
در این خصوص گفتگویی با مهندس سیدمصطفی میرسلیم رییس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی انجام داده ایم که می توانید آن را در ادامه مطالعه فرمایید.
با وجود رشد سوادآموزى در کشور در چهل سال گذشته، چه در شهرها و چه در روستاها، و چه در میان مردان و چه در بین زنان، چرا پیشرفت همه جانبه و مطلوب نصیب کشور نشده است؟
یکى از دستاوردهاى غیر قابل انکار دوران چهل ساله جمهورى اسلامى رشد سوادآموزى و تثبیت آهنگ آن است. این رشد بویژه براى زنان بیشتر بوده به گونه اى که چند سال است بیشترین درصد ورودى دانشگاههاى کشور دخترانند. سواد آموزى البته مراتب دارد : از قدرت خواندن و نوشتن گرفته تا تحصیلات عالى در دانشگاهها. سواد، از این لحاظ که انسان را مجهز به ابزار مهمى براى تسهیل دستیابى به علم و به کمال رساندن آن و انتقال سریع آن به دیگران مى کند ، ارزشمند است. به مناسبت همین قابلیت ارزشمند، خداى متعال بدان قسم مى خورد: ن و القلم و ما یسطرون. در ابتداى این سوره به قلم که ابزار نوشتن است و به آنچه نوشته مى شود تقدس بخشیده شده است؛و در سوره دیگر خداى متعال، آموزش را به کرم خود مى پیوندد: اقرأ و ربک الاکرم الذى علم بالقلم.
با این همه ارزش قائل شدن براى خواندن و نوشتن و با توجه به رشد سوادآموزى ، ریشه اشکالى که شما مطرح مى کنید در کجاست؟
کاربرد اصلى سواد یا ابزار خواندن و نوشتن باید دستیابى به علم باشد ، علم نافع؛ اما مانند هر ابزار دیگرى، ممکن است هنگامى که در اختیار شیاطین انس قرار مى گیرد ، در اثر جهل و ظلم، موجب انحراف و فساد و گمراهى و خودباختگى شود؛ چنانکه مشهور است : چو دزدى با چراغ آید گزیده تر برد کالا. همان علم به جاى ایجاد توسعه اقتصادى و فناورى و عدالت و رفاه...، اگر در دست افراد ناباب قرارگیرد، ابزار خونریزى، آدمکشى و ستم و رواج باطل و بدرفتارى و رذائل اخلاقى و پستى ها مى شود.
بنابراین همزمان با سواد آموزى و در تمام مراتب آن تا عالى ترین سطح ، باید پاکسازى نفس انسان از رسوبات جاهلى، انجام گیرد، و الا شاهد بروز انحرافات متنوع نزد بسیارى از افراد و از طریق آنها شاهد گمراه شدن عده کثیر دیگرى خواهیم بود. حتى درباره قرآن، آیه کریمه مى فرماید : و لا یزید الکافرین الا خسارا. یعنى قرآنى که هدایت است، موجب خسارت براى کافران مى شود.
آیا مصادیق واضحى از انحرافهایى که بدان اشاره کلى کردید مى توانید ذکر کنید؟
مصادیق متعددند و در زمینه هاى مختلف ظهور پیدا کرده اند؛ مثلا از مواردى که به صورت مصداق در بخش اقتصادى مى توان یاد کرد:
⁃ انحرافات بانکدارى در اعطاى وام ، از جمله انحراف از نظام بانکدارى بدون ربا
⁃ دستبردهاى گوناگون به بیت المال، رشوه و اختلاس؛ ویژه خوارى
⁃ تداول ثروتهاى بادآورده بین اغنیا و تازه به دوران رسیده ها و تأثیر گذارى بر اقتصاد کشور با ایجاد آشفتگى و سفته بازى مثلاً در بازار ارز و مسکن و طلا و جواهرات...
⁃ عدم شفافیت درآمدها و نشت مالیاتى
آیا در زمینه اجتماعى نیز موارد قابل ذکر وجود دارد؟
متأسفانه آرى:
⁃ سست شدن نهاد خانواده و از بین رفتن تقدس آن
⁃ افزایش سن ازدواج
⁃ رشد طلاق
⁃ کاهش رشد بارورى
⁃ نفوذ اعتیاد حتى در بین بانوان
⁃ گسترش ابتذال و تضعیف عفاف توأم با تجاهر
⁃ عادى شدن بى اعتنایى به موازین قانونى و مقررات و دور زدن آن با ترفندهاى مختلف
براى موارد سیاسى هم آیا مصادیقى وجود دارد؟
بعضى از مهمترین موارد سیاسى را مى توان ذکر کرد:
⁃ زد و بند بین مسئولان براى دستیابى به قدرت و ثروت و حفظ مزایاى آن
⁃ زایل شدن استقلال قواى مجریه و مقننه و قضائیه و نهادینه شدن تبانى
⁃ تغییر در قوانین انتخابات براى کسب و حفظ قدرت سیاسى به قیمت تضعیف مردمسالارى دینى
⁃ کاهش مشارکت سیاسى مردم در اثر تضعیف اعتماد و تعطیل شدن نظارت عمومى
⁃ پایمال شدن حقوق عمومى در اثر اعمال نفوذ براى مبادرت به اقدامات خارج از ضابطه
لابد موارد فرهنگى مهمى هم وجود دارد؟
البته و شاید ریشه بسیارى از دیگر موارد انحراف باشد:
⁃ سیطره شبیخون فرهنگى، پس از دوران ویدیو ، ماهواره و اینترنت، در قالب فضاى مجازى
⁃ عدم مراعات معیارهاى حق و تکلیف در فضاى مجازى
⁃ رشد تجاهر به بى بند و بارى متأثر از جوّ غالب در فضاى مجازى لجام گسیخته
⁃ پوسته گرایى و بى مغزى در مورد محتواهاى اثرگذار بر فرهنگ عمومى
⁃ کمرنگى یا فراموشى اصالت شایسته سالارى
⁃ عادى شدن انحرافات مختلف در اذهان مردم و نهادینه شدن آن
⁃ اصالت یافتن مدرک تحصیلى و شیوع تقلب و روشهاى غیر اصولى براى دستیابى به مدرک
⁃ بحران هویت نزد نسل جوان و بروز شکاف بین نسلى
⁃ عدم پاسدارى مناسب از شعائر میهنى و مذهبى و کاهش منزلت زبان فارسى
اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم ، باید بگویم : بهره مندى از مزایاى بسیارى از پیشرفتهاى واقعى و کمّى که دستاورد چهل ساله نظام جمهورى اسلامى است، مستلزم ارزیابى کیفى عملکردها و نقد علمى آنهاست .