ما سازمانی به نام سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان داریم. چرا این سازمان تحت نظر یک مدیریت اداره نمیشود؟
مصرفکننده و تولیدکننده را جدا از هم نمیبینم. اگر کالای تولیدی، خوب توزیع شود و مصرفکننده هم مصرف کند، وضع تولیدکننده هم خوب است. اگر تولیدکننده خوب تولید کند، وضع خریدار هم خوب است، بنابراین اینها دو تا نیستند و یکی هستند. مثل خیلی چیزها که در همدیگر ادغام شدهاند. در کشورهای دیگر هم اینطور هست. یک مملکت اگر تولید خوبی داشته باشد، اقتصادش خوب است، در غیر این صورت خوب نیست. اگر تولید خوب باشد و جنس خوب بفروشند برای مصرفکننده خوب است. اگر نباشد یا مواد اولیه نداشته باشند یا اجناسشان گران باشد، برای مصرفکننده بد است. بنابراین از دید من تولیدکننده و مصرفکننده یکی هستند و اگر بخواهند بایستند، هر دو در یک طرف میایستند و موضوع یا برای هر دویشان خوب است یا بد.
با توجه به اینکه شما در اصناف حضور داشتید و در بخش خصوصی هم فعال بودید، به نظر شما در حال حاضر اقبال به کالاهای ایرانی زیاد است یا کم؟
یک وقتی کالاهای ایرانی را با کیفیت پایین تولید میکردیم و کشورهای همسایه، کالاها را با کیفیت بهتر و قیمت پایینتر تولید میکردند و در نتیجه مردم به کالاهای خارجی عادت کردند. خوشبختانه این مشکل حل شده است و خودمان داریم کالاهایی را تولید میکنیم که واقعاً با کشورهای خارج قابل رقابت است. قیمتهایمان هم خوب است. منتهی یک مقدار دشمن علیه ما تبلیغ میکند. گاهی هم بعضی از تولیدکنندگان و فروشندگان ما بیانصافی میکنند. اگر اصناف، اتاق بازرگانی یا اتحادیهها وارد میدان میشدند، از این طرف مصرفکننده را ترغیب میکردند به اینکه کالای ایرانی بخرد و از آن طرف هم به تولیدکننده میگفتند که تو رقیبی داری که کالای شما را سرکوب میکند. این تشویق، تنبیه، تبلیغ و شناساندن کالا و سایر مراحل تولید و پس از تولید باید در دست بخش خصوصی باشد که نیست. صدا و سیما روزانه میلیاردها تومان بابت تبلیغات میگیرد. این درست نیست که کالاهای خارجی و داخلی را در این حجم تبلیغ کنند. طرفداران بخش خصوصی یعنی تعاونیها، اتاقهای اصناف، اتاقهای امور صنفی و اتاقهای تولید با مصرفکننده و تولیدکننده دستشان در دست هم نیست و تا این اتفاق نیفتد و اینها با هم رقابت نامشروع کنند، چیزی عاید تولیدکننده نمیشود.
شما تقصیری را هم برای مصرفکنندگان قایل شدید که به خرید کالاهای خارجی عادت کردهاند. فکر میکنید تقصیر تولیدکنندهها بیشتر است یا مصرفکنندهها یا حتی حمایتکنندگان دولتی؟
الان تولیدکنندگان با توجه به امکاناتی که برایشان فراهم شده است، در امر تولید خیلی کوشش و سعی میکنند کیفیت را بالا ببرند، ولی موقعی را که عرض کردم مال وقتی است که تولیدکننده حواسش نبود وقتی کالایی را تولید میکند و گران میفروشد در واقع سر خودش را کلاه میگذارد. الان این دیدار تولیدکننده و مصرفکننده هست، اما راهنمایی میخواهد. راهنمایی هم باید به دست خود اصناف، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مصرفکنندگان باشد. اصناف باید دور هم بنشینند. الان گردهماییهای مختلفی را داریم، اما گردهمایی اصناف را نداریم و خودمان دست به دست همدیگر نمیدهیم. اگر بتوانیم دست تولیدکننده و مصرفکننده را در دست هم بگذاریم و تبلیغات بیرویه و بیدلیل کالاهای خارجی را قطع کنیم، تولید ما بهبود مییابد.
فکر میکنید در مدتی که از انقلاب گذشته است، آیا توانستهایم از حقوق مصرفکنندگان حمایت کنیم یا نه؟
در تبلیغات بله، ولی در عمل نه.
کجاها کمکاری شده است که این اتفاق نیفتاده است؟
همه کمکاری کردهاند. به اعتقاد من اتاق بازرگانی کار خودش را درست انجام نداده است. اتحادیهها، شرکتهای تعاونی و مؤسسات وابسته به هم همینطور صدا و سیما نیامده است بگوید درست است کسب درآمد است، اما من کالای خارجی را تبلیغ نمیکنم. با این تبلیغات ما مردم را به خرید کالاهایی تشویق میکنیم که نیازی هم به آنها ندارند، اما میخرند، مخصوصاً کالاهایی که مال بچههاست. اگر تولیدکننده، مصرفکننده، بازار، دولت و... دست در دست هم بگذارند، کمبود تولید و کمبود مصرف نخواهیم داشت. ما کمبود دولتی و محبت به هم و کمبود برای هم دل سوزاندن داریم.
مصرفکنندگان ما باید همچنان مراقب باشند که در چرخه خرید سرشان کلاه نرود، در حالی که مملکت و دولت اسلامی داریم و نظارتهایی که قرار است اسلامی باشند. مشکل کجاست؟
اگر رفاقت بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بود این مسائل حل میشدند. ما الان عده کمی سوءاستفادهکننده داریم که از این آب گلآلود ماهی میگیرند. وقتی بین تولیدکننده و مصرفکننده و دولت اختلاف نظر و اختلاف برداشت است، سوءاستفادهکننده از موقعیت سوءاستفاده میکند. ما با هم رفیق نیستیم. جایی که قرار است اینها را با هم رفیق کند، شرکت تعاونی است که باید دست اینها را در دست هم بگذارد که هم منافع ببرند، هم سود معقول و سوءاستفاده و کالای غیر استاندارد تولید نکنند. اگر دست همه در دست هم باشد و همه به هم محبت و اعتماد داشته باشند، مشکلات حل میشوند. جایی را نداریم که این بازاریها را دور هم جمع کند و بگوید بیایید دست در دست هم بگذاریم و شمای تولیدکننده و مصرفکننده منافعتان یکی است، پس با هم کار کنید. جای چنین واسطهای چه در دستگاههای دولتی و چه بخش خصوصی خالی است. دستها در دست هم نیستند.
به نظر شما در بین قوای سهگانه کشور، کدام یک کمکاری بیشتری کرده است و وظیفه بیشتری در این زمینه داشتهاند؟
نباید کار را به آنجا ارجاع بدهیم. سه قوه کار خودشان را میکنند. ما کاری به آنها نداریم. باید کالایی را تولید کنیم که نیاز به مواد اولیه و سایر امکانات دارد و به بازار میفرستیم. اگر به همدیگر تکیه و کمک و نیاز مردم را رفع کنیم، همه چیز یک طرف لطف خدا هم شامل حالمان میشود.
این مایی که میفرمایید منظورتان کیست؟
هم بخش خصوصی، هم دولتی، هم مقننه و هم قضاییه. اگر همه دست به دست هم بدهیم و بدانیم باید مشکل مردم را رفع کنیم، کسی هم باید ما را هدایت کند. الان صدا و سیما را ببینید. ببینید قوانینی که از مجلس گذشته، چند تایش دلسوزانه و چند تا بیمهابانه است. اگر اینها دلسوزی میکردند و به مصرفکننده میگفتند برای تو خوب نیست که این همه اسراف کنی. به تولیدکننده از روی احادیث ثابت میکردند که گرانفروشی به نفع خودت، فرزند و خانوادهات نیست. چند روز پیش در مغازهای دیدم که نوشته بود: «پس از فروش پس گرفته نمیشود.» گفتم: «این چیزی که شما نوشتهاید خلاف دستور اسلام است.» پرسید: «چطور؟» گفتم: «در اسلام داریم اگر کسی از شما جنسی را خرید، اگر پس آورد، پس بگیرید.» دیدم اصلاً این حرف را تا حالا نشنیده بود. خیلی ناراحت شد و گفت: «از فردا این تابلو را برمیدارم.»
اینکه ایشان پذیرفته خیلی خوب است، ولی خیلیها نمیپذیرند.
باید با برخورد محبتآمیز به کسی که خلاف میکند مطلب را آموخت. برخورد اجتماعی مهم است. اگر با دوستی و محبت به کسی هشدار بدهیم یا توصیه کنیم اغلب گوش میکنند. کسی را نداریم که اینطور صحبت کند. از حضرت رسول (ص) داریم وای به حال کسی که سوار مرکب است و به پیاده میگوید بایست اول من بروم. این کاری است که هم داریم میکنیم. پشت ماشین که مینشینیم رعایت پیاده را نمیکنیم. تا امروز هر وقت این را به کسی گفتهام، گفته است عجب! این دستور اسلام است؟ گفتهام بله. کسی را نداریم که بیاید و با زبان محبتآمیز و بر اساس احادیث به تولیدکننده بگوید جنس بد تولید نکن. به مصرفکننده بگوید کالای خارجی نخر و بر سر جنس مردم نزن. اگر کسی این تعالیم را به مردم میداد و راهنماییشان میکردند، مردم درست رفتار میکردند. ما حوصله خوشرفتاری و مدارا با مردم را نداریم. حوصله اینکه به دستورات خدا عمل کنیم، نداریم، این میشود نتیجهای که به ما میرسد.
در سالگرد ابلاغ اقتصاد مقاومتی هستیم و به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی هنوز نتوانستهایم اقتصاد مقاومتی را پیاده کنیم. اگر بخواهیم حقوق مصرفکننده را رعایت کنیم، با اقتصاد مقاومتی جور در میآید؟
اقتصاد مقاومتی یعنی در همه جا گوش به حرف خدا دادن. در تولید، توزیع، مصرف، صادرات و واردات گوش به حرف خدا دادن. قدیمها روحانیون در مساجد بازارها بودند و کسبه قبل از اینکه سر کار بروند، اول میرفتند و احادیثی را در باره کسب و کار میشنیدند و بعد با این نگاه که برخورد اسلامی با مردم چیست سر کار میرفتند. ما این کار را کم میکنیم. در اسلام داریم که اگر دیدید کسی به چیزی نیاز دارد، با او راه بیایید. ما درست برعکس عمل میکنیم و به محض اینکه بفهمیم کسی نیاز دارد، سعی میکنیم هر جنسی را به او بفروشیم.
بعضی از تولیدکنندگان و فروشندگان کاری میکنند که خدا برکت را از ما میگیرد. باید به مردم میگفتیم که برکت یعنی چه. اگر این را به مردم میگفتیم، دیگر در معاملات انصاف را رعایت میکردیم. فروشندگان ما اگر بدانند با انصاف معامله کردن برکت به همراه میآورد و کیفیت و برکت پول از مقدارش بهتر است، دیگر گرانفروشی نمیکنند. توقع مردم از انقلاب اسلامی این بود که این مفاهیم جا بیفتد که متأسفانه نیفتاده است.