گفتگوی ویژه

حل مشکلات مردم نیازمند جرأت اقدام انقلابى به موقع است

اگر جرأت اقدام انقلابى بموقع وجود داشته باشد ، براى پیشرفت کشور و برطرف نمودن مشکلات مردم هیچ بن بستى در پیش روی دولت با جرأت و مقتدر انقلابی نیست، فقط مراقب بود که خیلى زود ، دیر نشود.

مهندس سیدمصطفی میرسلیم نماینده مردم تهران ،ری ،شمیرانات ، اسلامشهرو پردیس در مجلس شورای اسلامی در نشست علنی مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود، گفت: اصلاح امور و رسیدن به خیر و صلاح امت، توام با ادامه جولان ندادن مفاسد میسر نمی شود.

متن کامل نطق میان دستور مهندس سیدمصطفی میرسلیم رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اول اى جان دفع شر موش کن // وآنگهان در جمع گندم کوش کن

اصلاح امور با ادامۀ جولان دادن مفاسد میسر نمى شود

اصلاح امور و رسیدن به خیر و صلاح امت توأم با ادامۀ جولان دادن مفاسد میسر نمى شود.

شعار جناب آقاى رئیسى در رأس قوۀ قضائیه مبارزه با فساد بود تا این که متوجه شدند مبارزه با مفسدان کافى نیست و باید ریشۀ فساد را خشکاند و نیز کشف کردند که ریشۀ مفاسد عمدتاً در دستگاههاى اجرایى است و تصمیم گرفتند جهاد خود را در رأس قوۀ مجریه ادامه بدهند.

موفقیت دولت سیزدهم در رفع مشکلات معیشتى مردم و در خروج از رکود و رونق دادن به اشتغال مولد و مهار تورم و کاهش قیمتها و در پیشرفت کشور، همه در گرو ریشه کنى مفاسدى است که بتدریج شکل گرفته و در ده سال گذشته در زمینه هاى اقتصادى و اجتماعى بویژه ، به نقطۀ اوج خود رسیده است.

این کار، یعنى مبارزه با ریشه هاى فساد ، داراى ابعاد متعدد است و موفقیت آن ، با عنایت خدا، در گرو شناخت مناسب علل و عوامل فساد، تدبیر داهیانه براى مهار و سپس قلع و قمع آن، انتخاب گروهى از مجریان پاکدست در ستاد اصلى مبارزه با مفاسد، و به موازات آن بویژه همکارى مردم مثلا در قالب نهادهای حقوقی یا مردم نهادها است. مردم شریف ما در جامعه و ادارات و محیطهاى کسب و کار و تحصیل، از نجابت و سلامت نفس برخوردارند ولى دلشان خون است از نضج گرفتن روشهاى آلوده و تباهى خزنده و عناصر بى پروا و متجاهر به فسق یا منافق،... و همه منتظرند تا دولت محترم دست به کار شود تا آنها هم او را با تمام توان پشتیبانى کنند.

من در این جا به مصادیقى از فرآیندهاى فسادآفرین اصلى که در جامعه ما رخنه کرده است اشاره مى کنم:

فرار از پرداخت حقوق دولت؛

با توجه به این که دهها سال منبع اصلى درآمدى بودجۀ کشور، عواید حاصل از صادرات و فروش نفت خام بوده ، و سایر در آمدهاى دولت تفننى بوده و اغلب کمتر از پنج الى ده درصد کل منابع درآمدى را تشکیل مى داده ، فرآیند اخذ حقوق دولت جدى گرفته نمى شده و بنابراین سازوکار مناسب پیدا نکرده یا مغفول مانده است و این ساختار نامناسب بودجه و روش غلط گردآورى حقوق دولت موجب محروم ماندن خزانۀ دولت و شیوع روشهاى شبهه ناک و آلوده به فساد شده است که اینک به برخى از سرفصل هاى آن مى پردازم:

الف) منابع نفت مانند سایر معادن کشور جزو انفال محسوب مى شود و متعلق به دولت است و تمام بهره برداران بدون استثنا باید ارزش آن را به عنوان سرمایۀ ملى در اختیار دولت و صندوق توسعۀ ملى قراردهند تا برای اقدامات زیربنایى و فرانسلى صرف شود؛ فعلاً این مبالغ به طور کامل و واقعى به حساب نمى آید یعنى غبطۀ سرمایۀ ملى منظور نمى شود و این ارقام که، گاهى از آنها به عنوان یارانۀ پنهان یاد مى شود، سالیانه بیش از دو برابر کل منابع درآمدى بودجه است و عملاً به جیب کسانى مى رود که استحقاق آن را ندارند و در نتیجه باعث افزایش فاصلۀ طبقاتى مى شود. راه کار اصلاحى این است که از همین امسال و براى تهیۀ بودجۀ سال ١٤٠١ دولت درآمد انفال را همان طور که در اصل ٤٥ قانون اساسى پیش بینى شده است به حساب آورد.

ب) براثر نواقص فنی و تخصصی متعدد فرآیند هوشمند سازی و مدیریت مخاطرات سامانه گمرک، عدم اتصال سامانۀ گمرک به سامانۀ جامع تجارت و در نهایت عدم مدیریت کارآمد گمرک، دو فساد رخ داده و نهادینه شده است اول عدم تحقق درآمدهاى واقعى ناشى از حقوق گمرکى و سود بازرگانى و در نتیجه تاراج حقوق دولت و بیت المال و دوم ریشه دار شدن قاچاق رسمى در مبادى ورودى کشور، ٧٥درصد‏ از قاچاق فقط متعلق به یکى از این بنادر است و نتیجۀ این فساد نهادینه شده صدمه به تولید داخلى و ورشکسته شدن بسیارى از کارخانه ها و بیکار شدن عدۀ کثیرى از هموطنان ما است. چارۀ آن اصلاح انقلابى وضع نابسامان گمرک است که نتیجۀ آن اصلاح، به طور خلاصه، تضمین افزایش یک درصدى نرخ رشد اقتصادى است. دولت انقلابى از اعمال این اصلاحات به هیچ وجه نباید کوچکترین واهمه اى به خود راه دهد.

ج) فرار از پرداخت مالیات و سایر عوارض قانونى، رقم هنگفتى را تشکیل مى دهد: آمار کشفیات نیروى انتظامى در دو سال و نیم گذشته ۱۳۴ هزار میلیارد تومان را نشان مى دهد که حیرت بر انگیز است و بیانگر جفاى بزرگى در حق بیت المال است، کمک به نیروى انتظامى براى تکمیل این کشفیات بر ریشه کنى آن جرائم بسیار مؤثر خواهد بود.

د) فرآیند نرخ پیدا کردن تخلف و جرم و جایگزین کردن رفع تخلف و آثار جرم با پرداختهاى نقدى به مفهوم جرأت بخشیدن به متخلفان در ارتکاب تخلف و اصالت پیدا کردن روشهاى مجرمانه است: نزد متمولان فاسق نباید این تصور ایجاد شود که: با خرج کردن پول، هر غلطى را مى توان مرتکب شد و هرخلافى را مى توان دور زد و این که بالاخره حرف پایانى را پول مى زند و... هیج نگرانى از ارتکاب جرم و خلاف و رواج فساد نباشد؛ بویژه خود ما در مجلس باید با فوریت نواقص قوانینى را که باعث چنان انحرافى شده است برطرف کنیم

ارز چند نرخى؛

همواره قبول وضعیت چند نرخى براى ارز ، على رغم برخى مزایا، وسیله اى قطعى براى ترغیب به انحراف و سوء استفاده از تفاوتِ بین نرخها بوده است که مصداق بارز آن از دست رفتن ١٦ میلیارد دلار در دولت گذشته است. با توجه به این که معمولاً نرخ ترجیحى ارز فقط براى چند قلم کالاى اساسى منظور مى شود بهترین راه حل همانا حذف چند نرخی است براى دستیابى به سلامتى در بازار ارز و شفافیت در حساب و کتاب صادرات و واردات، بویژه جلوگیرى از صادرات قاچاق کالاهاى تأمین شده با ارز ترجیحى ، و اختصاص یارانۀ مورد نظر به مصرف کنندگان مستحق مساعدت .

تعارض منافع؛

عدم توجه به تعارض منافع در قانونگذاری وعدم تحلیل ذینفعان قوانین و مقررات باعث از دست رفتن ظرفیتهای انسانی، اقتصادی و صنعتی فراوانی شده است؛ این تعارض منافع در سطح مدیران دولتى انحرافات متنوعى را مى آفریند و در کشورهاى پیشرفته اقتصادى قوانین و مقررات بسیار سختگیرانه اى براى جلوگیرى از تعارض منافع تصویب کرده اند و اجرا مى کنند تا رؤسا و معاونان و مدیران قواى سه گانه نتوانند علاوه بر سمتى که در حکومت دارند عهده دار و پیگیر منافع شخصى، خانوادگى یا بنگاهى خود باشند. آنها باید انتخاب کنند بین فعالیتهاى ناشى از وظائف حکومتى خود و سایر فعالیتهاى حرفه اى و منافع شخصى و بنگاهى ، و جمع اینها باید مطلقاً ممنوع باشد جز براى سمتهاى آموزشى طبق قانون اساسى. وزیر یا معاون وزیرى که بنگاهدار است، مدیر کلى که ضابط است و مجوز صادر مى کند اما خود نیز مشغول همان نوع فعالیتها است، در حالت تعارض منافع قرارمى گیرند و به مسیر انحراف مى افتند؛ بسیارى از مشکلات ما در زمینه هاى دارویى و نهاده هاى کشاورزى ، و محصولات صنعتى و نمایندگیهاى شرکتهاى خارجى، برخاسته از همین تعارض منافع است که مثالهاى متعدد دیگری براى آن مى توان ذکر کرد. چاره این انحراف البته در تصویب قانون جامع جلوگیرى از تعارض منافع است ولى به موازات آن رؤساى قوا خود در عمل باید کسانى را انتخاب کنند که منافع شخصى و بنگاهى و حرفه اى را کنار گذاشته باشند یا رها کنند و الا آش همان آش است و کاسه همان کاسه.

افزایش نقدینگى و خلق پول؛

افزایش نقدینگى باید متناسب با تولید ناخالص ملى انجام گیرد. در کشور ما به دلیل اعمال سیاستهاى غلط اقتصادى براى مقابله با تورم در دولتهاى گذشته به سمت رکود سقوط کرده ایم و على رغم این که تولید ناخالص داخلى ما افزایش نیافته است ، نقدینگى تقریباً هر سال دو برابر شده است و این جز کاهش ارزش ریال و کمک به فروپاشى اقتصاد چه معنایى دارد؟ در نتیجه ، ثروتهاى بادآورده براى تثبیت نسبى ارزش خود ، به مواردى همچون ارز، مسکن، خودرو و بازار سهام ....هجوم مى آورند که مصیبت آن گریبان عامۀ مردم را گرفته و مى گیرد و حقوق آنها را پایمال مى کند. زمینه هاى دیگر خلق پول در روشهاى ناشایست اعطاى تسهیلات بانکى و سود سپرده است که مبرا از شبهات ربوى نیست، و همچنین فروش تراکم خارج از ضابطه در شهرداریها، روشی که هنوز هم براى تأمین بخشى از درآمد، رایج است.

عدم مراعات قانون؛

عدم اجراى قانون و ترک فعل؛ اغلب مواد قانونى ما مواجه با بندهایى معارض یکدیگرند و مجریان مى توانند راهى براى توجیه ترک فعل خود در لابلاى مواد و بندهاى این ١٢٠٠٠ قانون پیدا کنند؛ اصلاح این امر در درجۀ اول مستلزم تنقیح قوانین و از وظائف خود ما در مجلس است تا این بهانه یا ترفند از مجریان نابکار گرفته شود. نظارت بر اجراى قوانین نیز که از وظائف اصلى خود ما است درست انجام نمى گیرد و نزد اغلب نمایندگان وظیفۀ نظارت تحت شعاع پیگیریهاى امور اجرایى حوزۀ انتخاباتى قراردارد؛ نتیجه این است که شش برنامۀ توسعۀ ٥ سالۀ گذشته در واقع کمتر از 35درصدی‏ محقق شده یعنى اگر قوانین برنامه هم نبود همین اندازه اقدام قهراً انجام مى گرفت... و به طور خلاصه تدوین و ابلاغ سیاستهاى کلى برنامه و تصویب قانون برنامه که معمولا با صرف وقت معتنابه توأم است به هیچ انگاشته شده و ما نمایندگان معمولا چندان اهتمامى نسبت به امر مهم نظارت بر اجراى قانون نداریم. قوانین بودجۀ سالانه نیز سرنوشتى بهتر از این ندارد و گزارش تفریغ دیوان محاسبات نیز چیزى جز شرح ماوقع عدم اجراى صحیح قانون بودجه نیست ، قانونى که هر سال سه ماه از وقت گرانبهاى مجلس را به خود اختصاص مى دهد. البته یادآورى این نکته در این جا خالى از فایده نیست که یکى از دلایل اصلى خودرأیى مجریان و ترک فعل قانونى آنها و تصمیم گیریهاى در حاشیه قانون، وجود کسرى بودجه هنگفت است ؛ اصلاح این مصیبت جز از طریق اصلاح ساختار بودجه میسر نخواهد شد، اصلاحى که على رغم وجود ابلاغیۀ صریح مقام معظم رهبرى ، چند سال است به عهدۀ تعویق افتاده است.

خلاصه کلام این که اگر جرأت اقدام انقلابى بموقع وجود داشته باشد ، براى پیشرفت کشور و برطرف نمودن مشکلات مردم هیچ بن بستى در پیش روی دولت با جرأت و مقتدر انقلابی نیست، فقط مراقب بود که خیلى زود ، دیر نشود.


https://shoma-weekly.ir/37v7dC