آتش به اختیار از چه جهت اهمیت دارد؟
مسئله اساسی حفظ نظام در شکل و معناست. فرازی که از امام عزیزمان به یادگار داریم و مقام معظم رهبری آن را به کرّات مطرح کرده‌اند الزاماتی دارد، از جمله اینکه از عدم انحراف و آسیب‌ها مراقبت کنیم، بتوانیم مرزهای فکری و اقتصادی را برجسته و به‌شدت با تفکیک دین از سیاست برخورد کنیم. نظام ما اسلامی است و سیاست عین دیانت ما و جزء پایه‌های اصلی نظام ماست. نکته دیگر در حفظ نظام مقاومت و ایستادگی در مقابل نفوذ، تجاوز و زیاده‌خواهی‌های دشمن است. حفظ وحدت جزء ارکان اصلی ماست و باید از هر حرکت تفرقه‌انگیزی جلوگیری کنیم. مسئله دیگر در باب امر به معروف و نهی از منکر در کلام زیبای پیامبر(ص) ماست: «کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مسؤولٌ عَنْ رَعیَتِهِ». همه مسلمان‌ها نسبت به هم موظف هستند و حافظ و نگهبان یکدیگرند. تعهد و مسئولیت مشترک برای همه مسلمین صیانت از اسلام است. این ادای تکلیفی است که برای همه مؤمنین وجود دارد.
در این میان وظیفه دستگاه‌های کشور چیست؟
دستگاه‌های مسئول در کشور می‌بایست بر اساس قانون اساسی، سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری و برنامه‌های مصوب در مجلس یا دولت و سیاست‌ها و برنامه‌های تعیین شده در نظام حرکت کنند. برای هدایت و اجرای سیاست‌های کلان نظام و حفظ ارزش‌های نظام دستگاه‌های متعددی در قوای قضائیه، مقننه و مجریه داریم، اما چه بسا خللی در عملکرد اینها واقع شد.
سوال ما هم همین است که چرا اختلال در عملکرد آنها به وجود می‌آید؟
ممکن است یک مسئول نابخرد یا به دور از مبانی دینی مسئولیت را در سطوح مختلف پذیرفته باشد و به علت عدم آشنایی با مبانی اختلالاتی را ایجاد کند. دلایل مختلفی وجود دارد. یکی اینکه اگر نظام ما اسلامی است کارگزارانمان بایستی مبانی اسلامی را درک و باور کنند و مقید به اجرا باشند. نه اینکه هر چه دلم می‌خواهد. بعضی از مسئولین ما خودشان را مبنای اسلام می‌گیرند و فکر می‌کنند آنچه که فکر و عمل می‌کنند اسلام است، در حالی که این‌طور نیست و ما یک‌سری مبانی داریم و اقدامات و فعالیت‌هایمان باید بر اساس آنها باشد.
در صورت بروز اختلال چه باید کرد؟
اگر به هر دلیلی در دستگاهی خلل، کم‌کاری و غفلتی بود، آیا مردم تکلیف ندارند؟ حکومت ما متکی به مردم و مردمسالاری دینی یعنی اختیار حاکمیت کشور در دست مردم است و از طرف دیگر ارزش‌ها و اصول اسلام تشکیل‌دهنده هویت ما هستند. اینجاست که مردم باید پای کار بیایند و در صحنه حضور یابند. اگر اینها را به عنوان اصول اولیه قبول داشته باشید، برای حرکت خودجوش مردمی الزاماتی وجود دارد.
اشاره‌ای به این الزامات کنید.
مقام معظم رهبری به برخی از آنها در خطبه‌های نماز عید سعید فطر اشاره و آنها را تبیین فرمودند. یکی اینکه حرکت بر مبنای سیاست‌ها و برنامه‌های تأیید شده نظام باشد، نه هر چه که ما فکر می‌کنیم درست است. دوم اینکه خلاءها کجاست و به سمت پر کردن خلاءها برویم. سوم اینکه رعایت انضباط و نظم مهم است. مولای متقیان می‌فرمایند: «اُوصِیکُم بِتَقْوَی الله وَ نَظمِ اَمْرِکُم»، یعنی تقوا را در کنار نظم قرار دادند.
اینکه با بی‌قانونی، فحاشی و بی‌حرمتی جریان انقلابی کشور را مدیون کنیم آتش به اختیار نیست و این مقوله قواعدی دارد. حفظ ارزش‌ها جزء الزامات ماست. از بداخلاقی، حرمت‌شکنی و تخریب بپرهیزیم. مهم‌تر اینکه بتوانیم نوآوری‌های متکی بر اسلام را تقویت کنیم.
به نظر شما ویژگی مهم عمل‌کنندگان آتش به اختیار چیست؟
چنانچه بخواهیم این کارها را انجام بدهیم به کسانی نیاز داریم که حرکتشان بر اساس شناخت و آگاهی بنا شده باشد. در غیر این صورت ارزشی ندارد. برای پر کردن یک خلاء فرهنگی لازم است آن را بشناسیم و ابزار پر کردنش را بدانیم. حرکت‌های کوری که در این ایام اتفاق افتاد، نشان‌دهنده جهل به موضوع است. کسانی می‌توانند وارد این صحنه شوند که به این شناخت رسیده باشند.
چنانچه ناگفته‌ای هست بفرمایید.
در نظام مردمسالاری دینی بایستی ظرفیتهای انسانی را توسعه بدهیم. هر حرکتی که در توسعه ظرفیتها اختلال ایجاد میکند باعث میشود توان ملی ما کاهش یابد و قابلیتها بسوزند و جریان رشد مختل شود. اشتباه نکنیم یک حرکت خودجوش مردمی به معنی تخریب و سوزاندن استعدادها و ظرفیتها نیست.