گفتگوی ویژه

دولت باید تسهیلات کم بهره در اختیار تولیدکنندگان قرار دهد

در درجه اول اگر بتوان نقدینگی با بهره کم در اختیار تولید کنندگان گذاشت که بتوانند به خرید مواد اولیه بپردازند و تولید بکنند بسیار مناسب است. بعد هم تسهیلات دیگری برای احیانا خرید مواد اولیه ای که کارخانجات به آنها نیازمند هستند و یا قطعات یدکی که کارخانجات بخواهند از خارج وارد کنند. همچنین در ارتباط با خرید محصولات، دولت می تواند برخی محصولات کشاورزان را خریداری کند

اشاره: اقتصاد مقاومتی، ابعاد و زوایای گوناگونی را شامل می شود. با توجه به نامگذاری سال 95 به «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، ضرورت دارد که ابعاد مختلف این سیاست های کلان شکافته شود و راه های مناسب برای اقدام، پیش پای دولت گذاشته شود. خبرنگار هفته نامه «شما» به سراغ علاء میرمحمدصادقی فعال اقتصادی و عضو هیات نظارت حزب مؤتلفه اسلامی رفته است تا برخی زوایای اقتصاد مقاومتی از جمله ظرفیت های تولید در کشور، موضوع صادرات و علل حضور کم رنگ مردم در اقتصاد و اجرایی نشدن سیاست های کلی اصل 44 را در گفتگو با وی بررسی کند که در ادامه می خوانید.

با توجه به اینکه موضوع تولید، یکی از ابعاد مهم اقتصاد مقاومتی را شامل می شود، بفرمایید که علل معطل ماندن ظرفیت های تولید کدام ها هستند.

ابتدا جا دارد که ما از حضرت آقا تشکر می کنیم به خاطر اینکه در نامگذاری های تقریبا 10 سال اخیر، اغلب نامگذاری هایی که برای سال ها داشته اند، به موضوع اقتصادی مربوط بوده است. این تذکرات بسیار مناسب و بجا هم بوده است؛ اگر اقتصاد مردم تأمین بشود و مشکل اقتصادی در کشور وجود نداشته باشد، ما بهتر می توانیم به سایر مسائل و مشکلات رسیدگی کنیم. لذا از این جهت، نهایت سپاس و تشکر را از ایشان داریم. اینکه ایشان فرمودند تعداد زیادی از کارخانجات تولیدی ما متوقف است، این مطلب صحیحی است و واقعیت دارد، کما اینکه دولت هم به این مسئله اعتراف دارد و سخنگوی دولت هم تعداد کارخانه های متوقف را رقم بالایی عنوان کرد. البته توقف این کارخانجات و ظرفیت های تولیدی کشور، چند علت دارد. یک علت، همین تحریم هایی است که وجود داشته است و مبادلات پولی را متوقف کرده بود و لذا کار تجارت و بازرگانی و صادرات به آسانی انجام نمی شد و دچار مشکلاتی بود. مطلب دیگر اینکه در جامعه یک رکود فوق العاده ای ایجاد شد که مصرف کنندگان قدرت خرید کالا نداشتند و لذا اغلب تولیدات شرکت ها و کارخانجات داخلی بر روی دست آنها می ماند. حتی برخی از کارخانجات تولیدی، تولیدشان به زیر 40 درصد رسید و در نتیجه کساد یا مشکلات زیاد اقتصادی دامنگیر همه مردم شد و نجتیه این شد که اشتغال هم بسیار ضعیف شد و تعداد بیکاران رو به افزایش نهاد.

به نظر شما برای فعال کردن این ظرفیت ها، چه اقداماتی را باید انجام داد؟

در درجه اول اگر بتوان نقدینگی با بهره کم در اختیار تولید کنندگان گذاشت که بتوانند به خرید مواد اولیه بپردازند و تولید بکنند بسیار مناسب است. بعد هم تسهیلات دیگری برای احیانا خرید مواد اولیه ای که کارخانجات به آنها نیازمند هستند و یا قطعات یدکی که کارخانجات بخواهند از خارج وارد کنند. همچنین در ارتباط با خرید محصولات، دولت می تواند برخی محصولات کشاورزان را خریداری کند. مثل گندم، که دولت وقتی می خواهد از خارج کشور بخرد، ابتدا باید پول نقد بدهد و ال سی باز کند و پول حواله بشود و در نهایت کالا حمل بشود. اما می تواند از کشاورزان خریداری کند تا مقداری پول به دست کشاورزان و طبقات ضعیف بیاید. همین اقدام، خودبخود رونقی را ایجاد می کند و به تدریج می تواند ما را از این رکود خارج کند.

صادرات، نقش مهمی را در اقتصاد مقاومتی ایفا می کند. با عنایت به این موضوع، به نظر شما ظرفیت های صادرات کشور چه چیزهایی است و اینکه موانع سر راه صادارت در کشور را چه چیزهایی می دانید؟

موانعی که قبلا وجود داشت، همانگونه که عرض کردم مبادلات پولی بود، که وقتی ما کالا به خارج می فرستادیم و می خواستیم پولش را برگردانیم، با مشکلاتی روبرو بودیم و هزینه های غیرقابل پیش بینی برای بازگشت پول بوجود می آورد. الان دیگر ممکن است این مشکل را نداشته باشیم. مقداری از مشکلات صادرات بر می گردد به خود تولیدکنندگان. تولیدکننده ها باید تلاش کنند کالاهایی تولید کنند که در خارج مصرف دارد. ما باید کالای صادراتی تولید کنیم نه اینکه کالا تولید کنیم؛ حالا هر قدرش را در داخل توانستیم می فروشیم و بقیه را هم ببریم خارج و بازاریابی کنیم. کشورهای صادرکننده عمده، معمولا در کشورهای مصرف کننده مطالعه می کنند و هرچه در آن کشورها نیاز هست، همان را تولید می کنند. چون ممکن است آن کالا در کشور خودشان خیلی مصرف نداشته باشد. لذا به نظر من در این جهت اگر این اعتماد به تولیدکنندگان داده شود که دولت از جهات مختلف کمکشان می کند و اگر کسر نقدینگی پیدا کردند، با نرخ پایین تسهیلات در اختیارشان گذاشته می شود، می توانند تلاش کنند و برای مطالعه و بازاریابی به کشورهای مختلف سفر کنند و در نتیجه کالایی را صادر کنند که به درد صادرات بخورد و کشورها نیازمند آن باشند. حتی برخی از کالاهای کشاورزی ما در خارج مصرف دارد. ما باید سعی کنیم آن کالاهایی که کم تر به آب نیاز داشته باشد و هزینه کم تری در بر داشته باشد ولی در عین حال در خارج مصرف دارد، آن ها را تولید کنیم.

حضور مردم در اقتصاد را چگونه ارزیابی می کنید و به طور کلی، سیاست های اصل 44 تا چه اندازه می تواند در اقتصاد مقاومتی اثرگذار باشد؟

البته خود سیاست های اصل 44 که مقام معظم رهبری دستور آن را صادر کردند و مجلس هم تصویب کرد، اصل بسیار مفیدی است برای اینکه کار به دست مردم بیفتد. منتها راه اجرای آن، چیزی نبود که عمل شد. ما کار را دست افرادی دادیم که خیلی اعتقاد نداشتند که واقعا کار باید به دست مردم بیفتد و اقتصاد مردمی در کشور حاکم بشود. لذا با شرایط خیلی سختی که برای واحدهایی که می خواستند واگذار کنند، موجب شد نهایتا به دست کسانی بیفتد که در اصطلاح امروزی به آنها خصولتی گفته می شود. یعنی خودشان یک پای دولت هستند؛ یا سازمان هایی هستند که بالاخره یک نوع وابستگی به دولت دارند و مردم عادی از در اختیار گرفتن این کارخانجات محروم شدند. لذا به نظر من باید در این کار تجدید نظر بشود و سیاست های اصل 44 به همان ترتیبی که مقام معظم رهبری مایل بودند به همان ترتیب اجرا بشود.

https://shoma-weekly.ir/sPCzn4