
***
اگر موافقید، برای بررسی امنیت قبل و بعد از انقلاب ابتدا از حوزه سیاسی آغاز کنیم؟
در حوزه سیاسی؛ قبل از انقلاب رأیگیری به این مفهوم که افراد نامزد شده، انتخابات انجام شود و ملت رأی دهند، وجود نداشت؛ یعنی از یک سفارتخانه دستور میآمد و افراد انتخاب میشدند. تفرقه و برخورد اقوام با یکدیگر، عدم استقلال سیاسی در مجلس و دولت؛ استعمار، استثمار، دیکتاتوری، سلطه طاغوت و وابستگی به غرب و آمریکا؛ کاپیتولاسیون، تاختوتاز انگلیس، آمریکا و روسها و ترس از شوروی و تحقیر اقوام و مذاهب وجود داشته است. ما را بهعنوان کشوری میشناختند که از اسرائیل حمایت میکردیم. این ناامنیها در حوزههای سیاسی وجود داشته است درحالیکه در جمهوری اسلامی هر فرد حق رأی، انتخاب، استقلال و آزادی بیان دارد. زیر یوق شرق و غرب نیستیم. امنیت، وحدت و اخوت اسلامی برقرار است. حامی مستضعفین هستیم. اشرار را بیرون کرده و آزادی احزاب و قومیتها داریم. تسخیر لانه جاسوسی انجام شد. اینها نشانه امنیت ملی ما است. با حزب توده، منافقین و کسانی که از حمایتهای خارجی برخوردار بودند، مقابله و برخورد شد و جمع شدند. در دورانی که دنیا دوقطبی بوده و شوروی علیه ما بود، مابعد از فروپاشی شوروی مقاومت کردیم. بحران نفت اتفاق افتاد و قضیه سرنگونی صدام مطرح شد. جنگهای منطقه بود که نهتنها برای حفظ وحدت داخلی مقاومت کردیم بلکه در مقابل خارجیها و گروهکهایی که از سوی بیگانگان حمایت میشدند هم مقاومت کردیم. ما به امنیت منطقه، عراق و سوریه کمک نمودیم. ایران قبل از انقلاب یکی از ایالات آمریکا محسوب میشد و به این خاطر کسی جرئت حمله به ایران را نداشت و این فرق زیادی دارد با این جایگاهی که الآن در منطقه داریم؛ یعنی از خودمان اقتدار و عزت داریم.
دومین حوزه قابلبررسی، حوزه نظامی است که شاید بارزترین وجه امنیت را در مقایسه با قبل از انقلاب داریم؟
ازلحاظ نظامی وابستگی زیاد به غرب و آمریکا داشته و عضو ناتو بودیم. در جهت منافع آمریکا ژاندارم منطقه بودیم. تفرقه ملی مثل درگیری در کردستان را داشتیم. در جنگ اعراب و اسرائیل ما طرف اسرائیل بودیم. دستگاههای ما وابستگی نظامی به غرب داشتند. پورسانتهایی برای خرید از آمریکا میگرفتند؛ اما بعد از انقلاب در حوزههای نظامی خودکفا شدیم و بدون کمک دیگران امنیت برقرار است. جبهههای ملیمان تأمینشده است. درواقع در مقابل دنیا 8 سال دفاع مقدس داشتیم. نیروی هوایی بااینهمه عزت و اقتدار داریم. نیروی دریایی علاوه بر دریای عمان و خلیجفارس امنیت خلیج عدن را هم برقرار میکند. ناامن کردن منطقه برای اسرائیل و مستکبران، امنیت هستهای و لشکر سایبری که جزو چند کشور اول جهان است را در اختیارداریم. مقاومت در برابر تحریمها داشتیم که نشانه امنیت است. حتی امنیت برای خود و حتی برخی از کشورهای همسایه مثل سوریه و عراق ایجادشده است. نیروهای مردمی مثل بسیج و سپاه تشکیلشده است. حال همه میدانند که امنیتی که در ایران هست حتی در اروپا نیست. قبل از انقلاب سینما را آتش میزدند و درها را میبستند که مردم آتش بگیرند و از بین بروند چون نیروها مقابل مردم بودند اما الآن اگر یک ساختمان مثل پلاسکو آتش میگیرد نیروها در خدمت مردم و پشتیبان مردم هستند و اینیک موضوع روشن و مشهود است. آن موقع ارتش و ژاندارمری علیه مردم بودند. در فیلمهای مستند یا در سریالها و فیلمهای تلویزیونی مثل کلاه پهلوی و معمای شاه و... میبینیم که در تظاهرات و جاهای دیگر چطور مردم را میکشتند، ترور و شکنجه میکردند. ولی بعد از انقلاب نیروها در خدمت مردم هستند.
سومین حوزه مهم و قابلبحث، حوزه اقتصادی است که بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب هم قرارگرفته است؟
در قبل از انقلاب فقر بیداد میکرد. قدیمیها از آن دوران به یاد میآورند که غیر از هزار فامیل بقیه در فقر بودند. فقر، بیعدالتیها، قحطی و حلبیآبادها را داشتیم. بیعدالتی در ساختمانها، اقتصاد، رشوهها و خلاصه در فضای شهری بیداد میکرد. بعد از انقلاب در حوزههای مختلف اقتصادی امنیت به وجود آمد. شاخصهای امید به زندگی بهبود پیدا کرد. آمار کاهش فقر بالا رفته است و اگر کسانی هم بودند کمیته امداد و بهزیستی آنها را تحت حمایت و پوشش خود قرار داده است که این مؤسسات قبل از انقلاب نبود. انرژیهای پاک گسترش پیداکرده است. الآن از گاز شهری یا انرژی خورشیدی و باد استفاده میکنیم که قبلاً فقط از نفت استفاده میشد. حلبیآبادها حذف شد. در جنگ سرانه کوپن بود و الآن یارانه نقدی است یعنی سرانه عادلانه توزیعشده است و فاصله طبقاتی به آن معنا نیست. البته زندگی مردم متفاوت است. استانداردها تأمینشده است. قبل از انقلاب مغازهها و مکانهای کسبوکار استاندارد نبود و همینطور محصولات از لبنیات و مواد پروتئینی تا سایر محصولات تاریخ تولید و انقضاء و علامت استاندارد نداشت ولی الآنهمه استانداردشده است و غیر از چند کالا مثل نان مابقی کالاها تاریخمصرفشان مشخص است. بهبود امکانات شهری و روستایی، جادهها، برقرسانی و آبرسانی حتی در شهرهای کوچک و روستاهای دورافتاده وجود دارد که ایجاد اینها امنیت کشور و ملت را میطلبد تا کار انجام شود.
حوزه قابلبررسی بعدی، حوزه فرهنگی و اجتماعی است. در این حوزه چه تغییراتی داشتهایم؟
قبل از انقلاب بیسوادی فاجعه بود. خیلیها سواد نداشتند. سینماها وضع بدی داشتند که بچههای مردم را فاسد میکردند و عکسها و مطالب آنچنانی پخش میکردند. مشروبفروشیها در همین خیابان ری تهران آزاد بود حتی تعداد مشروبفروشیها از تعداد کتابفروشیها بیشتر بود. تریاک در جلوی درب خانهها توزیع میکردند و کسی برخورد نمیکرد. بیحجابی و فحشا بیداد میکرد. اگر حوادث طبیعی مثل سیل یا زلزله اتفاق میافتاد نهادی نبود که پیگیری کند مگر اینکه خود مردم کاری صورت میدادند. به یاد دارم که در خاف فقط ما مردم کمک کردیم. فساد در لب دریاها زیاد بود. در کل اوضاع فرهنگی و اجتماعی افتضاح بود. درحالیکه بعد از انقلاب در حوزه امنیت فرهنگی-اجتماعی با ایجاد نهضت سوادآموزی و اجباری شدن تحصیل به حد خوبی رسیدیم. الآن بالای 90% مردم باسواد هستند. از مواد مخدر و فساد و فحشا جلوگیری شده است. البته بهطور یقین فقر و فساد درجاهایی هست ولی تلاش دولت و نظام در جهت مقابله با آنهاست. قبلاً بحث تجرد مطرح بود ولی الآن با امکانات و وامهایی که در اختیار جوانان قرار میدهند به ازدواج تشویق میکنند. بحثهایی مثل وقف و اماکن مذهبی و حوزههای علمیه باعث افزایش سطح فرهنگ دینی و تحصیلات مردم شده است. گسترش رسانههای جمعی در جهت تقویت بنیه فرهنگی مردم بوده است که قبلاً اینها را نداشتیم. همراهی مردم و دولت در حوادث مختلف چه در جنگ تحمیلی و چه حوادث طبیعی مثل زلزله افزایشیافته است. بهداشت محیط پیشرفت و افزایش داشته، گسترش و تنوع ورزشها راداریم که قبل از انقلاب فقط فوتبال در کشور مطرح بود. رادیو و تلویزیون آن موقع چگونه بود و چه چیزهایی را تبلیغ میکرد؟ اما امروز شبکهها و رسانههای اجتماعی برای ارتقاء سطح فرهنگ مردم فعال هستند.
حوزه امنیت روانی حوزهای است که کمتر کسی از مردم آن را بخشی از امنیت میداند، اما کارشناسان بهخوبی از اهمیت این حوزه خبردارند. چه تفاوتهایی بعد از انقلاب در این حوزه داشتیم؟
این حوزه ابعاد مختلفی دارد. آن زمان کسی احساس امنیت نمیکرد. کسانی که فعال سیاسی یا مبارز بودند دائم احساس این را داشتند که هر آن ساواک آنها را دستگیر و شکنجه میکند. درحالیکه الآن امنیت خاطر عمومی برقرار است. همه مردم حتی ضدانقلابیون و مخالفان نظام هم در آرامش به سر میبرند چون میدانند که امنیت برقرار است. بهغیراز مجرم آنکه باید از قانون ترس داشته باشند، این احساس امنیت برای مردم مهم است. در حوزههای دیگر هم آزادیهایی وجود دارد. آن موقع خفقان، شکنجه، ترور و اعدام بود، حتی مردم نمیتوانستند کتابهای مذهبی و رساله مراجع را داشته باشند. استاد ما را به جرم داشتن رساله امام دستگیر کردند. اگر میفهمیدند که شخصی کاراته یا کوهنوردی میکند او را به جرم اینکه چریک است دستگیر میکردند. تفاوتهای زیادی با آن زمان هست. بنده جوان بودم در خیابان راه میرفتم یکمرتبه مرا دستگیر کردند و یکبار هم به داخل خانه ریختند و تهدید کردند. یکمرتبه هم دنبالم کردند که من فرار کردم! حالا تصور کنید که کسانی که فعال و مبارز بودند چه وضعی داشتند. دستگیری، شکنجه و درنهایت اعدام بود.
اگر حرف دیگری در این زمینه باقی است بفرمایید.
اگر بخواهیم در این پنج حوزه نظامی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی چه فردی، خانوادگی و چه جمعی، ملی، منطقهای و جهانی دقیق شویم تفاوتهای فراوانی وجود دارد که وارد مباحث علمی نمیشویم. خیلی مطالب دستمان میآید. فقط کافی است که به همین سریالها که پخش میشود نگاه کنیم. اینها نشان میدهند و میتوانید مظاهر و نمونههایش را ببینید که قبلاً چگونه بوده است و الآن چطور است. امیدواریم امنیت و رفاه گسترش پیدا کند. البته الحمدالله امنیت داریم. دنیا و غرب همه میدانند و اذعان دارند که در کشور ما امنیت وجود دارد.