***
شهرداری طرحی را ابلاغ کرده مبنی بر جداسازی کارمندان زن و مرد در تمام ادارات شهرداری که امکانش وجود دارد. این اقدام یک اقدام انقلابی نسبت به ادارات دیگر است و احتمالاً برای شهرداری هزینههای مال و سیاسی در پی خواهد داشت. نظر شما در باره این طرح چیست؟
جداسازی زن و مرد یک مسئله بسیار مثبت است. در گذشته هم بعضی از وزرا، رؤسا و شرکتهائی که دغدغه دینی داشتند و میخواستند خواسته شرع مقدس اسلام را رعایت کنند، این کار را کرده بودند. مثلاً آقای سید صدرالدین شریعتی در دانشگاه علامه طباطبایی همین بود. آقای دانشجو هم در وزارت علوم این مسئله را رعایت کردند.
این اختلاط چه خطراتی برای زن ومرد و خانواده هایشان دارد؟
اختلاط زن و مرد نامحرم خطرات و اثرات بسیار سوئی دارد. خانمی که شوهر و بچه دارد، از صبح تا شب کنار آقائی که همکارش هست، مینشیند. آن آقا هم همسر دارد که یا در خانه است یا در اداره دیگر. این دو تا نامحرم از صبح تا شب با هم صحبت میکنند. گاهی حتی ممکن است با هم شوخی کنند، شاید نسبت به هم علاقه و انس هم پیدا کنند که اثر سوء آن در بنیان خانواده واضح است و خانواده را متلاشی میکند. خانم جوانی که از صبح تا شب در جوار چند مرد جوان که ممکن است نسبت به شوهر خودش زیباتر یا خوشصحبتتر بوده باشند، قرار دارد، شب که به خانه برمیگردد به شوهر خودش علاقه لازم و کافی را ندارد. آن آقا هم همین طور. او هم اگر از صبح تا شب با چند زن جوان سر و کار داشته باشد که ممکن است از همسر خودش زیباتر باشند، آرایش بهتری کرده باشند، خوشصحبتتر باشند، وقتی به خانه میآید، علاقهاش به همسرش تضعیف و علاقه به آن خانم نامحرم تقویت شده است. بنابراین یکی از اثرات بد این اختلاط سست و متلاشی کردن بنیان خانوادههاست. بنده یکی از علل ازدیاد طلاق و متلاشی شدن خانوادهها را همین مسئله میدانم. اسلام هم بین حق و باطل، حرام و حلال و محرم و نامحرم مرز گذاشته است. این مرزها برای استحکام خانواده است و برای این که علاقه این خانم به شوهر و خانوادهاش باشد و علاقه آن آقا هم به همسر و خانواده خودش. این اختلاطها علاقهها و محبتها را تغییر میدهد و سکون و آرامشی را که خداوند در قرآن برای خانواده ذکر فرموده است، از بین میبرد و بنیان خانواده متزلزل میشود. لذا این یک مسئله مهم شرعی و اسلامی است و هر کسی که اقدام به این کار بکند، یقیناً کار مثبتی کرده است و در پیشگاه خدا مأجور خواهد بود.
آیا لازم است ادارات دیگر هم باید این کار را انجام بدهند؟
اگر میخواهیم مملکتمان اسلامی باشد، باید این کار را بکنیم. مدرسه ابتدائی تا دبیرستانمان دخترانه و پسرانه است. یکی از اشتباهات بزرگ ما این است که وقتی این دختر و پسر به بلوغ جنسی میرسند، آنها را در دانشگاه مختلط میکنیم. این با کدام عقل، منطق و احکام اسلامی جور در میآید؟ در دانشگاه، شرکتها و ادارات این اتفاق میافتد. الان در خیلی از فروشگاهها و حتی در بازار که رسم نبوده است، دختران بزک کرده را به عنوان فروشنده مینشانند. هم محیط را آلوده میکنند، هم خیلی بعید است این زن و مردی که از صبح تا شب در کنار هم هستند، آلوده به فساد نشوند. یعنی اختلاط زن و مرد را نه اسلام قبول دارد، نه شرع، نه عقل، نه منطق. کار غلطی است که سالهاست انجام میشود و باید از ابتدا جلوی آن گرفته میشد. تا حالا هم که نشده است، هر زمان که جلوگیری شود، جلوی ضرر بیشتری گرفته خواهد شد.
چرا تا به حال این کار در دیگر ادارات کشور ما انجام نشده است؟
بعضی از مسئولین ما متأسفانه انگیزه ندارند. همین طور که میبینید راجع به عفاف و حجاب هم انگیزه لازم را ندارند و اقدامات لازم را انجام نمی دهند. اکثر خانمهای بدحجاب در ادارات، نهادها و شرکتها هستند. اینها لااقل اختیار کارمند خودشان را که دارند که بگویند اینجا که میآئی باید حجاب و عفافت را رعایت کنی، ولی این کار را نمیکنند. الان چندین سال است که قانون عفاف و حجاب معطل مانده است و اجرا نمیشود. ادارات و ارگان ها مجبور و مسئولند. باید اجرا میکردند که متأسفانه نکردند، چون انگیزه این کار را ندارند و بعضیها هم چه بسا از این مسائل سوءاستفاده میکنند.
نکته دیگر این است که در حال حاضر در مکان هایی اختلاط داریم که تأثیرگذاری زیادی دارد. مثلاً در دبستانها، در آموزش و پرورش ! این موضوع برای بچهها عادیسازی میشود و با همین تفکر بزرگ میشوند. این مسئله را چه طور باید پیگیری کرد؟
یقیناً همین طور است، چون معلمها برای بچهها الگو هستند. معلم برای بچه یک الگوی اثرگذار است. الگوئی که حتی تا آخر عمرش از آن اثر میپذیرد. مسئله معلم در اسلام بسیار مهم است. بسیاری از افراد در خانوادههای ناجور بودهاند که معلم خوبی داشته و به راه راست هدایت شدهاند. بعضیها برعکس بودهاند. از خانوادههای خوبی به مدرسه رفته و معلم ناجوری داشته و منحرف و از مسیر خارج شدهاند. نقش معلم در ذهن کودک بسیار مؤثر است و جا میافتد و آنچه که کودک در کودکی میآموزد در ذهنش میماند. فرمودند: «اَلْعِلْمُ فِی الصّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ»، علم در کودکی مثل نقشی است که بر سنگی حک کنید. وقتی کودک این اختلاط را میبیند، برایش طبیعی و تبدیل به فرهنگ میشود. بدحجابی معلمین و رفتار معلمهای مرد و زن را که با هم میبیند که با هم میگویند و میخندند برایش فرهنگ میشود و وقتی بزرگ شد، قبح این موضوع برایش از بین رفته است و اصلاً این کار را خلاف نمیداند. به همین دلیل این هم مسئله مهمی است و یکی از جاهائی که میتوان تربیت صحیح اسلامی و رعایت حجاب و عفاف و محرم و نامحرم را آموزش داد، آموزش و پرورش است که نقش بسیار اساسی دارد. در تربیت کودک اولین نقش را خانواده دارد و دومین نقش را آموزش و پرورش و مدرسه.
صحبتهائی برای تفکیک جنسیتی در دانشگاهها وجود داشت که با هجمه سنگین مواجه شد و بسیاری از رسانهها به آن معترض بودند. عدهای از اساتید دانشگاهها هم خیلی با این کار مخالف بودند. فکر میکنید چرا در جامعه ما این همه مخالفت با تفکیک جنسیتی وجود دارد؟
همه این ها به دلیل تهاجم فرهنگی است که به جامعه ما شده است. به دلیل آن که فرهنگ غرب را به وسایل مختلف به خورد مردم دادهاند. بعضی از اساتید ما تحصیلکرده کشورهای خارجی هستند و با فرهنگ آنجا عجین شدهاند. بعضیهایشان تحت تأثیر تبلیغات و تهاجم فرهنگی دشمن قرار گرفتهاند و در نتیجه قبح مسئله از بین رفته است. حدیث داریم که پیامبر اسلام(ص) فرمودند یک روزی امر به معروف و نهی از منکر از بین میرود. اصحاب تعجب کردند که مگر چنین چیزی میشود؟ حضرت فرمودند از این بدتر هم میشود. روزی میرسد که منکر، معروف و معروف، منکر میشود. الان وضعیت این طور شده است و میبینید خیلی از مفاسد برای ما طبیعی شده و قبح آن از بین رفته است، از جمله مسئله عفاف و حجاب یا امثالهم. الان امر به معروف و نهی از منکر بهقدری دشوار شده است که اگر کسی بخواهد این کار را بکند، مردم به جای این که حمایتش کنند، میآیند و به او میگویند چه کار داری. یعنی درست معروف، منکر و منکر معروف شده است. بنابراین یکی از آثار بسیار مثبت جداسازی زن و مردم و محرم و نامحرم قوام بنیان خانوادههاست، اما عدهای که نامشان مسلمان است، بهجای این که بیایند و کمک و همراهی کنند، مخالفت میکنند. این مخالفت با حکم خداست، چون خدا این مرز و حلال و حرام را قرار داده و در قرآن فرموده است: «وَ لاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَه»؛(1) نزدیک شدن محرم و نامحرم و در کنار هم بودن پسر و دختر جوان که میبینیم به چه وضع افتضاحی در پارکها، متروها، خیابانها و دانشگاهها در آمده است، کم کم دارد برای همه طبیعی میشود.
پینوشت:
(1) قرآن کریم، سوره اسراء، آیه 32