گفتگوی ویژه

تحزب باید واسطه بین حکومت و مردم باشد

تحزب باید واسطه بین حکومت و مردم باشد یعنی خواسته‌های مردم را به حکومت برساند و پاسخ‌های حکومت را به مردم. واکنش‌ها را بسنجد که در این صورت می‌تواند بسیار مؤثر باشد.

جزو بنیانگذاران سپاه و اولین فرمانده این تشکل نظامی است؛ سابقه فعالیت حزبی او را از پیش از انقلاب تاکنون به یک شخصیت شاخص سیاسی و علمی تبدیل کرده است؛ دکتر جواد منصوری در گفتگوی تفضیلی با خبرنگار شما؛ به کنکاشی جدی در سیر تحزب و نقش هیئت های مذهبی و به ویژه مؤتلفه اسلامی می پردازد:

با توجه به فضای سیاسی کشور جایگاه تحزب و تشکل در کشور چگونه جایگاهی است؟

در کشور ما احزاب و حزب بهطورکلی نتوانسته جایگاه عمومی پیدا بکند، علت آن نیز مشخص است همانطور که آگاه هستید قبل و بعد از انقلاب هیئتهای مذهبی جریان ساز بودند که از جمله آنها میتوان به نهضت تنباکو و فعالیت هیئتهای مذهبی و ایجاد مشروطیت اشاره کرد.

اما بعد از شهریور 1320 برای منزوی کردن مذهب، نوعی ناسیونالیسمی که بعد از جنگ جهانی در تمام کشورهای اسلامی بهطور خودجوش به وجود آمده، ملیگرایی را پیش کشیدند تا بهوسیله ناسیونالیسم حرکتهای دینی را در هم بکوبند و افرادی همچون پی روش، کسروی، حسنی، حکیمی زاده و حتی پیدایش وهابیت و مذاهب جدید تلاش کردند تا تشیع را درهم بکوبند، و مهمتر از آن به نام ناسیونالیست اسلام را درهم بکوبند.

افراد دیگری همچون آتاتورک، سردار داوود خان و عبدالناصر که از چهرههای معروف ناسیونالیست بودند، تنها اسلام و دین توانست در مقابلشان بایستد تشیع را زنده نگه دارد. هدف اسلام و تشیع جز استقلال ملتها نیست؛ چراکه انقلاب اسلامی به وجود آمده و امام(ره) جمله معروف نه شرقی نه غربی را مطرح کردند و فرمودند «اسلام از ملیگرایی سیلی خورده است.»؛ لازم به ذکر است بعد از جنگ جهانی دوم نیز تنها گروهی که در کل کشورهای اسلامی حرکت و جریانهای مؤثری را به وجود آوردند مذهبیان بودند، که از جمله آنها میتوان اخوان المسلمین، مسلمانان مجاهد ترکیه ، افغانستان و.. که ملیگرایی و ناسیونالیسم در برابر اینها ایستاده است را نام برد؛ درواقع میتوان گفت ناسیونالیست سوغاتی بود که غربیها بعد از جنگ جهانی اول به ارمغان آوردند و درست زمانی که رضاخان تنها با دیکتاتوری ملت را سرکوب میکرد و نه تحصیلات عالی و نه درکی از سیاست خارجی داشت، تا زمانی که مطیع غرب بود از آن حمایت میشد و بهمحض سرپیچی، فرزندش محمدرضا شاه را جایگزین آن کردند، با تحلیل این شرایط بهخوبی مشخص میشود احزاب چگونه و در چه شرایطی ایجاد شدند و رشد کردند.

از مهترین فعالیت های جریان و تشکیلات مذهبی برایمان بگویید

پس از پانزدهم خرداد که شخصیت امام(ره) آشکار شد، ایشان معتقد بودند باید با برنامه و سیستم کار کرد؛ لذا دستور تشکیل ائتلاف هیئتهای تهران را دادند. که درواقع واژه موتلفه از این زمان شکل گرفت و پس ازآن هیئتهای فعال و مؤثر در تهران باهم ائتلاف و مشارکت کردند تا نیرویی در برابر حاکمیت باشد که همهچیز را از بین میبرد؛ بنابراین اگر این هیئتهای موتلفه وجود نداشتند، اعلامیه و نوارهای سخنرانی امام (ره) هرگز به دست افراد انقلابی و ولایی نمیرسید. لذا دشمن هم که متوجه این موضوع شده بود زمانی که حضرت امام(ره) در عراق تبعید بودند پیشنهاد میدهند برای ماندن در عراق دیگر نباید اعلامیههای خود را منتشر کنید که امام این را نمیپذیرد به همین جهت از عراق به پاریس تبعید میشوند؛ زیرا حضرت امام (ره) بهواسطه هیئتها تشکل یکپارچه و مقاومی را به وجود آورد که میتوانستند جامعه را با برنامهها و جریانهای انقلابی به حرکت وادارند. همچنین ایشان فرمودند: «ما نمیدانستیم اگر به پاریس برویم چه میشود.» درحالیکه بعد از شهریور 1320 تمام نیروهایی که مخالف حاکمیت دیکتاتور بودند و در کشورهای مختلف جهان حضور داشتند بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس شرایط بهطوری عوض میشود که روزنامههای خارجی مینویسند؛ این مرد در زیر درخت سیب در نوفللوشاتو حرکتی را به وجود آورد که تمام ایران به آن پیوستند؛ بنابراین شورای سلطنت در ایران تشکیل میشود که نماینده آن ، سید جلال تهرانی است و او بهعنوان نماینده شورای سلطنت به پاریس میرود تا با حضرت امام دیدار داشته باشد و امام نمیپذیرد و میفرمایند ابتدا سلطنت را غیرقانونی کنید؛ اما کیانوری ملحد، که خدا و دین را مخلوق پندار آدمی میدانست و پیرو افکار مارکس و لنین بود و آن را ترویج میداد، به پاریس میرود و امام آن را میپذیرد. تا یک حرکت ضد سلطه و ضد استکباری که در ذهن این بزرگمرد جریان داشت ماندگار شود. به همین جهت اولین کسانی که به این جریان پیوستند، مذهبیان بودند؛ زیراکسانی که در حاکمیت محمدرضا شاه ضربه دیدند و شاهد شهادت نواب صفوی و تیرباران دوستانشان بودند از جمله مهدی عراقی ، خانواده امانی کسانی بودند که به حضرت امام ملحق شدند و هیئتهای تهران را به تحرکت واداشتند اگر به ریشههای این حرکتهای سیستماتیک دقت کنیم متوجه میشویم ابتدا و شروع این فعالیتها در حزب موتلفه اسلامی بوده است. لذا آگاهی امام در اینکه هیئتهای تهران را وادار به همکاری کنند بسیار مهم است. زیرا همینها هستند که راهپیماییها را شکل داده و علیه شاه و حکومت سلطنتی شعار دادند.زمانی که به این مسائل میرسیم به درک سیاسی و آگاهی امام و به ریشه و آغاز موتلفه پی میبریم. پس از دستور حضرت امام حزب شکل گرفت و دو نفر را بهعنوان هدایتگر افراد تعیین کرد؛ آیتالله مطهری برای برنامه تئوری و آیتالله بهشتی را برای برنامهریزیها در نظر گرفتند که در پی این فعالیتها حکومت پهلوی هر دو بزرگوار را برای تنها گذاشتن حضرت امام شهید کردند.

در نتیجه ریشه هیئتهای موتلفه در هیئتهای مذهبی خفته است و این هیئتهای خفته هستند که در جریانهای مختلف؛ تنباکو، مشروطیت و انقلاب اسلامی پیروزی را رقم زدند و ایران ضد استکباری را چنان حرکت دادند که همچنان راهنماییهای مرجعیت در آنها اثر داشته است.

احزاب در ابتدای انقلاب چه کارکردی داشتند و چرا دچار تحول شدند؟

تفکری که در ابتدا انقلاب وجود داشت با این رویکرد بود که کشور باید حزبی شود، اما اگر ما آن سیاست و روشی که در جهان غرب است در هیئتهای موتلفه پیاده میکردیم که فقط احزابی را تشکیل دهیم تا این احزاب فعال باشند موفق نمیشدیم . از دلایلی بود که احزاب پیشرفتی نکردند. و به این خاطر حضرت امام فرمودند: فتیله را پایین بکشید زیرا مردمی بودن بهتر از حزبی بودن است، هیئتهای مذهبی مردمی هستند، هیئتهای مذهبی همان حوزههای حزبی هستند که خود مردم خرج آنها را تهیه میکنند. و خود مردم کار میکنند اگر ما در این هیئتهای مذهبی آگاهی کافی را میدادیم خیلی بهتر و مؤثرتر پیش میرفتیم، در حال حاضر هم هیئتها و حوزهها را مردم اداره میکنند. به همین جهت ادای غرب را درآوردن و مانند غرب حزبی بودن موفقیتی نخواهد داشت .

با توجه به فضای سیاسی کشور در حال حاضر بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی تحزب چه جایگاهی در نظام اسلامی دارد؟

تحزب در کشور هنوز بهطور مستقل و آنگونه که باید جایگاهی ندارد، زیرا تودههای مردم هنوز به هیئتهای مردمی مراجعه میکنند و در مواقعی یک شخصیتی مانند سردار حاج قاسم سلیمانی شهید میشود، مساجد و هیئتهای مردمی هستند که به میدان میآیند و این نشان میدهد که هنوز تمرکز و پایگاه حاکمیت بر روی هیئتهای مردمی است و احزاب نقش چندانی در این فعالیتها ندارند درواقع تحزب باید واسطه بین حکومت و مردم باشد یعنی خواستههای مردم را به حکومت برساند و پاسخهای حکومت را به مردم. واکنشها را بسنجد که در این صورت میتواند بسیار مؤثر باشد.

نظر شما در خصوص حزب موتلفه اسلامی چیست؟

احزاب بهویژه حزب موتلفه اسلامی مسئولیتها و رسالتهای خوبی را در زمان انقلاب انجام دادند. مهمترین حزبی که قبل از انقلاب شکل گرفت حزب توده بوده که آنهم موفق نبود. و حزب ایران که دبیر آن آقای کریم سنجابی بود. همه این احزاب موسمی بودند و از بین رفتند اما درنهایت هیئتهای مذهبی و مردمی مانند مؤتلفه اسلامی ماندگار شدند
https://shoma-weekly.ir/qVHotr