ریشه نفاق به کجا برمیگردد؟
نفاق موضوعی نیست که مربوط به امروز و دیروز باشد. اساساً انسان همواره و در همه زمانها در معرض نفاق قرار داشته است، در حالی که سایر موجودات یا مثبتند یا منفی، ولی نفاق و دورویی ویژگی انسان است. در صدر اسلام تا وقتی پیامبر(ص) در مکه بودند، چون هنوز حکومت تشکیل نداده بودند چهره نفاق را نمیدیدیم. یا طرف با اخلاص ایمان میآورد و مسلمان میشد و به پیغمبر(ص) میپیوست یا در مقابل ایشان و همراه با قریش و کفار بود. در ده سالی که پیامبر(ص) در مدینه بودند و حکومت اسلامی تشکیل دادند منافقین به وجود آمدند و نضج گرفتند، یعنی افرادی که ظاهراً مسلمان، ولی در باطن همراه دشمنان اسلام بودند و قصد ضربه زدن به اسلام را داشتند. 60، 70 جنگ پیامبر(ص) در دوران ده ساله حکومتشان در مدینه به دلیل همین دشمنی با حکومت اسلامی اتفاق افتاد. اینها قصد ترور ایشان را داشتند و مسجد ضرار را در مقابل مسجدالنبی بنا نهادند. خداوند میفرماید: «جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ».(1) حدود 40 آیه قرآن صراحتاً به منافقین و ویژگیهای آنها میپردازد. احادیثی در این خصوص و ویژگیهای نفاق در کلام امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه و سورهای با عنوان منافقون در قرآن حاکی از اهمیت موضوع است. خداوند به پیامبرش میفرماید سر قبر اینها نرو و اگر برایشان استغفار کنی، آنها را نمیآمرزم. باید بدانیم جریان نفاق تا ظهور حضرت امام زمان(عج) ادامه خواهد داشت.
هدف اصلی سازمان مجاهدین خلق قبل و پس از انقلاب چه بود؟
قبل از هرگونه صحبتی در باره منافقین باید عملکرد 50 ساله این سازمان را که در سال 1345، 1346 تشکیل و در سال 1350 علنی شدند بهطور خلاصه بازگو کرد. در کتابی با عنوان «اپوزیسیون جمهوری اسلامی» ملاکهای شناسایی گروهها، گروهکها و احزاب بررسی و به صورت موردی عملکرد سازمان مجاهدین خلق را از ابتدا تا سال تألیف کتاب تحلیل و در عین حال طی نموداری آینده این سازمان را پیشبینی کردهام.
این سازمان برای مقابله با رژیم شاهنشاهی ایجاد شده بود. پس از مدتی عدهای از اعضا دستگیر و اعدام و تعدادی هم در درگیریها کشته شدند. بهتدریج در سازمان انحرافاتی ایجاد شد و انشعاب کردند و چند گروه به وجود آمدند مثلاً پیکار و... و عدهای هم به عنوان حزبالله شناخته شدند. هدف این سازمان پس از پیروزی انقلاب این بود که سوار بر کار شوند و در رأس قدرت و امور مملکتی قرار بگیرند. اصلاً معتقد بودند امام(ره) و نیروهای همراه امام(ره) آدمهای تشکیلاتی نیستند و باید حکومت را تحویل سازمان بدهند، چون سازمان تشکیلات دارد و کاربلد است و میداند و میتواند چه کار کند. اینها تا قبل از ورود به فاز نظامی در کشور آزاد بودند و کار میکردند. روزنامه «مجاهد» را منتشر میکردند، سخنرانی داشتند و مسعود رجوی در دانشگاه تهران اجتماعاتی داشت. ضمن اینکه در لانه جاسوسی و جاهای دیگر تردد داشتند و فعالیتهایی میکردند.
از چه زمانی سازمان مقابل نظام قرار گرفت؟
از 30 خرداد سال 1360 که سازمان مجاهدین خلق دست به اسلحه برد و وارد فاز نظامی شد و درگیری ایجاد کرد طبعاً محارب با نظام شناخته شد و میبایست با آن برخورد میشد، چون امنیت کشور را به خطر انداخت. آنها از آن تاریخ شروع به ترورها و انفجارهای متعددی کردند. در کتابی با عنوان «هفت تیر» جزئیات ترورهای سازمان مجاهدین خلق، فرقان و امثالهم را شرح دادهام. منافقین ظاهراً شعار ضد امپریالیستی میدادند، ولی با آنها ارتباط داشتند و از سوی آنها پشتیبانی میشدند. الان حمایتهای اروپا، مجلس امریکا و... از آنها علنی شده است. فرانسه سرکرده اینها، مسعود رجوی را پناه داد و عراق برایشان پادگان ساخت و نیروهایشان را جذب کرد و به آنها امکانات و تسلیحات میداد.
علت خروج سران سازمان مجاهدین خلق از کشور چه بود و در چه کشورهایی مستقر شدند؟
با ورود سازمان به فاز نظامی و ترورها و تحرکات مسلحانه نظام برخوردهایی با آنها کرد. آن موقع هنوز وزارت اطلاعات شکل نگرفته بود و بخشهایی از نظام نظیر دادستانی و... به مقابله با آنها برخاست. در این شرایط منافقین با احساس ناامنی بالاجبار نیروهای اصلیشان را از کشور خارج کردند و به ترکیه و سپس عراق رفتند و در آنجا مستقر شدند. در اروپا هم فعالیتهایی میکردند. در دهه اخیر پس از بیرون رانده شدن از عراق هم در کشورهایی همچون اردن، اسرائیل، آلبانی و رومانی استقرار یافتهاند. ضمن اینکه ارتباطاتی با مسئولین سیاستگزاری در کشورهای دیگر نظیر مجلس امریکا، فرانسه و... دارند.
از شیوههای منافقین در مخالفت با جمهوری اسلامی برایمان بگویید.
مخالفت آنها با جمهوری اسلامی به صورتهای مختلفی بروز و ظهور میکرد. گاهی نفوذ میکردند مثل نفوذ در حزب جمهوری اسلامی که منجر به انفجار در دفتر حزب شد؛ نفوذ در دادستانی که ضمن انفجار در آنجا آیتالله قدوسی را به شهادت رساندند، با نفوذ در نخستوزیری و انفجار آن مکان موجب شهادت شهیدان رجایی و باهنر شدند. آنها یا شخصیتها را ترور میکردند و یا در اماکن مختلف اشخاص و افراد عادی را هدف حملات خود میگرفتند. آخرین عملیات آنها علیه جمهوری اسلامی در سال 1367 و عملیات مرصاد بود، چون احساس کردند جنگ تمام شده است و اینها راهی ندارند و تصورشان این بود که هم باید نیروها را حفظ کنند و هم چون نظام در موقعیت ضعف قرار دارد و لذا آسیبپذیر است میتوانند به کشور ضربه بزنند. از اینرو از مرزهای غربی به کشور لشکرکشی کردند. برنامهشان این بود که تا تهران پیشروی کنند و حکومت را به دست بگیرند. اسناد کشف شده از عراق نشان میداد اینها در طول این مدت با بعثیها همکاری داشتند. در مذاکرات و صحبتهایشان گراهایی راجع به شهرها، مناطق و عملیات ما میدادند و از این جنبه هم آسیب رساندند.
شنیدن اهمیت مقابله با منافقین در دهه 60 و نقش امثال شهید لاجوردی در آن مقطع مغتنم است.
آنچه مردم در جریان اخیر در دوازدهم رمضان در مجلس شورای اسلامی مشاهده کردند سختتر و شدیدترش همه روزه در اوایل دهه 60 دیده میشد. اینجاست که نقش شهید لاجوردی، دوستانشان و کسانی را که با منافقین مقابله کردند متوجه میشویم، زیرا منافقین از جنس نیروهای خودی و با زبان خود ما و در همسایگی، منزل، کوچه و محله ما بودند. لذا تشخیص این افراد و اقداماتشان و پیشگیری از آنها کاری بس مشکل بود و نیاز به بصیرت و خوشفکری بالایی داشت. در حالی که گروههایی مثل داعش از ملیتها و اقوام دیگر و نامأنوس با مردم هستند. در شرایط سخت دهه 60 که هنوز امکانات امنیتی برای افراد و ارگانها پیشبینی نشده بود، امثال شهید لاجوردی توانستند به مقابله با اینها بپردازند و مجاهدین خلق را طوری جمع کنند که آنها دیگر نتوانستند در ایران ادامه حیات بدهند. منافقین در آن مقطع یا دستگیر شدند یا در درگیریها به هلاکت رسیدند یا از کشور گریختند.
گوشهای از شرایط امنیتی کشور در دهه 60 را برایمان بازگو کنید.
پیشتر به نفوذ سازمان در نهادهای حکومتی و ترور شخصیتها اشاره کردم. مثلاً در آمل و بابل در جنگل گروههایی به شهرها آمدند و درگیریهایی صورت گرفت. همینطور در کردستان. در اهواز در تاکسی، اتوبوس، مسافرخانه و جاهای مختلف میگذاشتند. مثلاً با موزاییک سر بسیجیهای ما را میبریدند. قصدشان از اینگونه اقدامات برخورد با ما و ایجاد ناامنی بود و از هیچ جنایتی در این زمینه فروگذار نمیکردند. لازم است صدا و سیما فیلمهای اینها را پخش کند تا مردم ببینند شرایط امنیتی آن زمان چگونه بود. آن موقع اصلاً امنیت نداشتیم. در کنار این ناامنیها در داخل کشور، گرفتار جنگ با صدام ملعون و حزب بعث با حمایتها و پشتیبانی استکبار جهانی هم بودیم. آنها شهرهایمان را موشکباران میکردند، هواپیمایمان را میربودند و میزدند.
دکترین امنیت امام(ره) در دهه 60 و عملکرد شهید لاجوردی در برخورد با عناصر نفاق چگونه بود؟
شیوه حضرت امام(ره) در وهله اول اقناع بود تا ضمن اقناع مردم، منافقین را هم اقناع و بیدار کنند تا فریبخوردههای جریان نفاق برگردند. منصوبین حضرت امام(ره) مثل شهید لاجوردی هم میکوشیدند با آنها صحبت کنند تا آنها توبه کنند و برگردند. بسیاری از آنها وقتی پی به ماهیت پلید مجاهدین خلق و کارهای تروریستی این سازمان بردند توبه کردند و برگشتند.
و اما در باره دکترین امنیت امام(ره)؛ ایشان در دهه 60 فرمودند هر کسی یک عنصر اطلاعاتی شود و سازمان اطلاعات مردمی ایجاد کردند تا مردم در اینخصوص اطلاعرسانی کنند. به این ترتیب امکان دفاع نظام از سوی خود مردم را فراهم ساختند. آن موقع هنوز وزارت اطلاعات نداشتیم و سیستمهای امنیتی پا نگرفته و تثبیت نشده بودند. همین دکترین امنیتی امام(ره) موجب شد بتوان بهخوبی با این پدیده تهدیدکننده امنیت ملی به دور از افراط و تفریط برخورد کرد.
به نظر میرسید روش حضرت امام(ره) در برقراری امنیت جواب داد و لذا شهید لاجوردی طرح مالک و مستأجر را پیاده کرد. هنوز شهربانی فعال نبود و تا مدتها نیروهای مردمی تحت پوشش دادستانی در سطح تهران گشت میزدند و امنیت شهر را برقرار میساختند. حضرت امام(ره) دفاع مقدس را هم با همین شیوه تحت عنوان بسیج و حضور مردم در جبههها پیش بردند، چون این امر صرفاً با ارتش و سپاه ممکن نبود.
در دهه 90 چگونه میتوان دکترین امنیت امام(ره) را برای حفظ امنیت کشور به کار گرفت؟
در حال حاضر باید بدانیم در معرض دشمنان مختلفی هستیم که با انقلاب، نظام و تفکر اسلامی سازگاری ندارند و به هر نحوی میکوشند علیه این نظام اقدام کنند. اگر این مهم را بپذیریم، بالطبع باید بکوشیم خودمان را حفظ کنیم. چنانچه در این سازمان مردمی هر کسی موظف باشد موارد مشکوکی را که امنیت کشور را به خطر میاندازند گزارش بدهد، اینها ریشهکن خواهند شد. سازمان مجاهدین خلق با آن سوابق و امکاناتی که داشت با شیوه مدبرانه حضرت امام(ره) نتوانست کاری از پیش ببرد. باید قدر کسانی که امنیت را ایجاد کردند دانست. مردم باید کمک، حمایت و اطلاعرسانی کنند تا این امر بهینه و بهروز باشد، وگرنه منافق همیشه هست و هدفش ناامنی مؤمنین و از بین بردن آنهاست.
آیا برخورد نظام با منافقین واقعاً همراه با خشونت و به دور از در نظر گرفتن حقوق انسانی بود؟
دادگاههای عوامل دستگیرشده جریانات خودمختار و استقلالطلب کردستان، ترکمنصحرا و بلوچستان و دادگاههایی از منافقین مربوط به جریانات آمل ـ که از شبکههای مختلف سیما پخش میشوند ـ بهخوبی نشان میدهد نظام با چه متانتی با عناصر منافق دستگیرشده برخورد میکرد. در دادگاه محترمانه با او راجع به جنایاتش صحبت میکنند و او از جنایتهایش میگوید و نهایتاً حکم دادگاه را میپذیرد. با آنها محترمانه و طبق قوانین اسلام برخورد شد، نه برخورد کور، خشن و بدون توجه و رعایت حقوق انسانی.
علت فرمایش مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال بنیانگزار انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه «جای جلاد و شهید عوض نشود» چه بود؟
این تفکر را استکبار جهانی، سازمان مجاهدین خلق و گروههای ضد انقلاب ایجاد کردند. مردمی که آن زمان بودند شهید لاجوردی را به عنوان مظهر عطوفت دیده بودند. شخصاً با ایشان حشر و نشر داشتم و از نزدیک شاهد تلاشها و زحمات خالصانه این شهید بزرگوار بودم. ایشان در زندان به تنهایی میرفت و با تکتک منافقان مصاحبه و بحث میکرد و برایشان جلساتی میگذاشت. بسیاری از شبها به منزل نمیرفت و در زندان مشغول کار بود. تلاشهای شبانهروزی شهید لاجوردی موجب شد خیلی از آنها اصلاح شوند و برگردند و حتی به جبهه رفتند و شهید شدند، اما در این میان منافقین با عملیات روانی و تبلیغات سوء عکس این قضیه را جلوه میدادند، مثلاً خودشان سیگار روشن روی بدن افراد میگذاشتند و بعد عکس میگرفتند و پخش میکردند که این کارها را در زندانهای جمهوری اسلامی ایران انجام میدهند، یا شایعه تجاوز به زنان را در زندانها میپراکندند. بهقدری تأثیر این عملیات روانی شدید بود که روی مسئولین ما هم اثر گذاشته بود. طوری که آقای منتظری گفت در زندانها شکنجه صورت میگیرد و حضرت امام(ره) مجبور شدند هیئتی را منصوب کنند تا صحت این موضوع معلوم شود. از جمله اعضای این هیئت شهید محمد منتظری، بشارتی و یکی از قضات بودند. البته از مجلس و ارگانهای مختلف هم حضور داشتند. پس از بازدید از زندانها مشخص شد هیچگونه تبلیغاتی که سازمان مجاهدین خلق مبنی بر شکنجه و آزار زندانیان سیاسی کرده بود صحت ندارد.
توصیه شما برای پیشگیری از عوض شدن جای شهید و جلاد در وقایع اخیر مجلس شورای اسلامی و حرم امام(ره) در 17 خرداد چیست؟
مردمی که در دوازدهم رمضان حادثه مجلس را به عینه دیدند معنای ناامنی را بهخوبی دریافتند و ممنون سپاه، بسیج، ارتش، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی هستند که امنیت را در کشور برقرار کردهاند. اگر اینها نباشند چگونه میتوانیم در دنیایی که اروپا و کشورهای همسایه ما مثل افغانستان، پاکستان، عراق و سایر کشورهای منطقه نظیر سوریه، بحرین و یمن در ناامنی به سر میبرند در امنیت و آرامش زندگی کنیم. آرامش و امنیت ما نشان میدهد گروههایی در تلاش برای جلوگیری از ناامنی در کشورند، وگرنه هدف اصلی این همه آتش در منطقه ایران است. تلاشهای آنها و مدافعین عزیز حرم که تا صدها کیلومتر آن طرف مرزها با تروریستها مقابله میکنند و ایثار بسیجیهای عزیزی که به صورت مستشاری به این کشورها کمک میرسانند تضمینکننده امنیت کشور ماست. والا آنها تا نابودی کاملمان با ما میجنگند. نباید فریب تبلیغات سوء علیه تأمینکنندگان امنیت کشور را بخوریم.
استکبار جهانی با تأسیس گروههایی همچون داعش در منطقه چه هدفی را دنبال میکند؟
وقتی حزبالله ایجاد شد و نیروهایی را جذب و علیه اسرائیل اقداماتی کرد، به خاطر اینکه استکبار جهانی عقب نماند سازمانهایی را برای مقابله با نظامهای مردمی و مردمسالاری دینی ایجاد و شروع به جذب نیروهای مستعد با مدل مشابه برقراری حکومت اسلامی با عناوین طالبان، داعش و... کرد. این سازمانها بدلی هستند و با هدف جذب نیروهای زبده، مبارز و مستعد جهان و ایجاد درگیری بین نیروهای اسلامی و ناامنی در منطقه شکل گرفتهاند.
پینوشت:
1ـ توبه/ 73