گفتگوی ویژه

دشمن خواهان مخدوش کردن وحدت ملی است

هنگامی که دیدند انگلیس برای مردم ایران نسخه پیچید که به چه کسی رای بدهید یا ندهید. یقینا اگر ما به خصومت، مداخله، نفوذ دشمن و تاکتیک هایی که برای تاثیر گذاری و سهم خواهی خود در بلند مدت دنبال می کند
جریان سومی در کنار جریان های سیاسی شناخته شده در ایران تلاش است تا بر سرنوشت مردم و حاکمیت جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد .علت اساسی علاقه و تمایل قدرتهای بیرونی برای دخالت در کشور و تغییر حاکمیت استفاده از خلاءهای موجودی است که درعرصه رقابت در انتخابات مشاهده می شود.غرب در تلاش است در مقابل همگرایی مردم ومسوولین با طرح برخی مقاصد شوم نظام را در موضع ضعف قرار دهد

صدای پای غرب واضح وآشکار در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی وخبرگان رهبری هفته ها یا ماه ها است به گوش می رسد. گویی انگلیس و آمریکا بعد از برجام راه نفوذ را هموار دیده شاید در سه دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چنین فرصتی برای دخالت آشکارا و تصمیم گیری و سازماندهی مردم از خود نشان نداده اند حتی در سال 88 با تمامی حمایت ها آنچنان درلفافه عمل می کردند که گویی مردم از نتایج انتخابات عصبانی هستند و شورشهای خیابانی خواست مردم و جریان های سیاسی است که مردم را به آشوب تشویق می کردند اما این روزها دیگر نیازی به لفافه و پنهان کاری نیست. انگار انگلیس جای پایش را محکم تر از آنی می بیند که بخواهد پنهان کاری کند و خواست قلبی خود و دشمنی با یاران دیرینه انقلاب را آنچنان آشکار کرده که رسانه های غربی آشکارا آن را از مردم مطالبه می کنند.قدس آنلاین در گفتگو با دکتر حسن لاسجردی کارشناس مائل سیاسی و عضو شورای سردبیری خبر آنلاین به بررسی موضوع دخالت غرب و اهمیت اعلام برائت جریان های سیاسی از دستورات و خط کشی های غربی پرداخته است.

لیست های انتخاباتی که این روزها از سوی غربی ها به خصوص انگلیسی ها به مردم ایران ارائه می شود را از کدام منشاء باید جستجو کرد که انگلیس به همین راحتی به خود اجازه دخالت در سرنوشت ملت ایران را داده است ؟

بی تردید انتخابات فصل سرزندگی و شادابی یک ملت به شمار می رود ،همچنین نمایش اقتدار و استقلال یک ملت است. یقینا انتخابات در این فضا موجب رقابتی می شود که در عرصه داخلی و خارجی نمود می یابد. به تبع آن نیز از طریق رقابت نتایج دلخواه طرفین حاصل می شود. بی تردید آنچه که این روزها در عرصه دخالت غربی ها به نظاره نشستیم با جریان فتنه و تحولات سال 88 بی ارتباط نیست زیرا بعد از ماجراهای سال 88 برخی عوامل از جمله سیگنال های برخی از چهره ها و گروه های سیاسی که علاقمند به برقراری ارتباط با غرب بودند موجب شد که غرب هم به دخالت در ایران بیش از پیش علاقمند شده و عرصه را برای دخالت با توجه به سیگنالهای دریافتی از سیاسیون داخلی بازتر ببیند.سال 88 بسیاری از عناصر خارجی ضد انقلاب و فراری های خارج نشین برای دخالت در سرنوشت ملت ایران تهییج شده و یا اصلا این دخالت را به نوعی حق خود قلمداد کردند و به واسطه همکاری برخی عناصر داخلی مترصد فرصتی برای انقلابی رنگین در ایران بودند تا بتوانند دامنه دخالت خود را در ایران گسترش دهند .بی تردید انقلابهای رنگین این عرصه را برای کشورهای بزرگ و قدرتمند در کشورها فراهم می کند که به واسطه چنین انقلابهایی با تمسک به بهانه انتخابات آزاد، تعیین سرنوشت، نجات و رستگاری دولتها و ملتها خود را وارد معرکه کرده و به نوعی در این باره احساس مسولیت کنند ضمن اینکه به راحتی مداخله خود را توجیه می کنند تا بتوانند در سرنوشت ملتها و مردم کشورهای مختلف مداخله سیاسی داشته باشند. لذا آنچه در شرایط فعلی بسیار مشهود است اصطلاحا بده بستان و مداخله سیاسی بعد از تحولات انقلابهای رنگین است که این موضوع تبدیل به چالشی بین قدرتهای بزرگ و میانی شده است. نکته دومی که در بحثهای انتخابات دیده می شود به نظر بنده چالشهای نرم فضای رقابتی است به نظر می رسد با توجه به موضوع گفتگوهای بین ایران و غرب در مسائل هسته ای برخی در این فضا دچار اشتباه شده و مذاکره هسته ای را با مراوده با غرب اشتباه گرفته اند در حالی که ما در ظاهر فقط بر سر مسائل هسته ای با غرب گفتگو و مذاکره داشته ایم و در این موردسعی کردیم با آمریکا و استکبار با توجه به منافع ملی به درک متقابل و ترک مخاصمه برسیم در حالی که مسلما جمهوری اسلامی ایران به جهات مبنایی به طور حتم سازشی با نظام غرب ندارد همچنان که غرب نیز نگاه خصومت آمیز خود را با ما ترک نکرده است.یقینا ضمن اینکه ما در یک جبهه یا یک فضای گفتگو به یک تفاهم و درک متقابل رسیدیم اما در دیگر جبهه ها و بخش ها ما همچنان با آمریکا و غرب چالشهای اساسی داریم. لذا به نظر می رسد این نوع اظهار نظرها یا مداخلات و یا حق اظهار نظر و حق مداخله و علاقه به این موضوع بیانگر آن است که غرب همه ظرفیت خود را در خدمت مداخله در تعیین سرنوشت ایران قرار داده تا به نوعی همچنان با جمهوری اسلامی ایران در تقابل باشد و نشان دهد که با نظام اسلامی ایران چالشهای اساسی بزرگی دارد.

آیا غربی ها در تلاشند تا از خلاهای موجود سیاسی برای تاثیر گذاری خود در انتخابات روزهای آینده استفاده کنند؟

نکته دیگری که در انتخابات پیش رو بسیار مهم است و لازم به توجه است ظهور و بروز جریانی است که تلاش می کند تا خود را به عنوان جریان سومی در عرصه سیاسی کشور مطرح کند یعنی خود را در کنار جریان های غالب سیاسی کشور قرار دهد که در همواره در نظام جمهوری اسلامی با هم در حال رقابت بوده اند. به نظر می رسد علت اساسی علاقه و تمایل قدرتهای بیرونی و دخالت آنان در کشور، تعیین سرنوشت و حاکمیت بر ایران استفاده آنها از خلاهای موجودی است که در عرصه رقابت در انتخابات ایران مشاهده می شود تا در این فضا جایی برای خودنمایی و محکم کردن جای پای خود به تدریج در عرصه سیاسی کشور باز کنند. خود بزرگ بینی در روح و خصیصه استکبارقراردارد واستکبارگران جهان همواره در تلاش بوده اند تا برای خود یک جغرافیایی ترسیم کنند تا با بازی در آن بتوانند خواسته های استکباری خود را محقق کنند. در مجموع به نظر می رسد علت اساسی طرح موضوعات مختلف در روزهای اخیر حساسیت انتخابات و فضای سیاسی است که مسئولین نشان داده اند مردم و مسئولین با ایستادگی کامل در برابر غرب از نظام جمهوری اسلامی ایران دفاع می کنند از این رو غرب هم در تلاش است تا درمقابل همگرایی مردم و مسولین با روشهای مختلف نظام جمهوری اسلامی ایران را در موضع ضعف قرار دهد.

به نظر می رسد انگلیس از همان سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن دیرینه خود استفاده می کند وبا ایجاد تشتت و تفرقه خواهان استفاده از همه ظرفیت ها برای نفوذ و تاثیر گذاری در ایران است تحلیل شما از این موضوع با ارائه راهکار چیست؟

به نظر بنده خطی که رسانه های خارجی برای مداخله در انتخابات دنبال می کنند دارای دو وجه بوده و از دو جهت باید مورد بررسی قرار گیرد. یک بخش آن به سابقه طولانی خصومت غرب با ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بازمی گردد به خصوص که این دشمنی در دو دهه گذشته خود را در راه اندازی و تاسیس شبکه های ماهواره ای و رسانه ای معاند نظام و انقلاب نشان داده است. بی شک این شبکه ها با برنامه ها و نگاه های مختلف به دنبال تحقق یک هدف واحد هستند. لذا آن مساله ای که در داخل باید مورد اهتمام مردم و مسولین قرار بگیرد خصومت رسانه ها با نظام و مردم در جمهوری اسلامی است و آنها برای رسیدن به اهداف خود دست به هر اقدامی می زنند.اینک آنچه که برای ما مهم است این است که نباید به خصومت انها شک کنیم. بی تردید مساله مهم ترازآگاه بودن به خصومت غرب رفتار ما برای مقابله با این خصومت گسترده است. جریان رسانه ای غرب در تلاش است تا با نقشه از پیش طراحی شده تعریف واحدی برای دخالت در ایران برای خود ترسیم کند و به اندازه توان خود در جریانات سیاسی ایران تاثیر بگذارد. نکته دوم که بسیار مهم است تصحیح رفتارهای داخلی مسئولین است به گونه ای که مقام معظم رهبری و چهره های دلسوز نظام همواره با تاکید به اصل وحدت و همگرایی از مسئولین و ملت خواسته اند تا در برابر دشمنان پیوستگی خود را حفظ کنند. متاسفانه دربین مسولین رفتارهایی دیده می شود گویی برخی برگسست های اجتماعی پر رنگ یا کمرنگ اصرار دارند بنحوی که برخی درصدد هستند اینگونه وانمود کنند که برخی از چهره های سیاسی از قطار انقلاب پیاده شده و یا اینگونه وانمود کنند که فقط خود انقلابی هستند و این مساله به همگرایی و وحدت داخلی ضربه می زند .باید به یاد داشته باشیم ممکن است برخی افراد، گروه های سیاسی و تشکل ها در اعلام نظر و مواضع سیاسی خود اشکالاتی داشته باشند، اما آنچه که مسلم است ما موظف به حفظ کلیت جامعه و حفظ افراد در نظام جمهوری اسلامی هستیم واگر کسانی که خطایی کرده به خطای خود واقف باشند و دلسوز نظام باشند را نباید برانیم و از قطار انقلاب پیاده کنیم زیرا جمهوری اسلامی دارای محاکم قضایی عادلی است که می تواند افراد را محاکمه نماید. به نظر می رسد مهم ترین مساله کنونی حفظ پیوستگی داخلی است زیرا دشمن مترصد اختلافات داخلی برای ورود حداکثری خود است بنابراین ما نبایدبرای تشدید اختلافات ابزار دست رسانه های بیگانه شویم و راهها را برای خصومت وری دشمن هموار نماییم. خط کشی های شدید بین جریان های سیاسی، بریدن از جامعه، ایجاد شکاف های مصنوعی در جامعه و دور کردن نسل های مختلف از انقلاب و سفید و سیاه دیدن آدمها در اندیشه حضرت امام خمینی راه نداشته است لذا در بخش اول دشمنی دشمن همچنان ادامه دارد اما در بخش دوم باید با دقت و دلسوزی مضاعف و با نگاه بلند مدت باید به فکر حفظ منافع جمهوری اسلامی و رویش های بیشتر در نظام اسلامی ایران باشیم.

به نظر شما اعلام برائت از انگلیس توسط برخی چهره هایی که مورد توجه غرب قرار دارند چه تاثیری بر روند انتخابات و کوتاه کردن دست دشمن از نفوذ و ورود در عرصه های سیاسی داخلی به جا می گذارد؟

همچنان که در روزهای گذشته در بیان برخی از چهره های دنیا دیده و آب دیده دنیای سیاست که افراد مجربی در عرصه سیاسی هستند و اتفاقا اهل انصاف و از سابقه نیکویی هم برخوردارند دیده شد همگی بر اعلام برائت از دشمن تاکید کردند هنگامی که دیدند انگلیس برای مردم ایران نسخه پیچید که به چه کسی رای بدهید یا ندهید. یقینا اگر ما به خصومت، مداخله، نفوذ دشمن و تاکتیک هایی که برای تاثیر گذاری و سهم خواهی خود در بلند مدت دنبال می کند اعتقاد داشته باشیم می بایست با بحث برائت از دشمن به انسجام داخلی و وحدت مورد نظر مقام معظم رهبری کمک نماییم. مسلما ما از دشمن خصومت را نمی طلبیم بلکه دشمنی در ذات او وجود دارد از این رو نباید به حرف دشمن هم توجه و تکیه کرد و از همه مهمتر از آن بهره گیری ابزاری برای تفرقه و تشتت استفاده نمود. مسلما چون در آستانه انتخابات مهمی به سر می بریم ممکن است برخی در تلاش باشند تا با استفاده از ظرفیت ها و فرصت های مختلف چهره ها و تشکل های سیاسی رقیب را در موضع ضعف قرار دهند و با رقیب رقابت براندازانه کنند تا به اصطلاح رقیب را از میدان به در کنند. حتی مشاهده شده از نقاط مورد نظر دشمن برای ایجاد تشتت در داخل استفاده می کنند تا رقیب را از صحنه انتخاباتی دور کنند .مسلما اگر از چنین مسائلی استفاده ابزاری نشود و رقابت در یک فضای سالم انجام شود بسیار بهتر از رقابتی است که دشمن سعی در مسموم کردن فضای آن به هر قیمت و فریبی دارد. مسلما همه کسانی که در مدار انقلاب قرار گرفته و برای انتخابات فعالیت می کنند از فیلتر شورای نگهبان رد شده و برای فعالیت سیاسی در کشور احراز صلاحیت شده اند و با مجوز رسمی کشور فعالیت می کنند.این افراد را باید حفظ کرد حتی اگر دشمن قسم بخورد که آنها با ما همسو هستند اینجاست که برائت از دشمن اساسی ترین حرکت است زیرا نباید دنباله رو راه دشمن باشیم. از آن سو تشکل های رقیب نباید از این مساله به عنوان اهرمی برای فشارهای سیاسی استفاده کنند و طرف مقابل را واردار به این کنند که در موضع لجبازی قرار بگیرد و راه خودش را ادامه دهد. در نهایت تدبیر و هوشمندی ما است که می توانیم از فرصتی که دشمن برای ایجاد خلاء، دو دستگی، چند دستگی، شکاف و ناامیدی در کشور ایجاد کرده به نفع همگرایی و پیوستگی های ملی و اعتقادی و شفافیت در قابت استفاده کنیم وبه دشمن اجازه ندهیم ظرفیت هایی را برای سرکوب کردن یکدیگر وخدشه دار کردن وحدت در کشور برای ما تعریف کرده و به خواست اصلی خود که نابودی نظام اسلامی است برسد. باید از انچه دشمن برای فرسایشی کردن رقابت ها و نابودی نشاط انجام میدهد و خستگی سیاسی به دنبال دارد پرهیز نماییم.

https://shoma-weekly.ir/xpoSJ4