گفتگوی ویژه

حمایت کامل از فهرست جبهه متحد اصولگرایان

انتخابات مجلس یک فرصت برای تسریع صدور انقلاب است

اشاره: در واپسین روزهای باقیمانده تا مرحله دوم نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به سراغ آیت الله مهدوی کنی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز رفتیم تا آخرین رهنمودهای وی، را دریافت کنیم. کسی که از چندین ماه قبل با وجود مشغله فراوان و کسالت تمام قد به میدان آمد تا از گفتمان اصولگرایی صیانت کند و مانع از تفرق اصولگرایان شود.
گفت و گو : میثم زرندی

* حضرت آیت الله این روزها که در آستانه انتخابات مرحله دوم هستیم؛ برخی شبهه وارد می کنند که وحدت ضرورت گذشته را ندارد. به ویژه وقتی به عملکرد برخی دوستان و عهدشکنی ها و کوتاهی ها نظر می اندازیم. حضرتعالی اخیرا دوباره بر فهرست جبهه متحد اصولگرایان توصیه فرمودید. مبنای این توصیه به وحدت چیست؟
 امام راحل همیشه تاکید داشتند که این انقلاب راه خود را باز کرده است و دشمن نمی تواند به این انقلاب ضربه ای بزند ولی شرط ماندگاری انقلاب باهم بودن و یکی شدن است. با تمام اختلاف سلیقه هایی که بین علما و دیگران بخصوص در مسایل اجتماعی وجود دارد، برای حفظ نظام باید با هم کار کنیم. الان هم نیابت ولایت امام راحل(ره)، مقام معظم رهبری است. اگر کسی در این راه کجروی کند، مسلماً راه را گم کرده است ما این راه را ادامه خواهیم داد و از خداوند هم می‌خواهیم که ما را در این راه ثابت‌قدم بدارد که گمراه نشویم و حوادث ما را متغیر نکند. اگر هم در بعضی امور اختلاف سلیقه‌هایی وجود دارد، اصول را فراموش نکنیم. دوگانگی مضر است، ولی اینکه به کجا برسد، نمی‌دانم. من به آقایان گفته‌ام شما می‌گویید یک عده در انقلابی‌گری قوی‌تر و باگذشت‌تر هستند. شکی نیست که ما افراد مختلفی را داریم، ولی همه اینها در اصول کلی با هم مساوی و مشترک هستند. ما باید تفاوت‌ها را نادیده بگیریم. نمی‌گویم آنهایی را که مخالف انقلابند، بیاوریم، ولی کسانی را که این اصول مشترک را دارند، باید جمع کنیم.
البته در این مسیر ممکن است خللی هم پدید آمده باشد که باید در پی جبران آن باشیم. حدیثی از مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که «ما فات مضی و ما سیاتیک فأین قم فاغتنم الفرصه بین العدمین» سالی گذشت و ایامی هم در پیش است و نباید به گذشته‌ها حسرت بخوریم به این معنا که بنشینیم و غصه بخوریم و کاری نکنیم،‌نه آنکه انسان از گذشته‌ها نادم نباشد انسان مؤمن و تائب همیشه باید نسبت به گذشته عمرش و سرمایه‌های هدر داده‌اش نادم باشد و به دنبال سال بهتر و آینده صالح‌تر باشد اما این که حالا کارهایی را در سال گذشته و سالهای پیشین نکردیم ما ناامید بشویم ممکن است خیلی کار می‌توانستیم بکنیم کشور ما دولت ما، نمایندگان مجلس، سیاسیون و مردم  کارهایی می‌توانستیم انجام دهیم ولی نکرده ایم. همه ما مسلماً‌ در پیشگاه خدا و اسلام مقصریم و هیچ کسی نمی‌تواند ادعا کند تقصیر نکرده‌ایم ما بعد از انقلاب خیلی تقصیر کردیم و شاید بعضی از این مشکلاتی که برای ما پیش آمده بازتاب این تقصیرهای ما باشد، ما تقصیر کردیم قصور نمودیم ولی آن گذشت و نباید زانوی غم به بغل بگیریم و هیچ کاری نکنیم. آینده هم در پیش است و ممکن است مشکلاتی هم داشته باشد. ولی ما در این گذشته و آینده وظیفه‌ای داریم که باید انجام دهیم از این فرصت‌ها باید استفاده کنیم فرصت‌های زیادی پیش ما هست همین آلان می‌توانیم استفاده کنیم بنابراین از فرصت‌ها استفاده کنیم و مشکلات در پیش روی مانع استفاده از فرصت‌ها نشود.
همانطور که در بیانیه اخیر متذکر شدیم یک نمونه از حرکت های تحسین برانگیز مردم در سال ۹۰، همین انتخابات مرحله اول مجلس نهم بود. البته همانطور که رهبری فرمودند انتخابات هنوز تمام نشده و در مرحله دوم انتخابات هم مردم ما بایستی از این فرصت استفاده کنند و انشاءالله همین عظمت را نشان بدهند. ما؛ یعنی جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز، رسیدیم به 12 شاخصی که شاخص‌های اصول‌گرایی بودند. ما این اصول را آوردیم و بعد از همه کسانی که این اصول و امام و رهبری را واقعاً قبول دارند، دعوت کردیم که بیایند. اصول‌گرایان را دعوت کردیم و گفتیم می‌خواهیم این مسائل را مطرح کنیم. بعد مسیری طی شد و فهرست مشترک تهیه شد. جامعتین اعلام کردند که از گزینه های جبهه متحد اصولگرایان که افرادی عالم، شایسته ، خدمتگزار و پرتلاش و مردمی هستند حمایت می کنند  و امیدواریم مردم با رای قاطع و بالای خود بهترین ها را به مجلس بفرستند. امروز نگاه مردم جهان به کارآمدی مردم سالاری دینی در ایران است. انتخابات مجلس یک فرصت برای تسریع صدور انقلاب است.یک نکته هم به نامزدهای محترم یادآوری کنم؛ تعالیم اسلامی به ما آموخته که  اگر برای خدا کار کردی خدا کمک می‌کند و آبرومند می‌شوی و می‌توانی به دیگران هم خدمت کنی. برای انجام خدمت در مرحله اول باید نیت هایمان را خالص کنیم.
ما در زمانی قرار گرفته‌ایم که شبیه زمان امام حسن علیه‌السلام است. زمان ما شبیه زمان پیغمبر نیست چرا که در زمان پیغمبر راه باز و روشن بود. بالاخره همه ظاهراً در یک صف بودند؛ صف دشمن آن طرف بود و صف دوستان هم این طرف. شمشیرزدن و جنگیدن و بالاخره مبارزه کردن خیلی واضح بود؛ مثل قبل از انقلاب که وضع انقلابیون روشن بود. اما اکنون قدری صف‌ها مخلوط شده است. خلوص نیت و افزایش بصیرت است که می تواند ما را در عبور از این مرحله یاری کند.
مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان فرمودند آنهایی که اصول را قبول دارند از ما هستند ولی آنهایی که اصول را عملا یا قولا قبول ندارند نمی‌توانند در صف ما قرار گیرند. من در مصاحبه‌ای گفتم که بعضی‌ها اصول را قبول دارند ولی در مسائل اجرایی اختلاف سلیقه دارند که این طبیعی است. آنچه مسلم است این است که در اختلافات و مسائل اجتماعی نباید دعوا کرد. مجلس هست؛ مذاکره هست؛ بحث هست و حتی‌المقدور باید به اجماع رسید و اگر نشد، قول اکثریت را باید ملاک قرار داد ولی اینکه بگوییم من چیزی را می‌خواهم و حالا که مطابق میلم نشده است پس زیر همه چیز می‌زنم، این کار عقلایی نیست. راه عقلایی این است که آنچه قانونی است و آنچه مقبول واقع شده را بپذیریم.
امام می‌فرمودند اگر همه انبیا یک جا جمع بشوند، هیچ دعوایی ندارند... واقعاً همین‌ طور است. بالاخره توی ماها یک چیزهایی هست که مانع اخلاص می‌شود. این مهم است. گذشت لازم است.
الان اختلاف واقعاً آرزوی دشمن و جریان نفاق است و وحدت قطعاً خلاف میل دشمن است.
من می‌گویم ائتلاف و نمی‌گویم وحدت. قرآن نگفته فَوَحَدَهُ بَیْنَ قُلُوبِکُم، بلکه گفته «فاَلّف بَیْنَ قُلُوبِکُم»، «وَ اذْکروا نِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمِْ». ائتلاف معنایش همین است که اختلافاتی را که با هم داریم، روی مصلحت اصلی نادیده می‌گیریم و روی یک جهت کلی مشترک حرکت ‌کنیم. در این صورت می‌شود کار کرد.

 * توصیه حضرتعالی به نامزدهای منتخب چیست؟
 در مجلس تنوع مطالب زیاد است و برای قانون گذاری باید به دنبال کسب دیدگاه های کارشناسان باشند. از نگاه کارشناسان مسلط به علوم اسلامی بهره ببرند. در زمانی که بحث انقلاب فرهنگی شد، ما در شورای انقلاب فرهنگی بودیم که در آن زمان به آن ستاد انقلاب فرهنگی می‌گفتند. در آن ستاد، بعضی‌ها بخصوص مخالفین و دشمنان فکر می‌کردند که معنای انقلاب فرهنگی، همان انقلاب فرهنگی چین یا انقلاب فرهنگی شوروی است که مردم را به زور مجبور کنند مطالبی را بپذیرید و یک عده را هم بیرون کنند. این معنای انقلاب فرهنگی نیست؛ امام همیشه می‌فرمودند که بروید فکر کنید. فقط ایران نیست بلکه امام دنیا را متحول کرد و موج عجیبی ایجاد کرد که از عظمت روح امام است و به قول شهید مطهری، دلیل بر عظمت یک شخصیت این است که جایش خالی باشد و بعد از او، جایش پر نشود. وقتی که بعدش نگاه می‌کنند می‌بینند که جایش باز هم خالی است.
خود شهید مطهری هم اینگونه بود. شهید مطهری در این انقلاب دارای حق زیادی است. امام (ره) شاگردان زیادی داشت اما هیچ‌کدام مثل شهید مطهری حاصل عمر ایشان نبودند.  با اینکه خیلی از بزرگان دیگر هم هستند و همه می‌آیند و هستند که خیلی مهم هم هستند ولی جا، خالی است. من به یاد دارم امام با این عظمتی که داشت، وقتی ما در دولت بودیم و به خدمت امام می‌رفتیم، ایشان در مسائلی که مربوط به تحقیق و کارشناسی بود می‌گفتند بروید کارشناسی کنید. می‌گفتند بروید کارشناسان زبده را به مجلس، به دولت، به ستاد انقلاب فرهنگی دعوت کنید و از آن‌ها استفاده کنید. شماها را به عنوان یک ستادی معین کردیم نه اینکه شما هر چیزی که دلتان می‌خواهد یا هر آنچه که فقط خودتان می‌فهمید را بگویید. خود ایشان هم می‌گفت که من بعضی مطالب را متوجه نمی‌شوم.
بعضی‌ها فکر می‌کنند که معنای ولایت فقیه این بوده که امام می‌گفتند من هر چیزی که می‌گویم همان درست است و باید بشود. اصلاً چنین چیزی نیست؛ الآن هم چنین چیزی نیست؛ ولی فقیه یعنی کسی که بتواند یک جامعه‌ای را حرکت بدهد و تعالی بدهد و بالا بیاورد. به تعبیر شهید مطهری می‌گفت «قُلْ تَعالَوْا» خداوند در قرآن نمی‌گوید بیایید می‌گوید «تَعالَوا» بالا بیایید. یک قدری تکان بخورید. امام کاری که کرد این بود که قدری مغزها را تکان داد ولی باید حرکتش دوام داشته باشد این امواج نباید حرکت سقوطی داشته باشند؛ این حرکت جوهری است. اگر گاهی هم سقوط در آن باشد به قول ملاصدرا برمی‌گردد. اگر حرکت جوهری یک حرکتی است که همه‌اش به سقوط می‌انجامد یک چنین حرکتی، غلط است؛ عالم را برای سقوط خلق نکرده‌اند. ممکن است که در مقام حرکت، یک درختی خشک ‌شود و بعد خاک بشود ولی از هسته همان درخت، دوباره درخت دیگری می‌روید. این یک حرکتی در عالم است که باید همین طور باشد که مرتب بیاید و باز برود حرکت سقوطی و زُبولی صِرف، عالم را از بین می‌برد. «یا اَیُّها الاِنسانُ اِنَّکَ کادِحٌ اِلی رَبِّکَ کدْحاً فَمُلاقیه» (انشقاق/6) «کدح الی الله» یعنی با زحمت، با بالا رفتن و پایین آمدن و با نوسانات زندگی، به ملاقات الهی برسد. چیزی که خدا خواسته این است؛ بنابراین، ما باید در حرکت‌هایمان جوهری داشته باشیم و باید گاهی به سقوط بیاییم ولی نباید همیشه در سقوط باشیم. این را برای این عرض کردم که وقتی یک زُبول، یک سکون و یا یک رکوردی پیدا می‌شود آدم نباید بماند باید دوباره به سمت بالا برگردد. بنابراین بنده، به عنوان یک برادرتان، به عنوان یک کسی که به همراه دوستان دیگری، یک ایده‌ای داشته که این دانشگاه را برقرار کردیم از شما می‌خواهیم بیایید و واقعاً در این مسیر حرکت جوهری قرار بگیریم بخصوص در علوم انسانی.
معنای اینکه می‌گوییم ما علوم انسانی و سایر علوم را باید اسلامی کنیم به این مفهوم نیست که تجارب بشری را باید زیر پا بگذاریم. این یک حرف غلط است که یک نفری بگوید تجربه‌ها باید به زیر پا برود. بحث این است که تجربه‌ها به جای خودش محفوظ، ولی تجربه‌ها را با اصولی که می‌پذیرید و پذیرفته‌اید منطبق کنید و در زیر آن چتر کلی، تجربه‌ها را ادامه بدهید. نباید بگویید که دیگران تجربه کرده‌اند و تمام شد. اگر بگویید تمام شد این اساساً بر خلاف علم است. آن‌هایی هم که طرفدار علم تجربی هستند نمی‌گویند تجربه تمام شد. ما هم نمی‌گوییم تمام شد. بنابراین، ما می‌گوییم که اصول مفروضه را عوض کنید و زحمتی هم که هست همین است. در مجلس هم در قانون گذاری باید به این مهم توجه داشت و اصول اسلامی را در کارشناسی ها لحاظ کرد.

https://shoma-weekly.ir/n87wPC