گفتگوی ویژه

با تدبیر و آگاه سازی مردم جهان می توان اجماع 5+1 را شکاند/ روحانی باید در مقابل سوء مدیریت ها عمل کند

آقای دکتر روحانی به عنوان رئیس‌جمهور آتی درست باید در نقطه مقابل این وضعیت حرکت کنند تا سعی کنیم با رعایت اصل حکمت، عزت و مصلحت روابطمان را با کشورهای غربی بهبود ببخشیم و نگذاریم بین کشورهای غربی اجماع ایجاد شود؛ از آن طرف هم باید مدیران لایقی که تصمیم‌گیری‌های صحیحی اتخاذ می‌کنند، مصدر مناصب بشوند که تصمیم‌گیری‌های آنها منطبق با منافع ملی و با توجه به بازار و اقتصاد ایران باشد تا بازار از ثبات لازم برخوردار شود و قطعاً این رویکرد می‌تواند در بهبود وضع اقتصادی کشور مؤثر باشد.
سمیه عظیمی - پس از انتخابات 24 خرداد کشور در حال تغییر و آماده سازی برای شکل گیری دولت جدید است؛ دولتی با عنوان تدبیر و امید و با تاکید بر روحیه اعتدال گرایی؛ برای بررسی شرایط این تغییر و تحولات و مطالبات از دولت یازدهم با علی عباسپور عضو شورای مرکزی موتلفه گفت و گو کردیم.

· مهمترین اولویت دولت یازدهم را چه می دانید؟ ضمن اینکه مسائل اقتصادی و توجه به معیشت مردم همواره در صدر توجهات رهبری و نیازهای مردم بوده است.

دغدغه مردم در شرایط کنونی کنترل تورم و بازگشت ثبات به بازار است. الان وضع بسیار نابسامانی است. با کمترین مسائلی که در سطح داخلی یا خارجی مطرح میشود، بازار دچار حرکت روانی میشود و قیمتها تغییر میکنند و این مسئله روی مردم و بهخصوص قشر حقوق بگیر، کارمند و کم درآمد بسیار تأثیر گذاشته و زندگی آنها را مختل کرده است؛ لذا کنترل تورم و ایجاد ثبات اقتصادی در کشور حائز اهمیت بسیار است موضوع دیگر بحث کار است.

در حال حاضر مسئله بیکاری در جامعه ما مسئله حادی است، جوانان تحصیلکرده و توانمند خوبی را داریم که به سنی رسیدهاند که باید کار داشته باشند و بهتدریج زندگی آیندهشان را بسازند اما متأسفانه بیکاری جوانان در خانوادهها مشکل درست کرده و به تبع آن مشکلات فرهنگی و اخلاقی بسیاری را به وجود آورده، روابط انسانی را مختل کرده است و جامعه را به سمت تنزل فرهنگی پیش میبرد.

این هم نکتهای است که دولت آقای دکتر روحانی باید بدان توجه کند ضمن اینکه در کنار آن حفظ ارزش پول ملی مطرح است. بیش از سه برابر شدن ارزش دلار و کاهش ارزش پول ملی عملاً هم صادرات، واردات و هم تجارت داخلی و خارجی ما را تحت تأثیر قرار داده است.

اینها نکات برجستهای هستند که دولت آقای روحانی باید به آن توجه کند و خوشبختانه وی هم کاملاً به این معضلات و پیچ و خمهای اقتصادی آشناست و چالشها را میداند و انشاءالله اقدام لازم را برای رفع این چالشها خواهد کرد.

اما در مورد اینکه این مشکلات تا چه حد تحت تأثیر تحریمها به وجود آمدهاند، با توجه به این که دشمنان جمهوری اسلامی دقیقاً بررسی میکنند که اقتصاد ما در چه زمینههایی میتواند به فعالیت خود ادامه بدهد و برای ایجاد مانع در مسیر آن زمینهها راههایی را پیدا میکنند تا جلوی آن توانمندیها و راهکارها را بگیرند، قطعاً تحریمها در مدیریت اقتصادی کشور مؤثرند، اما این تمام قضیه نیست.

همین که ما میبینیم انتخاباتی برگزار و فردی مثل آقای دکتر روحانی انتخاب میشود، بدون این که در داخل یا خارج کشور تصمیمی گرفته شود و یا از نظر بینالمللی در زمینه اقتصاد ایران حرکتی ایجاد شود، ارزش دلار حدود 600 تومان کاهش مییابد و به زیر 3000 تومان میرسد، نشان میدهد که حداقل این مقدار ارزش پول ملی کشور بستگی به مسئله روانی و مدیریت داخلی دارد.

مردم وقتی امیدوار شوند که فردی توانمند است و میتواند مشکلات را مدیریت کند، از این مسئله خوشحال و به پویا و شکوفا شدن اقتصادشان امیدوار میشوند و لزومی نمیبینند که بخواهند به سمت امور کاذبی چون خرید سکه یا ارز بروند.

پس این مسائل نشان میدهد مقداری از این وضع نابسامان اقتصادی بستگی به مدیریت داخلی و تصمیمگیریها دارد و در این شرایط سخت، مدیریت کشور باید مدیریت قویتر و مدیریت زمان بحران باشد، حرفها بسیار سنجیده زده شود و تا آنجایی که امکان دارد به جامعه از نظر اقتصادی، آرامش تزریق شود.

این دقیقاً همان چیزی است که متأسفانه در دولتهای نهم و دهم مشاهده نکردیم. ما با فردی به عنوان رئیسجمهور روبرو بودیم که اول از همه تحریمها را یک کاغذپاره میدانست و میگفت: «اینها کاغذپارهای بیش نیست» و هیچ تلاشی نمیکرد که با تدبیر و برقراری یک سیاست خارجی مناسب و با گفتگوی باعزت و سالم جلوی تحریمها را بگیرد و از تضادهای بینالمللی که بین کشورهای غربی وجود دارد، استفاده کند تا نتوانند در مورد تحریمها به اجماع برسند و با یک اجماع حرکت کنند.

همین سادهاندیشیها و شعار دادنها زمینه را فراهم آورد که کشورهای غربی و کسانی که با نظام عناد داشتند و یا مخالف بودند به اجماع برسند و بر اساس این اجماع تحریمها را افزایش بدهند.

این بیتدبیری دولت و آقای احمدینژاد بود که شعارهای توخالیای را عنوان میکرد که این تحریمها در حقیقت کاغذپارهای بیش نیست و از آن طرف هم همین فرد، کشورهای بیگانه و غربی را مقصر قلمداد میکرد که این هم بسیار مضر بود، چون کشورهای غربی را امیدوار میکرد که با این تحریمها میتوانند وضع کشور ما را به هم بزنند.

لذا هر دو ایده ایشان دقیقاً مخالف مصالح و منافع ملی کشور ما بود، درحالی که اگر با تدبیر عمل میشد، تحریمها نمیتوانست به این صورت تأثیر بگذارد و از طرفی هم اجماعی صورت نمیگرفت و نهایتاً وضعیت به این صورت درنمیآمد که سعی کنند تمام زوایا و کانالهای ارتباطی و اقتصادی ما را محدود کنند.

پس این بیتدبیری دولت بوده است، ضمن این که مشاهده میکنید امروز صبح مسئلهای را عنوان و فردا آن را تکذیب میکردند و نابسامانیای به وجود آمده بود که مردم این احساس را داشتند که در دولت کسی به کسی نیست و هر کسی برای خودش حرفی میزند و نهایتاً یک تصمیم درست اتخاذ نمیشود و بعد هم تصمیمگیریای که میشد، تصمیمگیری بسیار غلطی بود.

یکی از عواملی که باعث شد ارزش پول ملی شدیداً کاهش یابد، تأخیر دو سه هفتهای دولت بود که سکوت کرده بود و نرخ بانکی را افزایش نمیداد و مردم هم پولهایشان را از بانکها بیرون کشیدند و به سمت بازارهای کاذب مثل طلا و ارز بردند.

بنابراین ناگهان در ظرف دو سه هفته جهش وحشتناکی در این زمینهها ایجاد شد و ارزش پول ملی به یکسوم و یکچهارم رسید و دلار چندین برابر شد و تازه وقتی به این سطح رسید، دولت تصمیمی را که باید سه هفته قبل میگرفت، اعلام کرد.

در کشور ما اگر قیمت کالاها یا دلار بالا برود، به سرعتی که بالا میرود کاهش نمییابد و ممکن است اگر مردم شرایط را کمی مساعد ببینند، بهتدریج کاهش پیدا کند که شاهد بودیم آن جهشی که به خاطر بیتدبیری و عدم تصمیمگیری دولت به وجود آمد، به سطح اولیه برنگشت و سوءمدیریت داخلی وضع اقتصادی کشور را به هم ریخت و شرایط را آماده کرد که کشورهای غربی از این وضع نابسامان اقتصادی داخلی ما استفاده کنند و این تلاطم اقتصادی تشدید شود و وضعیت فعلی به وجود بیاید.

· پس تحریم ها در اثر سوء مدیریت شرایط تاثیر گذاری بیشتری داشته اند.

بله، تحریمهای خارجی مؤثر بودهاند، اما تنها عامل نبود و عدم تصمیمگیریهای صحیح در دولت و سوءمدیریت و بیتوجهی به تصمیمات بینالمللی که علیه کشور ما گرفته میشود و شعار دادنها و نصب مدیرانی که کارآمدی لازم را ندارند، نهایتاً اقتصاد ما را در فشاری قرار داده است.

· به نظر شما حالا که دولت در حال تغییر است وظیفه آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور بعدی چیست؟

آقای دکتر روحانی به عنوان رئیسجمهور آتی درست باید در نقطه مقابل این وضعیت حرکت کنند تا سعی کنیم با رعایت اصل حکمت، عزت و مصلحت روابطمان را با کشورهای غربی بهبود ببخشیم و نگذاریم بین کشورهای غربی اجماع ایجاد شود؛ از آن طرف هم باید مدیران لایقی که تصمیمگیریهای صحیحی اتخاذ میکنند، مصدر مناصب بشوند که تصمیمگیریهای آنها منطبق با منافع ملی و با توجه به بازار و اقتصاد ایران باشد تا بازار از ثبات لازم برخوردار شود و قطعاً این رویکرد میتواند در بهبود وضع اقتصادی کشور مؤثر باشد.

· برخی کارشناسان معتقدند که بحث انرژی هسته ای پاشنه آشیل آقای روحانی است.

بحث هستهای زمینهای است که غرب پیش آورده و بهانهای به دست غرب آمده است که بر اساس آن بتواند بر کشور ما اعمال فشار را ادامه بدهد.

در 10 سال گذشته که بحث هستهای ایران مطرح شده، هر بار هم که ایران مدارک لازم را ارائه کرده است، متأسفانه کشورهای غربی یکسری سئوالات ابهامآمیز و دروغهایی را سر هم و در مورد برنامههای هستهای ایران عنوان کردهاند و مدتها طول کشیده تا ایران اثبات کرده که این دروغ است و صحت ندارد.

باز آنها دروغ دیگری را به برنامه هستهای ایران منتسب و سعی کردهاند برنامه هستهای ایران همیشه باز باشد، اما باز هم مسئله به این شکل نیست که کشورهای غربی روی این مسئله اجماع داشته باشند، چون خودشان میدانند که ما قصد نداریم از (MPT) و معاهده منع سلاحهای هستهای تخلف کنیم.

در تاریخ آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم هیچ کشوری به اندازه کشور ما با آژانس و بازرسان آن همکاری نکرده است. حتی قبل از این که الحاقیه (MPT) در کشور ما به تصویب برسد و ما الحاقیه (MPT) را به رسمیت بشناسیم، داریم مفاد آن را اجرا میکنیم و فراتر از آن چیزی که در خود (MPT) عنوان شده و در الحاقیه آمده است داریم با آژانس و بازرسان آن همکاری میکنیم.

کشورهای غربی این مطلب را ابراز نمیکنند، اما میدانند مشی ما، مشی صادقانه و عالمانهای است و لذا اگر بتوانیم این مشی صحیح را به افکار مردم دنیا و کشورها منعکس و با تدبیر عمل کنیم، نهایتاً اجماعی که بین این کشورها ایجاد شده است به هم خواهد خورد، چون وضعیتی که از نظر هستهای برای کشور ما ایجاد کردهاند، فقط تعدادی از کشورهای 1+5 از این تحریم بهرهمند میشوند و در مورد بقیه اگر یک رابطه منطقی و عالمانهای را در زمینه هستهای با آنها برقرار کنیم، این اجماع به هم خواهد خورد و در نتیجه طبیعتاً کار را برای کسانی که میخواهند تحریمها را علیه کشور ما تشدید کنند و از نظر اقتصاد به ما فشار بیاورند، دشوار خواهد کرد و نمیتوانند به اهدافشان برسند.

· حل این مساله را در چه می بینید؟

این به سیاست و تدبیری نیاز دارد که نمونه آن را در زمانی که خود آقای دکتر روحانی دبیر شورای امنیت ملی بودند، مشاهده کردیم.

باز در زمان آقای احمدینژاد بود که با شعارهای تند و حرفهایی که به نظر من در شأن یک رئیسجمهور نیست، کشورهای دیگر و بهخصوص کشورهای 1+5 را بهجای این که به مذاکره بطلبیم به مقابله و مبارزه طلبیدیم. طبیعی است وقتی فردی را به مبارزه بطلبید، از همه امکاناتش استفاده میکند تا طرف مقابل را تحت فشار قرار بدهد.

به هر حال همان طور که آقای دکتر روحانی در صحبتهایشان در زمان نامزدی ریاست جمهوری عنوان کردند، قطعاً این سیاست را در پیش خواهند گرفت و مذاکرات آگاهانه و عالمانهای را با 1+5 خواهیم داشت با حفظ اقتدار و منافع ملی و حقوق کشورمان قطعاً میتوانیم شرایط را از نظر تحریمهای هستهای مطلوب کنیم و تحریمها را کاهش بدهیم.

· از لحاظ سیاسی، شرایط تغییر دولت را چگونه میبینید؟ گمانهزنیهایی برای کسانی که در پستهای مختلف قرار خواهند گرفت، مطرح است. فکر میکنید شرایط چگونه توسط آقای روحانی مدیریت شود؟

من فکر میکنم آقای روحانی روشی را که به عنوان اعتدالگری در پیش گرفتهاند، صرفاً برای انتخابات نبود. اعتدالگری اصولاً در وجود آقای روحانی هست. در مجلس چهارم که ایشان نایب رئیس بودند و من هم نماینده و کارپرداز مالی مجلس بودم، ایشان این مشی را داشتند.

بارها عنوان شده است ایشان حدود 40، 50 نفر از نمایندگانی را که تحصیلاتی داشتند و روی طرحها و لوایح دقت بیشتری میکردند، انتخاب کرده بودند و برای کارآیی مجلس با آنها جلسه میگذاشتند تا مجلس از تندروی پرهیز کند.

آن موقع جناحبندی در مجلس چهارم به صورت اصولگرا و اصلاحطلب نبود، بلکه اسم دیگری داشت و مثلاً جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون بود و عملاً به این دو دسته تقسیم میشدند. البته اینها فقط اسمشان عوض شد و نهایتاً به صورت اصلاحطلبان و اصولگرایان درآمدند.

· بسیاری معتقدند آقای روحانی روحیه اعتدال گرایی دارد؛ خود ایشان هم مداوم این موضوع را مطرح کرده اند. این مشی را چطور ارزیابی می کنید؟

آقای روحانی در همان مجلس چهارم هم سعی میکرد از معتدلین و کسانی که با فکر و بدون افراط و تفریط عمل میکردند، دعوت کند و در باره مسائل، طرحها و لوایحی که باید در مجلس تصویب میشدند، شور و مشورت کند و سعی میکرد به عنوان نایب رئیس اول مجلس این هماهنگی را ایجاد کند.

لذا مشی ایشان از مدتها پیش همین مشی اعتدال، بهکارگیری نیروهای متخصص و پرهیز از افراط و تفریط بوده است و ما میبینیم که در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری هم این مشی توسط ایشان مطرح میشود و جامعه هم استقبال میکند و به اعتدال تمایل نشان میدهد.

قطعاً از نقطه نظر سیاسی و مدیریتی و مدیرانی که به کار گرفته خواهند شد، بر اساس همین تفکر آقای دکتر روحانی با مشی اعتدالگرایانه کسانی که واقعاً متخصص هستند بر اساس اصل شایستهسالاری انتخاب خواهند شد و همه امیدواریم که دولت آقای روحانی و شخص ایشان در حل مشکلات عمیق و ژرف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و بینالمللیای که دولت نهم و دهم ایجاد کرده است با اتخاذ مشی میانهروی و بهکارگیری مدیران شایسته و باتدبیر و شناختی که آقای روحانی دارند، موفق باشند و مشکلات در همه زمینهها بهتدریج مرتفع شود.

روی "بهتدریج" تأکید میکنم، چون ممکن است یک ساختمان خوب را در ظرف چند ساعت خراب کنید، اما ساختن آن مدتها طول بکشد. ضربهای را که از نظر مدیریتی با انحلال سازمان مدیریت و برنامه به کشور زده شد و بهرغم تلاشهایی که در مجلس صورت گرفت تا جلوی این کار گرفته شود و نیروهایی را که در این سازمان بودند پراکنده کردند، نمیتوان به سرعت جبران کرد و نیاز به زمان دارد. این سازمان ممکن است روی کاغذ و بر اساس یک اراده بهسرعت شکل بگیرد، اما اگر بخواهد دو باره به حالت اولیه برگردد، بیآنکه اشکالات زمان انحلال را داشته باشد و بهتر شود، زمان میبرد، ولی قطعاً در توان آقای دکتر روحانی و مدیرانی که انتخاب خواهند کرد، خواهد بود که بهتدریج بتوانند این مشکلات را مرتفع سازند.

https://shoma-weekly.ir/EM7H0E