در این خصوص گفتگوی خبرنگار شما با احمد کریمی اصفهانی عضو هیات نظارت حزب موتلفه اسلامی را می خوانید:
امروز مشکل اساسی صنایع کوچک در کشور چیست؟
صنایع کوچک بخشی هستند که برای صنایع بزرگ کار می کنند و در دنیا متداول و ممکن است که 50 کارگاه صنعتی کوچک برای یک کارگاه صنعتی بزرگ کار کنند لذا ضرورت دارد تعهداتی که به صنایع کوچک و بزرگ داده می شود عملیاتی شود چون اگر صنایع بزرگ نتوانند مطالباتش را از طریق دولت یا سایر بخش ها دریافت کنند به همین نسبت مشکلاتشان به صنایع کوچک منتقل خواهد شد و یکی از مشکلات اساسی امروز صنایع کوچک مسئله نقدینگی است و صنایع کوچک ممکن است با نقدینگی که از طریق بانک یا تسهیلاتی که از طریق دولت به اینها داده می شود یک مقداری جان بگیرند ولی مقطعی است و عمدتا"باید یک چرخش عمده اقتصادی در کشور وجود داشته باشد تا صنایع کوچک بتوانند در دل صنایع بزرگ رونق یابند لیکن در برخی موارد صنایع کوچک حتی با تسهیلاتی هم که به آنها داده می شود نمی توانند مرحله بعد خود را به خوبی اداره نمایند و گرفتار همان تسهیلاتی می شوند که از طریق بانک گرفته اند و وقتی می خواهند تسویه کنند همین تسهیلات بند و زنجیری می شود پای این صنایع کوچک که آنها را به سمت ورشکستگی و انحلال می برد.
دولت چه کمکی می تواند برای حل مشکلات صنایع کوچک انجام دهد؟
دولت برای حمایت از صنایع باید اقتصاد کشور را رونق دهد و جای تعجب دارد که هر چند وقت یکبار برای اینکه شعاری علم کند حمایت از صنایع کوچک را مطرح می کند ولی حمایتش به مرحله عمل نمی رسد و اگر هم بخواهد کاری انجام دهد مشکلات خاص خود را دارد که حمایت خاصی از صنایع کوچک محسوب نمی شود، لیکن دولت در مجموع باید اقتصاد کشور را رونق دهد و نمی توان تنها با پرداختن به بخشی از آن کارها را سامان داد و رونق اقتصاد هم تنها ارائه تسهیلات بانکی نیست همین امروز تمام صنایع در نوعی بلاتکلیفی به لحاظ مسائل ارزی به سر می برند که حالتی کشنده برای صنایع دارد و تولید کننده نه می تواند کالاهای تولیدی خود را بفروشد و نه می تواند از فروش آن خودداری کند شرایط چند ماه اخیر که اصلا"قابل قبول به لحاظ بین المللی و اقتصادی نیست و یکباره طی دو تا سه ماه ارز حدود سه تا چهار برابر شده مسئله ای است که یکباره تمام صنایع کوچک و بزرگ را با سیاست گذاری های نادرست و اقدمات کارشناسی نشده دولت زمین گیر کرده است در حالی که دولت باید در ابتدای برنامه ها تدبیر می کرد چنین وضعیتی در کشور ایجاد نشود دولت تصمیماتی عجولانه و آلوده با دروغ گرفت قول هایی داد که به آنها عمل نکرد آنهم وقتی که یکی از اجزای اصلی اقتصاد، اعتماد است و امروز می بینیم اعتماد مردم به کلی نسبت به دولت از بین رفته در حالی که اعتماد مردم به دولت می توانست بخشی از رونق اقتصاد کشور باشد، مسئولان رده بالای اجرائی گفتند نگران نباشید، ارز وجود دارد هر مقدار بخواهید با قیمت 4200 تومان هست و ما آن را به شما می دهیم ولی بعدا"معلوم شد آن مقداری را هم که الویت بندی کرده بودند نتوانستند تامین کنند،جنس های ثبت سفارش شده که کارهایش انجام شده و سود بازرگانی اش پرداخت شده و به گمرک رسید در گمرک مانده چون یک دفعه دولت اعلام می کند تمام ثبت سفارشات قبل منتفی است و به نظر می رسد در این فضا اصلا" امکان حرکت برای هیچ تولید کننده ای چه کوچک چه بزرگ وجود ندارد، و تا دولت حرف و عملش با هم یکی نشود هیچ توقعی نباید برای رونق اقتصاد داشت کما اینکه سوء مدیریت ها، عمل برخلاف وعده ها و قوانین و دروغ گویی و عدم صداقت و اقتصادی عمل نکردن سبب شده همه چیز از جای خود جابه جا شود، دولت این ها را باید سامان دهد و در تصمیمات و اقدامات و برنامه هایش به جد تجدیدنظر نماید.
چرا مشکلات موجود اقتصاد با وجود راهکارهای فراوان برای برون رفت از شرایط موجود همچنان به قوت خود باقی مانده و حل نمی شود ؟
به نظر من تمام کسانی که در امور اقتصاد دستی بر آتش دارند افرادی هستند که اصلا" بویی از اقتصاد تجربی نبرده اند و مکرر هم ما راهکار به آنها داده ایم و فایده ای نداشته و توجه ای هم به آن نمی کنند نه مصاحبه هایمان، نه مذاکرات و جلساتی که با دولتمردان و نمایندگان مجلس داشته ایم مفید فایده قرار نمی گیرد چرا که در حال حاضر اینها افرادی هستند با دانش تئوری که خودشان هیچ زمان دست بر آتش نداشته اند که بفهمند اشکال مباحث کارگری و سرمایه گذاری و امر اختصاص تسهیلات و بحث مالیات و تامین اجتماعی برای تولید کنندگان چیست اموری که به شدت نیازمند بازنگری اساسی و درست و درمان است و باید مردم را وارد عرصه عمل کرد و تنها شنونده نظرات صرف نبود که به هیچ کدام از پیشنهادات بخش خصوصی عمل نشود چه در دولت چه در کمیسیون های مجلس وفقط شنونده بود و کاری نکرد.