گفتگوی ویژه

حامیان اسلام التقاطی مخالف امر به معروف هستند

آمریکا اسلام ناب را برای خود یک خطر می داند؛ لذا برای اینکه این خطر را دفع کند، تفکرات التقاطی که دربین جوامع اسلامی وجود دارد که یا بخاطر نشناختن صحیح اسلام یا نداشتن الگوی مناسب ایجاد شده است را به اسم اسلام معرفی می کنند
اشاره: با توجه به تأکید اخیر رهبر انقلاب مبنی بر ضرورت پاسخ به شبهات، ضروری است که موضوع اسلام التقاطی به عنوان سرفصلی جداگانه که خود میتواند دربرگیرنده بسیاری از شبهات باشد، مورد بررسی قرار گیرد؛ به همین منظور، خبرنگار هفتهنامه «شما» گفتگویی را با حجت الاسلام محمد خرسند؛ عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی انجام داده که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.

به طور کلی ماهیت اسلام التقاطی چیست؟ این اسلام چگونه اسلامی است و تفاوتهای آن با اسلامی که همه میشناسند در چیست؟

اسلام، اسلام است؛ اینکه ما بیاییم اسلام را به اسمهای گوناگون تقسیمبندی کنیم، اصلا صحیح نیست؛ ما یک اسلام داریم که آن هم اسلام ناب محمدی است که در فرمایشات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری نیز وجود دارد؛ سایر عناوینی که به اسلام میچسبانند، انحرافی است. برخی افراد، برداشتهای خودشان از اسلام را که عمدتا هم برداشتهای ناصحیحی هستند، میخواهند به اسم اسلام قالب بکنند. بالاخره اسلام سهم خودش را دارد؛ هر کسی که نمیتواند اسلام را تفسیر بکند؛ تفسیر اسلام را باید به کارشناسان دلسوز دینی و کسانی که در رابطه با اسلام کار کرده باشند سپرد. اسلام التقاطی از آنجایی نشئت میگیرد که برخیها به طور کامل و جامع به اسلام نگاه نمیکنند و چون اسلام را درست نمیشناسند، وصله به اسلام میزنند؛ از غرب یک چیز میگیرند، از شرق یک چیز؛ از الحاد نیز یک چیز میگیرند و بعد میخواهند از ترکیب همه اینها، یک معجون درست کنند؛ چیزی که محتوای آن اسلامی نیست؛ اما میخواهند رنگ و بوی اسلامی به آن بدهند؛ این میشود اسلام التقاطی. منافقین نیز چنین بودند؛ منحرف بودند، اسلام را نشناخته بودند، دچار افراط و تفریط شدند؛ آمدند از مارکسیستها یک چیز را گرفتند، از غربزدهها یک چیز دیگر گرفتند و اسلام مورد نظر خودشان را درست کردند؛ حضرت امام از ابتدا انحراف آنها را تشخیص داد و آنها را به حضور نپذیرفت.

ارتباط این نوع اسلام با اسلام آمریکایی چیست؟

این اسلام التقاطی، درواقع همان اسلام آمریکایی است؛ آمریکا هم در ظاهر خیلی چیزها را موافق با اسلام جلوه میدهد؛ آقای اوباما سفره افطار پهن میکند، عید فطر را به مسلمانها تبریک میگوید، برخی دولتهای اسلامی و مرتجع عربی، مثل عربستان سعودی را مورد حمایت میدهد، گروهکهایی چون القاعده، طالبان و داعش را بهوجود میآورند و حتی آنها را بهعنوان دولت به رسمیت میشناسند؛ همه این کارها را برای مقابله با اسلام اصیل، که همان اسلام ناب محمّدی و متکی بر کتاب و سنت
رسول
الله و اهل بیت پیامبر است، انجام میدهد. آمریکا اسلام ناب را برای خود یک خطر میداند؛ لذا برای اینکه این خطر را دفع کند، تفکرات التقاطی که در بین جوامع اسلامی وجود دارد؛ خب ما نمیتوانیم بگوییم الگو نداشتهایم؛ ما الگوهای بزرگی داشتهایم؛ حالا گذشته از حضرات معصومین، بزرگان و مراجع بزرگی مثل حضرت امام و دیگر مراجع عالم اسلام و تشیع داشتهایم؛ بنابراین ما مشکل الگو نداریم؛ اما مسئله این است که برخیها اسلام را آنگونه که ذهن خودشان تراوش میکند، میخواهند معرفی کنند؛ در گذشته هم ما دیدیم که برخیها چه تعاریفی از اسلام ارائه دادند؛ بحث جامعه مدنی را مطرح کردند؛ گفتند ما اسلامی را قبول داریم که دموکراسی در آن باشد، به رأی مردم احترام گذاشته شود و... در حالی که این مسائل در داخل دین خدا وجود دارد؛ اسلام کاملترین و جامعترین دین است؛ «وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ»؛ یعنی هیچ تر و خشکی نیست الا اینکه در قرآن آمده باشد؛ مگر میشود قرآن از دنیای مردم غفلت کرده باشد، از اقتصاد جامعه غفلت کرده باشد، مگر میشود برای بشر برنامه نداشته باشد؟ برخیها چون دین را نمیفهمند، نفهمی خودشان را میخواهند به اسلام بچسبانند؛ لذا میخواهند اسلام وصله شده عاریتی، که در ذهنشان ایجاد شده را به اسم اسلام جا بزنند؛ حالا یک عناوینی هم از قبیل اسلام رحمانی و... روی آن میگذارند.

طی سالیان اخیر، عدهای بحث اسلام رحمانی را در فضای سیاسی و دینی کشور دنبال میکنند؛ این موضوع با واکنش صریح و البته منفی رهبر انقلاب نیز مواجه شد؛ بفرمایید که ماهیت اسلام رحمانی چیست و چه هدفی را دنبال میکند؟

اسلام رحمانی، اسلامی است که استکبارستیز نباشد؛ اسلامی که فقط بر حب تأکید میکند، روی بغض هیچ تأکیدی ندارد؛ این در حالی است که همه دین، الّا الحبّ و البغض است؛ دین چنان که محبت دارد، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» هم دارد، «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» هم دارد. اساس اسلام بر رحمت است، خداوند رحیم است؛ رحمت او گسترده است. خداوند حتی نسبت به مشرکین هم رحمان است، نسبت به گناهگاران هم رحمان است؛ پس نیاییم بگوییم اسلام رحمانی و غیر رحمانی؛ اسلام اسلام است، رحمانیت خدا در درون لفظ اسلام مستتر است.

میتوانید به برخی از مظاهر و نمودهای این اسلام در دوران ما اشاره بفرمایید؟

یک نمونه آن در قبل از انقلاب منافقین بودند، بعد از انقلاب هم جریانات ملیگرا بودند که میگفتند اسلام قدرت اراده جامعه را ندارد؛ قائل به جدایی دین از سیاست بودند و میگفتند علمای دینی آمدند انقلاب کردند؛ دستشان درد نکند، اما حالا بروند داخل مسجد بنشینند و اجازه دهند تا ما سیاستمداران کشور را اداره کنیم. یکی از نشانههای این نوع اسلام، مخالفت با امر به معروف و نهی از منکر است؛ ببینید هر وقت موضوع امر به معروف و نهی از منکر مطرح میشود چقدر مخالفت میکنند و استدلال میآورند؛ درحالی که مگر میشود کسی اسلام را بپذیرد؛ اما مثلا نماز یا روزه را نپذیرد؟ این یعنی عمل به اسلام مطابق میل شخصی خود؛ خب این یعنی هر چیزی را که باب میل خودشان است عمل میکنند؛ مثل کسی که مرجع تقلید دارد، اما در مسائلی که باب طبع خودش است به حکم مرجع عمل میکند و هر جا را که نپسندد، به اجتهاد خودش عمل کند؛ عدهای نیز در ارتباط با اسلام اینگونهاند؛ کلیت اسلام و هر کدام از احکام را که باب طبع آنها باشد میپذیرند، اما هر جایی که مطابق میل آنها نباشد را نمیپذیرند و یک اسم روی آن میگذارند.

https://shoma-weekly.ir/TbhYhi