تولید از نظر فنی مثل اتاق ccu است کافی است پنجره را باز کنید یا سرو صدا کنید یا اندکی دمای اتاق تغییر کند همه شرایط بیمار به هم می ریزد. حالا در چنین شرایطی ما دو اخلال بزرگ را در شرایط تولید می بینیم یکی آثار بد هدفمند کردن یارانه ها است
نیمی از سال گذشته و دیگر تب و تاب شعار حمایت از تولید ملی نیز اندک اندک فروکش می کند، بحران های ارزی و تورمی به موضوع رسانه ها بدل شده و دغدغه معیشت در حال تهدید مردم اذهان را از توجه به مصائب تولید ملی باز می دارد، از آنجا که گفتگو با صاحبنظران و اقتصاددانان در باب تولید ملی غالبا به مباحث انتزاعی می گذرد این بار موضوع مشکلات و موانع تولید را با تنی چند از دست اندرکاران تولید به گفتگو نشستیم تا به دریافتی تجربی تر و نزدیک تر به واقعیت دست یابیم:
نخستین گفتگو با تولید کننده ای از صنف سازندگان کمپرسور های صنعتی است، این تولید کننده موفق در همین شرایط دشوار تحریم بخشی از تولیدات صنعتی خود را صادر نیز می کند، دکتر سید باقر شریف زاده استاد دانشگاه و عضو هیات مدیره انجمن مدیران صنایع ایران:
شما: آقای شری زاده شرایط کلی تولید را در حال حاضر چگونه می بینید؟
شریف زاده: تولید از نظر فنی مثل اتاق ccu است کافی است پنجره را باز کنید یا سرو صدا کنید یا اندکی دمای اتاق تغییر کند همه شرایط بیمار به هم می ریزد. حالا در چنین شرایطی ما دو اخلال بزرگ را در شرایط تولید می بینیم یکی آثار بد هدفمند کردن یارانه ها است که در جنبه های مختلف به آن می پردازیم و دیگری آثار تحریمهای خارجی و البته خودتحریمی های داخلی
شما: خوب از هدفمندی بگوییم؟
شریف زاده: بله هدفمندی را در چند جنبه باید بررسی کرد نخست در باب فرهنگ اقتصادی قشر کارگر توجه کنید وقتی کارگر نشسته در منزلش و به ازای هرفرد عائله 45 هزار تومان دزریافت می کند ضمنا می تواند تنها با 2 میلیون تومان یک پیکان از دره خارج بگیرد و در خیابان های تهران بی هیچ نظارت و ممانعتی مسافرکشی کند دیگر چه انگیزه ی می ماند تا بیاید در کارخانه و 8 ساعت کارت بکشد و باغیرت کارصنعتی بکند؟ ضمن این که ما بازار مکاره ارز و ظلا را هم در برابر او گذاشته ایم و اگر اندکی هوش بیشتر داشته باشد به سمت آن بازار ها سوق پیدا می کند وبه سود آسان تر و بی رنج تری دست می یابد. زیرا شغل کاذب به راحتی در دسترس است و برخلاف سایر کشور ها ریسک هم ندارد.
اما از تاثیر کلان این یارانه ها بگوییم باید حساب سر انگشتی در می یابیم که 45 هزار تومان ضرب در 75 میلیون نفوس می شود 3 هزار میلیارد تومان با این پول می توان هر ماه یک پالایشگاه تاسیس کرد!!! هیچ کس به این نکته توجه نکرد که بجای پرداخت این پول به صورت ماهیانه می شد هر ماه برای یک استان یک کارخانه بزرگ صنعتی و یا یک پالایشگاه یا مانند آن تاسیس کرد اما ما چه کردیم این پول توزیع شد و نه در زندگی مردم تاثیر به سزایی داشت و نه جبران گرانی آب و برق و گاز و سوخت را کرد، حال آن که در صورت استفاده از این پول برای تاسیس واحد های صنعتی درآمد سرانه کشور بالا می رفت و آن وقت توان پرداخت همه مردم نیز افزایش می یافت.
شما: در مورد آثار تحریمها بر تولید داخلی نگفتید؟
شریف زاده: امروزه بحث تحریمها برای شرکتهای تولیدی مستقیما به بحث کمبود نقدینگی تبدیل شده است زیرا شرکتهای تولیدی مواد اولیه را نمی توانند مستقیم از اروپا بخرند و با واسطه از ترکیه و دبی وارد می شود و متاسفانه در این میان ترکیه و دبی کاسبی خوبی می کنند! به طوری که در فرآیند جابجایی یک کالا از آلمان به ترکیه و سپس ایران حداقل هزینه های سربار 15درصد افزایش می یابد جای تناسف اینجاست که وقتی همان کالا می رسد به گمرک ایران تحریم داخلی شروع می شود! می گویند این کالا گواهی مبدا ترک دارد در حالی که آلمانی است و اسناد شما مغایرت دارد در حالی که اگر در شرایط جهاد اقتصادی باشیم و این رابفهمند و اگر قصد حمایت از تولید ملی باشد باید این مسائل قبلا به گمرک ابلاغ شود و ما دقیقا همان انرژی را که در ترکیه صرف می کنیم مجبور نشویم یک بار دیگر هم در ایران صرف کنیم تا کالا ترخیص شود مثل اینکه گمرک ایران هم با جامعه بین الملل در تحریم تولید ایرانی هم داستان باشد و این ها همه از عدم مدیریت صحیح و استراتژیک است.
در چنین شرایطی که نقدینگی برای تولید به شدت کم شده به دلیل همین افزایش هزینه های سرباز و طولانی شدن مسیر انتقال مواد اولیه به داخل و ممنوعیت گشایش lc و .. تا جایی که اگر تا چند سال پیش با a ریال می شد کالا را وارد کرد امروز در بعضی موارد به 30a بالغ می شود و تازه همین 30a را هم باید با لطایف الحیل از مرز رد کرد.
مشکل دیگر تولید این است که در این شرایط کمبود نقدینگی باتنکها تامین نقدینگی برای تولید نمی کنند و یا با بهره های بسیار بالا این کار را انجام می دهند که این دیگر برای تولید در حال احتضار کشور غیر قابل تحمل است به گونه ای که واحد های تولیدی متاثر از همین شرایط اکثرا به سمت تعطیلی سوق یافته اند.
و به عنوان عامل آخر هم به نوسانات ارزی اشاره می کنم که سبب شده بنگاه تولیدی نتواند حتی برای یک روز یا یک ساعت آینده خود هم برنامه ریزی کند.
در حالی که دکتر شریف زاده عوامل فوق الذکر را به عنوان مشکل بزرگ تولید کنندگان می خواند و از مشکل کمبود نقدینگی و عدم همکاری بانکها سخن می گوید مهندس احمدی خلیلی تولید کننده قطعات خودرو و عضو خانه صنعت و معدن ایران در گفتگو با شما به ابعاد وسیعتر و البته نگران کننده تری از مشکل عدم همکاری بانکها یا به بیان دیگر خطر سیستم بانکی کشور برای نابودی تولید اشاره می کند:
فقط و فقط خود دولت، دخالت های غلط دولت ما در اقتصاد آنقدر زیاد است که اگر ما کل مجموعه های اقتصادی دولت اعم از وزارتخانه ها ی صنعت و معدن و تجارت و بازرگانی و کشاورزی و اقتصادو ... را حذف کنیم و تولید را بی هیچ قانون به امان خدا رها کنیم قطعا از شرایط امروز رشد بیشتری خواهد داشت! نظام دیوان سالاری و آیین نامه هایی که روزانه تغییر می کنند خود از معضلات لاینحل تولید هستند.
اما در باب موانع تولید حداقل در صنف ما که باید بگویم دیگر تولیدی نمانده که بخواهیم به موانع آن بپردازیم صنعت خودرو و قطعه سازی 38درصد افت داشته سایپا که 3200 دستگاه تولید داشت تولیدش به 1200 رسیده اینها در تمام رسانه ها مطرح شده و سخن من نیست.
امااز نظر من عمده مشکلات تولیدی برای صنعت ما معوقات بانکی است الان 4 سال است که صنعت گران نمی توانند تعهدات بانکی خود را انجام دهند. بانکهای خصوصی با مجوز دولت بهره های مرکب و ناعادلانه و غیر شرعی را اعمال می کنند که گاه یک واحد تولیدی را الی الابد مقوض خود می سازند اکنون بسیاری از تولید کنندگان هستند که تمام مبلغ وام خود را به این موسسات پرداخته اند اما هنوز 30 درصد از کل دیون خود را نداذده اند یعنی 70 درصد بدهی آنها بهره است و تدام این مساله یعنی نابودی تولید.
به عنوان یک مطالعه پیشنهاد می دهم که تراز مالی سه بانک خصوصی را در چند سال اخیر با سه تولید کننده موفق مقایسه کنید ببینید این بانکها با ربا به کجا رسیدند و تولید کننده به چه روزی افتاده بی دلیل نیست که این روزها بر سر هر کوچه وبازاری که می رسیم یک شعبه جدید از یک بانک یا موسسه خصوصی می بینیم.
فردی را می شناسم که زمین شالیکاری مرغوب خود را برای ساخت ویلا به انبوه سازان فروخت و پولش را در بانک گذاشت و ثابت کرد درآمدش در این حالت یعنی بدون هیچ زحمتی دقیقا دوبرابر و نیم بیشتر از زمانی است که زمین را می کاشت و بدون آفت زدگی بابهترین محصول همه را به قیمت مناسب و به موقع می فروخت. خوب این فرد چرا باید کار کند؟ بانک را در جوامع غربی حامی تولید می دانند چرا در کشور ما عامل تعطیلی تولید شده است.
اما در این میان محمودبندرچی تولید کننده و رییس روابط عمومی انجمن صنایع ریخته گری کشوربه عوامل کلیدی دیگری اشاره می کند و سخت گیری های بی مورد قوانین کشور و عدم وجود سیاستگذاری یکسان و واحد و همچنین عدم وجود وفاق همه جانبه ملی بر سر حمایت از منافع ملی و تولید داخلی را مشکل اصلی می بیند:
عدم تدوین اصول صحیح و تغییر مداوم آیین نامه ها دردی است که دامن گیر تویلد شده است. سیاستگذاری واحدی برای تولید و استراتژی صنعتی کشور وجود ندارد مدیر عامل شرکت بزرگی مثل مس که روی کل اقتصاد صنعتی کشور تاثیر دارد بدون مطالعه و بررسی منصوب می شود و پس از یک ماه هم عزل می شود در حالی که تغییر مدیریت چنین شرکتی فقط یکسال مطالعه می خواهد.
امروز تنها رد صنعت قطعه سازی خود رو مثال می زنم تمام قطعات ریخته گری از چین وارد می شوند. اگر قصد دولت و سیاست نظام حمایت از تولید داخل است چرا تعرفه را بالا نمی برند یا جلوی این واردات را نمی گیرند که تولید داخلی را به سمت اضمحلال می برد؟
در نمایشگاه اخیر صنعت قطعات خودروی ایران 420 شرکت ایرانی و 440 شرکت چینی حضور داشت وقتی علت را از مسئولین جویا می شویم می گویند می خوادهیم نشان دهیم تحریمها اثر ندارد! واقعا جای تاسف است. این در حالی است که دوماه پیش ما به نمایشگاه صنعت قطعات خودرو ترکیه رفتیم یک شرکت غیر ترک هم حضور نداشت و علت آن را تبلاش برای حمایت از تولید داخلی عنوان می کردند حجالا خودمان قضاوت کنیم ما از تولید داخلی حمایت می کنیم یا ترکیه؟
باید به جرعت و به صراحت عنوان کنم که اتفاق نظر روی منافع ملی در کشور ما وجود ندارد و دولت با درآمد های نفتی خود غره است بنابر این هیچ احتیاجی به تداوم تولید توسط تولید کنندگان احساس نمی کند.
آخرین اشاره ام را در مورد کثرت وجود موانع در برابر تولید در کشورمان به سخنرانی اخیر محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس در جمعی از تولید کنندگان کشور اختصاص می دهم که رسما به عنوان یکک مقام داخلی رتبه ایران در سهولت فضای کسب و کار را تایید می نمایند. خوب در چنین شرایطی آیا باید در میان عوامل متعدد مزاحم تولید به دنبال یکی و دوتا گشت؟
نخستین گفتگو با تولید کننده ای از صنف سازندگان کمپرسور های صنعتی است، این تولید کننده موفق در همین شرایط دشوار تحریم بخشی از تولیدات صنعتی خود را صادر نیز می کند، دکتر سید باقر شریف زاده استاد دانشگاه و عضو هیات مدیره انجمن مدیران صنایع ایران:
شما: آقای شری زاده شرایط کلی تولید را در حال حاضر چگونه می بینید؟
شریف زاده: تولید از نظر فنی مثل اتاق ccu است کافی است پنجره را باز کنید یا سرو صدا کنید یا اندکی دمای اتاق تغییر کند همه شرایط بیمار به هم می ریزد. حالا در چنین شرایطی ما دو اخلال بزرگ را در شرایط تولید می بینیم یکی آثار بد هدفمند کردن یارانه ها است که در جنبه های مختلف به آن می پردازیم و دیگری آثار تحریمهای خارجی و البته خودتحریمی های داخلی
شما: خوب از هدفمندی بگوییم؟
شریف زاده: بله هدفمندی را در چند جنبه باید بررسی کرد نخست در باب فرهنگ اقتصادی قشر کارگر توجه کنید وقتی کارگر نشسته در منزلش و به ازای هرفرد عائله 45 هزار تومان دزریافت می کند ضمنا می تواند تنها با 2 میلیون تومان یک پیکان از دره خارج بگیرد و در خیابان های تهران بی هیچ نظارت و ممانعتی مسافرکشی کند دیگر چه انگیزه ی می ماند تا بیاید در کارخانه و 8 ساعت کارت بکشد و باغیرت کارصنعتی بکند؟ ضمن این که ما بازار مکاره ارز و ظلا را هم در برابر او گذاشته ایم و اگر اندکی هوش بیشتر داشته باشد به سمت آن بازار ها سوق پیدا می کند وبه سود آسان تر و بی رنج تری دست می یابد. زیرا شغل کاذب به راحتی در دسترس است و برخلاف سایر کشور ها ریسک هم ندارد.
اما از تاثیر کلان این یارانه ها بگوییم باید حساب سر انگشتی در می یابیم که 45 هزار تومان ضرب در 75 میلیون نفوس می شود 3 هزار میلیارد تومان با این پول می توان هر ماه یک پالایشگاه تاسیس کرد!!! هیچ کس به این نکته توجه نکرد که بجای پرداخت این پول به صورت ماهیانه می شد هر ماه برای یک استان یک کارخانه بزرگ صنعتی و یا یک پالایشگاه یا مانند آن تاسیس کرد اما ما چه کردیم این پول توزیع شد و نه در زندگی مردم تاثیر به سزایی داشت و نه جبران گرانی آب و برق و گاز و سوخت را کرد، حال آن که در صورت استفاده از این پول برای تاسیس واحد های صنعتی درآمد سرانه کشور بالا می رفت و آن وقت توان پرداخت همه مردم نیز افزایش می یافت.
شما: در مورد آثار تحریمها بر تولید داخلی نگفتید؟
شریف زاده: امروزه بحث تحریمها برای شرکتهای تولیدی مستقیما به بحث کمبود نقدینگی تبدیل شده است زیرا شرکتهای تولیدی مواد اولیه را نمی توانند مستقیم از اروپا بخرند و با واسطه از ترکیه و دبی وارد می شود و متاسفانه در این میان ترکیه و دبی کاسبی خوبی می کنند! به طوری که در فرآیند جابجایی یک کالا از آلمان به ترکیه و سپس ایران حداقل هزینه های سربار 15درصد افزایش می یابد جای تناسف اینجاست که وقتی همان کالا می رسد به گمرک ایران تحریم داخلی شروع می شود! می گویند این کالا گواهی مبدا ترک دارد در حالی که آلمانی است و اسناد شما مغایرت دارد در حالی که اگر در شرایط جهاد اقتصادی باشیم و این رابفهمند و اگر قصد حمایت از تولید ملی باشد باید این مسائل قبلا به گمرک ابلاغ شود و ما دقیقا همان انرژی را که در ترکیه صرف می کنیم مجبور نشویم یک بار دیگر هم در ایران صرف کنیم تا کالا ترخیص شود مثل اینکه گمرک ایران هم با جامعه بین الملل در تحریم تولید ایرانی هم داستان باشد و این ها همه از عدم مدیریت صحیح و استراتژیک است.
در چنین شرایطی که نقدینگی برای تولید به شدت کم شده به دلیل همین افزایش هزینه های سرباز و طولانی شدن مسیر انتقال مواد اولیه به داخل و ممنوعیت گشایش lc و .. تا جایی که اگر تا چند سال پیش با a ریال می شد کالا را وارد کرد امروز در بعضی موارد به 30a بالغ می شود و تازه همین 30a را هم باید با لطایف الحیل از مرز رد کرد.
مشکل دیگر تولید این است که در این شرایط کمبود نقدینگی باتنکها تامین نقدینگی برای تولید نمی کنند و یا با بهره های بسیار بالا این کار را انجام می دهند که این دیگر برای تولید در حال احتضار کشور غیر قابل تحمل است به گونه ای که واحد های تولیدی متاثر از همین شرایط اکثرا به سمت تعطیلی سوق یافته اند.
و به عنوان عامل آخر هم به نوسانات ارزی اشاره می کنم که سبب شده بنگاه تولیدی نتواند حتی برای یک روز یا یک ساعت آینده خود هم برنامه ریزی کند.
در حالی که دکتر شریف زاده عوامل فوق الذکر را به عنوان مشکل بزرگ تولید کنندگان می خواند و از مشکل کمبود نقدینگی و عدم همکاری بانکها سخن می گوید مهندس احمدی خلیلی تولید کننده قطعات خودرو و عضو خانه صنعت و معدن ایران در گفتگو با شما به ابعاد وسیعتر و البته نگران کننده تری از مشکل عدم همکاری بانکها یا به بیان دیگر خطر سیستم بانکی کشور برای نابودی تولید اشاره می کند:
فقط و فقط خود دولت، دخالت های غلط دولت ما در اقتصاد آنقدر زیاد است که اگر ما کل مجموعه های اقتصادی دولت اعم از وزارتخانه ها ی صنعت و معدن و تجارت و بازرگانی و کشاورزی و اقتصادو ... را حذف کنیم و تولید را بی هیچ قانون به امان خدا رها کنیم قطعا از شرایط امروز رشد بیشتری خواهد داشت! نظام دیوان سالاری و آیین نامه هایی که روزانه تغییر می کنند خود از معضلات لاینحل تولید هستند.
اما در باب موانع تولید حداقل در صنف ما که باید بگویم دیگر تولیدی نمانده که بخواهیم به موانع آن بپردازیم صنعت خودرو و قطعه سازی 38درصد افت داشته سایپا که 3200 دستگاه تولید داشت تولیدش به 1200 رسیده اینها در تمام رسانه ها مطرح شده و سخن من نیست.
امااز نظر من عمده مشکلات تولیدی برای صنعت ما معوقات بانکی است الان 4 سال است که صنعت گران نمی توانند تعهدات بانکی خود را انجام دهند. بانکهای خصوصی با مجوز دولت بهره های مرکب و ناعادلانه و غیر شرعی را اعمال می کنند که گاه یک واحد تولیدی را الی الابد مقوض خود می سازند اکنون بسیاری از تولید کنندگان هستند که تمام مبلغ وام خود را به این موسسات پرداخته اند اما هنوز 30 درصد از کل دیون خود را نداذده اند یعنی 70 درصد بدهی آنها بهره است و تدام این مساله یعنی نابودی تولید.
به عنوان یک مطالعه پیشنهاد می دهم که تراز مالی سه بانک خصوصی را در چند سال اخیر با سه تولید کننده موفق مقایسه کنید ببینید این بانکها با ربا به کجا رسیدند و تولید کننده به چه روزی افتاده بی دلیل نیست که این روزها بر سر هر کوچه وبازاری که می رسیم یک شعبه جدید از یک بانک یا موسسه خصوصی می بینیم.
فردی را می شناسم که زمین شالیکاری مرغوب خود را برای ساخت ویلا به انبوه سازان فروخت و پولش را در بانک گذاشت و ثابت کرد درآمدش در این حالت یعنی بدون هیچ زحمتی دقیقا دوبرابر و نیم بیشتر از زمانی است که زمین را می کاشت و بدون آفت زدگی بابهترین محصول همه را به قیمت مناسب و به موقع می فروخت. خوب این فرد چرا باید کار کند؟ بانک را در جوامع غربی حامی تولید می دانند چرا در کشور ما عامل تعطیلی تولید شده است.
اما در این میان محمودبندرچی تولید کننده و رییس روابط عمومی انجمن صنایع ریخته گری کشوربه عوامل کلیدی دیگری اشاره می کند و سخت گیری های بی مورد قوانین کشور و عدم وجود سیاستگذاری یکسان و واحد و همچنین عدم وجود وفاق همه جانبه ملی بر سر حمایت از منافع ملی و تولید داخلی را مشکل اصلی می بیند:
عدم تدوین اصول صحیح و تغییر مداوم آیین نامه ها دردی است که دامن گیر تویلد شده است. سیاستگذاری واحدی برای تولید و استراتژی صنعتی کشور وجود ندارد مدیر عامل شرکت بزرگی مثل مس که روی کل اقتصاد صنعتی کشور تاثیر دارد بدون مطالعه و بررسی منصوب می شود و پس از یک ماه هم عزل می شود در حالی که تغییر مدیریت چنین شرکتی فقط یکسال مطالعه می خواهد.
امروز تنها رد صنعت قطعه سازی خود رو مثال می زنم تمام قطعات ریخته گری از چین وارد می شوند. اگر قصد دولت و سیاست نظام حمایت از تولید داخل است چرا تعرفه را بالا نمی برند یا جلوی این واردات را نمی گیرند که تولید داخلی را به سمت اضمحلال می برد؟
در نمایشگاه اخیر صنعت قطعات خودروی ایران 420 شرکت ایرانی و 440 شرکت چینی حضور داشت وقتی علت را از مسئولین جویا می شویم می گویند می خوادهیم نشان دهیم تحریمها اثر ندارد! واقعا جای تاسف است. این در حالی است که دوماه پیش ما به نمایشگاه صنعت قطعات خودرو ترکیه رفتیم یک شرکت غیر ترک هم حضور نداشت و علت آن را تبلاش برای حمایت از تولید داخلی عنوان می کردند حجالا خودمان قضاوت کنیم ما از تولید داخلی حمایت می کنیم یا ترکیه؟
باید به جرعت و به صراحت عنوان کنم که اتفاق نظر روی منافع ملی در کشور ما وجود ندارد و دولت با درآمد های نفتی خود غره است بنابر این هیچ احتیاجی به تداوم تولید توسط تولید کنندگان احساس نمی کند.
آخرین اشاره ام را در مورد کثرت وجود موانع در برابر تولید در کشورمان به سخنرانی اخیر محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس در جمعی از تولید کنندگان کشور اختصاص می دهم که رسما به عنوان یکک مقام داخلی رتبه ایران در سهولت فضای کسب و کار را تایید می نمایند. خوب در چنین شرایطی آیا باید در میان عوامل متعدد مزاحم تولید به دنبال یکی و دوتا گشت؟