق ورزش ایجاد میشود. اهمیت دیگر ورزش در جامعه که جزو مطالبات رهبری است، بحث سلامت روح و روان است. ورزش افراد را از انحرافات اخلاقی و انواع اعتیادها دور نگه میدارد. ورزش به انسان شخصیت انسانی میبخشد و او را از چیزهای ضد انسانی و خارج از شأن و شخصیت او دور میکند. ورزشهای حرفهای هم طالبان خاص خود را دارد. بهطور کلی ورزش یکی از پایههای اصلی سلامت جسم و روان و پایداری نظام اخلاقی و روحی یک جامعه است.
دولت در این زمینه چه باید بکند؟
دولت در این زمینه میتواند پایگاهها و مکانهایی را برای مردم تدارک ببیند و سرگرمیهای مردم را به این سمت ببرد و زمینههایی را فراهم بیاورد که مردم به ورزش روی بیاورند. گاهی صبحها زود که بیرون میروم عده زیادی را میبینم که در پارکها میدوند، چون متأسفانه در اثر زندگی آپارتماننشینی حیاط وجود ندارد. اگر فضاهای عمومی در نزدیکی خانهها زیاد باشند که ایجاد و نگهداری آنها به عهده شهرداریها و دولتهاست، مردم میتوانند از این محیطهای سالم که در آنجا احساس امنیت کنند و خالی از افراد مزاحم باشند، به ورزش بپردازند. دولت میتواند در این زمینه فرهنگسازی کند. مثلاً در بعضی از شهرستانها پیادهرویهای خانوادگی و دستهجمعی انجام میشوند. میشود این کار را در شهرهای بزرگ هم تشویق کرد و توسعه داد تا مردم بهتدریج به ورزش روی بیاورند.
مطالبه بعدی رهبری بحث تقویت خانواده است. آیا به نظر شما نهاد خانواده در کشور ما به مخاطره افتاده است؟
در مورد تقویت نهاد خانواده، خانواده ایرانی از چند سو مورد تهاجمات جزئی و کلی قرار گرفته است و آسیبهای شدیدی را هم به خانوادههای موجود و هم به خانوادههای بعدی که قرار است تشکیل شوند زده است. در نتیجه ازدواجهای نامناسب و غلط خانوادههای بعدی به شکلی متزلزل تشکیل میشوند و به همین دلیل به سرعت رو به واژگونی میروند. خانوادههای موجود هم در اثر ناهماهنگیهای اخلاقی و رفتاری، ناسازگاریهایی به وجود میآید و خانوادهها رو به انهدام میروند. اینها خطرات جدی هستند که خانوادههای ما را تهدید میکنند.
ضروری است باید ارزشهایی چون «چرا زندگی میکنیم» و «چرا خانواده تشکیل میدهیم» تقویت شوند، چون این ارزشها کمرنگ شدهاند. فرزندانی که از سازگاری پدر و مادر خود به عنوان یک ارزش دفاع میکنند و بدان میبالند، چطور خود آن شیوه را در زندگی خویش در پیش نمیگیرند و تقویت نمیکنند. باید این مسائل برای خانوادهها روشن شوند، چون متأسفانه ناسازگاریها حتی در خانوادههایی که عروس و داماد هم دارند بالا گرفته است و منجر به جدایی شده است.
از سوی دیگر دشمنان ما برای رسیدن به مقاصد خودشان به مهمترین نهاد اجتماعی ما یعنی خانواده حمله و برای از بین بردن آن تلاش میکنند. باید هوشیاریمان را بالا ببریم و خانوادهها را از جنبههای مختلف مادی و معنوی تقویت کنیم و مفهوم حقیقت زندگی را به آنها یاد بدهیم تا هم آسیبها را کاهش بدهیم و هم آسیبهای به وجود آمده را ترمیم کنیم. البته بحث خانواده عمیق و گسترده است، اما بهطور خلاصه این نهاد در معرض تهدید هست و تقویت نظام خانواده وظیفه تک تک آحاد جامعه، دولت و نهادهای دولتی و غیر دولتی است و همه باید با برنامهریزی صحیح برای تقویت خانواده تلاش کنند.
به نظر میرسد تمام انرژی و توجه دولت متوجه بهطور عام سیاست خارجی و بهطور خاص توافق 1+5 و در حوزه داخلی هم عمدتاً روی وزارت بهداشت متمرکز و از سایر زمینهها به خصوص مسائل اجتماعی غافل شده است. نظر شما چیست؟
به نظرم خودتان پاسخ را دادید. اگر دولت میخواهد به سلامت خانواده اهمیت بدهد و در این زمینه تلاش میکند، این یک گوشه از دایره زندگی و دایره زمانی کامل است که به تمام شعاعهای آن پرداخته شود. اگر شعاع سلامت تقویت شود و در حد عالی پیشرفت کند، ولی از شعاع دیگر غفلت شود و روی آنها کار نکنند سلامت هم از بین میرود و به وجود نمیآید. سلامت فکری هم خیلی مهم است. یکی از آسیبهای بزرگی که خانوادههای ما را از مسیر صحیح دور نگه داشته، سلامت فکری است که آسیبهای آن بیش از آسیبهای جسمی است، چون اگر سلامت فکری وجود داشته باشد، سلامت جسمی به دنبال آن پیش خواهدآمد و افراد مترصد بر آن هستند. سلامت فکری یکی از چیزهایی است که به نظر من مورد غفلت قرار گرفته است. هر دولتی اگر تک بعدی یا فقط در ابعاد خاصی حرکت کند، دولت موفقی نیست. دولتی موفق خواهد بود که به شکلی همهجانبه نیازهای انسانها را تأمین کند. وقتی به همه نیازهای اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، اقتصادی و... حتی در حد 50 درصد هم توجه شود، وضعیت نیمه مطلوب و خوبی ایجاد میشود.
در مورد صیانت از جنگلها و منابع طبیعی حضرت آقا در سال 93 هشدار جدی به مسئولین دادند. دولت در این زمینه چه کوتاهی کرده است و خانم ابتکار و همکارانشان در زمینه محیط زیست در کجاها کوتاه آمدهاند؟
باز یکی از عوامل بسیار مؤثر در زندگی انسانها محیط طبیعی زیست آنهاست. اگر جنگلها و منابع طبیعی برای زیست بشر ضرورت نداشت، خداوند آنها را خلق نمیکرد. اینها نقش مؤثری در زندگی بشر دارند. در دستورات اسلامی داریم که افراد وقتی میخواهند خانهای برای زندگی تهیه کنند باید از حیاطهای بزرگ و اتاقهایی با سقفهای بلند استفاده کنند. اینها فقط دو عامل از عوامل بیشماری هستند که باید در یک خانه رعایت شوند، چون حتی سقف کوتاه هم در روح و روان انسان مؤثر است، چون انسان در خانههایی با سقف کوتاه احساس محدودیت و خفگی میکند. سقف بلند و اتاق وسیع در انسان نشاط ایجاد میکند. بنابراین محیط زندگی در موفقیت و رشد انسان تأثیر دارد. منابع طبیعی از ضروریات اصلی برای زندگی انسانها هستند و وظیفه هر دولتی حفظ منابع طبیعی است و نهتنها باید آنها را حفظ کند بلکه باید افزایش بدهد. سازههای ساختمانی در کشور ما انسانها را دچار تشویش روحی و پریشان خاطری ایجاد میکند. دولت باید مانع از گسترش این مسائل شود و منابع طبیعی فعلی را حفظ کند و آنها را گسترش بدهد تا مردم بتوانند از زندگی طبیعی که خداوند برای آنها خلق کرده است استفاده کنند. به نظر من به این مسئله زیاد توجه نشده است. البته شاید به بعضی از نکات توجه شود. همایشها، سمینارها و...
شاید سیاسیکاریهایی در این زمینه شده است.
قطعاً. جلوهگریهایی را در مورد کارهای کوچک انجام دادهاند که سیاسیکاری است، اما از اصل موضوع و ریشه خبری نیست. چه بسا برخی از مسائل را هم به ضرر جامعه پیش بردهاند. اینها اشکالاتیاند که مردم با آنها روبرو هستند.
در بحث اشتغالزایی و کارآفرینی مقام معظم رهبری در 8/6/89 به نکاتی اشاره فرمودند که به این دولت برنمیگردد، ولی قاعدتاً مطالبات رهبری از دولتهای مختلف ادامهدار است.
در زمینه اشتغالزایی و کارآفرینی مشارکتهای مردمی بهطور اخص ضرورت دارد. این مسئله در اقتصاد مقاومتی مورد نظر حضرت آقا بسیار تأثیر دارد و میتواند پایگاه قوی برای ایجاد اقتصاد مقاومتی باشد و کشور ما را از فقر و تنگدستی نجات بدهد. حضرت آقا در دیدار اخیر با هیئت دولت اشاره کردند شاید کسی حتی قادر باشد با ده میلیون ایجاد شغل کند و دهها فرد را به کار بگیرد. کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی از عوامل مهم است، توانمندی مردم و کشور را بالا میبرد، فقر را کم میکند و از همه مهمتر اینکه افراد جامعه را از تنبلی بیرون میآورد و توانمندیها و استعدادهای درونی انسانها تجلی مییابند و مردم متوجه تواناییهای خود میشوند، چون انسان تا در میدان کار نیاید تواناییهایش معلوم نمیشود. اینکه عدهای کارهایی را جور میکنند و بقیه بروند انجام بدهند و اگر اینطور نشد دست روی دست بگذارند یک خطر جدی است. خداوند حضرت آقا را برای ما حفظ کند که حقیقتاً به نکاتی توجه دارند و هشدار میدهند همگی در زمره اموری حیاتی برای یک جامعه پویا، مردمی، خود شکوفا و از نظر روحی و روانی سالم هستند و چنانچه به این هشدارها توجه شود، همه در امور دنیایی و آخرتی خود موفق خواهند بود. امیدواریم همه مسئولین به شکلی کوشاتر، پویاتر و دقیقتر دستورات رهبری را جدی بگیرند و به آنها جامه عمل بپوشانند. دولت هر قدم جدی که در هر یک از این زمینهها بردارد، مردم به شکلی جدی پاسخ خواهند داد، چون مردم ما مردم خوبی هستند و روح همکاری، همیاری و هماهنگی در آنها قوی است. امام ملت ایران را خوب شناختند و فرمودند در همه کاری «همه با هم» مشارکت کنند. انشاءالله با مشارکت همگانی کشور آسیبها و ضعفهای خود را کاهش میدهد و به موفقیتهای بیشتری دست مییابد.
حرف آخر؟
عرض خاصی ندارم. فقط دعا میکنیم و از خدا میخواهیم خداوند به ما و دولت این توان را بدهد تا دهها برابر آنچه که انجام میدهیم در جهت رشد، اعتلا و سرافرازی کشور گام برداریم و بهگونهای عمل کنیم که مرضی رضای خدا، ائمه اطهار(ع) و امام زمان(عج) باشیم.