گفتگوی ویژه

با جنگ، اعراب زنده به نفت از بین خواهند رفت

با هدف بررسی جوانب مختلف اظهارات و موضع‌گیریهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و نگاهی گذرا به وضعیت جاری در منطقه هفته نامه شما گفتگویی با «ولید سکریه» ...

گفت و گو از: فواد پورعبادی
هفته گذشته اولین سالگرد انقلاب تونس بود. این انقلاب از آن جهت مورد اهمیت است که اولین جرقه سلسله انقلابهای جاری در کشورهای مختلف عربی بوده است. انقلابهایی که هنوز ادامه دارد و روز به روز دامنه آن گسترده‌تر می‌شود و هر روز رسانه‌های خبری از حادثه یا رخدادی جدید خبر می‌دهند که نشان از بیدارتر شدن ملتهای منطقه دارد.
اما در این میان موضع جمهوری اسلامی ایران و اظهارات حکیمانه مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله سید علی خامنه‌ای (مدظله العالی) در مورد انقلابهای منطقه و بیداری اسلامی ضمن اینکه بر اهمیت آن افزوده، به نوبه خود خط و مشی و مسیر درست را به افکار عمومی عرب نشان داده و راه رهایی و مسیر دستیابی به آزادی از بند دیکتاتوران عرب را ترسیم کرده و تنها وظیفه‌ای که بر دوش اعراب باقی می‌ماند، حرکت در این مسیر و پایبندی به نکات، دستورات و منویات ارائه شده توسط ولی امر مسلمین است.
بر همین اساس با هدف بررسی جوانب مختلف اظهارات و موضع‌گیریهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و نگاهی گذرا به وضعیت جاری در منطقه خبرنگار هفته نامه شما گفتگویی با «ولید سکریه» نماینده پارلمان لبنان انجام داد.

* بدون شک جنابعالی سخنرانی و مواضع حضرت آیت الله خامنه‌ای در مورد حوادث منطقه و بیداری اسلامی را شنیده‌اید به نظر شما آیا این اظهارات تأثیری بر روند انقلابهای عربی و آینده منطقه دارد؟
سخنرانی‌های آیت الله خامنه‌ای در مورد بیداری اسلامی همواره بر این مسأله تاکید کرده که اولا آزادی سرزمینهای فلسطینی حق مسلم فلسطینیان است و بازگشت فلسطینیان به سرزمین ابا و اجدادیشان از حقوق شرعی آنان است. آنطور که به یاد دارم ایشان در یکی از سخنرانی‌های اخیر خود موضوع فلسطین از بحر تا نهر را مطرح کردند و همانطور که فرمودند تنها راه حل بحران منطقه خاورمیانه ایجاد کشور مستقل فلسطینی که مرزهای آن از نهر تا هر باشد، است و رژیم صهیونیستی باید تا آخرین وجب از خاک فلسطین را تحویل فلسطینیان بدهد که بدون شک این موضع حضرت آیت الله خامنه‌ای در مورد فلسطین که هم زمان بوده با بهار عربی در منطقه و جهان عرب بدون شک تأثیر بسزایی در آگاهی و بیداری ملتهای عرب علیه دیکتاتوران حاکم در کشورهایشان دارد زیرا همانطور که شاهدیم منطقه خاورمیانه در سراشیبی تحولات و تغییرات بنیادینی قرار دارد و شاید بتوان گفت آینده منطقه بر سر دو راهی گیر کرده است که می‌تواند یک مسیر آن رسیدن به دستاوردهای مثبت و تاریخی و راه دوم رسیدن به بن بست و سیاه چال تاریخ است، این سیاه چال عبارتست از تکه تکه شدن منطقه و بوجود آمدن کشورهایی جدید بر اساس اصول و پایه‌های طایفه‌ای،مذهبی، نژادی، و قومی است که این وضعیت تنها به سود هژمونی غرب و رژیم صهیونیستی است اما آنان که شاهد تحولات منطقه هستند اکنون تلاش می‌کنند منطقه را آماده تشکیل شدن دو کشور مستقل فلسطینی و صهیونیستی کنند و این به معنی آن است که چیزی شبیه به یک دولت برای فلسطینیان تشکیل خواهد شد و رژیم صهیونیستی در مکان خود باقی خواهد ماند که پایگاه غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه خواهد بود.
آمریکا از این پایگاه برای اختلاف افکنی و ایجاد شکاف میان گروهها و احزاب مختلف کشورهای اسلامی وعربی استفاده می‌کند. بنابراین باید گفت این راه حل منطقه را در زیر سلطه غرب باقی خواهد گذاشت اما به اعتقاد بنده تنها راه حل پایان بحران منطقه که قیامهای عربی مقدمه آن است، از بین رفتن رژیم غاصب صهیونیستی است زیرا همانطور که امام خمینی رحمت الله علیه فرمود اسرائیل یک غده سرطانی است.
لذا می‌توان به راحتی به این نتیجه رسید که سخنرانی و موضع‌گیریهای آیت الله خامنه‌ای در مورد حوادث منطقه و بهار عربی چه تأثیراتی را دارد زیرا ایشان همه ملتها در جهان عرب را مورد خطاب قرار می‌دهند.

 * بجز تأثیرات تبلیغاتی به نظر شما اظهارات و موضع‌گیریهای رهبر انقلاب اسلامی ایران در مورد حوادث منطقه چه تأثیرات واقعی بر روند قیامهای عربی دارد؟
آمریکا که در سال 2003 به عراق لشکرکشی کرد و این کشور را به اشغال در آورد وضعیت جدیدی در منطقه بوجود آورد لذا ما شاهد افزایش درگیریها، اختلافات و نبردهای طایفه‌ای، مذهبی، نژادی و قومی میان گروههای مختلف در منطقه بودیم اما پس از اینکه چند سال از آغاز جنگ عراق ‌گذشت و آمریکا نتوانست به اهداف کامل خود در این کشور دست یابد برای ادامه طرح خود، سناریوی جنگ علیه لبنان در سال 2006 را پیاده کرد اما شکست ارتش صهیونیستی در برابر حزب الله لبنان حوادث ژئوپلتیکی منطقه را بطور کامل تغییر داد و رژیم صهیونیستی را برای اولین بار ناتوان کرد و تأثیر این شکست ارتش رژیم صهیونیستی ناتوانی ایالات متحده آمریکا از حمله احتمالی به جمهوری اسلامی ایران بوده است. از همین رو آمریکا به پیاده کردن طرح تشکیل دو دولت مستقل فلسطینی و صهیونیستی روی آورد اما اظهارات و موضع‌گیریهای حضرت آیت الله خامنه‌ای که در کمال شفافیت بوده سناریوی آمریکایی – صهیونیستی در مورد تشکیل این دو دولت مستقل را نیز بر ملا کرد. لذا تا به این لحظه ما شاهد به ثمر رسیدن این سناریو نبوده‌ایم.
پس از شکست طرح تشکیل دو دولت مستقل که با قیامهای عربی همزمان شده ما شاهد آغاز اجرای سناریوی جدید ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش در منطقه از جمله رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی علیه سوریه هستیم از همین رو ورود گروههای مسلح برای ترور فیزیکی و ایجاد فتنه و بی ثباتی و ناامنی در سوریه از چند ماه پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد اما با وحدت و اراده راسخ ملت سوریه آنان خواهند توانست در برابر این فتنه و طرح مقاومت کنند و طرحهای امپریالیستی برای منطقه را به بن بست برسانند.
اشاره به این نکته در مورد تأثیر سخنان آیت الله خامنه‌ای نیز لازم است که این اظهارات و موضع‌گیریها موجب تقویت جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده و ایران را به کشوری قدرتمند از نظر نظامی، اقتصادی، انسانی تبدیل کرده است که در قلب خاورمیانه و در منطقه شمالی حوزه خلیج فارس تبدیل کرده است. لذا پیامهایی که از سوی رهبری ایران خطاب به غرب بیان می‌شود حاوی این مطلب است که «خواب و رؤیای تسلط بر منطقه را از ذهن خود پاک کنید» و این پیام هم چنین خطاب به مستضعفان منطقه و جهان می‌گوید بیدار شوید و بدانید که با وحدت و قدرتمان می‌توانیم رژیم صهیونیستی را از بین ببریم و به هژمونی امپریالیسم در منطقه پایان دهیم.

 * اگر ممکن است نظر خود را در مورد تفاوت موجود میان انقلابهای تونس، مصر، یمن با انقلاب بحرین را توضیح دهید؟
جهان عرب بعد از جنگ 1973 با رژیم صهیونیستی که آمریکا به نفع ارتش صهیونیستی وارد جنگ شد و اعراب را شکست دادند، مصر و سوریه با اتحاد تلاش کردند یکبار دیگر علیه رژیم صهیونیستی قیام کنند اما شکست مجدد آنان باعث شد که جهان عرب به طور کامل وارد جو ناامیدی و شکست شود و افکار عمومی عرب به این نتیجه رسیدند که به هیچ وجه پیروزی بر ارتش صهیونیستی و از بین بردن رژیم اسرائیل امکان ندارد به ویژه اینکه این اندیشه از آنجا نشأت گرفت که اعراب می‌دانستند آمریکا تمام قد پشت اسرائیل ایستاد و از این رژیم حمایت می‌کند به ویژه اینکه ارتشهای منطقه، ارتش‌هایی سازمانی هستند و به روش جنگهای منظم تکیه دارند لذا به دلیل قدرت کم این ارتشها، پیروزی در برابر آمریکا و اسرائیل غیرممکن شده بود زیرا این کشورها تولید کننده سلاح نیستند و تکنولوژی تولید را در اختیار ندارند از همین رو طی حدود 3 یا 4 دهه اخیر نوعی ناامیدی بر جهان عرب سایه افکنده بود و تنها هدف حکومتهای عربی حمایت از کشور خودشان به تنهایی بوده است. اما فساد در این کشورها رخنه کرد و روز به روز بر ظلم، ستم، سرکوب و رفتارهای دیکتاتورانه سران عرب علیه ملتهای خود افزایش یافت و به جایی رسید که منطقه به یکباره منفجر شد و ما به یکباره شاهد قیامهای عربی در کشورهای مختلف و یکی پس از دیگری بوده‌ایم.
هدف مردم از قیام اولا ساقط کردن رژیمهای دیکتاتوری و ثانیاً از بین بردن فساد و ثالثاً اجرای اصلاحات سیاسی واقتصادی و رابعاً ایجاد تغییرات بنیادین در سیاستهای کشورشان بوده است به ویژه سیاست ارتباطی آنان در قبال ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی از همین رو ما شاهد وقوع انقلابی در تونس بودیم که یک دیکتاتور آمریکایی را از قدرت پایین کشید که نماد فساد بود، ملت تونس از دست او راحت شد و پس از آن قدرت به دست مردم افتاد تا خودشان بر خودشان حکومت کنند البته مشکلاتی نیز میان احزاب و گروههای مختلف سیاسی بوجود آمد که اکنون به آن نمی‌پردازیم.
در مصر نیز در مدت زمان کوتاهی رژیم دیکتاتوری حسنی مبارک سقوط کرد او نیز معروف است که سالها جاسوس و مزدور آمریکا و حامی مرزهای صهیونیستی بوده است. فساد در مصر نیز تا استخوانهای حاکمیت نفوذ کرده بود با سقوط این رژیم، ملت مصر به آینده‌ای بهتر و سالم‌تر امیدوار شده‌اند و برای دستیابی به آن تلاش می‌کنند اکنون ملت مصر باید موضع خود در قبال آمریکا و رژیم اسرائیل را اتخاذ کند. اما در بحرین نیز انقلابی مردمی آغاز شده و اکثریت ملت چند دهه است که زیر ظلم و ستم در ابتدا خواهان انجام اصلاحات و تبدیل شدن ساختار پادشاهی مطلق به پادشاهی مشروطه بود اما با توجه به افزایش کشتار انقلابیون و نیز نگرانی دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باعث شد که نیروهای بحرین تک تک رژیمهای عربی منطقه خلیج فارس را ساقط خواهد کرد. ورود نیروهای زرهی و سرکوب قیام بحرین با چراغ سبز امریکا که مدعی دموکراسی و آزادی در جهان است، انجام شد.
آمریکا به رژیم حاکم بحرین اجازه داد که ملت را قتل عام کند زیرا پادشاه این کشور نیز مزدور آمریکا است و مدافع سیاستهای ضد مقاومتی آمریکا در منطقه بوده است لذا باید گفت انقلاب بحرین انقلابی مشروع و قانونی است اما کوچک بودن مساحت این کشور به کنترل آن توسط نیروهای زرهی کمک کرده و پیروزی این انقلاب را به تاخیر انداخته است البته رژیم حاکم در بحرین از برگه اختلاف‌افکنی مذهبی میان شیعه و سنی در بحرین نیز استفاده کرده و از حس دینی و مذهبی اعراب منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور شیعی استفاده کرده است زیرا آنان همواره با هدف بدنام کردن انقلاب بحرین آن را به ایران چسبانده‌اند لذا آنان سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند تا به افکارعمومی عرب القاء کنند که ایران دشمن اصلی اعراب است و نه اسرائیل!!

 * به عنوان سئوال آخر برایمان توضیح دهید که درسوریه دقیقاً چه خبر است؟
به اعتقاد بنده انجام اصلاحات در سوریه ضروری است زیرا هر دولت و حکومتی همواره برای مرتفع کردن مشکلات خود باید به یک سری اصلاحات ساختاری و اداری دست بزند اما متأسفانه ما طی سه دهه اخیر شاهد کمترین اصلاحات در حکومت سوریه بوده‌ایم اما بر خلاف آنچه که در رسانه‌های مختلف عرب زبان از وضعیت سوریه گفته می‌شود هدف از اعتراضات مردمی دستیابی به اصلاحات در سوریه نیست زیرا اگر چنین بود به محض اینکه حکومت سوریه اصلاحات خود را در طرحی چند ماده‌ای اعلام کرد ما می‌بایست شاهد پایان یافتن اعتراضات می‌بودیم اما واقعیت امر و آنچه که در سوریه می‌گذرد چیز دیگری است. هدف ساقط کردن حکومتی است که در حال حاضر در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی ایستاده هم مرز بودن سوریه با اسرائیل این وضعیت را به وجود آورده است آنان به دنبال ساقط کردن حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه هستند تا بتوانند راه ارتباطی و وحدت میان ایران و حزب الله و دیگر گروههای مقاومت علیه اسرائیل را قطع کنند و این وحدت را از بین ببرند آنها به دنبال تأمین امنیت و ثبات در مرزهای مختلف اسرائیل هستند زیرا معاهده کمپ دیوید میان اسرائیل و مصر یک طرف از مرزهای این رژیم را امن کرده و قرارداد صلح میان اردن و اسرائیل نیز مرز شرقی این رژیم را با ثبات کرده است و تنها نقطه ناامن و پاشنه آشیل اسرائیل مرزهای شمالی این رژیم است که همواره ترس و نگرانی را برای صهیونیستها به دنبال داشته است.

 * آیا این احتمال وجود دارد که در صورت عدم موفقیت طرح و سناریوی ساقط کردن رژیم سوریه، آمریکا و اسرائیل به فکر ایجاد جنگ در منطقه و حمله به سوریه باشند تا به گفته شما این وحدت میان ایران و سوریه و حزب الله را قطع کنند؟
به هیچ وجه جنگی حداقل تا چند سال دیگر در منطقه رخ نخواهد داد زیرا اولاً آمریکا در باتلاق افغانستان غرق شده و تا چند هفته پیش نیز در باتلاق عراق گیر افتاده بود از سوی دیگر وضعیت بد اقتصادی آمریکا و هزینه‌های میلیاردی جنگ عراق و افغانستان، فرصت آغاز جنگ دیگری را از آمریکا گرفته است علاوه بر آن شکست سنگین ارتش صهیونیستی در جنگ 33 روزه در مقابل حزب الله لبنان از احتمال وقوع هر گونه جنگ جلوگیری می‌کند جدای از همه اینها هشدار جمهوری اسلامی ایران و تهدید قاطع این کشور مبنی بر هر گونه حمله به سوریه و پاسخ سریع و حمله به سرزمینهای اشغالی، باعث شده که تصمیم احتمالی مقامات آمریکایی و اسرائیلی برای ایجاد هر گونه جنگ را تغییر دهد. این نکته نیز نباید فراموش شود که برگه بستن تنگه هرمز همچنان در دست ایران است لذا اگر ایران چنین کاری کند کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که با پول نفت زنده‌اند از بین خواهند رفت.

https://shoma-weekly.ir/StRA5Q