گفتگوی ویژه

باید زمینه ساز کادرسازی برای دوران ظهور شویم

درواقع طلاب و دانشجویان را بر مبنای اسلام و آرمان های انقلاب اسلامی که زمینه ساز ظهور حضرتولی عصر(عج) و فراگیر شدن اسلام به سر تا سر گیتی است، آماده کنیم، لذا انقلاب به دنبال تربیت نسلی است که بتواند دوران ظهور را مدیریت کند.
با نزدیک شدن به روز وحدت حوزه و دانشگاه که یادآور تلاشهای ارزشمند شهید مفتح است، همواره این نکته یاد آور می شود، که دشمنان با دست گذاشتن بر این موضوع خواب به انحراف رفتن دانشگاه و جدایی دین از علم را دیده اند، در همین خصوص حجت الاسلام محمد حسن ذاکری، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامیدر گفتگو با هفته نامه شما با اعتقاد به اینکه رمز وحدت و این دستور العمل کار خود را کرده است و روز به روز ارتباط حوزه و دانشگاه عمیق تر می شود.

نامگذاری 27 آذر به نام روز وحدت حوزه و دانشگاه به چه دلیل است؟

در ابتدا روز وحدت حوزه و دانشگاه را تبریک عرض میکنم و سال روز شهادت شهید مبارز، مجاهد، عالم و فقیه وارسته شهید دکتر مفتح را گرامی می دارم، ایشان به عنوان یک عالم حوزوی مبارز در دانشگاه قلمداد می شدند که در تربیت دانشجویان انقلابی، حضور موثر و چهره درخشان در این عرصه داشتند و همین سبب شد، سالروز شهادت ایشان به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گذاری شود.

تعریف این وحدت به معنای وحدت نام محتوا و ساختار است؟

وحدت به معنای این نیست که حوزه را دانشگاه و دانشگاه را حوزه کنیم، یا اینکه سیستم دانشگاه را در حوزه و سیستم حوزه را در دانشگاه پیاده کنیم، این وحدت به معنای وحدت افکار و عقاید، در راستای اسلامی شدن هر چه بیشتر محیط و محتوا است، یعنی اینکه در دانشگاه سعی کنیم، محتوای اسلامی را حاکم کنیم و در حوزه، از سیستم های علمی و به روز دانشگاه در زمینه ساختار استفاده و عملا بتوانیم انسانها را به هم نزدیک کنیم، درواقع طلاب و دانشجویان را بر مبنای اسلام و آرمان های انقلاب اسلامی که زمینه ساز ظهور حضرتولی عصر(عج) و فراگیر شدن اسلام به سر تا سر گیتی است، آماده کنیم، لذا انقلاب به دنبال تربیت نسلی است که بتواند دوران ظهور را مدیریت کند.

دانشگاهیان و حوزویان در این وحدت به چه توفیقاتی دست پیدا می کنند؟

برای مدیریت کشور اسلامی به دانشجویان فرهیخته و عالمان وارسته نیاز داریم که مجهز به علم روز باشند، اینکه طلاب از محیط دانشگاه، نیازها و مطالبات دانشجویان و دانشجویان از صمیمیت، صفا و اخلاص حوزهها به دور باشند، آفت و آسیب است، باید از این وحدت استفاده و دلها را بهم نزدیک کنیم، با نزدیک شدن دلها به هم و صمیمیت و یکپارچگی می توانیم مقدمات تربیت کادر مناسب برای انقلاب و دوران ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را فراهم کنیم.

چرا حضرت امام(ره) روی وحدت حوزه و دانشگاه تاکید داشتند و این وحدت را ضروری تلقی می کردند؟

یکی از دسیسه های دشمنان انقلاب اسلامی، ایجاد اختلاف، درگیری، نزاع و بدبینی بین حوزه و دانشگاه بوده است، یعنی یک فارغ التحصیل دانشگاهی، عالم حوزوی را اهل علم و سواد نداند، و از آن طرف یک عالم حوزوی، فارغالتحصیل رشته تخصصی دانشگاه را عالم و اندیشمند نداند، به هر حال تاریخ نشان داده، استکبار به دنبال این است که دو بال ترقی جامعه که حوزه و دانشگاه است که مدیران و رهبران یک نسل را تربیت می کنند، نه در کنار هم، بلکه در برابر هم قرار دهد. تاکید بر وحدت از سوی امام(ره) نسبت به وحدت آحاد ملت و به ویژه این دو قشر فرهیخته که نقش موثری در هدایت و رشد جامعه دارند، نشان از اهمیت جایگاه والای این دو طیف دارد.

آیا اسلامی کردن دانشگاهها و محتوای دروس دانشگاهی، جدا از وحدت بین این دو طیف تعریف می شود؟

وحدت دستور اسلام است و انقلاب با وحدت و یک پارچگی ملت به ثمر رسیده است، اسلامی شدن دانشگاه به معنای اسلامی شدن محتوا است، یعنی محتوایی که در علوم اسلامی و انسانی داریم و ریشه در منابع وحی و اهل بیت عصمت و طهارت دارد و جزء منابع غنی است، قطعا با وحدت هم پوشانی دارد، وقتی محتوای متون دانشگاهی به منابع اسلامی نزدیک شد، زمینه ساز وحدت و یکپارچگی می شود
وقتی دانشگاهیان مطلع شدند، از محتوای گرانسنگ علوم انسانی و اسلامی که در حوزه ها تدریس می شوند و در عرصه دانشگاه ارائه شد، همان کاری که شهید مفتح انجام دادند و مخاطب زیادی در دانشگاه ها پیدا کرد، زمینه سازی وحدت این دو نهاد فراهم می شود، اسلام را اکنون در دانشگاه ها ارائه می دهند و با منابع گرانسنگی که از علوم اسلامی و انسانی در دست علمای حوزه علمیه داریم، اقدامات خوبی در سالهای اخیر در زمینه بحث اسلامی شدن دانشگاهها و وحدت این دو نهاد انجام شده است و باید گفت وحدت به عنوان رمز پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی در دو نهادی است که از بیشترین تاثیر برخوردار هستند.

آیا می توان با شبیه کردن این دو نهاد به هم گامی در جهت وحدت آنها برداشت؟

نقاط مثبت و منفی در شیوه تدریس دانشگاهی و حوزوی است، برخی پندارشان از وحدت حوزه و دانشگاه این است که حوزه ها را مانند دانشگاه، واحد و ترم تعریف کنیم و مدرک بدهیم، در حالی که این یک آسیب برای نظام حوزوی است و برداشت و تلقی نادرست از کلمه مبارک وحدت حوزه و دانشگاه است، مقصود و منظور وحدت، شبیه سازی این دو نهاد به هم نیست، اما نقاط مثبت همدیگر را جذب کردن، خوب است، از سنتهای خوب طلبگی مباحثه است، اگر بتوانیم این سنت را در دانشگاهها جا بیاندازیم و باعث تثبیت علم در دانش پژوه شویم، سنت خوبی است، ارتباط معنوی بین شاگرد، استاد، نظارت استاد بر تمام شؤون معنوی، علمی و خانوادگی شاگرد، کرسی های درس و اخلاق، کرسی های آزاد اندیشی حوزه که در آن فقها نظرات جدید خود را ارئه می دهند، از نقاط مثبت حوزه است که اگر بتوانیم به دانشگاه این نقاط مثبت را عرضه کنیم و دانشگاه و حوزه نقاط مثبت را از همدیگر بگیرند، پسندیده است.

اکثر علوم دانشگاهی بر مدار تجربه گرایی
می چرخند و علوم حوزوی از منابع دینی استخراج شدند، چگونه این دو موضوع را می توان با هم پیوند داد؟

مسائل در حال حاضر، بسیار روشن و واضح شده است، ریشه تجربه گرایی در اومانیسم است، یعنی هر آنچه که تجربه می شود و در آزمایشگاه مورد اعتبار قرار می گیرد، آن را مدنظر قرار می دهد، اما در حال حاضر، این روش با پیشرفت سطح بینش جوامع مختف، نشان داده شده است که برداشت نا درستی از علم و انسان است، انسان دو بعد فیزکی و روحانی دارد و دانشمندان متعددی بر روی این زمینه بحث کردند، ویژگی اسلام این است که به هر دو بعد انسان توجه می کند و تک بعدی نگاه نمی کند و تنها بعد مادی و جسمانی انسان را در نظر نمی گیرد و به بعد روحانی او هم توجه می کند، لذا اسلام دستوراتی هم برای جسم انسان و هم برای روح انسان دارد، یعنی هم در زمینه فقه و هم در زمینه سعادت، رشد روحانی و معنوی انسان دستوراتی دارد، به همین دلیل بسیاری از مخترعین اسلامی همچون زکرایای رازی و جابربن حیان و اشخاص دیگر ریشه در اسلام داشتند، برخی از اشخاصی که در زمینه شیمی و فیزیک مطالب جدیدی برای بشر ارائه کردند، از شاگردان مکتب اهل بیت علیهم السلام بودند، اسلام هیچ وقت این نوع علوم را نفی نکرده است و آن جایی هم که لازم بوده در آن عرصه وارد شده است، لذا ویژگی اسلام این است که چند بعدی است و خالق متناسب با ویژگی های این بشر، دستور می دهد، لذا اینکه بگوییم در دانشگاه مبنا تجربه گرایی و در حوزه مبنا دین است، لذا جمع شدن این دو نهاد امکان پذیر نیست، این گونه نیست، می توانند مثل دو بازو برای انسان و یا دو بال پرنده برای پرواز عمل کنند.

امام (ره) چه هدفی را از طرح موضوع وحدت حوزه و دانشگاه دنبال می کرد؟

این نسخه در برابر توطئه و فتنه ای پیچیده شد که به دنبال جدایی و نزاع بین حوزه و دانشگاه بود، اینکه دانشگاه را از حوزه، عالمان فرهیخته دانشگاهی را از منابع گرانسنگ حوزه، دین را از علم و روحانیت را از دانشگاهیان جدا کنند، هدف دشمن بود، که برای بی ثمر کردن این توطئه نسخه شفا بخش وحدت پیچیده شد و در راستای اهداف انقلاب هم قرار داشت.

به نظرموانعی که بر سر راه تحقق وحدت بین حوزه و دانشگاه بوده برداشته ده است؟

گامهای بسیار موثری برداشته شده است و عدم تحقق صد درصد را درست نمی دانیم، در دانشگاهها حوزه های دانشجویی با استقبال زیادی رو به رو شده است و بعضی مواقع ظرفیت پذیرش دانشجویانی که علاقمند هستند، دوره اسلام شناسی را بگذرانند، ندارد، در حال حاضر، در قم حوزه علمیه تعداد بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی وجود دارند که بعد از اتمام دروس دانشگاهی، شروع به آموختن دروس طلبگی و آشنا شدن با منابع اسلامی کردند، نشان می دهد که رمز وحدت و این دستور العمل کار خود را کرده است و روز به روز ارتباط حوزه و دانشگاه عمیق تر می شود، بسیاری از اساتید طراز اول دانشگاهها، دانش آموخته حوزه های علمیه هستند و همان طور در حوزه تخصصی شدن رشته های مختلف و به سمت تخصصی رفتن حوزه ها و یا استفاده کردن از فارغ التحصیلان علوم انسانی دانشگاه برای تدریس در حوزه، تبادل آرا بین حوزه و دانشگاه و یا اینکه به سمت تولید علوم انسانی اسلامی در حال پیش روی هستیم، تا حرف نو برای جوامع علمی دنیا داشته باشیم، همگی از ثمرات مبارک وحدت است.

هدف دشمن از جدایی انداختن بین دانشگاه و حوزه چه می تواند باشد؟

می خواهند مدیران و کسانی که اداره کشور را به عهده دارند و از فارغ التحصیلان دانشگاههای کشور هستندرااز حوزه که به عنوان مادر انقلاب است، جدا کنند و این به معنای انقلاب ستیزی است، چون انقلاب ریشه در اسلام و حوزه دارد و اگر از انقلاب پسوند اسلامی را برداشتیم، چیزی از انقلاب باقی نمی ماند و کم کم انقلاب رو به انحطاط می رود.

https://shoma-weekly.ir/NN6Nbw