*ارزیابی شما از طرح مسئله مذاکره از سوی آمریکا چیست؟
مبحث درخواست ترامپ و اظهار تمایل آمریکاییها در خصوص گفتگو با ایران در حالی عنوان می شود که آنها از هیچ تهدید و ارعابی علیه جمهوری اسلامی فرو گذار نیستند. چنانکه آمریکاییها تاکنون از هر عملیات تروریستی و براندازانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی کوتاهی نکرده و از هر گونه فشار و ترعیب علیه ملت ایران دست برنداشته است. آمریکاییها از یک طرف تروریستها و براندازان نظام را حمایت می کند و از طرفی با گسترش شبکه های فساد و فحشا و ساماندهی آنها فرهنگ ایرانی-اسلامی را مورد هدف قرار می دهند و از طرفی با تحریم های ظالمانه اقتصادی به دنبال ضربه زدن بر کشور هستند. باوجود تناقضات رفتار و گشودن باب مذاکرات وارد میدان شده است خود جایی تامل دارد.
در خواست مذاکره آمریکا با ایران در حالی است که آمریکاییها از هیچ گونه تهدیدی علیه ما فرو گذار نکرده است و در همه ابعاد برای ضربه زدن به ایران وارد میدان شده، چه از بعد امنیتی اقتصادی و فرهنگی و نظامی وارد نبرد با ایران شده است . از طرفی گروهای تروریستی را حمایت می کند از طرفی شبکه های فساد وفحشا را ساماندهی و حمایت می کنند از طرفی دیگر با اعمال تحریمهای ظالمانه اقتصاد کشور را تحت فشارهای متعدد قرارداده است. به گونه ای که آزادی عمل ایران را برای فعالیتهای گوناگون در منطقه را در جهت دوستی و همکاری با همسایگانش تحت شعاع قرار می دهند تا ما را دچار مشکلات عدیده ای بکنند.
*براساس این تحلیل در چه صورتی نظام اسلامی باتوجه به اصرار مسئولین دولت دوازدهم می توانند بر سر میز مذاکره بنشینند؟
اگر حقیقتا آمریکاییها به دنبال راه حلی برای حل موضوعات فی مابین می گردد، باید محورهای اصلی فشار بر ایران را تغییر بدهد و در رفتارهای خود به طور جدی این تغییرات مشهود شود تا ما امیدوار شویم که آمریکاییها از آن خوی درندگی و تجاوزکارانه خود دست برداشته است.
*پیش فرض های موجود و البته پرخطر در زمینه مذاکره با دولت آمریکا چیست و آیا آنها قابل اعتماد هستند؟
بر فرض اینکه اگر ما بخواهیم بر سر میز مذاکره بنشینیم قاعدتا باید یک لیستی را برای پیش زمینه مذاکرات به ترامپ ارائه بدهیم. لذا می توانیم خواسته هایمان را در دو بعد از آنها مطالبه کنیم. یک بعد آن خاصه خود ایران و دیگری مطالبات منطقه ای است. لذا آمریکاییها برای نشان دادن حسن نیت خود باید این شروط را به طور ملموس انجام دهد که همه مردم ایران و منطقه تغییر رفتار آمریکاییها را مشاهده کنند.اما در بیان مطالبات ایرانیها ابتداً تغییر رفتار در مسایل اقتصادی است که به مبحث برداشتن تحریم ها و هر گونه سنگ اندازی در مسائل اقتصادی است چه در زمینه مبادلات اقتصادی و تحریم های بانکی و یا حتی تهدیدهایی که آمریکا برای کشورهایی که ابراز تمایل کرده اند تا با جمهوری اسلامی ایران رابطه اقتصادی داشته باشند؛ باید برداشته شود.
دوم تغییر رفتار در ابعاد سیاسی و عدم مداخله در امور سیاسی ایران است.دست اندازیها و مداخلات آمریکاییها در تاریخ ایران کم دیده نشده است که این مداخلات سیاسی فقط مختص به بعد از انقلاب نبوده و به دوران قبل از انقلاب برمی گردد. که همیشه برخلاف مصلحت و خواست منافع ملت ایران گام برداشته اند کودتای ۲۸ مرداد نمونه بارز این مداخلات است. از دیگر مداخلات آمریاییها در سالهای اخیر مداخله در انتخابات 88 و حواشی های آن است که آمریکاییها با حمایتها و دادن تجهیزاتی که برای از حمایت از فتنه گران و جناح های سیاسی و گروههای مخل امنیت در درون نظام به کار می برد تا با ایجاد اخلال در امورات کشور را برهم زنند.
لازم بر ذکر است درخواست ترامپ و اظهار تمایل آمریکاییها در باب گفتگو با ایران در حالی است که آمریکاییها از هیچ تهدید و ارعابی علیه جمهوری اسلامی فرو گذار نیستند.
* آیا می توان از بازی یک بام و دو هوای آمریکا در موضوع مذاکره و رفتار متناقض با ایران چشم پوشی کرد؟
خیر، آمریکاییها از یک طرف تروریستها و براندازان نظام را حمایت می کند و از طرفی با گسترش شبکه های فساد و فحشا و ساماندهی آنها فرهنگ ایرانی-اسلامی را مورد هدف قرار می دهد و از طرفی با تحریم های ظالمانه اقتصادی به دنبال ضربه زدن بر کشور هستند. وجود تناقض بین رفتارهای ضد ایرانی آمریکاییها و بیان مذاکره برای حل موضوعات خود جایی تامل دارد
در ابعاد امنیتی عدم تامین تجهیزات گروه تروریستی داعش برای به خطر انداختن منافع ایران ضروری است در این راستا باید تروریستها در لیست سیاه قرار بگیرند سازمان منافقین و همه گروهکهایی که منابع مالیشان از آمریکا تغذیه می شود، محدود و طردد گردند و آنها در حقیقت باید محدود و ممنوع بشود.
*از منظر رفتارهای نظامی چطور؟
تغییر رفتار آمریکاییها در بعد نظامی هم باید صورت گیرد. بحث مهم در این زمینه تسلیحات کشتار جمعی است که باید به عربستان و امارات هشدار بدهد حتی آنها باید ناوهای خود را از آبهای خلیج فارس خارج کنند و پایگاههای خود را از کشور ما دور کند اینها حداقل هایی است که آمریکاییها برای شروع مذاکرات باید رعایت کنند.
آمریکا نمی تواند ادعا کند که مایل به مذاکره و حل مشکلات با ایران است درحالی که مشاور امنیت ملی آن جان بولتون،در همایش تروریستی سازمان منافقین شرکت می کند و با اعلام همکاری برای براندازی نظام قول مساعد بدهد.
یا اینکه پمپئو وزیر خارجه آمریکا در دیدار با گروهکهای برانداز نظام به همکاری ها و مداخلات در امور ایران اذعان کند .
*با این پیش فرض ها، مطالبات ایران از آمریکا در منطقه غرب آسیا شامل چه مواردی می شود؟
مطالبات ما در امور منطقه ای شامل مواردی نظیر هشدار به اسرائیل برای باز کردن محاصره غزه و ممنوع کردن هر گونه حمله به مردم لبنان،سوریه و نوار غزه و فلسطین است. همچنین دستور عقب نشینی به امارات و عربستان از یمن و باز کردن حلقه یمن و اعلام پایان تجاوز علیه مردم مظلوم این کشوراست . پر واضح است که عربستان و امارات هیچ اختیاری از خود ندارند و تنها مجری برنامه های آمریکا در منطقه هستند لذا آمریکاییها باید این کشتار در منطقه را پایان دهند.
نکته دیگر دستور انحلال گروه های تروریستی در سوریه چون داعش و جبهه النصره و... و پایان درگیریها در سوریه است که باید اعلام شود و آمریکاییها نیروهای خود را از منطقه چون سوریه عراق و افغانستان خارج کند .
همچنین خروج نیروهای عربستان از بحرین و پایان دادن به ظلم و ستم آل خلیفه و دادن حق انتخاب مردم بحرین در انتخاب نوع حکومت و سرنوشت کشورشان .
نکته آخر نیز پایان دادن و تغییر رفتار رژیم عربستان نسبت به مناطق شیعه نشین این کشور که رفتار های تجاوزگرانه دارند.
در حقیقت موارد عنوان شده پیش شرطهایی است که قبل از شروع مذاکرات باید از سوی آمریکاییها صورت پذیرد تا ایران بتواند پای میز مذاکرات حاضر شود.
اگر چه به فرموده رهبرمعظم نظام اسلامی مذاکره با آمریکاییها با توجه به سوابق و تجارب و بدعهدی های آنها آینده روشنی نخواهد داشت و نه جنگی صورت خواهد گرفت و نه مذاکره ای با آمریکاییها خواهیم داشت . هرچند این درخواست آمریکاییها از موضع ضعف دولتمردان آمریکایی است به گونه ای که آنها در هفته های پیشین دائما سخن از تهدید و جنگ داشتن و اکنون حرف از مذاکره دارند و این خود نشان از از ضعف و روبه افول بودن قدرت آمریکا در جهان است.